واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جوانان، بحران هویت و حوزه (قسمت اول)
هر یک از ما در شبانه روز مواجه هستیم با این پرسش ها و وقایع، و گاه خود دچار این بحران ها و افت و خیزها می شویم. بحران هویت در دوران جوانی یکی از شاخصه ها و پیامد هایی است، که ذهن جوان را بسیار به خود مشغول می سازد. جوان چون پرسش گر وحقیقت جو است و از سوی دیگر احساساتی و لطیف است. در مقابل رخدادها و پیشامد ها از خود عکس العمل مثبت و یا منفی بروز می دهد. و گاه این تأثیر تا اعماق جان جوان رسوخ می کند، و او را از زندگی و ادامه حیات نا امید می سازد. و ممکن است یک جوان با هوش با استفاده از سختی ها و شکست ها تجربه های بسیار کسب کند، و با استفاده از تجارب خود زندگی را با امید و ذهنی خلّاق ادامه دهد و روز به روز به رشد و توسعه شخصیت و حقیقت خود بیافزاید و سعادتمندانه زندگی زیبا و پر از سرور ومحبت را تجربه نماید. شبی در راه به روی خویش بستم به کُنج خانه در حیرت نشستم فرو رفتــم در آغاز و در انجـــام کــه تا از خود شـدم آرام آرام بحران هویت زندگی و اهداف بلند مدت جوان را زیر سوال می برد و در نتیجه دچار ایهام و تردید در نظام فکری خود می شود. ما می خواهیم در زندگی احساسی خود خوشبخت باشیم. حقیقتآ به دنبال سعادت و خوشبختی هستیم ، اما حقیقت تلخ این است که بسیاری از اوقات این انتخاب ها به اشتباهاتی تلخ ودرد ناک مبدل می شوند .اما اغلب مردم وقت و انرژی بیشتری صرف تصمیم گیری برای خرید یک ماشین و یا یک دستگاه می کنند تا صرف اینکه چرا زندگی می کنند.جوان در ایام جوانی با دگرگونی هایی در جسم و روان خود مواجه است. و دچار نوعی بی ثباتی عاطفی و روانی می شود که از آن به بحران بلوغ و بحران هویت یاد می شود. او در پی کشف هویت گمشده خویش است و به دنبال بازشناسی حقیقت و شخصیت خود می باشد. شخصیتی که شامل کل وجود اوست و طبع عمومی بدن، مهارتها، رغبتها، امیدها، عادتها، خصوصیات اخلاقی و معتقدات و افکار او را در بر می گیرد.جوان اگر دوره نوجوانی و "بحران بلوغ" را به خوبی پشت سر گذاشته باشد و از رشد شخصیت کافی و تعادل برخوردار باشد، دارای ویژگیهایی از قبیل: اعتماد به نفس، احساس اطمینان استقلال و قوه ابتکار ، قدرت تعیین هویت خود، میل به بزرگ شدن وحی کمال می باشد و خود را برای تصمیم های بزرگ و مسئولیت پذیری آماده می سازد.ایجاد و رشد و تبلور ویژگی های فوق در گرو داشتن یک نظام هدف مند زندگی است. چون در جستجوی پاسخ قانع کننده ای در مو ضوعات اساسی زندگی است. تا به نظام فکری و عقیدتی داده و راهگشای او در تصمیم گیری و ارزش گذاری های مهم زندگی باشد، لذا باید به این نیاز پرسش گری او پیرامون فلسفه زندگی و مذاهب پاسخ درست داد.اگر جوان به پاسخ های لازم برسد و شناخت کافی را بدست آورد، و بداند که در کدام جهان زندگی می کند، برای خود تکیه گاه فکری نیرو مندی در مقابله با فراز و فرود ها و تحلیل و تبیین مسائل در پرتو درک هدفمند و قانون مداری جهان به دست می آمد و خود را در بیکران عالم هستی، تنها و بی پناه احساس نمی کند. آنکس که می-تواند پاسخی صحیح و برآمده از معارف دین مبین اسلام به جوان ارئه نماید حوزه های علمیه و روحانیت است. انشاء الله در شماره های بعدی این مطلب به نکات دیگری اشاره خواهد شد.ادامه دارد...سید مهدی موسوی، گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 350]