محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846767324
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) نويسنده: دكتر سيدجلالالدين مدني علي اميني در بيست و هفتم تيرماه سال 1341، ضمن تصريح به كوتاهي امريكا در ياري رساندن به وي و ابراز نگراني از اين بابت، استعفا داد. پس از كنارهگيري اميني، اسدالله علم مأمور تشكيل كابينه شد. دولت علم، به يك معنا، دولت شخص شاه بود؛ چرا كه علم خود را نوكر و چاكر و خانزاد شاه ميدانست و بدون خواست شاه ارادهاي براي خود قائل نبود. علم كه ميخواست اصلاحات اميني را ادامه دهد، با مجموع وزرايش بهتر ديدند كه براي جلب رضايت امريكا، محدوديتهايي را كه قانون اساسي و عرف جامعه به تأثير از اسلام و روحانيت براي آنان ايجاد ميكرد و آنان را از اتخاذ پارهاي تصميمات محروم ميداشت از ميان بردارند.دولت، مصوبه جديدي را در خصوص شرايط اعضاي انجمنهاي ايالتي به تصويب رساند كه با موازين اسلامي تطبيق نداشت و هدف از آن، گذشتن از سد روحانيت بود. مبارزهاي با محوريت آيتالله روحالله خميني (ره) از قم شروع شد و گسترش يافت و طي دو ماه به پيروزي دست يافت. دولت با تمام سرسختي كه نشان داد، مجبور شد ضمن پذيرش شكست، عقبنشيني كند. اما اندكي بعد، باز هم در راستاي همان هدف، هيأت حاكمه با پيشوايي شخص شاه تصويب لوايح ششگانه انقلاب سفيد از طريق رفراندوم را پيش كشيد تا علما و روحانيت نتوانند به نفوذ و قدرت مردمي متوسل شوند؛ غافل از آنكه، با اقدامات تصنعي نميتوان وضع ملت را تغيير داد. اين بار نيز مخالفت علما و مراجع و خصوصاً آيتالله خميني كه زعامت مبارزه را عهدهدار بودند، به اعتراضات سامان داد. اعلاميه علما و آيتالله خميني در خصوص تحريم رفراندوم در سراسر كشور منتشر شد و دولت را به موضعگيري خصمانه وارد ساخت. بسياري از روحانيون، علماي مذهبي، طلاب، دانشجويان و مردم، در جريان مخالفت با اين رفراندوم زنداني و تبعيد شدند و شاه با رفتن به قم و ايراد سخنراني براي گروهي كه از تهران اعزام شده بودند، خود را عملاً روياروي روحانيت قرار داد و با اعمال خشونت و قدرت، سرانجام رفراندوم نمايشي به اجرا درآمد.در فروردين 1342، در پي يورش به مدارس علميه فيضيه قم و طالبيه تبريز، گروهي از طلاب و جوانان مذهبي و مبارز كشته و مجروح شدند. اين مسأله در عاشوراي همان سال با سخنراني وحمله شديداللحن آيتالله خميني (ره) به شاه و دستگاه حاكمه، ناآراميهايي را موجب شد كه به دستگيري ايشان انجاميد و متعاقب آن قيام تاريخي پانزدهم خرداد 1342 در اعتراض به بازداشت رهبر مذهبي نهضت شكل گرفت.اسدالله علم پس از انتخابات مجلس بيست و يكم، كرسي صدارت را رها كرد و حسنعلي منصور جانشين او شد. منصور از پيش با حمايت ايالات متحده تعدادي از اشرافزادگان تحصيل كرده امريكا رادر كانوني تحت عنوان «كانون مترقي» گرد هم آورده بود و منتظر بود تا كرسي نخستوزيري را تصاحب كند. كانون مذكور بعداً به حزب ايران نوين تغيير نام يافت. در آبان ماه سال 1343 آيتالله خميني در مخالفت با كاپيتولاسيون جديد كه به نفع امريكا طراحي شده بود، سخنراني كوبنده اي عليه شاه، امريكا و اسرائيل ايراد كرد كه به تبعيد ايشان به تركيه انجاميد و به دنبال آن منصور به وسيله مبارزان اسلامي هيأتهاي مؤتلفه، در اول بهمن آن سال به قتل رسيد. بلافاصله هويدا كه در آن زمان وزير دارايي كابينه بود، به جاي دوست مقتول خود نخستوزير شد. در فروردين 1344 شاه از يك حمله مسلحانه در كاخ مرمر جان سالم به در برد و اين اقدام نشان داد كه در شرايط پيش آمده، وي حتي در كاخ سلطنتي نيز در امان نيست و نيروهاي خودجوش اسلامي هر لحظه ممكن است در بين مخاطبان او حضور داشته باشند.
