تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 28 اسفند 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):زراعت در زمين هموار مى رويد، نه بر سنگ سخت و چنين است كه حكمت، در دل هاى متواضع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قالیشویی اسلامشهر

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1866128760




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

3 صفحه خصوصي!


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: 3 صفحه خصوصي!
درست روز شنبه 10 ارديبهشت ماه بود كه سازمان حمايت از مخترعين بسيجي استان فارس با منزل تماس گرفتند و گفتن كه شهرام براي ديدار نخبگان با رهبر انقلاب آماده باشد! خدا شاهد است كه من از آن روز، لحظه شماري مي كردم تا روز قرار . غروب همان روز من با كارواني كه با پاي پياده به عشق ديدار رهبر از داريون به سمت ورزشگاه حافظيه شيراز حركت مي كردند همراه شدم. صبح روز سه شنبه 17 ارديبهشت ماه به سازمان حمايت از مخترعين بسيجي رفتم تا كارت ورود به جلسه را بگيرم، به آقاي زارع مسئول سازمان گفتم كه من امروز به خدا توكل كرده و در سالن همه حرف هاي دل مخترعين جوان (مخترعيني كه بين 15 تا 20 سال داشتند وبا هم يك گروه 60 تا 70 نفري را تشكيل داده بوديم) را به حضرت آقا مي گويم. بعد رفتم و جلوي در تالار جهاد دانشگاهي نشستم تا شد ساعت 4 بعد از ظهر. هنوز سالن پر نشده بود كه رفتم و روبروي آقا نشستم. با صندلي آقا نيم متري بيشتر فاصله نداشتم و سر از پا نمي شناختم . سالن پر شد و متاسفانه جا براي نشستن برخي از مسئولين كم آمد و كل آن رديفي كه ما نشسته بوديم را خالي كردند تا مسئولين بنشينند! از صندلي كه بلند شدم، ديدم كه تمام سالن پر شده و فقط رديف آخر خالي ست و حالا فاصله نيم متري من با آقا20 متر شد! و اين يعني ديگر صدايم به آقا نمي رسيد در همين لحظه بود كه آقا وارد سالن شدند و ... مراسم شروع شد و مجري از چند نفري كه هماهنگ شده بودند از جمله خانم مريم اسلامي خواست براي سخنراني بيايند. بعد از صحبت هاي ايشان دستم را بلند كردم كه يكي از اعضاي سازمان ملي جوانان گفت: دستت را بياور پايين، مي خواهي چه كار كني؟ گفتم مي خواهم با آقا صحبت كنم و گفت كه كار غير منطقي نكن، محافظ ها تو را با تشر سر جايت مي نشانند و آبرويت مي رود ولي من از روي صندلي بلند شدم و به سمت آقا حركت كردم و همه در سالن به من نگاه مي كردند كه من مي خواهم چه كار كنم، فشارم افتاده بود و ضربان قلبم ده برابر شده بود تا 2 متري آقا رسيدم، آقا نگاه شان به سمت مجري بود و مرا نديدند تا آمدم حرف هايم را بزنم يكي از محافظان آمد و دستم را گرفت و مرا بر روي يكي از صندلي هاي رديف جلو نشاند و پرسيد كه چرا مي خواستي نظم جلسه را به هم بزني؟ گفتم كه من مخترع هستم و در چندين نوبت از جشنواره خوارزمي رتبه آوردم و در مسابقاتبين المللي بلژيك ديپلم افتخار گرفته ام و به نمايندگي از 70 نفر از هم سن و سال هاي خودم مي خواهم با آقا از مشكلات مان صحبت كنم و سه دقيقه بيشتر وقتنمي خواهم. محافظ گفت كه فعلا اين جا باش و بعد از چند دقيقه اي آمد و من را به بيرون سالن برد و ديگر به داخل راهم نداد، گفت كه ممكن است تو نظم جلسه را به هم بزني. رفتم پيش رئيس گروه حفاظت آقا و گريه ام گرفت كه حداقل بگذاريد بروم داخل سالن كه اجازه دادند. داخل سالن كه شدم باز هم گريه مي كردم كه محافظ ها آمدند و با هم صحبت كرديم و گفتند هنگامي كه آقا خواستند سوار ماشين بشوند برو و حرف هايت را بگو. سخنان آقا كه تمام شد يكي از محافظ ها در خروجي سالن را براي من باز كرد و من با سرعت زياد به سمت آقا حركت كردم، هنوز اشك هايم روي صورتم بود و تنم مي لرزيد، رفتم جلو سلام كردم، آقا هم به گرمي جواب سلامم را دادند، كنار ايشان استاندار و امام جمعه شيراز و ديگر مسئولان هم بودند، جريان را توضيح دادم و خودم را معرفي كردم و گفتم: من شهرام كرمي هستم از داريون آمدم تا به نمايندگي از ديگر دوستانم صحبت كنم، ما امكاناتي نداريم ولي كارگاه ها و آزمايشگاه ها در دانشگاه ها دارد خاك مي خورد، گفتم براي هزينه اختراعات هم كسي از ما حمايت نمي كند. سال گذشته آقاي احمدي نژاد در سفري كه به شيراز داشتند، يك ميليارد تومان به جوانان فارس اختصاص دادند اما وقتي كه دوستان من و يا خود من كه به استانداري يا سازمان ملي جوانان و ديگر سازمان هاي مربوطه رفتيم جواب دادند كه بودجه اي براي اين جور كارها نداريم! و به آقا گفتم كه بعضي از مسئولان متاسفانه فكر مي كنند كه ما براي گدايي به آن ها مراجعه مي كنيم و آن پول را براي كارهاي شخصي مان مي خواهيم، همين طور با آقا صحبت مي كردم و او با چهره اي متبسم و مهربان سكوت كرده بود و حرف هاي مرا با دقت و حوصله مي شنيد. حرفهايم كه تمام شد آقا دست شان را بر روي صورت من كشيدند و مرا در آغوش گرفتند و من باز هم گفتم كه ما ايراني ها هر ساله در مسابقات اختراعات بين المللي مقام اول تا سوم را مي آوريم، چرا يك نمايشگاه در خود ايران نمي زنيم تا آن پولهايي كه بايد ببريم و در كشورهاي خارجي خرج كنيم را خارجي ها بياورند و در كشور ما خرج كنند... آقا به مسئولان كنارشان نگاه كردند و گفتند كه اين جوان ديد وسيعي دارد و از اطرافيان شان خواستند تا شماره تماسم را بگيرند و بعد هم خداحافظي كرديم... محافظ ها با شوخي مي گفتند كه هم خارج از نوبت آقا را ديدي و هم از همه بيشتر حرف زدي... فرداي آن روز از بيت رهبري با من تماس گرفتند و بعد من به دفتر آنها ـ مستقر در شيراز ـ رفتم و در سه صفحه مشكلاتمان را نوشتم و گفتم كه اينها تنها مشكلات من نيست. امروز هم آمده ام تهران براي ثبت اختراع و چند كار اداري ديگر و مي خواهم سري به بيت رهبري بزنم تا ... چه روز شيريني بود؛ خواستم نسل سومي ها هم از اين شيريني ميل كنند!
 سه شنبه 31 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 400]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن