واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: t="ماجراي تلخ يك خانواده بيمار" src="http://www.news.niksalehi.com/khabar/100885771598.jpg" width="150" height="100" border="0" /> پرونده مردي كه 15 سال در اتاقي حبس شده بود خبري كه چندي پيش در پايگاه اطلاعرساني پليس منتشر شد، تعجب همه را برانگيخت. بنا بر گزارش اين پايگاه فردي كه توسط برادرش به مدت 15 سال در اتاقي حبس شده بود، با تلاش پليس ايلام آزاد شد. 15 سال پيش اين فرد كه جواني 26 ساله بود، توسط برادرش در اتاقي 6 متري محبوس و در اتاق نيز با دستگاه جوشكاري به هم متصل و قفل شد. از آن به بعد او هرگز نتوانست از اتاق بيرون بيايد تا اين كه بالاخره پليس از موضوع اطلاع يافت و وي را نجات داد. اين فرد كه اكنون 41 ساله است به خاطر دسترسي نداشتن به امكانات بهداشتي از نظر جسمي و روحي در شرايط بغرنجي به سر ميبرد. برادر اين فرد در تحقيقات انجام گرفته، گفته است برادرش دائم درگيريهاي خياباني درست ميكرده و توضيح داده كه با هماهنگي مادرش و براي اينكه برادرش به كسي صدمه نزند او را در اتاق حبس كرده است. فرد محبوس هماكنون در بيمارستان بستري شده و تحت مداوا قرار دارد. ناصر قاسمزاد/ مشاور قرباني بايد تحت نظر روانپزشك باشد ماجراي مردي كه قبل از ورود به اتاق و حبس طولاني مدتش، جواني 26 ساله و به گفته خانوادهاش پرخاشگر بود و بعد از نجاتش از حبس به فردي ميانسال و خموده تبديل شد، نياز به بررسيهاي دقيق دارد تا رازهايش برملا شود. ناصر قاسمزاد، مشاور معتقد است آنچه قرباني ماجرا بيش از هر چيز به آن احتياج دارد، فوريتهاي روانپزشكي است. او توضيح ميدهد: اين فرد دوران پر تنش و سختي را پشت سر گذاشته است. 15 سال زمان كمي نيست، اگر قرار باشد اين فرد 60 سال عمر كند يك چهارم عمر خود را در شرايطي اسفبار گذرانده است و قطعا اضطراب، پريشاني و فشار عصبي بالايي دارد. پس بايد تحت فوريتهاي روانپزشكي قرار گيرد و پزشك معالج ببيند كه به چه دارويي احتياج دارد. بعد از درمان با دارو و بهبود وضعيتش از نظر بازگشت به آرامش و كم شدن استرس، بايد به فكر خدمات روان درماني و مددكاري بود. او با تاكيد بر اينكه براي بهبود اين فرد يك تيم كامل روانشناختي لازم است، ادامه ميدهد: 15 سال زمان كمي نيست. اين فرد آسيب زيادي ديده است و بايد تحت درمانهاي طولاني مدت قرار گيرد. 15 ماه حداقل زمان مورد نياز براي درمان اين فرد است. وي اعضاي خانواده قرباني را هم بيمار ميداند و توضيح ميدهد: كسي كه اين كار را كرده (فردي را مورد حبس 15 ساله در چنين شرايطي قرار داده) بيمار است و در كنار بزهكار بودن، روانپريش هم هست. اين مساله باعث شده قرباني آسيبهاي شديدي ببيند و احتمالا آسيبهاي رواني فرد را ميتوان در ظاهر او نيز ديد. به محض اينكه درمان روانپزشكي تمام شد و اضطراب فرد كاهش پيدا كرد، كار رواندرمانگر شروع ميشود. به گفته او، روان درمانگر يا روان شناس با خدمات مشاورهاي عميق به فرد كمك ميكند كه بتواند با محيط سازگار شود، بر خشم خود غلبه كند و گذشته را به فراموشي بسپارد. قاسمزاد ميگويد: اين فرد بعد از درمان وارد محيطهاي جديدي ميشود، مانند گروه دوستان يا بازار كار. در اين مرحله است كه مددكار اجتماعي وارد كار ميشود. اما اين فرد چقدر شانس دارد تا به زندگي عادي برگردد؟ اين روانشناس پاسخ ميدهد: عوامل بسياري موثر هستند. مهمترين عامل خانواده و آشناياني است كه اين فرد قرار است به سوي آنها برگردد. اينكه اطرافيان چقدر حمايتش كنند، بسيار مهم است. تخصص گروه درماني و توانايي آنها در درمان فرد نيز مهم است. ميزان اراده خود فرد نيز تعيينكننده است. قاسمزاد تاكيد ميكند: اينكه در كشور ما خدمات روان شناسي گران قيمت است و تحت بيمه درماني نيز قرار نميگيرد، ميتواند آسيبزننده باشد. قشر كمدرآمد نميتواند از اين خدمات بسيار مهم استفاده كند. شايد ماجراهاي اينچنيني هشداري براي مسوولان باشد كه كم كم خدمات روان شناسي را تحت پوشش بيمههاي درماني قرار دهند و دست كم تا زمان پيدا شدن يك راه حل، خدمات روان درماني را با تخفيفات ويژه در اختيار بيمار قرار دهند. صفر خاكي/ قاضي دادگستري حبس طولاني مدت در انتظار مجرمان صفر خاكي قاضي داد گستري در گفتگويي كوتاه به پرسش هاي ما در باره اين پرونده پاسخ داد . مادر و برادر فرد قرباني با تباني يكديگر او را به مدت 15 سال در اتاقي بدون هيچگونه امكانات حبس كردهاند. چه مجازاتي براي چنين افرادي وجود دارد؟ در ماده 621 قانون مجازات اسلامي كه در بخش آدم ربايي آمده است، به مخفي كردن افراد نيز اشاره و گفته شده اگر كسي آدم ربايي يا فردي را مخفي كند به حبس از 6 ماه تا 15 سال محكوم ميشود. معمولا خانوادهها شاكي و پيگير پرونده كسي هستند كه عزيزشان را ربوده يا مخفي كردهاند. در اين مورد چطور؟ احتمالا شاكي خصوصي وجود ندارد و برادر و مادر خانواده خود متهم هستند. نيازي به شاكي خصوصي نيست. اگر مسلم شود كه اين جرم اتفاق افتاده، مجازات نيز در پي خواهد آمد. اينكه مدت مخفي كردن يا آدم ربايي چقدر باشد مهم نيست؟ قرباني اين پرونده 15 سال در شرايط بغرنجي در حبس خانگي بوده است. طبق قانون اگر مدت مخفي نگه داشتن كمتر از 5 روز باشد، قاضي ميتواند تخفيف قائل شود اما اگر بيشتر از 5 روز باشد جزو جرايم جنايي آدم ربايي است و تا 15 سال حبس دارد. در اين پرونده فردي كه محبوس بوده، دچار آسيبهاي رواني و جسمي شده و اكنون در بيمارستان بستري است. آيا متهمان به خاطر وارد كردن اين خسارتها نيز مجازات ميشوند؟ در قوانين اگر آدم ربايي همراه با آزار و اذيت جسمي باشد، مثلا آثار جراحت روي بدن مشخص شود، متهم علاوه بر 15 سال حبس به حبس تا 2 سال و پرداخت ديه نيز محكوم ميشود. اما اگر خسارات وارده روحي باشد، منوط به نظر پزشكي قانوني برخورد ميشود و همان مجازات تعيين ميشود. البته قانون درباره جراحتهاي رواني صراحت ندارد. اما معمولا آسيبهاي رواني روي جسم نيز تاثير دارند و رساندن آسيب رواني به قرباني نيز مجازاتي جداگانه دارد. مريم رامشت/ روانشناس هر سه عضو اين خانواده اختلالات رواني دارند دلايل زيادي را ميتوان براي اتفاقي كه افتاده برشمرد. از دلايل فرهنگي گرفته تا محدوديتهاي مالي اما مهمترين مساله فرهنگ نادرست و عدم آموزش به خانوادههاست. اينكه پسري تا 26 سالگي پرخاشگر باشد، عادي نيست. بديهي است كه چنين فردي از نوعي اختلال رواني رنج ميبرد يا جامعهستيز است يا پرخاشگر و يا افسرده است. حتي ممكن است اختلال دو قطبي داشته باشد. به اين معني كه گاهي ناراحت و گاهي پر انرژي باشد. اما مشكلات اين فرد به احتمال زياد ريشه در كودكي او دارد. با رفتاري كه خانواده اين فرد نسبت به او داشتهاند، مشخص ميشود كه مشكلات فرد قرباني، ريشه خانوادگي دارد. كاري كه خانواده با او كردهاند نوعي ديگر آزاري است كه ريشه در خشم دروني اين خانواده دارد. خود برادر و مادر اختلال عصبي، دگر آزاري و رفتاري پرخاشجويانه داشتهاند. به بيان سادهتر از بيماري رواني رنج ميبرند كه ناشي از مشكلات قبلي است. همه اعضاي اين خانواده بايد تحت درمان روانشناختي قرار بگيرند. اما گاهي ديده ميشود كه چنين رفتاري البته نه به اين شدت از سوي خانوادههاي عادي نيز صورت ميگيرد. در مورد اين خانوادهها به جرات ميتوان گفت آموزش حرف اول را ميزند. بعضي از اين خانوادهها به جاي حل مساله صورت مساله را پاك ميكنند. به خيال خودشان ميخواهند آبرويشان را حفظ كنند اما چون راهكاري پيش پاي خود نميبينند صورت مساله را پاك ميكنند. مردم نميدانند با فرد پرخاشگر چه كنند. متوليان رفاه رواني و اجتماعي جامعه وظيفه دارند به خانوادهها آموزش بدهند كه با فرزندان ناهنجار خود چه رفتاري داشته باشند. صدا و سيما، رسانههاي گروهي، شهرداري، معاونت پيشگيري سازمان بهزيستي، سازمان ملي جوانان و ... بايد به خانوادهها ياد بدهند چه رفتاري با فردي كه اختلال رواني دارد، داشته باشند. اما چطور بايد از خدمات روانشناسي استفاده كرد؟ متاسفانه در جامعه ما از تخصص رواندرمانها استفاده نميشود. بيشتر مشكلات رواني براي رفع شدن به زمان سپرده ميشود حال اينكه گذر زمان ميتواند مشكلات رواني را تشديد كند. باعث تاسف است كه روان درمانها در چارچوب گروه درماني خانواده قرار نميگيرند. در حالي كه اين موضوع بسيار مهم است. همانطور كه پزشك خانواده وجود دارد، روانپزشك يا مشاور خانواده هم بايد وجود داشته باشد. سارا لقايي سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]