هويدا با سيزده سال نخستوزيري، طولاني ترين دوره نخستوزيري از مشروطه تا پايان حكومت پهلوي را به خود اختصاص داد. اين در حالي بود كه گروههاي مسلح مختلفي راه مبارزه را در پيش گرفته بودند و در مقابل، سازمان امنيت نيز محيط وحشت و خفقان بيسابقهاي را ايجاد كرده بود.آخرين تغيير در قانون اساسي در سال 1346 صورت گرفت كه مادر وليعهد را نايبالسلطنه اعلام ميكرد؛ بدين معنا كه وي پس از شاه، طي مراسم تاجگذاري رسماً صاحب تاج شود.در سال 1349 ش. بحرين كه استان چهاردهم كشور بود و سالها سياست انگليس اداره مالي آن را عملاً به وسيله حاكمان محلي انجام ميداد، ظاهراً به ابتكار شاه اما تحت فشار انگليس، با پيشنهاد مشترك انگليس و ايران و مداخله شوراي امنيت و از طريق نظرخواهي غيرواقعي نماينده سازمان ملل، از پيكره كشور جدا شده و تجزيه و استقلال بحرين در مجلس ايران به تصويب رسيد. البته جزاير سهگانه تنببزرگ، تنب كوچك و ابوموسي، كه هميشه متعلق به ايران بودهاند، عليرغم دستيابي بحرين به استقلال، پس از يك نمايش نظامي همچنان در حاكميت ايران باقي ماند. اعتراض ايرانيان به جدايي بحرين با خشونت پاسخ داده شد و افرادي تحت تعقيب و بازداشت قرار گرفتند.در سالهاي 1350 تا 1354 كه دوره مجلس بيست و سوم بود، دادگاههاي نظامي شديداً درگير پروندههاي مخالفان حكومت بودند و رسيدگي به اقدامات مسلحانه عليه دولت را دادگاههاي ارتش بر عهده داشتند. در اين دوره بود كه گروههاي مختلفي با اهداف مبارزاتي تشكيل شدند. برخوردها، تعقيبها و محاكماتي صورت گرفت. ساواك به سرعت با كمك سازمانهاي سياسي امريكا و موساد اسرائيل تقويت شد و به انواع وسايل و ابزار شكنجه و روشهاي جاسوسي و اطلاعاتي مجهز گرديد و زندانيان سياسي تحت شكنجه و آزار بيشتر قرار گرفتند.شعار اصلي حكومت در زمينه فرهنگي، اسلامزدايي و جايگزين كردن فرهنگ شاهنشاهي بود؛ كه محتواي آن را غربگرايي به تقليد از اربابان امريكايي و اروپايي، فرهنگ قبل از اسلام و ترويج بيبند وباري تشكيل ميداد. اشاعه فساد و ايجاد مراكزي با نام كاخ جوانان در سراسر كشور، كابارهها، ارائه فيلمهاي مبتذل، قمارخانهها و مراكز فساد، همگي طبق يك برنامه حساب شده توسعه مييافت. رژيم از اين راه ميخواست نيروي انديشه جوانان كشور را در منجلاب فساد و شهوت نابود سازد تا نتوانند به سرنوشت كشور و ملت بينديشند.درآمد حاصل از نفت در سال 1352 افزايش يافت و اعلام شد كه ايران حاكميت بر نفت خود را به دست آورده است. در همين زمان، در افغانستان طي كودتايي عليه ظاهر شاه، حكومت جمهوري اعلام شد كه براي شاه ايران، پس از سقوط سلطنت در عراق، هشدار ديگري بود. به دنبال چهارمين جنگ اعراب و اسرائيل و اعلام تحريم نفتي غرب از جانب اعراب، بهاي هر بشكه نفت تا چهار برابر افزايش يافت؛ به گونهاي كه خرج كردن اين همه پول براي رژيم شاه به يك مسأله تبديل شد و لذا شاه سخاوتمندانه به بسياري از كشورها وام يا كمك بلاعوض داد و به خريد تسليحات انبوه مدرن اقدام كرد تا به عنوان يك كشور قدرتمند وابسته، نقش ژاندارم منطقه را به خود اختصاص دهد. در راستاي ايفاي اين نقش، ارتش ايران، در پيروي از سياست امريكا، مبارزان مخالف سلطان عمان رادر جبهه ظفار سركوب كرد. همچنين اختلافات مرزي ايران و عراق شدت يافت و تا برخورد مسلحانه پيش رفت؛ تا اين كه سرانجام در اسفند 1353، با وساطت الجزاير،شاه و صدام با يكديگر ملاقات كردند و صلح بر قرار شد و مرز ثابت و دائمي دو كشور مشخص گرديد.شاه كه در دهه پنجاه،بيش از هر زمان ديگر خود را در موضع مستحكم و مسلط بر اوضاع ميديد، از بازي دموكراتيك مآبانه دو حزب مليون و مردم كه هيچ عضوي هم نداشتند و فقط براي آن كه كشوررا دو حزبي نشان دهند نمايش ميدادند، خسته شده بود. او احساس ميكرد كه بايد صاحب قدرت مطلقه باشد؛ لذادر يك مانور سياسي جديد، احزاب كشور و از جمله دو حزب خودساخته را منحل كرد و از تأسيس حزب جديدي خبر داد كه تمام اتباع كشور بايد عضو آن ميشدند و آن حزب رستاخيز بود.شاه كه گويا جنون قدرت پيدا كرده بود، به يكباره مبدأ تاريخ را كه بر مبناي روز هجرت پيامبر (ص) از مكه به مدينه بود عوض كرد. گويا مشاورانش به او فهمانده بودند كه سلطنت، خود بايد مبدأ تاريخ داشته باشد. به همين علت، تاريخي را براي جلوس اولين شاه در تاريخ ايران جعل نمودند تا سلطنت او با يك عدد تاريخي به يادماندني تطبيق كند. اين اقدامات شرايطي را فراهم كرد كه تقابل مردم با رژيم وضع آشتيناپذيري پيدا كرد. شاه از اين پس و حتي از سالهاي قبل، به بسياري از كشورها مسافرت ميكرد و يا خود، سران و زمامداران ممالك مختلف را به ميهمانيهاي مجلل و پرهزينهاي دعوت ميكرد كه در تاريخ شاهان قبلي سابقه نداشت و اين امر هزينه سنگيني را بر كشور تحميل مينمود.در انتخابات رياست جمهوري امريكا در سال 1355. ش / 1976 م بر خلاف انتظار شاه، جيمي كارتر پيروز شد كه شعار انتخاباتي او، رعايت حقوق بشر بود. اين تحول در سياست امريكا، شاه را مجبور كرد كه فضاي باز سياسي اعلام كند، فضاي بازي كه عليرغم تمام تمهيدات داخلي و خارجي، ديگر هرگز فرصت بستن آن را پيدا نكرد. از سوي ديگر، حملات سازمانهاي مختلف بينالمللي به رژيم شاه و سابقه خشونتهاي اين رژيم براي شاه خوشايند نبود.تحريكات و تحركات مبارزان شدت گرفته و چهره ظالمانه و خشن رژيم شاه و دولت هويدا و سازمان امنيت براي كشورهاي مختلف ـ از بزرگ و كوچك ـ افشا شده بود؛ بنابراين براي نجات شاه بايد عدهاي قرباني ميشدند. هويدا اولين قربانياي بود كه مجبور شد در پانزدهم مرداد 1356 استعفا كند. جمشيد آموزگار، پس از سالها انتظار، در بدترين شرايط فرمان نخستوزيري يافت و هويدا در سمت وزير دربار قرار گرفت. اما اين اقدام به تنهايي نميتوانست در جهتآرامسازي اوضاع مؤثر باشد و لذا براي فريب مردم، هويدا از وزارت دربار به زندان قصر منتقل گرديد. تصنعي بودن اين اقدام فريبكارانه به حدي آشكار بود كه همچنان با حفظ تشريفات براي هويدا انجام ميشد.تظاهرات و اعتصابات در داخل كشور روندي رو به تزايد يافت. شاه به گمان اين كه ميتواند همچون سفر پيشين خود در زمان كندي، به دستآوردهايي نائل شود، براي جلب نظر كارتر در بيست و سوم آبان 1356 به امريكا رفت؛ اما در مراسم استقبال، به خاطر استفاده از گاز اشكآور در متفرق كردن تظاهر كنندگان ايراني مخالف شاه كه در برابر كاخ سفيد اجتماع كرده بودند، تصوير شاه با چشماني اشكآلود به نمايش گذاشته شد.در سال 1356 فعاليتهاي مبارزاتي آيتالله خميني، عليرغم تبعيد، در نجف همچنان ادامه داشت و در داخل كشور نيز تدابير سازمان امنيت ديگر كارساز نبود. در گذشت مشكوك حاج سيدمصطفي خميني در نجف، عكسالعمل گستردهاي را در ايران در پي داشت. انتشار مقاله روزنامه اطلاعات در هفدهم دي 1356 عليه امام، موج تظاهرات خونيني را در قم به راه انداخت و همچنين در مراسم چهلم در تبريز و ديگر شهرها به حركتهاي پرخروشي دامن زد كه تا پايان بخشيدن به عمر رژيم تداوم يافت. امام (رحمة الله علیه) از نجف پيغام داد كه هدف نهضت دستيابي به انقلاب ميباشد و لذا بغداد از سوي ايران تحت فشار قرار گرفت وزير خارجه وقت، فوراً براي چارهجويي به نزد حسنالبكر و صدام شافت. درباريان و خانواده سلطنتي داراييهاي خود را به خارج منتقل كردند.ديگر اميد آنان به ماندن در ايران ضعيف شده بود. نوروز 1357، از جانب رهبر عزاي عمومي اعلام شد. زندانيان سياسي اعتصاب غذا كردند. پيامهاي امام به سرعت در سراسر كشور پخش ميشد. اعتصاب در صنايع نفت و عدم توليد و توزيع آن، دولت را فلج كرد. كم كم شعار مرگ بر شاه، به يك شعار عمومي تبديل گرديد. در اصفهان و ده شهر ديگر حكومت نظامي اعلام شد. مردم در اول رمضان، فرياد الله اكبر را بر فراز بامها سردادند. سوليوان و پارسونز، سفراي امريكا و انگليس، با مراكز خود و با دربار شاه در تماس روزانه بودند. شاه انتظار حمايت جدي، به ويژه از امريكا داشت. فاجعه سينما ركس آبادان تير خلاصي بر كابينه آموزگار بود (در اين فاجعه، چهارصد تماشاچي در آتش سوختند). شريف امامي با شعار دولت آشتي ملي از مجلس رأي اعتماد گرفت، در حالي كه خود، سيزده سال در رأس مجلس سنا و از اركان هيأت حاكمه بود. تمام تدابير او در فريب رهبر و مردم فايده نكرد و سرانجام، تظاهرات گسترده و ميليوني و سپس برقراري حكومت نظامي ناگهاني و كشتار هفدهم شهريور ميدان ژاله او را به استفعا مجبور كرد. كشتار هفدهم شهريور در صحنه بينالمللي انعكاس بسيار نامطلوبي براي رژيم داشت. شاه از اين كه امريكا او را رها كرده، به وحشت افتاد و همين امر، روحيهاش را سخت تضعيف كرده بود. شاه هراسان، به تصور اين كه شايدبتواند با روي كارآوردن نظاميان در عرصه حكومت، بحران را خاتمه دهد، اعلام كرد كه «صداي انقلاب را شنيده و ميخواهد جبران مافات كند» و دولت نظامي ازهاري را با هدف انجام وظيفه تا برقراري امنيت، در چهاردهم آبان 1357 روي كار آورد. با استقرار رهبري انقلاب در نوفل لوشاتو پاريس، تحركات نهضت ابعاد جهاني پيدا كرد. اعتصابات، تظاهرات و برخوردهاي مردم با دولت نظامي تشديد شد و به راديو و تلويزيون نيز سرايت كرد. فرار نظاميان از پادگانها آغاز شد. باقيمانده حاميان شاه به او تشكيل يك دولت مردمي و فرماندهان نظامي طرح يك كودتا و قتل عام را به او پيشنهاد كردند. اما بيماري شاه كه پنهان نگهداشته شده بود، در اين ايام مزيد بر علت شده و هرگونه تصميمگيري را براي او ترديدآميز و دشوار ميساخت؛ تا اين كه سرانجام از بين رهبران جبهه ملي سابق، شاپور بختيار را مناسب تشخيص داده، او را براي تشكيل دولت نامزد كرد.