تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 30 بهمن 1403    احادیث و روایات:  امام کاظم (ع):از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را می برد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860624086




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در تمام پنجره‌ها تنها تویی که دست تکان می‌دهی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نشانه‌هایی از چند صدایی و منطق گفت‌وگو در شعر قیصر امین‌پوردر تمام پنجره‌ها تنها تویی که دست تکان می‌دهی
در تمام پنجره‌ها تنها تویی که دست تکان می‌دهی
«هر سخن (به عمد یا غیرعمد، آگاه یا ناآگاه) با سخن‌های پیشین که موضوع مشترکی با هم دارند و با سخن‌های آینده، که به یک معنا پیشگویی و واکنش به پیدایش آنهاست، گفت‌وگو می‌کند.آوای هر متن در این «همسرایی» معنا می‌یابد. این نکته تنها در مورد ادبیات صادق نیست، بل در حق هر شکل سخن کارآیی دارد. فرهنگ به این اعتبار، مکالمه‌ای است میان انواع سخن (که در ناخودآگاه همگانی وجود دارند). فرهنگ «بیرون منطق مکالمه» بی‌معناست. در میان انواع بیان، بیان هنری رمان شکلی است که این همسرایی یا چندآوایی را بهتر بازتاب کرده است». (احمدی، 1382، ص 93)منطق مکالمه در واقع بیانگر روشی است برای شناخت منش درونی انسان از طریق تامل در مناسبات او با دیگران و با جهان پیرامون، به عبارت دیگر رمان چندآوایی به جای پرداختن به «حقیقت درونی» افراد، مناسبات میان افراد را از طریق مکالمه مطرح می‌کند تا حقیقتی که در این مناسبات است آشکار شود.میخائیل باختین در تحلیل رمان‌های داستایوسکی تفاوت بارز زبان این شیوه رمان‌نویسی را با شیوه رمان‌نویسی تک صدایی بیان می‌کند و در تحلیل زبان شاعرانه می‌نویسد:«زبان در آثار شاعرانه، خود را مانند مقوله‌ای به محقق می‌رساند که شک و تردیدی به آن راه ندارد و بحث ناپذیر و جامع است. شاعر همه چیز را از دریچه چشم زبانی خاص و در اشکال درونی آن زبان می‌بیند، درک می‌کند و درباره‌اش می‌اندیشد. او برای بیان هیچ چیزی نیازمند کمک زبان دیگر یا زبان بیگانه نیست. زبان گونه‌های شاعرانه، یک جهان واحد یکپارچه بطلمیوسی است که ورای آن هیچ چیز وجود ندارد و نیاز به هیچ چیز دیگر نیست. مفهوم جهان‌های زبانی فراوان که همگی توانایی مفهوم پردازی و گویایی یکسان داشته باشند اساساً از سبک شاعرانه دریغ شده است.جهان شعر، صرفنظر از تناقضات و تضادهای حل نشدنی‌ای که شاعر در آن خلق می‌کند همواره با گفتمانی یکپارچه و سالم بازنمایی می‌شود. تناقضات، تضادها و تردیدها در موضوع، تفکرات، تجارب زنده و به طور خلاصه در موضوع اثر باقی می‌مانند اما به خود زبان راه نمی‌یابند. در شعر، حتی گفتمانی که درباره تردیدهاست، باید در قالب گفتمانی ریخته شود که هیچ تردیدی به آن راه ندارد. (باختین، 1387، ص376)بنابراین از نظر باختین زبان شعر، زبانی است یگانه که برگزیده شاعر است «البته این بدان معنا نیست که دگر مفهومی یا زبان بیگانه به هیچ وجه راهی به اثر شاعرانه ندارند. مطمئنا امکان وجود چنین