واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: زمانی برای زندگی کردن
با افزایش آمار طلاق و جدایی زن و شوهرها، مسلما آمار ازدواجهای مجدد نیز افزایش می یابد. به طور قطع کسی که در زندگی اول خود با شکست و طلاق مواجه شده(و یا همسرش را در اثر سانحه ای از دست داده) دارای حق زندگی است و نیازمند آن است که یک رابطه زناشویی مناسب را مجددا لمس کند. حال در این میان برخی از زن و شوهرها که تصمیم به جدایی می گیرند دارای فرزند یا فرزندانی هستند و در هر حال بعد از جدایی نیز حضانت این بچه ها بر عهده پدر یا مادر قرار می گیرد. حال اگر والدین بعد از جدایی تصمیم به تشکیل زندگی مشترک مجدد بگیرند و قصد ازدواج با فرد جدید را داشته باشند، به طور قطع بچه ها نیز با شرایطی ویژه و متفاوت مواجه خواهند شد و اینجاست که مفهوم پدر یا مادر ناتنی و یا در اصطلاح عامیانه ، ناپدری و یا نامادری شکل می گیرد. در هر خانواده ای ارتباط میان بزرگسالان تعیین کننده جو و فضای یک خانواده است حال این مساله در مورد خانواده های این چنینی قوت بیشتری می گیرد. البته بهترین سرمایه گذاری که می توان در این شرایط برای شاد بودن خانواده انجام داد مستحکم کردن روابط بین اعضای خانواده است.حال آنکه چنین خانواده هایی دارای شرایط خاص بوده و مسلما با مشکلات و شرایطی منحصر به خود مواجهند که شرایط شان را سخت تر از خانواده های عادی می کند. این مشکلات و فشارها عبارتند از:
وقتی یک زن و مرد مجرد برای آغاز زندگی مشترک اقدام می کنند مسلما فرصت و زمان کافی را برای هماهنگ شدن با هم دارند. یعنی آنها می توانند به اندازه کافی برنامه ریزی کنند تا روابط شان اصلاح گردد و بعد از تثبیت نسبی روابط برای فرزند دار شدن اقدام کنند اما در مورد خانواده های ناتنی، یعنی خانواده هایی که هر دو و یا یکی از طرفین قبلا تجربه یک ازدواج ناموفق را داشته و یا در اثر سانحه ای همسرش را از دست داده، وضع فرق می کند. این خانواده ها عمدتا زندگی مشترک را در شرایطی آغاز می کنند که از ابتدا فرزند یا فرزندانی حضور دارند و همین مساله باعث می شود که علاوه بر سازگاری زن و مرد سازگاری فرزند یا فرزندان هم مطرح باشد.اگر تنها یکی از طرفین دارای فرزند باشد این شخص ممکن است از این که نمی تواند به طور کامل و صد در صد بر روی ارتباطش با همسر جدید متمرکز باشد احساس گناه کند در حالی که طرف مقابل که صاحب فرزند نیست از اینکه مورد بی توجهی قرار می گیرد احساس ناراحتی و رنجش نماید. این چنین سیستم خانواده ای بسیار پیچیده است و زوج تازه ای که تنها می خواهند با هم زندگی کنند احساس می کنند که در ملاحظات و رسیدگی های دیگر (غیر از همسرشان) غوطه ور و غرق شده اند.به یاد داشته باشید که فرزندان همیشه جایگاه خاص و ویژه ای در قلب والدین شان دارند و این کاملا متفاوت با احساسی است که آنها نسبت به شریک زندگی خود دارند. این مساله ای است که حتما باید مورد توجه زنان یا مردانی که وارد زندگی مشترک مجدد می شوند، قرار گیردبحث وفاداری
یکی از مهمترین مباحث در بین چنین خانواده هایی مساله صداقت و وفاداری و حتی حسادت است. درست است که هر یک از زوجین و یا یکی از آنها از همسر قبلی خود جدا شده است اما اگر این دو نفر صاحب فرزند باشند باز هم بعد از جدایی عاملی به نام فرزند این دو را به هم گره می زند و برای حفظ سلامت تربیتی فرزند هم که شده این دو نفر گاهی اوقات ناچارند با هم رودر رو شوند اما برخی از زوجین، با احساسات قوی که یک پدر یا مادر نسبت به فرزندش می تواند داشته باشد، به ستیز و کشمکش پرداخته و ممکن است احساس کند که نمی تواند چنین مساله ای را هضم کند. لذا توجه به این موضوع بسیار حایز اهمیت است که