بختيار در مقابل طوفاني از خون و آتش كه مردم در آن غوطهور بودند، در هفدهم دي 1357 اعلام زمامداري كرد و از مجلس رأي اعتماد گرفت. شوراي سلطنت تشكيل شد تا شاه به بقاي سلطنت خود اطمينان پيدا كند. وي در بيست و ششم دي با چشمان گريان براي هميشه از كشور خارج شد و مردم با شادي بسيار خروج او را جشن گرفتند. شوراي انقلاب توسط امام ـدر حالي كه در خارج بودند ـ پايهگذاري شد و رهبري، كه همه جريانات را از دور هدايت ميكرد،براي بازگشت به كشور مهيا شد. حاميان خارجي بختيار تلاش ميكردند اين بازگشت را به تأخير اندازند،فرودگاه بسته شد تا اين بازگشت صورت نگيرد اما با اراده عمومي و اجتماعات ميليوني، امام خميني در دوازدهم بهمن سال 1357 به كشور بازگشت. استقبال بزرگ تاريخ انجام گرفت و هيچ راهي جز سقوط سلطنت و تشكيل حكومت اسلامي باقي نماند.مدرسه رفاه محل اقامت رهبر، نقطه توجه سراسر جهان قرار گرفت. مهندس بازرگان از جانب امام به نخستوزيري موقت منصوب شد. بختيار همچنان براي حفظ سلطنت تلاش ميكرد و تنها نقطه اميد او ارتش بود كه بدنه آن نيز به سوي انقلاب متمايل بود . در بيست و يكم بهمن، همافران نيروي هوايي در مقابل گارد شاهنشاهي قرار گرفتند. رژيم به منظور نابودي نهضت، از ساعت چهار بعد از ظهر حكومت نظامي اعلام كرد تا به عنوان آخرين علاج ضربه لازم را بر انقلاب وارد سازد. اما پيام سرنوشت ساز امام كه با قاطعيت خاصي به مردم ابلاغ شد و ميگفت كه اعتنا نكنيد، در خيابانها باقي بمانيد، توطئه را بلااثر كرد و كودتا ناممكن شد. اينچنين بودكه سرانجام نهضت اسلامي مردم به رهبري امام خميني در روز بيست و دوم بهمن 1357 به پيروزي رسيد و 2500 سال شاهنشاهي در كشور به تاريخ سپرده شد.پينوشتها:1. «نظر به اين كه من همه قواي خود را در اين چند ساله مصروف امور كشور كرده و ناتوان شدهام، حس ميكنم كه اينك وقت آن رسيده است كه يك قوه و بنيه جوانتري به كارهاي كشور كه مراقبت دائم لازم دارد بپردازدكه اسباب سعادت ملت را فراهم آورد. بنابراين امور سلطنت را به وليعهد و جانشين خود تفويض كرده و از كار كناره نمودم. از امروز كه روز بيست و پنجم شهريور 1320 است مجموعه ملت، از كشوري و لشكري، وليعهد و جانشين قانوني مرا به سلطنت بشناسند و آنچه از پيروي مصالح كشور نسبت به من ميكردند نسبت به ايشان منظور دارند. كاخ مرمر ـ تهران ـ25 شهريور 1320 رضا پهلوي». متن استعفا طوري تنظيم شده كه گويا هيچ اتفاق غير معمولي نبوده و صرفاً قرار گرفتن اراده شاه بر سلطنت وليعهد باعث شده است كه وي استعفا دهد.2. در شهريور 1320، نيروهاي شوروي پس از بيست سال مجدداً وارد خاك ايران شدند، تجاوز آنها به سوي مركز ايران حتي از سال 1300 هم وسيعتر و سريعتر بود. آنها پس از عبور از كوههاي البرز، در قزوين با نيروهاي انگليسي كه از سمت جنوب پيش ميآمدند ارتباط برقرار كردند. محافظت راهها و وسايل نقليه از طرف نيروهاي متفقين به عهده گرفته شد. چون تنها راه خشكي كه شوروي را به متفقين غرب مربوط ميساخت، راه ايران بود (راه مورماسك راه دريايي بود كه مخصوصاً در زمستان غير قابل استفاده بود). با وجود اين، استالين و مولوتف از دخول ارتش سرخ به ايران مقاصد مستمر ديگري نيز داشتند كه از جمله رسيدن به خليج فارس و درياي عمان بود و اين نظر را با تشكيل جمهوري خودمختار آذربايجان و كردستان باكمك كمونيستهاي ايران گام به گام پيش ميبردند. حزب توده با همين هدف در مهر 1320 رسماًَ موجوديت خود را اعلام داشت. پايهگذاران اين حزب بقاياي كمونيستهاي ايران بودند كه افكار كمونيستي را رواج ميدادند و دين اسلام را بزرگترين مانع خود ميدانستند. قانون مجازات مقدمين عليه امنيت كشور مصوب خرداد 1310 براي مقابله با همين گروه تصويب گرديد و در شهريور 1320، حدود صد نفر از كمونيستها در زندان و يا تبعيد به سر ميبردند كه با فرمان عفو آزاد شدند و اولين جلسه هيأت مؤسس حزب توده، در مهر 1320 در منزل سليمانميرزا اسكندري تشكيل شد. علياوف، كاردار سفارت شوروي كه فارسي را به خوبي صحبت ميكرد. در اين جلسه حاضر شد و هم او بود كه توصيه و استدلال كرد كه با توجه به شرايط ايران، به جاي عنوان «حزب كمونيست» نامي معتدل انتخاب نمايند كه در نهايت نام حزب توده انتخاب گرديد (ر ك. به تاريخ فعاليت كمونيستها در ايران)3. تمام تلاش فروغي، نخستوزير، و همكارانش بر اين بود كه نظام سلطنت با سقوط رضاخان از هم نپاشد. زندانيان زندان قصر با شنيدن خبر استعفا دست به شورش برداشتند و تصميم داشتند با كشتن نگهبانان و زندانبانان فرار كنند. نگهبانان با شليك هوايي آنان را از فرار بازداشتند اما در راهروهاي زندان قصر خون جاري بود. آنهايي كه سالها زجر و شكنجه و سياهچال را تحمل كرده بودند، نمي توانستند بپذيرند كه عليرغم سقوط ديكتاتور، همچنان در حبس باشند. چهارتن در زندان به قتل رسيدند و بالاخره در زندان گشوده شد و به توصيه فروغي فوراً عفو عمومي اعلام گرديد. در همين احوال، هزاران شكايت و اعلام جرم به وزارت دادگستري رسيد. فرزندان و بازماندگان اشخاصي كه به دست رضاخان كشته شده بودند مورد مرحمت شاه جوان جديد قرار گرفتند. برخي از اين افراد سرشناس عبارت بودند از مظفر و ديگر فرزندان نصرتالدوله، فرزندان تيمورتاش (منوچهر، مهرپور، هوشنگ و ايرانداخت)، سهراب فرزند سردار اسعد، محمدحسين و ناصر و خسرو فرزندان صولتالدوله، بازماندگان مدرس، عبدالحسين ديبا، محمدولي اسدي، اقبالالسلطنه ماكويي، سردار معزز بجنوردي، شيخ خزعل و ... . خانوادههاي همه مشاهيري كه به قتل رسيده بودند، به ابتكار فروغي پيام مهر و محبت از شاه جديد دريافت كردند. كساني كه در خارج از كشور بودند از سوي فروغي به كشور دعوت شدند؛ چون حكيمالملك، تقيزاده، تجدد، عدلالملك، دادگر، رهنما و دبير اعظم بهرامي. همچنين از تمامي كساني كه انزوا و خاموشي پيشه كرده بودند، از جمله از دكتر مصدق، قوامالسلطنه، مؤتمنالملك، ملكالشعرا، و سليمانميرزا، براي فعاليت سياسي دعوت به عمل آمد. علاوه بر اين، فروغي براي ايجاد آرامش بيشتر، از يك شوراي مشورتي متشكل از تمام بزرگان و رجال قاجار كه زنده مانده بودند، براي دلجويي به كاخ سلطنتي دعوت كرد. معالوصف، چه در مجلس و چه در خارج از مجلس، شكايت عليه رضاخان فراوان بود، به طوري كه گويا مملكت به حركت درآمده بود. هزاران تلگراف و عريضه و شكايت و اعلام جرم به مجلس سرازير شد. مفاسد بيست ساله بيش از پيش برملا شد. زد و خورد دائمي مردم گرسنه با پاسبانان و مأموران دولت، نشان از ناآرامي داشت. كارهاي دولتي فلج شده بود. انبارهاي خالي از برنج و گندم خبر از قحطي و گرسنگي ميداد. متفقين مشغول خريد گندم بودند و با اين كار خود قحطي را هر چه بيشتر تشديد ميكردند و خزانه خالي و غارت شده بود. 4. سهيلي فرزند ، غلامعلي تبريزي، موصوف به گوش بريده، از رجال مورد پسند رضاشاه بود. وي از بابت اطاعت و نوكري و علاقمندي به فرهنگ غرب و ارتباط با رجال انگليس مورد رضايت بود. سهيلي با اشغالگران كه عنوان متفقين را پيدا كرده بودند يك قرارداد مالي بست كه اولين ضربه را بر ارزش پول كشور وارد كرد و ارزش يك ليره طلا را از 68 ريال به 155 ريال رساند. دولت تعهد كرد كه متفقين به هر ميزان ريال براي خريد اجناس نياز داشته باشند در اختيار آنان گذاشته خواهد شد تا پس از جنگ مسترد دارند. اين مسأله باعث شد كه بر حجم پول در جريان افزوده شود. هفتصد ميليون لير اسكناس انتشار يافت كه در واقع، ترفندي بود كه ملت ايران را مشمول پرداخت مخارج جنگي متفقين در ايران ميكرد. سهيلي مژده (!) داد كه امريكا ايران را مشمول قانون وام و اجاره شناخته است؛ در حالي كه اين مسأله به معني نوعي وابستگي به امريكا بود. كشورهايي مشمول قانون وام و اجاره ميشدند كه در تقسيمبندي آن زمان در سهم ابرقدرت امريكا قرار ميگرفتند. محاكمه نمايشي عوامل شكنجه و سلب آزادي دوران ديكتاتوري در جريان بود كه داوطلب سرسختي براي نخستوزيري قدم به صحنه گذاشت و دولت سهيلي سقوط كرد. سهيلي هفده سال بعد، يعني در 1337 كه سفير ايران در لندن بود، درگذشت. انگليسيها خدمتگزار خود را همچون يك مرد انگليسي تشييع كردند.5. قوامالسلطنه كه قبلاً در سالهاي 1300 و 1301 نخستوزير شده بود و در تمام دوران رضاشاه بركنار بود. اينك در هيجدهم مرداد 1321 با حالتي طلبكارانه در پي اظهار تمايل مجلس براي تحركدادن به اوضاع نابسامان به صحنه آمد. قوام علاقمند بود امريكا را هم به صحنه، سياسي ايران وارد سازد. وي براي تشكيل كابينه تمام رجال علاقمند به امريكا را جمع كرد. همچنين ميلسپو را براي بار ديگر دعوت كرد و تمام امور مالي و اقتصادي كشور را به او سپرد. ميلسپو با يك تيم نظامي وارد ايران شد و علاوه بر امور مالي، ژاندارمري، شهرباني و ثبت راهها و رمرزها را نيز به عهده گرفت. قوام، بدون اعتنا به شاه جوان، ابتكارات خود را كه به نفع شاه هم نبود به جريان ميگذاشت. در عين حال، رجال قديمي هواخواه انگليس در دربار تمركز پيدا كرده بودند و در واقع اتحادي ميان دربار و سفارت انگليس شكل گرفته بود كه رقيب دولت محسوب ميشد. قوام براي مقابله با اين هسته، از مجلس اختيارات ويژه را درخواست كرد. اما اين تقاضاي او، تمايل به ديكتاتوري محسوب شد. غائله هفدهم آذر 1321 عليه قوام شكل گرفت و خانه قوام غارت شد. روزنامه اطلاعات در اين جريان نقش داشت و لذا قوام تمام روزنامههاي كشور را توقيف كرد. همچنين قوام زمينه حضور مستقل سربازان امريكايي را در كشور فراهم نمود، در حالي كه امريكاييها قبل از آن، به عنوان مهمان انگليسيها وارد كشور شده بودند. زمامداري قوام تا بهمن 1321 ادامه يافت.6. با شكست قوام، مجدداً سهيلي فراخوانده شد و اين به معني پيروزي دربار در صحنه سياست بود.