واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دردمندان را دریابید!
تا به حال برایت پیش آمده که دست مستمندی را بگیری؟ دلی را شاد کنی و اشکی را از چشمی، پاک؟ نیاز نیازمندی را برآورده سازی؟ ... وقتی یکی از این کارها را انجام می دهی، دقت کرده ای که چقدر دلت چقدر دریایی می شود؟ بی انتها و زیبا... همه چیز را روشن تر می بینی و هوای اطرافت را صاف تر و دلپذیرتر ... فکر نمی کنی همه اینها به نسیم بال ملایکی است که برای تحسین تو آمده اند ...این سخن امام محمدباقر علیه السلام را شنیده ای که می فرماید: «هر که پی برآوردن نیاز مسلمانی رود، خداوند هفتاد و پنج هزار ملک را امر می کند که بر او سایه اندازند. قدمی بر نمی دارد، مگر اینکه پاداشی برایش نوشته شود و گناهی از او بخشیده گردد؛ قدم به قدم رو به کمال و بلندی می رود و چون از برآوردن نیاز آن مسلمان نیازمند فارغ شود، خداوند ثواب حج و عمره ای برای او می نویسد».1 وقتی حاجت مسلمانی را برآورده می سازی، گویی همه عمرت را در خدمت خدا بوده ای2؛ پس سزاوار چنان پاداشی هم خواهی بود.حالا فکرش را بکن وقتی بخواهی و نتوانی، وقتی دلت به درد آید و دستت کوتاه باشد از یاری رساندن، وقتی برخیزی و کارت را نتوانی که از پیش ببری، به بهای همان همدلی و مهربانی و خیرخواهی ات، میهمان مهربانی و بهشت خدا خواهی بود.3تا به حال فکر کرده ای که وقتی دست مستمندی را می گیری نیازش را برآورده می سازی، در حقیقت با خدا تجارت کرده ای؟ ... «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا هَل اَدُلُّكُم عَلى تِجـرَة تُنجیكُم مِن عَذاب اَلیم * تُؤمِنونَ بِاللّهِ و رَسولِهِ و تُجـهِدونَ فى سَبیلِ اللّهِ بِاَمولِكُم ... * یَغفِر لَكُم ذُنوبَكُم و یُدخِلكُم جَنّـت تَجرى مِن تَحتِهَا الاَنهـر...»4 ... فکر کرده ای که با این کارت در حقیقت داری به خدا قرض می دهی تا در جایگاهی مناسب آن را به تو بازگرداند ... «مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافًا کَثیرَةً وَ اللّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْصُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»5 ... آثار انفاق و دستگیری از محروماندست نیازمندی را که به گرمی می فشاری و نیازش را برطرف می کنی، وقتی با احسان و نیکی ات لبخندی بر لبانش می نشانی؛ یعنی رذایل اخلاقی ات را با دستان خودت نابود کرده ای ... «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِم بِهَا»6 و دیگر دنیا دوست و مال دوست نیستی ...این سخن امام محمدباقر علیه السلام را شنیده ای که می فرماید: «هر که پی برآوردن نیاز مسلمانی رود، خداوند هفتاد و پنج هزار ملک را امر می کند که بر او سایه اندازند. قدمی بر نمی دارد، مگر اینکه پاداشی برایش نوشته شود و گناهی از او بخشیده گردد؛ قدم به قدم رو به کمال و بلندی می رود و چون از برآوردن نیاز آن مسلمان نیازمند فارغ شود، خداوند ثواب حج و عمره ای برای او می نویسد»آرامش را در این سرای و آن سرای برای خودت خریده ای ... «اَلَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم فى سَبیلِاللّهِ ... لا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنون»7 ... کمبودی اگر داشته باشی، چه این سرای و چه آن سرای، پیش پیش برای خودت جبران کرده ای ... «وما اَنفَقتُم مِن شَىء فَهُوَ یُخلِفُهُ»8 ... به خدایت نزدیک می شوی ... «و مِنَ الاَعرابِ مَن ... و یَتَّخِذُ ما یُنفِقُ قُرُبـت عِندَ اللّهِ ... اَلا اِنَّها قُربَةٌ لَهُم»9 ... به گسترش سلامت و امنیت جامعه کمک کرده ای ... «ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فی سَبیلِ اللّهِ فَمِنْکُمْ مَنْ یَبْخَلُ وَ مَنْ یَبْخَلْ فَإِنَّما یَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللّهُ الْغَنِیُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ ثُمَّ لا یَکُونُوا أَمْثالَکُمْ»10 ... رحمت خدا را برای خودت خریده ای تا گناهانت را بیامرزد ... «قالَ اللّه ... لئِن اَقَمتُمُ الصَّلوة ... و اَقرَضتُمُ اللّهَ قَرضـًا حَسَنـًا لاَُكَفِّرَنَّ عَنكُم سَیِّـاتِكُم»11 ... پاداشی همچون بهشت و نعمت های اخروی را برای خودت خریده ای ... «جَنّـتٌ تَجرى مِن تَحتِهَا الاَنهـرُ خــلِدینَ فیها ... »12 ...
به گذشته و حال ات نگاهی بینداز؛ روزها از پی هم می گذرد، عمر تمام می شود و تو از سرای دنیا به سوی ابدیت کوچ می کنی ... تنها چیزی که از تو به یاد می ماند و خاطره ات را در دل ها زنده می کند، نیکی ها و بخشش های او به دیگران است. پس وقتی فرصتی برایت فراهم می شود تا دعای محرومان را بدرقه راهت کنی، کوله بار سفر آخرت را از عشق و دوستی مستضعفان پر کنی؛ درگاهِ بیداری ات، غبار گناه و خطا را با بخشش و دستگیری نیازمندان از دل ها بشویی تا خدا نیز با نسیم لطف و مهرش، سینه ات را لبریز عشق و محبت خود سازد.شنیده ای که می گویند روزی فرشته مرگ به نزدیک حضرت داوود علیه السلام رفت و جوانی زیبا و با کمال را دید که آنجا نشسته است. حضرت داوود علیه السلام گفت: ای عزرائیل! این جوان را چگونه می بینی؟ عزرائیل گفت: ای داوود! جمال و کمال چه سودی برای او می تواند داشته باشد، در حالی که حق تعالی به من امر کرده هفت روز دیگر جان او را بگیرم؟ حضرت داوود علیه السلام اندوهگین شد، ولی گفت: حکم، حکم خداست. هنگامی که هفت روز گذشت، حضرت داوود علیه السلام جوان را سالم دید. در شگفت شد و زمانی که ملک الموت به نزد وی آمد، علتش را جویا شد. عزرائیل گفت: آری، از عمر او هفت روز بیشتر باقی نمانده بود، ولی آن ساعت که از پیش شما بیرون رفت، به نیازمندی صدقه داد. آن فقیر گفت: خداوند به عمر تو برکت دهد. خدای تعالی هم دعای آن فقیر را پذیرفت و هر روز از عمر باقی مانده وی را به سالی تبدیل نمود و او را به برکت صدقه و انفاق، هم نشین تو در بهشت گردانید.13یادت باشد که عبادت به جز خدمت خلق نیست به سجاده و خرقه و دلق نیست زهرا رضائیانبخش قرآن تبیانپی نوشت ها:1. نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، ص459.2. همان. 3. همان.4. صف:10 ـ 125. بقره: 245.6. توبه: 103.7. بقره: 262.8. سبأ: 39.9. توبه: 99.10. محمد: 38.11. مائده: 12.12. آل عمران: 17- 15.13. کارگر، رحیم، به سوی نیکی ها، ص132.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 580]