واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: داوري بود و اتفاقات هميشگي عصر ايران ورزشي؛ عباس خادم الحسيني- دربي 69 استقلال و پرسپوليس هم به پايان رسيد و اين بار هم اين مسابقه مثال دربي گذشته برنده داشت و اين بار سهم آبي هاي تهراني بود كه پس از مدت ها بالاخره طعم پيروزي را بچشند و تماشاگران خود را خوشحال به خانه هايشان بفرستند.
اما اين بازي حاشيه هاي جالب و پر حاشيه اي هم داشت، همچنين اتفاقاتي كه قبل و در حين و بعد از بازي رخ داد بسيار قابل بحث است كه سعي بر اين داريم كه به گوشه اي از آن بپردازيم:1- 69 دربي برگزار شده است، ولي هنوز نمي دانيم كه عده اي علاقه مند از شهرهاي مختلف كشور براي تماشاي بازي از شب قبل به تهران مي آيند و اغلب مقابل درب ورزشگاه تجمع مي كنند.اما دريغ از يك چكه احساس مسئوليت، عدم اسكان مناسب اين جوانان، نبود ساده ترين امكانات رفاهي و بهداشتي در مقابل استاديوم آزادي موجب مي شود كه شب قبل از دربي هر ساله سوژه جالب عكاسان و گزارشگران تلويزيون باشد.
وعده هاي سر خرمن كانون هواداران آبي و قرمز مبني بر اينكه به هواداران اسكان مي دهيم و تغذيه آنان را فراهم مي كنيم و هزار وعده وعيد ديگر، هيچكدام جامه عمل نپوشيد و در حد يك شعار شيك و حرفه اي رسانه اي باقي ماند.2- به گفته خبرنگار عصر ايران ورزشي در ورزشگاه آزادي، آن دسته از تماشاگراني كه از ساعات اوليه صبح در ورزشگاه حاضر بودند، هيچ برنامه اي را از سوي مسئولان برگزاري مسابقه جهت سرگرم كردنشان مشاهده نكردند و برنامه هاي تدارك ديده شده در ورزشگاه اغلب با اعتراض گسترده تماشاگران رو برو مي شده است.3- انتظار مي رود در اين بازي هايي كه بسياري از علاقه مندان به فوتبال و مردم داخل و خارج كشور آن را تماشا مي كنند و توجهشان به آن جلب مي شود، اقدامات خلاقانه تري از جمله تجليل از پيشكسوتان فوتبال ايران برگزار شود( البته اين اتفاق به ندرت رخ مي دهد، اما مانور رسانه اي بر روي آن داده نمي شود) تا اين عزيزان در بين تماشاگران تشويق شوند و كمي دوباره خاطرات قديمي برايشان زنده شود.4- در زمان هاي گذشته دربي استقلال و پرسپوليس بسيار حساس و جذاب برگزار مي شد، حتي اين حساسيت تا جايي پيش مي رفت كه براي اين بازي از ماه ها و هفته ها قبل انتظار مي كشيديم و با دوستان كري خواني مي كرديم؛ اما حالا اين حساسيت كم كم دارد جايش را به يك بي تفاوتي آزار دهنده مي دهد كه اصلاً براي فوتبال ايران نمي تواند مفيد واقع شود.اين بي تفاوتي عوامل مختلفي دارد، از شرايط اجتماعي نا مساعد گرفته تا دغدغه هاي جديد جوانان ايراني( دغدغه هاي مالي و شغلي و ...)، از كم شدن هيجان ها گرفته تا تغيير تدريجي فرهنگ كشور و بسياري عوامل اجتماعي و سياسي و ....
يكي ديگر از عوامل مهم در كم شدن حساسيت دربي را مي توان در اين ديد كه جوانان ايران از فوتبال ايران نا اميد شده اند و جذابيت و زرق و برق فوتبال اروپا حسابي آنان را به وجد آورده است، البته بايد گفت كه در اين مورد بايد كاملاً حق را به اين عده از جوانان داد.از عوامل ديگر مي توان به برنامه ريزي نامناسب مسئولين ورزش و فوتبال كشور، گراني بليت هاي ورزشگاه و عدم سويس دهي مناسب و ... غيره ناميد كه به نظر بنده اين عوامل نمي تواند به خودي خود و به تنهايي عامل اين گسست در بين تماشاگران و بدنه فوتبال باشيم.5- دعوا نشد، جنجال نشد، شلوغي نشد، ... ، همه چيز عالي بود! اين استدلال سال هاي اخير برگزار كنندگان دربي بود كه صرف آن كه دعوا نمي شد و بازيكنان با دستاني بر گردن يكديگر و با لبخند از زمين خارج مي شدند را يك موفقيت عظيم براي خود مي دانستند. اما پس از گذشت مدت زماني اين محبت ها مصنوعي و ساختگي، اتفاقاتي را موجب شد كه خود اين اتفاق مشكلاتي ديگر را در پي داشت، تساوي هاي پي در پي همانند سرطان روح و روان تماشاگران سرخابي را مي آزرد و به مرور زمان اين تساوي ها همه را عاصي كرد، حتي اخلاق گرايان موافق ماچ و بوسه و خوردن چلوكباب قبل از بازي دربي را.پس به اين تكاپو افتادند كه كاري كنند و جوي را فراهم كنند كه اين تساوي ها جايش را به برد يكي از طرفين دهد، اين پروژه هم به درستي پيش رفت و دربي 68 و 69 را به ترتيب پرسپوليس و استقلال از آن خود كردند.اما چيزي كه بايد همين امروز هشدار داد اين است كه فقط پيروز داشتن اين بازي ملاك نباشد و كيفيت فني نيز در جاي خود پيشرفت كند و رو به جلو حركت كند.آري دربي امروز بيشتر خواب آور است و از بار فني و تاكتيكي به شدت خالي، اين دردي است كه اگر سريعاً براي درمان آن اقدام نشود، مي تواند اثرات جبران ناپذيري را براي فوتبال ايران در پي داشته باشد، شايد اين نوع بازي هاي كسل كننده هم بايد چند سالي انجام شود تا اهالي فوتبال ايران كه هميشه نوشدارو را پس از مرگ سهراب مي رسانند، به فكر اين غده سرطاني باشند.
6- اشتباهات داوري جزء لاينفك فوتبال است! اين جمله بسيار درست است، ولي بسيار بسيار بسيار هم كليشه اي است! داور ايراني دربي را قضاوت مي كند و يك صحنه را كه اتفاقاً گل هم در آن به ثمر مي رسد، مشكوك قضاوت مي كند، همين جاست كه موج انتقادات بر سر داور و كمك داور و فدراسيون و كميته داوران و ... سرازير مي شود.اينكه اين بازي بسيار حساس است و شكست در اين ديدار اثرات بسيار بدي را در طول فصل بر تيم بازنده خواهد گذاشت، سخني است صحيح، اما در قبال اين اشتباهات بايد چه موضعي را اتخاذ كرد؟علي دايي بلافاصله پس از بازي در يك مصاحبه زنده، شكست را به گردن داوري مي اندازد و سعي دارد كه با زيركي خاصي فشار ناشي از شكست بر روي سكو ها را از دوش خود و بازيكنانش بردارد و به دوش داور و كمك داور بياندازد.اگر از ديد حرفه اي به اين اقدام دايي نگاه كنيم كاملاً اين اقدام را درست تلقي مي كنيم، اما اگر از ديد مصلحت طلبانه به آن بنگريم سخن هاي بسياري است كه مي توان بازگو كرد.اينكه سخن هاي دايي مي تواند تنش عظيمي را به وجود بياورد، از جمله اينكه جوي منفي عليه داوران ايراني به راه بيافتد به طوري كه شايد فدراسيون فوتبال از معدود موضع درست خود( يعني گماشتن داور ايراني براي قضاوت دربي) كوتاه بيايد و دربي 70 را با يك تيم داوري خارجي به نظاره بنشينيم.سخنان دايي مي تواند تماشاگران متعصب قرمز را بر اين وادارد كه به كارهايي نا متعارف دست بزنند، اينكه باعث آزار كمك داور مسابقه(مرتضي كريمي) شوند و براي خود و خانواده وي مشكل آفرين شوند.البته بايد حق را تا حدودي هم به پرسپوليس ها داد، چرا كه در صورت صحيح بودن گل شايد اتفاقاتي بهتر براي اين تيم رقم مي خورد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 244]