نزديك شدن تاريخ انتخابات مجلس چهاردهم، سقوط قوام را تسريع كرد. هر كدام از قدرتهاي خارجي حاضر در ايران مايل بودند در مجلس آينده صاحب نفوذ و قدرت باشند و سهيلي صحنه انتخابات را براي انگلستان مطلوب ساخت. اين در شرايطي بود كه ايران هنوز در اشغال قواي سه دولت بود. ارتش انگليس در اراك براي خود زنداني تأسيس كرده بود و ارتش شوروي نيز در رشت ساختمان بزرگي را به منظور زندان در انگليس اختيار گرفته بود و در آستانه انتخابات دوره چهاردهم، جمع بسياري از رجال ايراني به اتهام ارتباط با آلمان در زندان اراك يا رشت زنداني شدند و بعضي از كانديداها نيز كه مطلوب اين دو قدرت نبودند با همين اتهام به زندان رفتند. انتخابات پر دسيسه دوره چهاردهم، به كارگرداني سهيلي و تدين انجام پذيرفت. اينبار، دولت سهيلي، بيش از يكسال، يعني تا هفتم فروردين 1323 دوام پيدا كرد. سهيلي در شهريور 1322 رسماً به دول محور اعلان جنگ داد و طي اعلاميهاي مقررات زمان جنگ را بر كشور حاكم ساخت. حفظ و ثبت راهها، راهآهن، خطوط تلگراف و تلفن به ارتش سپرده شد و نخستوزير تهديد كرد كه هرنوع تحريك يا عمل به تعطيل يا خرابكاري در كارخانجات دولتي و ملي و معادن و ساير منابع اقتصادي مشمول مقررات زمان جنگ خواهد بود. علاوه بر اين از روزنامهها و احزاب خواست كه از مخالفت بامتفقين و اهانت به مقامات رسمي آنان كه با ايران روابط دوستانه دارند (همان اشغالگران) بپرهيزند. سهيلي در انتخابات از روشهاي ديكتاتوري رضاخان استفاده كرد و وزراي خارجه انگليس و امريكا كه در زمان او از تهران ديدن كردند، از اقدامات او به نفع متفقين اظهار خوشوقتي نمودند و او را مورد تشويق قرار دادند! در انتخابات تحت امر سهيلي، هشت نماينده از حزب توده به مجلس راه يافتند كه تمامي آنان از شهرهاي شمالي تحت اشغال شوروي بودند.7. سران متفقين در آذر 1322 در تهران جمع شدند و شاه توانست هر كدام از آنان را به مدت چند دقيقه ملاقات كند.روزولت در صندلي چرخدار در پارك اتابك اقامت داشت و استالين نيز در همان پارك محافظت ميشد و چرچيل در سفارت انگليس هفتاد سا لگي خود را جشن گرفته بود. در ملاقات با روزولت، حسين علاء و در ملاقات با استالين، ساعد شاه را همراهي ميكرد و از آن ميان، فقط استالين بود كه فرداي آن روز به بازديد شاه رفت.8. ر.ك. سيدجلالالدين مدني، تاريخ سياسي معاصر ايران، ج 1.9. پيشهوري يكي از افراد گروه پنجاه و سه نفري بودكه در آبان 1317 به دنبال پناهندگي اتابكف، رئيس گ ـ پ ـ او، به غرب و سقوط تيمورتاش، به زندان افتاده بودند و به زندانهاي طولاني مدت محكوم شده بودند. وي نيز پس از سقوط رضاشاه مانند ديگر زندانيان سياسي از زندان قصر آزاد شد. او قبلاً در جمهوري سرخ گيلان وزير كشور شده بود و به همين دليل اعتبار نامه او در مجلس چهاردهم رد شد. وي پس از رد اعتبارنامهاش، به تبريز بازگشت و از آن جا به آن سوي مرز، يعني به روسها پناه برد. وي با رئيسجمهور آذربايجان شوروي بر سر آذربايجان ايران به توافقاتي رسيد و لذا مترصد بود تا در زمان مناسب مقاصد خود را در آذربايجان به اجرا درآورد، تا اين كه در زمان دولت بيات، به دستور استالين سعي كرد آذربايجان را از ايران جدا سازد.10. جنگ جهاني دوم، در اين زمان مراحل پاياني را طي ميكرد. ايران تحت اشغال قواي سه كشور بود اما نام اشغالگران به متفقين تغيير يافته بود. ايران به دليل موقعيت جغرافيايي و منافع نفتي براي هر سه كشور از اهميت حياتي برخوردار بود. انگلستان با تمام نيرو تلاش ميكرد تا ايران را از چنگ اين دو رقيب به دور بدارد. دولت قوام از ميلسپو و ژنرال ريدلي دعوت نمود و سپس اقتصاد، ژاندارمري و ارتش ايران را به آنان سپرد؛ به اين شرط كه به نفت كاري نداشته باشند. سهيلي توانست تا پايان سال 1322 دولت خود را حفظ كند و گمان ميكرد مجلس را به گونهاي تشكيل داده كه خواهد توانست پس از استعفاي سنتي و قانوني دوباره به نخستوزيري برسد، اما پس از استعفا متوجه شد كه شانس انتخاب مجدد را ندارد. نارضايي عمومي، فقر، قحطي، گراني، حضور سربازان بيگانه در كشور و ناامني گسترده همه را به ستوه آورده بود. سه كشور متفق روسيه و انگليس و امريكا بر سر جانشيني ساعد اتفاق نظر داشتند. ساعد از ابتداي 1323 تا آبان آن سال، به مدت هشت ماه نخستوزير بود. وي در شرايطي استعفا داد كه تمام نمايندگان، غير از يك نفر كه عضو حزب توده بود، با او موافق بودند. علت استعفاي او، همان گونه كه سيد ضياءالدين در همان تاريخ افشا نمود، فشار