واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شیوهی قرآن در هدایت مردم
کتاب «اسرار وحی (قرآن و مثالها)» گردآوری هدی آقا کاظم شیرازی و با نظارت دکتر اسماعیل عاکفی از سوی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی منتشر و روانه بازار نشر شد. بر اساس مطالب کتاب، قرآن کریم، سرچشمه تمامی برکات و فیوضات الهی و سعادت تمامی انسانها در گرو عمل کردن به تعالیم و دستورات این کتاب مقدس است.از خصوصیات برجسته این کتاب، آن است که خداوند متعال هیچیک از نیازهای بشر را نادیده نگرفته و برای هریک از امور جاری در زندگی، قوانینی را تبیین کرده است.یکی از شیوههای قرآن کریم برای تعلیم عملی، استفاده از مثل است و مثل از آن جهت که ماندگاری و تاثیرگذاری بالایی دارد، به آسانی در دلها نفوذ کرده و زمینه اعتلای نفوس مستعد را فراهم میسازد. این ویژگی سبب شده است که در متون فارسی نیز، از مثلها جهت زیبایی و جذابیت سخن و فهوای کلام استفاده شود. اهمیت مثل تا حدی است که گاهی یک مثل بسیار کوتاه ما را از آوردن استدلالهای پیچیده بینیاز میکند و قابل فهم برای عموم مردم میشود و هرکدام به میزان درک و فهم خود از آن استفاده میبرندقرآن کریم به عنوان کلام الهی و معجزه جاوید پیامبر اسلام(ص) کتابی است که هدایت و راهنمایی مسلمانان را در خود دارد. این کتاب آسمانی، شامل ظرایف فراوانی است که برای تربیت بشر آمده تا او را از تاریکیهای جهل و نادانی به سوی سعادت و هدایت رهنمون سازد.برای رسیدن به این هدف، قرآن اسلوب بیان خاصی دارد که نه شعر است و نه نثر. اسلوب قرآن برای رسیدن به این هدف، سه روش مهم قصهگویی، سوگند یاد کردن و استفاده از ضربالمثلها میباشد.ارائه مثال در حقیقت نوعی تعلیم عملی است و قرآن نیز به عنوان عالیترین کتاب تربیتی، امثال فراوانی را در زمینههای مختلف ذکر میکند. این مثلها انسانهای وارسته و خداجو را به تعقل و تفکر دعوت میکند و از مثل و داستان در خدمت هدف و رشد دادن به عقول و افکار و جهت دادن به زندگی بشر استفاده میکند. چنان که خدای متعال نیز میفرماید: «و لقد ضربنا للناس فی هذا القرآن من کل مثل...؛ و به تحقیق در این قرآن برای مردم از هرگونه مثلی آوردیم... (روم، آیه 58).»«و تلک الامثال نضربها للناس و ما یعقلها الا العالمون؛ و این مثلها را برای مردم میزنیم و[لی] جز دانشوران در آنها تعقل نمیکنند(عنکبوت، آیه 43).»یکی از شیوههای قرآن کریم برای تعلیم عملی، استفاده از مثل است و مثل از آن جهت که ماندگاری و تاثیرگذاری بالایی دارد، به آسانی در دلها نفوذ میکنداز آثار و فوائد مثلها، میتوان این موارد را برشمرد:1ـ حضور پیوسته یک سخن کوتاه در میان جامعه، آن هم به مدت طولانی، بیانگر پختگی فکری است که مثل حامل آن میباشد و اگر غیر از آن بود، تجربه و مرور زمان، خلاف آن را ثابت میکرد و مثل از چشمها میافتاد و از حافظه زمان حذف میشد.2ـ ممکن است مثل به خاطر ایجاز و اختصار، از نیم خط تجاوز نکند اما در حقیقت بازگو کننده حقایقی است که در یک رساله و یک کتاب میگنجد.3ـ اهمیت مثل تا حدی است که گاهی یک مثل بسیار کوتاه ما را از آوردن استدلالهای پیچیده بینیاز میکند و قابل فهم برای عموم مردم میشود و هرکدام به میزان درک و فهم خود از آن استفاده میبرند.4ـ مثل برای خود، حد و مرز جغرافیایی نمیشناسد؛ زیرا یک حقیقت زنده است که در تمامی ملل وجود دارد و به نوعی مانند قوانین ریاضی و هندسی است که مرزهای زمان و مکان را در هم میکوبد و برای خود محدودیتی قائل نیست.5ـ مثل حقایق اخلاقی و اجتماعی را که فراتر از حس و لمس است، در قالب امور محسوس میریزد و آن را به اذهان نزدیکتر میسازد.6ـ مثل به خاطر دربرگیری یک رشته افکار و اندیشههای بلند، فرد را به کنجکاوی وادار میکند تا فکر و اندیشه خویش را به کار اندارد و واقعیت را به دست آورد.در مقام پند و نصیحت و نکوهش افراد، ضربالمثل اثر معجزهآسایی دارد؛ زیرا بدون این که فرد را به عواقب کار خود متوجه سازد، نتیجه کار دیگری را که با این مورد همسو بوده، مطرح میکند7ـ در مقام پند و نصیحت و نکوهش افراد، ضربالمثل اثر معجزهآسایی دارد؛ زیرا بدون این که فرد را به عواقب کار خود متوجه سازد، نتیجه کار دیگری را که با این مورد همسو بوده، مطرح میکند و آن را در نظرش مجسم میسازد و از این طریق، احساسات فرد را علیه خود تحریک نمیکند.8ـ همچنین ضربالمثل بر زیبایی و جذابیت سخن میافزاید.قرآن نیز برای استفاده از این فوائد، برای اثبات سخن و فهم مطالب از مثل کمک گرفته و به صورت لطیف و ملیحی از این صنعت استفاده کرده است. به گونهای که نه اقتباس از کلام بشری کرده است تا از حد اعجاز تنزل یابد و نه از محاوره معارف فراتر رفته است تا سخن غیر مجذوب و دشوار شود، بلکه به سبکی بدیع و نو با ضربالمثلهایی عالی و شگفت، زیباییها و شگفتیهای خویش را تماشاییتر کرده است.مثلهای قرآنی عبارتند از:1ـ مثلهایی که قرآن نیز از آنها به عنوان مثل یاد میکند و به بیان سرگذشت گذشتگان از ابرار و اشرار میپردازد و متذکر میشود که بیان این قصص برای تذکر و تامل اهل خرد است و در آن برای کسانی که بیندیشند، پندهاست.2ـ مثلهایی که هرچند به صورت مثل در قرآن ترسیم نشده است؛ ولی به قدری جامع و رسا و گویا است که به صورت مثلی رایج درآمده است.نکتهای که باید بدان توجه کرد این است که تمامی مثلهای قرآنی، بخشی از حقایق است که بازگو میشود و به هیچ عنوان جنبه خیالی ندارد و ادعای افرادی که برخی از تمثیلهای قرآن را از این دسته میشمارند، ادعایی پوچ و بیپایه و اساس استنکتهای که باید بدان توجه کرد این است که تمامی مثلهای قرآنی، بخشی از حقایق است که بازگو میشود و به هیچ عنوان جنبه خیالی ندارد و ادعای افرادی که برخی از تمثیلهای قرآن را از این دسته میشمارند مانند داستان آدم و پیروزی شیطان بر او یا سرگذشت هابیل و قابیل و یا سخن گفتن مورچه با سلیمان، ادعایی پوچ و بیپایه و اساس است.قرآن کریم خود به این مساله اشاره میکند، آنجا که میفرماید: «به راستی در سرگذشت آنان برای خردمندان عبرتی است، این قصص سخنی نیست که به دروغ ساخته شده باشد، بلکه تصدیق آن چه از کتابهایی است که پیش از آن بوده و روشنگر هرچیز است و برای مردمی که ایمان میآورند رهنمود و رحمتی است (یوسف، آیه 111).»چاپ نخست کتاب «اسرار وحی (قرآن و مثالها)» در 84 صفحه و بهای 20000 ریال راهی بازار نشر شده است. بخش کتابخوانی تبیان منبع: کتاب نیوز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 476]