واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ریشه جنگهای دولت یمن با حوثیهابرای فهم علت اصلی جنگ دولت مرکزی یمن علیه جریان حوثیها در یمن باید به عقب بازگشت و همانطور که در مطالب پیشین گفتیم، جریان زیدیه در یمن جریان ریشهدار 11 قرنی و از جمله جریانهایی است که خواهان تشکیل حکومت یمن است، وقتی حکومت زیدیه در سال 1962 توسط انقلاب جمهوریخواهان در صنعا و به كمك دولت مصر سرنگون شد و در همان سالها علمای زیدیه نیز ترور شدند، شیعه زیدیه نیز كاملاً منزوی شد.
شیعیان زیدیه در این دوران در حوزههای علمیه تنها به فعالیتهای فكری و فرهنگی مشغول شدند. البته این خصوصیت عام حاکم بر شیعه اثنی عشری بود که در طول تاریخ اکثرا به فعالیت فكری و فرهنگی مشغول بود تا در عصر حاضر "امام خمینی" (ره) با انقلاب خود در ایران و تشکیل حکومت اسلامی شیعیان اثنی عشری را دوباره در عرصه سیاست مطرح کرد. به هر روی با این که در این دوره شیعیان زیدی در یمن بر فعالیتهای فكری و فرهنگی تمرکز داشتند، اما همین فعالیتها مانع گسترش تفكر سنی و وهابی سعودی در این كشور شد و در واقع اگر این فعالیتها نبود، یمن اكنون تحت نفوذ سیاسی و تسلط عربستان به سر میبرد.. شكل گیری جنبش "شباب المومن" آگاهی بخشی و مقاومت علمای زیدیه در چند دهه گذشته منجر به این شد كه در سال1990 و در زمانی كه دو یمن با یکدیگر متحد شدند، زمینههای شكلگیری جریان "شباب المومن" (جوانان با ایمان) بوجود آید. زیدیون روی نوجوانان یمنی كار كرده و آنان را تربیت كردند، آنها دو موسم تبلیغاتی رمضان و محرم داشتند كه در استانهای مختلف یمن به تبلیغات میپرداختند. انقلاب اسلامی ایران و موج حق طلبی كه از حركت بزرگ مردمی ایران ایجاد شده بود، در کنار پیوندهای تاریخی، مذهبی و فكری باعث شد زیدیها احساس كنند كه دوباره میتوانند گذشته پرشكوه خود را به دست آورند. بدین ترتیب از دل جریان زیدیون، "حسین بدرالدین الحوثی "، "جنبش شباب المومن " را شكل داد كه نوجوانان زیدی را تحت آموزشهای فكری، عقیدتی و سیاسی این جریان قرار میداد. این جنبش از سال1990 تا 2004 مشغول فعالیت روی نوجوانان و جوانان زیدی شد تا بستر مناسب و خوبی میان نوجوانان و جوانان یمنی جهت پذیرش زیدیه ایجاد نماید. البته این جریان فراز و فرودهایی هم داشت، زیدیهای اقلیت و غیر اصیل كه به حكومت یمن و عربستان وابسته بودند، به سرعت رشد كرده و توانستند، خود را به عنوان شیعیان اصیل زیدی معرفی كنند. دولت یمن كه قصد داشت شیعیان زیدی را به همان سبكی كه میخواهد شكل دهد، از اقلیت زیدی فوق حمایت كرد، اما زیدیان اصیل تحت رهبری حسین بدرالدین به قیام کردند و همین موجب بروز درگیریهایی میان زیدیهای اصیل با دولت یمن شد.دولت یمن در طول 5 سال گذشته بسیار تلاش كرد تا جنبش الحوثی را به ایران مرتبط كند و هر موضوعی را بهانه میكرد تا نشان دهد كه ایران و حزب الله با الحوثیها در ارتباط بوده و در یمن حضور دارند و به آنها تسلیحات میدهندجنگهای شش گانه دولت یمن برای نابودی زیدیوندر خصوص زمینههای شروع جنگ اول باید گفت كه حسین بدرالدین الحوثی یك سال قبل از جنگ اول، یعنی سال 2003 حركت سیاسی را آغاز كرد و در اعتراض به سیاستهای آمریكایی دولت یمن و حضور نظامی آمریكا در این کشور شعارهای پنج گانه "الله اكبر، الموت لامریكا، الموت لاسرائیل، العنة علی الیهود، النصر للاسلام " (الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل،لعنت بر یهود، پیروزی از آن اسلام است ) را شعار خود قرار داد كه حتی پس از شهادت حسین الحوثی این شعار هم چنان میان زیدیها حفظ شده و ادامه دارد. هر هفته 20 نفر از جوانان زیدی از صعده به صنعا آمده و پس از ادای نماز جمعه بزرگ صنعا، این شعار را سر میدادند و سازمان امنیت یمن نیز آنها را دستگیر كرده و به زندان میفرستاد. هفته بعد نیز به همین ترتیب 20 نفر دیگر از جوانان زیدی به صنعا میآمدند و این كار را انجام میدادند. این حركت تا یكسال ادامه یافت، دولت یمن كه نتوانست این حركت را تحمل كند، گروهی نظامی را برای دستگیری حسین الحوثی فرستاد. نكته مورد توجه این است كه قبایل یمنی از گذشتههای دور همواره سلاح حمل میكردند و افراد و قبایل در یمن، امنیت خود را خودشان حفظ میكنند و حمل سلاح از نمادهای مردانگی مردم یمن است.
درگیری اول یمن 3 ماه طول میكشد كه در آن حسین الحوثی با نیرنگی دستگیر شده و به شهادت میرسد. جنگ دوم چند ماه بعد به رهبری پدر حسین آغاز میشود كه اقدامات دولت یمن باعث گسترش این درگیریها میشود. ارتش یمن پس از جنگ اول وارد صعده شده و این منطقه را به شكل یك منطقه نظامی درمیآورد. استخدام خطیبان مصری در مراكز زیدی و حذف فیزیكی روحانیون زیدی و تعطیلی فعالیتهای فرهنگی زیدیون و كنار گذاشتن شیعیان زیدی از مناصب دولتی، باعث شروع جنگ دوم بود كه با وساطت علما حل شد و جنگ سوم نیز این چنین آغاز و پایان یافت. جنگ چهارم به فرماندهی "عبدالملك الحوثی " آغاز و پس از مدتی با وساطت قطر پایان یافت. عربستان كه مایل نبود پای قطر به یمن باز شود، شروع به سنگ اندازی در این توافقنامه كرد و در نتیجه آن جنگ پنجم شكل گرفت و باز هم با وساطت دیگر گروهها و كشورها پایان یافت. دولت یمن در طول 5 سال گذشته بسیار تلاش كرد تا جنبش الحوثی را به ایران مرتبط كند و هر موضوعی را بهانه میكرد تا نشان دهد كه ایران و حزب الله با الحوثیها در ارتباط بوده و در یمن حضور دارند و به آنها تسلیحات میدهند. این سخنان و موضع گیریها تنها برای افكار عمومی داخلی و تحریك عربستان صورت میگرفت، چرا كه اساساً جغرافیای استان صعده اجازه حضور یك خارجی به این منطقه را نمیدهد. بسیاری از جادهها كوهستانی بوده و دارای پستهای ایست بازرسی فراوان است كه هیچ ایرانی یا لبنانی نمیتواند، در آن حضور داشته باشد، از خاك عربستان هم محال است كه بتوان به یمن رفت. جرقه جنگ ششم در پی مفقود شدن یك گروه جهانگردی آلمانی در استان صعده زده شد، دولت یمن بلافاصله ربایش آنها را به الحوثیها نسبت داد. پس از به قتل رسیدن فجیع سه نفر از آنها دولت یمن الحوثیها را تروریست خواند تا نظر آمریكا و غرب را برای اقدام علیه الحوثیها متقاعد كند، لذا دست به این كار زد و این آغاز جنگ ششم بود.این جنگ در 20 مرداد 1388 آغاز شد، در فاصله جنگ پنجم تا آغاز جنگ ششم دولت علی عبدالله صالح همواره اعلام میكرد كه در صدد سركوبی گروه الحوثی است و هیچ گاه این جریان را به عنوان یك گروه قانونی تلقی نكرده و حاضر به هیچگونه تعاملی با آنها نیست. با آغاز جنگ، علی عبدالله صالح اعلام كرد كه كار را تا ریشه كن كردن الحوثیها ادامه میدهد و در این ماجرا نیروی هوایی با تعداد زیادی هواپیما و هلی كوپتر به سمت مناطق صعب العبور عازم شده و بمبارانهای زیادی انجام میدادند. در كنار آن هم نیروهای پیاده زیادی را برای پاكسازی در مناطقی كه نیروهای حوثی وجود داشتند، گسیل كردند و پی در پی نیز از فتوحات خود سخن گفتند، اما به زودی متوجه شدند كه امكان موفقیت در جنگ وجود ندارد و گروه حوثی ورزیدهتر از گذشته و به صورت چریكی به مقابله میپردازد. قبس زعفرانیبخش سیاست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 463]