مقولاتی با محدودیت‌هایی روبه‌روست؛ دامنه خاصی از دگر مفهومی فقط در گونه‌های سطح پایین  مثل گونه‌های هجو و خنده‌دار و نظایر اینها امکان‌پذیر است. در عین حال، دگر مفهومی (زبان‌های اجتماعی ـ ایدئولوژیک دیگر) در وهله نخست می‌تواند از طریق گفتار شخصیت‌ها به گونه‌های شاعرانه ناب راه یابد، اما در چنین بافتی دگر مفهومی مقوله‌ای عینی است... حتی وقتی شاعر از امور غریبه سخن می‌گوید، از زبان خود استفاده می‌کند. او هرگز برای پرتو افکنی بر جهانی غریبه متوسل به زبانی بیگانه نمی‌شود، حتی اگر آن زبان، تناسب بیشتری با جهان مزبور داشته باشد.» (باختین، 1387، ص 377)این داوری باختین درباره زبان شعر قابل تأمل است، آیا شعر در زبان روسی درآن دوران صرفاً با زبان شاعرانه خاص و زبان شاعرانه مقدس یعنی زبانی تحکم‌آمیز، جزمی و محافظه‌کار و بدون بهره‌گیری از گویش‌های اجتماعی غیرادبی عرضه می‌شده است؟ و آیا همین ویژگی است که زمینه‌ساز این گونه داوری درباره زبان شاعرانه شده است؟به هر روی برای بررسی امکانات زبانی در شعر فارسی و احتمال وجود نشانه‌هایی از منطق مکالمه و چند صدایی در شعر، در دو مجموعه شعر از سروده‌های قیصر امین‌پور به جست‌وجو پرداختم این دو مجموعه، آخرین دفترهایی است که در زمان حیات شاعر منتشر شده است: «گل‌ها همه آفتابگردانند» در سال 1381 و «دستور زبان عشق» در سال 1386.در این جست‌وجو به مباحثی چون، گفت‌وگوی بینامتنی، شناخت از طریق دگرزبانی، شناخت خود از طریق دیگران، گفت‌وگو با محیط اجتماعی و مکالمه میان مقصود گوینده و ادراک مخاطب فرضی نظر داشتم و از این طریق می‌خواستم به تفاوت میان برداشت سطحی از نظریه چندصدایی و ارتباط آن با شعر با وقوع طبیعی آن در زبان شاعرانه اشاره کنم.***1) نمونه‌های گفت‌وگوی بینامتنی، در این نمونه‌ها ضمن اشارات تلمیحی به دیگر متون، در برخی سطرها به یاری شیوه‌های بیانی، تاویل‌های چندگانه از آنها ممکن شده است.1-1)‌ گفت‌وگو با متون شعر امروز1-1-1)‌ ... در هوای پشت بام صبحبا نسیم نازک اسفنددست و رویت را بشوییحوله نمدار و نرم بامدادان راروی هُرم گونه هایت حس کنیو سلامی سبزتوی حوض کوچک خانهبه ماهی‌ها بگویی(امین‌پور، 1381، ص 10)2-1-1)‌ ... یادگاری روی دیوار و درخت و سنگروی آجرهای خانهخط نوشتن با نوک ناخنروی سیب و هندوانهقفل صندوق قدیم عکس‌های کودکی را باز کردنناگهان با کشف یک لحظهاز پس گرد و غبار سال‌های دورباز هم از کودکی آغاز کردن(امین‌پور، 1381، ص 13)3-1-1)‌ در شعر «خواب کودکی» با اشاره به شعری از عمران صلاحی ‌‌/‌‌ قطار می‌گذرد از کنار خانه ما‌‌/‌‌ و گیسوانش را به پشت می‌ریزد‌‌/‌‌ برداشتی جدید از این تصویر ارائه می‌شود به گونه‌ای که گویا قطار و محبوبه شاعر در رویای کودکی یگانه شده‌اند و عناصری چون گیسوان، دود و سوت قطار در هم تنیده می‌شوند.در خواب‌های کودکی‌امهر شب طنین سوت قطاریاز ایستگاه می‌گذرد.دنباله قطارانگار هیچ گاه به پایان نمی‌رسدانگار بیش از هزار پنجره داردو در تمام پنجره هایشتنها تویی که دست تکان می‌دهیآنگاهدر چارچوب پنجره‌هاشب شعله می‌کشدبا دود گیسوان تو در باددر امتداد راه مه آلوددر دوددوددود...(امین‌پور، 1381، ص 33)3-1)‌ گفت‌وگو با متون سنتی و ارائه تاویلی جدید از کلمات و تعابیر آنها1-3-1)‌ در شعرهای همزاد عاشقان جهان (2) و همزاد عاشقان جهان (3)، در مکالمه با فرهنگ شعر عرفانی، اصطلاحاتی چون خانقاه، مدرسه، سماع، شراب، معشوق، خرقه، تبرک، اشارات، اعجاز در ساختار متنی دیگرگون عرضه می‌شوند:امروز همما هرچه بوده‌ایم همانیمما صوفیان ساده سرگرداندرویش‌های گمشده دوره‌گردحتی درون خانه خود هممهمانیماما کجاستخرقه و کشکول ما؟می‌خواهم از کنار خودم برخیزمتا با تو در سماع درآیماین دفتر سفید قدیمیاین صفحه خانقاه من و توست...تا من قلم به دست تو بسپارمتا تو به دست من بنویسیبعد...ـ یک استکان چای !(پس از خستگی)ـ این هم شراب خانگی ما!ـ بی ترس محتسب(امین‌پور، 1381، ص 16)***... امااعجاز ما همین است:ما عشق را به مدرسه بردیمدر امتداد راهرویی کوتاهدر آن کتابخانه کوچک(امین‌پور، 1386، ص 10)این بخش شعر گفت‌وگویی است با این بیت مولانا:هر علم که در مدرسه حاصل گرددکار دگر است و عشق کار دگر است2-3-1) شعر کوتاه «گشایش» نمونه‌ای است جامع از مکالمه با متون سنتی شعر که در قالب نیایش بیان شده است:تو را به راستی،تو را به رستخیزمرا خراب کن !که رستگاری و درستکاری دلمبه دستکاری همین غم شبانه بسته است.که فتح آشکار منبه این شکست‌های بی بهانه بسته است.(امین‌پور، 1381، ص 37 )این شعر یادآور مجموعه‌ای از مفاهیم فرهنگ شعر سنتی است که از منظری دیگر طرح می‌شود. از جمله این بیت حافظ:زان پیشتر که عالم فانی شود خرابما را ز جام باده گلگون خراب کنهمچنین تعبیر فتح آشکار عبارت قرآنی «فتحا مبینا» را تداعی می‌کند.2) نمونه گونه‌های مختلف زبانی که سخن گفتن طبقات مختلف اجتماعی را در شعر میسر کرده است.1-2)‌ زبان گفت‌وگوی عموم و اصطلاحات و تعابیر خاص آن که در هم‌نشینی با سایر گونه‌های زبانی، به خوبی فضای طبیعی سخن را برای مخاطب باورپذیر ساخته است.1-1-2) تکیه داده‌ام به بادبا عصای استوایی‌امروی ریسمان آسمانایستاده‌امبر لب دو پرتگاه ناگهانناگهانی از صداناگهانی از سکوتزیر پای مندهان دره سقوطباز مانده استناگزیربا صدایی از سکوتتا همیشهروی برزخ دو پرتگاهراه می‌رومسرنوشت من سرودن است(امین‌پور، 1381، ص 31)در این شعر به شیوه ایهام تناسب، اصطلاحات عامیانه (آسمان و ریسمان بافتن) و (دهان‌دره) و همچنین تعبیر تکیه برباد دادن برای بیان وضعیت خاص شاعر به هنگام سرودن شعر به کار رفته است.2-2) زبان نوشتاری رایج در مکاتبات اداری و مطبوعاتی که به نظر می‌رسد چندان با زبان شاعرانه سنخیت نداشته باشد، اما برای انعکاس صدای پیرامون در شعر نقش مؤثر دارد.خسته‌ام از آرزوها، آرزوهای شعاریشوق پرواز مجازی بال‌های استعاریلحظه‌های کاغذی را روز و شب تکرار کردنخاطرات بایگانی، زندگی‌های اداریآفتاب زرد و غمگین پله‌های روبه پایینسقف‌های سرد و سنگین، آسمان‌های اجاریبا نگاهی سرشکسته، چشم‌هایی پینه بستهخسته از درهای بسته، خسته از چشم انتظاریصندلی‌های خمیده، میزهای صف کشیدهخنده‌های لب پریده، گریه‌های اختیاریعصر جدول‌های خالی، پارک‌های این حوالیپرسه‌های بی‌خیالی، نیمکت‌های خماریرونوشت روزها را، روی هم سنجاق کردم:شنبه‌های بی‌پناهی، جمعه‌های بی‌قراریعاقبت پرونده‌ام را، با غبار آرزوهاخاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باریروی میز خالی من، صفحه باز حوادثدر ستون تسلیت‌ها، نامی از ما یادگاری(امین‌پور، 1381، ص 95)3-2)‌ غزل «چلگی» نمونه‌ای است کامل از حضور صداهای گوناگون و طبقات مختلف زبانی در کنار یکدیگر:به سر موی دوست دل بستمرفت عمر و هنوز پا بستمکم ما گیر و عذر ما بپذیربیش از این برنیامد از دستمبیش از این خواستم، ولی چه کنم؟چه کنم؟ چون نمی‌توانستممگر این چند روزه دریابمچله تا در نرفته از شستم...جرمم این بود: من خودم بودم !جرمم این است: من خودم هستم!(امین‌پور، 1381، ص 133)3)‌ مکالمه با خود زبان و حضور نشانه‌ها و اصطلاحات خاص زبانی که شیوه‌ای برای رهایی از تکتازی و اقتدار زبان شاعرانه:1-3)‌ فعل بی فاعلباری من و تو بی‌گناهیماو نیز تقصیری نداردپس بی گمان این کارکار چهارم شخص مجهول است !(امین‌پور، 1381، ص 63)2-3)‌ بفرمایید فروردین شود اسفندهای مانه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای مابفرمایید هر چیزی همان باشد که می‌خواهدهمان یعنی نه مانند من و مانندهای ماشب و روز از تو می‌گوییم و می‌گویند کاری کنکه «می‌بینم » بگیرد جای «می‌گویند»های ما(امین‌پور، 1381، ص40)در بیت اخیر دو فعل مضارع در جمله به عنوان اسم به کار رفته است یعنی فقط صورت ملفوظ این دو کلمه در جمله حضور دارد و معنای آنها در ذهن مخاطب به بقیه ارکان جمله و به تمامیت غزل می‌پیوندد.4)‌ مکالمه با مخاطبان فرضی شعر، در این شیوه، شاعر با بهره‌گیری از ظرفیت‌های زبان، متنی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهد تا با قرائت‌های مختلف از آن هر بار، صدایی متفاوت از شعر دریابد.1-4)‌ دو شعر «تلقین» و «نیمه پر لیوان» که در پی هم آمده‌اند، بدون استفاده از زبان استعاری و تصویری و فقط با تکیه بر امکان چندگانه خوانی، مخاطبان فرضی را به گفت‌وگو با متن فرا می‌خوانند.تلقیناین روزها که می‌گذردشادماین که روز‌ها که می‌گذردشادمکه می‌گذرداین روزهاشادمکه می‌گذرد...(امین‌پور، 1386، ص25)نیمه پر لیواناین روزها که می‌گذردشادمزیرایک سطر در میانآزادمو می‌توانمهر طور و هر کجا که دلم خواستجولان دهمـ در بین این دو خط ـ(امین‌پور، 1386، ص26)5)‌ چند صدایی در حوزه‌های معنایی که به نظر می‌رسد مهم‌ترین گونه منطق مکالمه باشد، یعنی پرسشگری و تردید و عدم قطعیت برای فراهم آوردن زمینه حضور اندیشه‌های متفاوت در شعر:1-5)برای رسیدن، چه راهی بردیمدر آغاز رفتن، به پایان رسیدم....من از خیر این ناخدایان گذشتمخدایی برای خودم آفریدم(امین‌پور، 1381، ص 108)2-5) در شعر «حتی اگر نباشی...» همین معنا به گونه‌ای دیگر آمده است:حتی اگر نباشی، می‌آفرینمتچونان که التهاب بیابان سراب راای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخیبا چون تو پرسشی چه نیازی جواب را(امین‌پور، 1381، ص 125)3-5) در شعر «نشانه پرسش» به همین پرسش‌ها و گمان‌ها اشاره می‌کند:چرا همیشه همین است آسمان و زمین؟زمان هماره همان و زمین همیشه همین؟اگر چه پرسش بی‌پاسخی است، می‌پرسم:چرا همیشه چنان و چرا همیشه چنین؟...( امین‌پور، 1381، ص 53)4-5) شعر «هبوط در کویر» نمونه‌ای است از صدایی متفاوت در برابر آرمانگرایی یک نسل، چندان که نام شعر نیز تداعی‌کننده دلبستگی‌های آن نسل آرمانگر است.اول آبی بود این دل، آخر اما زرد شدآفتابی بود، ابری شد، سیاه و زرد شدآفتابی بود، ابری شد، ولی باران نداشترعد و برقی زد ولی رگبار برگ زرد شدصاف بود و ساده و شفاف، عین آینهآه این آینه کی غرق غبار و گرد شد؟هرچه با مقصود خود نزدیک‌تر می‌شد، نشدهرچه از هر چیز و هر ناچیز دوری کرد، شدهر چه روزی آرمان پنداشت، حرمان شد همههر چه می‌پنداشت درمان است، عین درد شددرد اگر مرد است با دل راست رویارو شودپس چرا از پشت سر خنجر زد و نامرد شد؟سر به زیر و ساکت و بی‌دست و پا می‌رفت دلیک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد(... امین‌پور، 1386، ص 49)در این شعر چنان که می‌بینیم در بیان معنای «حواس پرتی» قافیه نیز با تغییر جزیی (حرف روی ت که جفت بی واک حرف روی اصلی یعنی د است در این مصراع جایگزین شده است) در عینیت یافتن معنا نقش دارد.5-5) در شعر «آرمانی» نیز همین صدای متفاوت شنیده می‌شود و «گل‌های کاغذی» این شعر، بعدها در شعر باغ کاغذی، با تاویلی دیگر عرضه می‌شود:آرمانیوقتی که غنچه‌های شکوفابا خارهای سبز طبیعیدر باغ ما عزیز نماندندگل‌های کاغذی نیزبا سیم خارداردر چشم ما عزیز نمی‌مانند(امین‌پور، 1381، ص 65)***پس از این جست‌وجو و تامل در دو مجموعه شعر آخر قیصر امین‌پور درمی‌یابیم که موضوع چند صدایی و منطق مکالمه که روشی است برای تحلیل و شناخت امکانات زبان نثر به ویژه در رمان‌نویسی، آن گاه که در زبان شاعرانه نمایان شود برای آفرینش فضاهای جدید و شنیده شدن صداهایی افزون بر صدای شاعر در شعر مؤثر می‌افتد اما این ویژگی و توسع زبانی تنها در صورتی که حاصل تجربه‌های شاعرانه و برآیند خلاقیت و آشنایی عمیق شاعر با طبقات گوناگون زبان باشد، مخاطب را به مکالمه با شعر ترغیب می‌کند و اگر تنها حاصل شتابزدگی در پیروی از نظریه‌های ادبی باشد حاصل کار چندان در خور اعتنا نخواهد بود.رهاورد این جست‌وجوی کوتاه همچنین نشانگر توانمندی‌های گسترده زبان فارسی در بیان شاعرانه تجربه‌ها و تاملات هستی شناسانه انسان امروز است. منابع:1ـ احمدی، بابک (1382) ساختار و تاویل متن، چاپ ششم، تهران، نشر مرکز2 ـ فرخزاد، فروغ (1363) از نیما تا بعد، به اهتمام مجید روشنگر، چاپ چهارم، تهران، مروارید3ـ باختین، میخاییل (1387 ) تخیل مکالمه‌ای، مترجم رویا پورآذر، چاپ اول، تهران، نشرنی4ـ امین‌پور، قیصر(1381) گل‌ها همه آفتابگردانند، چاپ هفتم، تهران، مروارید5- امین‌پور، قیصر ( 1386 ) دستور زبان عشق، چاپ اول، تهران، مروارید اسماعیل امینیتهیه و تنظیم: مهسا رضایی - ادبیات تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن