واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رجا از منظر امام خمینی (ره) امام خمینی (رحمت الله علیه) می فرمایند: بدان که چون عقل به نور فطرت و صفای طینت خود، دریافت... که حق تعالی- جل و علا- کامل مطلق است... و جلوه ی رحمت آن ذات مقدس محدود به هیچ حد و مقید به هیچ قیدی نیست؛ لازمه ی این معرفت، رجای واثق و امید کامل به حق و رحمت اوست... چنانچه اگر فطرت از نورانیت اصلیه ی خود محتجب شد... این احتجاب گاهی به جایی رسد که از رحمت حق مأیوس شود... یکی از اموری که مورد اشتباه است و انسان به واسطه ی محجوبیت گول می خورد، تمییز ما بین غرور... و ما بین رجاء و وثوق به حق است... کسی که معرفت به سعه ی رحمت و بسط نعمت حق و ایمان به آن دارد، حالت رجاء برای او دست داده، همین معرفت او را به تزکیه ی اعمال و تصفیه ی اخلاق و جدیت ودر اطاعت اوامر مولی و ولی النعم دعوت کند، و کسی که صاحب غرور است، در دام شیطان و نفس اماره، از کسب معارف و تحصیل اخلاق کریمانه و اعمال صالحه باز ماند... صاحبان رجاء از عمل باز نمی مانند، بلکه جدیت آنها بیش از دیگران است. ولی اعتماد آنها به عمل خود نیست، بلکه اعتماد آنها درعین عمل کردن، به حق است؛ زیرا که هم قصور خود را می بیند و هم سعه ی رحمت را. مغرورین اشخاصی را مانند که در ایام بذر افکندن و تخم افشاندن و به عمل زراعت مشغول شدن، مشغول لهو و لعب شوند و با تنبلی سر برند و بگویند: خدا بزرگ است، بی بذر نیز می تواند بدهد... چنانچه در «کافی» شریف سند به حضرت صادق [علیه السلام] رساند که راوی گوید: «گفتم به آن بزرگوار که یک دسته از مردم معصیت خدا می کنند و می گویند: ما امیدواریم. و همین طور هستند تا بمیریند. فرمود: این جماعت مردمی هستند دستخوش امانی و آرزوی بیجا. اینان دروغ می گویند، اینها راجی نیستند. کسی که امید چیزی را داشته باشد آن را طلب کند و کسی که از چیزی بترسد فرار کند از آن». (1)... اکنون عزیز! مطالعه ی احوال نفس خود کن و از مبادی و ثمرات احوال نفس، خود را تمییز ده؛ ببین ما جزء کدام طایفه هستیم؟ آیا بزرگی خدا و عظمت رحمت و سعه ی مغفرت و بسط بساط عفو و غفران، ما را به آن ذات مقدس امیدوار نموده، یا به غرور شیطانی گرفتار شدیم، و از حق و صفات جمال و جلال او غافلیم، و سهل انگاری در امور آخرت ما را مبتلا نموده؟ شرح حدیث جنود عقل و جهل؛ ص 139 ******* بدان که خوف از حق تعالی یکی از منازلی است که کمتر منزلی را برای عامه توان به پایه ی آن دانست. و این خوف علاوه بر آنکه خود یکی از کمالات معنویه است، منشأ بسیاری از فضایل نفسانیه و یکی از مصلحات مهمه ی نفس است؛ بلکه سرچشمه ی تمام اصلاحات و مبدأ علاج جمیع امراض روحانی توان آن را شمرد. و انسان مؤمن به خدا و سالک و مهاجر الی الله باید به این منزل خیلی اهمیت دهد، و به چیزی که آن را در دل زیاد کند و ریشه ی آن را در قلب محکم کند خیلی توجه نماید؛ مثل تذکر عذاب و عقاب و شدت عقبات موت و بعد از موت در برزخ و قیامت و اهوال صراط و میزان و مناقشه در حساب و عذابهای گوناگون جهنم، و تذکر عظمت و جلال و قهر و سلطنت حق، و تذکر استدراج و مکرالله و سوءعاقبت، و امثال آن... و در حدیث است که «انسان [که] از کثرت گناه مابین او و بین بهشت بیشتر است از بین زمین تا عرش؛ پس هرگاه گریه کند از خوف خدا در صورتی که پشیمان شده است از آنها، ما بین او و بین بهشت نزدیک شود مثل مژگاه چشم به چشم.» (2) ... ای عزیز، تمام[عمر] ما، که پنجاه شصت سال است، فرض می کنیم که در آن قیام کنیم به جمیع وظایف شرعیه، و با ایمان صحیح و عمل صالح و توبه ی صحیفحه از این دینا برویم، آیا این مقدار اعمال و ایمان ما را چه مقدار جزاست؟ با آنکه به حسب کتاب و سنت و اجماع جمیع ملل چنینی شخصی مورد رحمت حق است و به بشت موعو می رود –بهشتی که در آنجا مخلد در نعمت و راحت و مؤبد در رحمت و روح و ریحان خواهد بود. آیا در اینجا مجال انکاری هست؟ با اینکه اگر بنای جزای عمل باشد – [به] فرض باطل که عمل ما جزایی داشته – این قدری که عقل از تصورش کما و کیفا عاجز است نخواهد بود. پس، معلوم شد که مطلب بر اساس دیگر مبتنی است و بر پایه ی دیگر چرخ می زند. آن وقت هیچ استعبادی بقی نمی ماند و برای انکار راهی باز نخواهد ماند. شرح چهل حدیث؛ ص 481 ******* ما که از قدرتها می ترسیم برای این است که خیال می کنیم قدرت این است. وقتی انسان قدرت را قدرت او دانست، وقتی انسان همه چیز را از او دانست، این دیگر نمی تواند که از دیگری بترسد. همه ی خوفهای ما از باب این است که نفهمیدیم که قدرت، یک قدرت است و آن قدرت هم برای نفع همه است. آن قدرت هم برای نفع همه ی افراد و جامعه و تمام بشر آن قدرت به کار گرتفه شده، برای نفع اوست. ما اگر همین معنا را ادراک کنیم که هرچی هست از اوست و هرچی هست برای نفع ماست و برای تربیت ماست، اگر همین معنا را واقعا انسان ادراک کند و مشاهده کند و ذوب کند، این مسائل حل می شود. صحیفه امام؛ ج 19، ص 355 پی نوشت ها : 1- متن روایت کافی این است: عن أبی عبدالله (علیه السلام)، قال: قلت له: قوم یعملون بالمعاصی و یقولون نرجو، فلا یزالون کذلک حتی یأتیهم الموت. فقال: هولاء قوم یترجحون فی الامانی، کذبوا، لیسوا براجین، إن من رجا شیئا طلبه، و من خاف من شیء هرب منه. اصول کافی؛ ج2، ص 55، «کتاب الایمان و الکفر»، «باب الخوف و الرجا»، ح5. 2- قال الصادق (علیه السلام): ان الرجل لیکون بینه و بین الجنه اکثر مما بین الثری الی العرش لکثره ذنوبه؛ فما هو الا ان یبکی من خشیه الله، عزوجل، ندما علیها حتی یصیر بینه و بینها اقرب من جفته الی مقلته. وسائل الشیعة؛ ج11، ص 178، «کتاب الجهاد»، باب 15 از «ابواب جهاد نفس»، ح10. منابع : 1. شرح چهل حدیث امام خمینی(ره) 2. صحیفه امام خمینی(ره) /ن
#سرگرمی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]