به یاد داشته باشید که فرزندان همیشه جایگاه خاص و ویژه ای در قلب والدین شان دارند و این کاملا متفاوت با احساسی است که آنها نسبت به شریک زندگی خود دارند. این مساله ای است که حتما باید مورد توجه زنان یا مردانی که وارد زندگی مشترک مجدد می شوند، قرار گیرد. البته متاسفانه این موضوع در بسیاری از خانواده ها می تواند موجب کشمکش و درگیری گردد. اگر زن یا شوهر پیشین همسر شما هنوز در سرپرستی فرزند یا فرزندان سهیم باشد، مسلما امکان کنده شدن کامل از گذشته وجود ندارد و همیشه ارتباطاتی هر چند بسیار سطحی وجود خواهد داشت. اما از طرف دیگر چنین افرادی باید بدانند که رابطه شان نسبت به قبل با همسرگذشته شان تغییر کرده و تنها زمینه مشترک بین آنها و همسر پیشین، فرزند یا فرزندان است. توجه به این موضوع می تواند نگرش شما را نسبت به زوج جدیدتان حفظ کرده و با دقت و مراقبت بیشتری برای اصلاح و بهبود رابطه با همسر جدید تان تلاش کنید و رفتارهایی نداشته باشید که موجب رنجش و ناراحتی وی گردد.مشکلات مالیمسلما با شکل گیری ازدواج مجدد به خصوص در خانواده هایی که فرزندان نیز حضور دارد، مشکلات و مسایل مالی شکل پر رنگ تری به خود می گیرد. برای مثال مردی که در گذشته تنها یک یا دو فرزند داشته و یا اصلا فرزندی نداشته، حال با ازدواج با یک زن دیگر که خود وی نیز صاحب فرزند است، شرایط و فشارهای مالی وارد بر وی تغییر کرده و بیشتر می گردد. در چنین مواردی توصیه می شود که اگر قرار است وارد چنین زندگی زناشویی شوید به جنبه های مختلف این سبک زندگی توجه و دقت کرده و برنامه ریزی و تصمیم گیری های لازم را داشته باشید. مثلا مشخص شود که هر یک از زوجین مسئول چه چیز خواهد بود؛ ضمن اینکه از همان ابتدا با همسرجدیدتان در زمینه وضعیت مالی تان صادق و واقع گرا باشید تا بعد از ازدواج دچار مشکل و اختلاف نگردید.اگر می توانید هر هفته برنامه زمانی مشخص و منظمی برای با هم بودن داشته باشید. بگذارید بچه ها متوجه شوند که این زمان اختصاصی شما دو نفر است و این زمان برای هر دو شما ارجح تر از هر چیزی است اهمیت زمان کیفیهر چند این یک عبارت پیش پا افتاده است اما به نظر می رسد که کیفیت زمان با هم بودن، سنگ بنا و اساس هر گونه رابطه مطلوب میان زوجین است. اگر چنین زمانی را در نظر نگیرید هر دو طرف به راحتی فراموش خواهید کرد که برای چه زندگی زناشویی را با یکدیگر آغاز کرده اید؟ بنابراین لازم است که شما دو نفر مطمئن شوید که برای با هم بودن، بیان خواسته ها و تمایلات، برطرف کردن مشکلات و بحث های ما بین و حتی برای خندیدن و شاد بودن با هم زمان کافی را اختصاص داده اید یا خیر؟اگر می توانید هر هفته برنامه زمانی مشخص و منظمی برای با هم بودن داشته باشید. بگذارید بچه ها متوجه شوند که این زمان اختصاصی شما دو نفر است و این زمان برای هر دو شما ارجح تر از هر چیزی است. اگر فرزند یا فرزندان آن قدر کوچک هستند که نمی توانند در این موقعیت تنها رها شوند بهتر است که از اطرافیان برای نگهداری چند ساعته کمک بگیرید. به خاطر داشته باشید این زمانهایی را که مختص خودتان دو نفر صرف می کنید بهترن نمونه برای فرزندان است تا متوجه شوند ارتباطات شما دو نفر به عنوان زن و شوهر تا چه حد حایز اهمیت بوده و شاهد مشارکت و همکاری شما با هم باشند؛ چرا که رابطه سالم زوجین با یکدیگر مستلزم اختصاص دادن زمان و مشارکت با یکدیگر است و توجه به این زمانهای کیفی،ارزش افزوده فراوانی برای والدین و فرزندان این نوع خانواده ها به همراه خواهد داشت. مریم عطاریانبخش خانواده ایرانی تبیان :آیامن حق دارم ازدواج کنم؟در جای خالی پدرآن روی سکه جدایی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 560]