واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار شنبه 7 خرداد 1390 تعداد مشاهده : 170 تعطيلي اتاق فكر «هفت» و انتقادات غمانگيز خبرگزاري فارس: كوته نظري در مواضع، تبديل «هفت» به تريبون شخصي و انتقادات غمانگيز نسبت به برخي حركت باارزش مديريت سينماي كشور، شايد نشانههايي روشن بر تعطيلي «اتاق فكر» اين برنامه پرمخاطب سنيمايي باشد. شب گذشته در برنامه هفت در باره نامه جواد شمقدري به ژيل ژاكوب رييس جشنواره كن در واكنش به اخراج فون تريه به خاطر صحبتهايش درباره رژيم اشغالگر قدس، مطالبي از سوي فريدون جيراني مجري و مسعود فراستي منتقد مادامالعمر اين برنامه عنوان شد كه ذكر چند نكته را در اين باب لازم بهنظر ميرسد. اول اين كه در كشور ما هيچگاه درباره يك اتفاق يا شخص منصفانه نقد نميشود. هميشه نيمه خالي ليوان رخ مينمايد و اين كاملا رسمي و پذيرفته شده است كه اثرات مخرب اين رويه ، تاثير گذار و مشهود است. فون تريه در جشنواره كن چه شوخي و چه جدي اسرائيل را مزاحم خوانده و به همين خاطر اخراج شده است. بعد حرفهايش را پس ميگيرد و... اين كه معاون سينمايي به اين اتفاق واكنش نشان داده و به رييس جشنوارهاي مثل كن نامه مينويسد مبتكرانه و قابل دفاع است گرچه شايد متن نامه قابل نقد و شرح باشد اما نيت معاون امور سينمايي را همه (چه در داخل و خارج) ميدانند كه چه بوده و چه نبوده است. ابلهانه است كه منتقدي غمانگيز، نامه شمقدري را در دفاع از فاشيست(!) ترجمه كند. چيزي كه به ذهن خود ژيل ژاكوب هم خطور نكرده است! حالا اين كه فريدون جيراني برنامهاي مهم و مفيد مانند «هفت» را تريبون نظرات شخصي خود كرده است و تماما برداشتهاي كاملا شخصي خود را در مقابل دوربين زنده بيان ميكند، مسئله ديگري است. دليل من بر اين مدعا موارد متوالي عذرخواهي جيراني از مواضع اتخاذ شده و حرفهاي خود پس از بازتابها و واكنشهاي ديگران در همين برنامه است. دوم اين كه آقاي جيراني با كمي دقت و تأمل بيشتر نسبت به نامه شمقدري نسبت به عملكرد كن، درمييافت كه نامه مذكور ژست آزادي بيان و دموكراسي نمايي غرب را در كل ، و جشنواره كن را به عنوان نماد فرهنگ و تريبوني از اروپا در جزء ، هدف قرار داده و درپي آن است كه اين مدعاي كذب را كه سالياني است نخ نما شده به چالش بكشد. نه اين كه از يك فيلمساز تعريف و تمجيد كرده و يا هوادار وي شده باشد. لذا اظهر من الشمس است كه قرار نيست با يك نامه مسير جشنواره كن تغيير كند يا تحت تاثير قرار گيرد. نكته اينجاست كه جدي يا شوخي بودن حرفها چه اهميتي دارد. چه از نازيها دفاع كرده باشد چه اسرائيل، مگر آزادي بيان نبايد وجود داشته باشد؟ كه فونتريه قطعا تحت تأثير تبليغات آن، اين حرفها را زده. اگر شوخي هم بوده باشد كه بدتر! اخراج يك فيلمساز مشهور به خاطر يك شوخي! كه مضحكتر است. و جالبتر اين كه برخي اشكالاتي كه به اين فيلمساز گرفته شد در جاهاي ديگر توسط خود اشكال گيرندگان مضحك خوانده ميشود حال اين كه اصلا مسئله اين نيست! هميشه گفته شده كه فرهنگ ايران تغذيه كننده فرهنگ جهان بوده و اكثر كشورهايي كه امروزه توسعه يافته ميخوانيشان ادبيات و فرهنگ خود را مديون بزرگان و مشاهير تاريخ كشور ايراناند حالا چرا به چالش كشيدن ادعاهاي دروغين اين سراي سلطه و استعمار نبايد در اظهارنظرها و مواضع ما مورد توجه قرار گيرد كه هيچ، حتي ديده شود؟؟!! درست است كه خطاب فيلمساز برجسته و بزرگ به كسي كه فيلمسازياش تناسبي با شئون ايران اسلامي ندارد كار قابل دفاعي نيست و قطعا از نقدهاي وارد به نامه معاون محترم سينمايي است اما غافل شدن از كاركرد اصلي نامه كه حركتي فوق نگاه ظاهربينانه و كوتهنظرانه است، كاملا اين تصور را قوت ميبخشد كه عملكرد برنامه «هفت» كه شكي در لزوم وجودش نيست (و البته سينماي ايران جيراني را براي بهوجود آوردن آن ميستايد) بدون نظارت كلي و كارشناسانه از سوي مديران رسانه ملي پشتيباني ميشود و مسئولان بايد توجه كنند كه مواضع برنامههاي صدا و سيما از زبان متوليان برنامه، موضع رسانه ملي شناخته خواهد شد. قبلا گفته شده كه برنامه هفت داراي اتاق فكر است اما در عمل نشانه و اثري از اين اتاق فكر كه ظاهرا فرمايشي است ديده نميشود. سوم اين كه مهمترين برنامه سينمايي كه بيشترين بينندگان را در اين عرصه دارا است، محملي شود براي بيان ديدگاههاي كاملا شخصي و كارشناسي نشده و حتي مورد بررسي عقل گروهي هم قرار نگرفته ، اتفاق خوبي در جامعه رسانهاي سينما نيست. ظاهرا جيراني كه از اعتماد زيادي مسئولان شبكه سه سيما برخوردار است از خلأ اطلاعات تخصصي سينمايي در اين مسئولان بهره ميبرد. ورود مديريت سينمايي ايران از موضع قوت و شبهه افكني به سينماي جهان امري بسيار ارزشمند است كه تاكنون سابقهاي اينچنين در كشور نداشتهايم و براي رسانه ملي بايد متأسف بود كه اين گونه موضعي را در قبال آن اتخاذ نموده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]