شديد از سوي اتحاد شوروي، به گونهاي كه جز استعفا چارهاي نداشت. شوروي دريافته بود كه وي بر خلاف نمايشهاي ابتدايياش، عنصري ضد شوروي است.11. سهامالسلطان بيات كه از مالكين بزرگ به حساب ميآمد و ده دوره پيوسته نماينده مجلس و اغلب نير نايبرئيس مجلس بود، در داخل و خارج كشور هيچ دشمني نداشت. به دنبال رد پيشنهاد روسها از سوي ساعد، پيشنهاد نخستوزيري به دكتر مصدق داده شد. اما چون مصدق اين سمت را نپذيرفت، سهامالسلطان بيات كه خواهرزاده او بود براي اين سمت انتخاب شد. وي در روز اول صدارت با كافتارادزه، نماينده استالين، كه هنوز در تهران بود، ديدار كرد و از وضعي كه پيش آمده بود (رد پيشنهاد شوروي در خصوص امتياز نفت) ابراز تأسف نموده و درصدد برآمد پيشنهاد اعطاي امتياز را به مشاركت تبديل نمايد. اما كافتارادزه نپذيرفت. در اين زمان، مصدق در مجلس در مخالفت با برنامه دولت سخن ميگفت و موافقت خود را به تصويب يك پيشنهاد موكول نمود مبني بر آن كه دولت حق نداشته باشد در خصوص امتياز نفت در دوران اشغال و جنگ كشور با هيچ كشوري مذاكره كند؛ كه اين پيشنهاد در مجلس تصويب شد.12. بهار و تابستان 1324، دنيا در وضع تازهاي قرار داشت. پس از شش سال جنگ و ميليونها تلفات، به تدريج آرامش حاكم ميشد. بسياري از كشورها و مردم جهان باور نميكردندكه جنگ روزي به پايان برسد. در ايران مردم نگران تصميمات متفقين بودند كه آيا از ايران خارج خواهند شد يا نه. در چنين اوضاع و احوالي، حكيم الملك، از اعضاي پايدار فراماسونري، با تمايل آشكار به انگلستان و با نظر به آن كه سابقه بدنامي در كارنامه خود نداشت، مأمور تشكيل كابينه شد. وي اصالتاً آذربايجاني بود و تصور ميشد كه خواهد توانست به غائله آذربايجان خاتمه بدهد؛ اما پشتوانه مردمي او به اندازهاي نبود كه از پس چنين امر مهمي برآيد. بنابراين. در اين دوران حساس به كسي نياز بودكه حمايت كامل يك ملت بيدار را به همراه داشته باشد و چنين امري را هيچ كدام از دول فاتح نميخواستند. حكيمالملك پس از يك ماه كه مجلس به برنامه او رأي نداد، كنار رفت و صدرالاشراف قدم به صحنه گذاشت.13. محسن صدر (صدرالاشراف) كه از رجال كهنسال قاجار وپهلوي بود از جانب دربار مناسب تشخيص داده شد. وي سابقه قضاوت داشت و لذا عدهاي به خاطر شركت در محاكمات باغشاه دوره محمدعليشاه به او لقب جلاد باغشاه داده بودند. وي در زماني از مجلس رأي اعتماد ميگرفت كه در انگليس اتلي جانشين چرچيل و در امريكا ترومن جانشين روزولت شده بودند؛ هيروشيما و ناكازاكي با بمب اتم نابود شده بود؛ صحنه جهان به لحاظ آرايش مردان سياسي وضع جديدي پيدا كرده بود، بدين صورت كه در صف بازندگان جنگ ديگر اثري از موسوليني و هيتلر نبود اما استالين همچنان در شوروي بر سر قدرت بود و به همين خاطر ماجراي آذربايجان همچنان مشكل پيچيدهاي مينمود، چون فرقه دموكرات در آذربايجان وضع خود را از حزب توده كه در سراسر كشور پايگاه داشت جدا كرد و پيشهوري طي تلگرافي به وزراي خارجه دول پيروز خواهان آزادي براي ملت ايران و خودمختاري براي آذربايجان شد. اين شرايط باعث شد كه صدر پس از پنج ماه مقاومت سرانجام به استعفا رضايت داد تا مجدداً حكيمالملك صحنه را آزمايش كند.14. اين بار حكيمالملك از هفتم آبان تا سيام دي ماه 1324 كرسي صدارات را مطابق درخواست دربار عهدهدار شد. مردم انگليس با كنار گذاشتن چرچيل و حزب او نشان دادند كه گرچه خواهان نابودي هيتلر در جنگ بودند اما هيچ علاقهاي نداشتند كه اين كار با طلبيدن كمك از ايالات متحده و پذيرش سلطه آمريكا ـ كه چرچيل مسئول آن بود ـ انجام شود. در واقع، مردم انگليس نميخواستند قبول كنند كه امريكا قدرت پيدا كرده و سالم از جنگ به در آمده و وضعيت به گونهاي است كه انگليس براي حفظ خود مجبور است از آن پيروي كند. دربار ايران با حمايت انگليس حكيمالملك را پس از آزمودن وي، به صحنه آورد و در همان زمان قوايي را براي سركوبي ياغيان آذربايجان اعزام نمود كه از جانب نيروي شوروي در شريفآباد قزوين متوقف گرديد. تكليف حكمران اين بود كه از امريكا و انگليس استمداد بگيرد تا شوروي را متقاعد سازند كشور را ترك كند و از دولتسازي در شمال ايران خودداري نمايد كه سرانجام قضيه به سازمان ملل كشيده شد.منبع : www.dowran.ir به نقل از : زمانه، ماهنامه انديشه و تاريخ سياسي ايران معاصر، سال سوم، شماره 19، بهمن 1383
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 470]
صفحات پیشنهادی
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2)
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2)-بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) نويسنده: دكتر سيدجلالالدين مدني علي اميني در بيست و هفتم تيرماه سال ...
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2)-بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) نويسنده: دكتر سيدجلالالدين مدني علي اميني در بيست و هفتم تيرماه سال ...
روند تحديد مطبوعات در عصر پهلوي دوم
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2)-بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) نويسنده: دكتر سيدجلالالدين مدني علي اميني در بيست و هفتم تيرماه سال .
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2)-بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) نويسنده: دكتر سيدجلالالدين مدني علي اميني در بيست و هفتم تيرماه سال .
كابينه دولت مهمان مردم در دو مدرسه تهران
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2)-بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي ... پس از كنارهگيري اميني، اسدالله علم ...
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2)-بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي ... پس از كنارهگيري اميني، اسدالله علم ...
تاريخ ايران -56 مقدمات تشكيل حكومت پهلوي
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (1) مردم ايران هنوز طعم حكومت مشروطه را نچشيده بودند كه ناخواسته درگير مشكلات و عوارض ... را استحكام و قوام نبخشيد، بلكه ...
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (1) مردم ايران هنوز طعم حكومت مشروطه را نچشيده بودند كه ناخواسته درگير مشكلات و عوارض ... را استحكام و قوام نبخشيد، بلكه ...
مجله الکترونیکی روزانه ش 348
vazeh.com 03:00:15 04:46:23 11:58:58 19:09:37 19:31:02 3:8 مانده تا اذان ظهر ... دار دوربين هاي ديجيتالي را کنار مي زنند • بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (1) ... 2ـ حس هدفمندي را در خود پرورش دهيد : 2ـ حس هدفمندي را در خود پرورش دهيد : کسي که ...
vazeh.com 03:00:15 04:46:23 11:58:58 19:09:37 19:31:02 3:8 مانده تا اذان ظهر ... دار دوربين هاي ديجيتالي را کنار مي زنند • بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (1) ... 2ـ حس هدفمندي را در خود پرورش دهيد : 2ـ حس هدفمندي را در خود پرورش دهيد : کسي که ...
جنجال تبلیغاتی درمیان فاتحان
vazeh.com 04:13:57 05:55:28 12:59:19 20:01:07 20:21:57 2:19 مانده تا غروب خورشید. ذکر روزهای هفته .... بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (1) آنان ابتدا در ...
vazeh.com 04:13:57 05:55:28 12:59:19 20:01:07 20:21:57 2:19 مانده تا غروب خورشید. ذکر روزهای هفته .... بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (1) آنان ابتدا در ...
كابينه دولت مهمان مردم در دو مدرسه تهران
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) پس از كنارهگيري اميني، اسدالله علم مأمور تشكيل كابينه شد. ... و ايراد سخنراني براي گروهي كه از تهران اعزام شده بودند، خود ...
بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) پس از كنارهگيري اميني، اسدالله علم مأمور تشكيل كابينه شد. ... و ايراد سخنراني براي گروهي كه از تهران اعزام شده بودند، خود ...
دعا براى سلامتى امام زمان (عج)
دعا براى سلامتى امام عصر (عجل الله تعالی فرجه اشریف) از جمله دستورات شرعى است كه حكمتهايى را در بردارد و اين ... بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) ...
دعا براى سلامتى امام عصر (عجل الله تعالی فرجه اشریف) از جمله دستورات شرعى است كه حكمتهايى را در بردارد و اين ... بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) ...
پودر آلتيب
vazeh.com 03:07:00 04:53:46 12:09:19 19:23:07 19:44:37 2:45 مانده تا اذان ظهر. ذکر روزهای هفته ... بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) · تلفن های دوربین دار ...
vazeh.com 03:07:00 04:53:46 12:09:19 19:23:07 19:44:37 2:45 مانده تا اذان ظهر. ذکر روزهای هفته ... بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) · تلفن های دوربین دار ...
ويژه نامه فارسي1
در سال هاي اخير هميشه اين شگرد رژيم صهيونيستي بوده ؛ آنها قبل از شروع حملات ، براي فشار بر دولت قانوني حماس سعي ... بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) ...
در سال هاي اخير هميشه اين شگرد رژيم صهيونيستي بوده ؛ آنها قبل از شروع حملات ، براي فشار بر دولت قانوني حماس سعي ... بازنگري تحولات 37 ساله عصر پهلوي دوم (2) ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها