واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تجسمی - گشت وگذاری در اولین شب افتتاحیه نمایشگاه عکسهای عباس کیارستمی. بعد از نمایش عکسهای مجموعه «باد و باران» در اکسپوی عکس صبا که پاییز سال گذشته به انجام رسید امسال و اندکی پس از آغاز سال جدید دوستداران و علاقهمندان عباس کیارستمی بار دیگر میتوانند در نمایشگاهی با عنوان «پنجره رو به حیات» شاهد عکسهای رنگی او در ابعاد بزرگ باشند. امسال نیز کیارستمی در نگارخانه گلستان نمایشگاهی از عکسهایش برپا کرده است. وقتی از قاب در، پا را داخل نمایشگاه میگذارید تنها چیزی که میبینید، آدمهای رنگ و وارنگی هستند که گویی به جای عکسهای کیارستمی آمدهاند تا یکدیگر را ببینند. گویی همه ترجیح میدهند به گپ خوشایندی که افتتاحیه نمایشگاه کیارستمی بهانه آن شده دل خوش کنند و بگویند برای دیدن عکسها دوباره میآیند. عباس کیارستمی در گوشهای ازگالری کنار میز لیلی گلستان ایستاده است و مشغول امضا کردن نسخههایی از کتاب عکسهای «سیاه و سفید» و مجموعهای نایاب از عکسهایش است. مثل همیشه ساکت، گاه لبخندی میزند، اما عینک آفتابی سیاه مانع از آن میشود که گرد لبخند را در چشمهایش ببینید. گویی سحری در این عینک است که وقتی کیارستمی از دریچه آن به جهان مینگرد، چیزی را میبیند که دیگران از دیدن آن عاجزند. بازدید کنندگان در نمایشگاه، بعد از گشتی کوتاه ناخودآگاه به بیرون نمایشگاه هدایت میشوند و گروه جدید با حضورشان خون جدیدی را به فضای نمایشگاه تزریق میکنند. دوربین عکاسان جوان اما مرتب تق و تق میکند و لحظهای از عباس کیارستمی و مهمانانش که کمتر در طول سال میتوان آنها را پیدا کرد غافل میشوند. لحظهای که دور و بر کیارستمی کمی خلوتتر میشود به سراغش میرویم و درباره نمایشگاهش از او میپرسیم، میگوید: «من عکس میگیرم که حرف نزنم.» وقتی اصرار او را به سکوت کردن میبینیم از او میخواهیم که لااقل کنار یکی از تابلوهایش بایستد تا عکسی از او بگیریم. عجیب است، او که کمتر حاضر میشود روبه روی دوربین کسی بایستد این درخواست ما را دیگر رد نمیکند. تصویر عباس کیارستمی، کنار تصویری که خود از پشت پنجرهای که رو به سبزهزاری که بوی علفش هنوز به مشام میرسد گرفته، ثبت میکنیم. دقیقهها هم عجلهای برای دویدن ندارند، قرار است نگارخانه گلستان تا ساعت 20 باز باشد اما ساعت از 20 گذشته و هنوز گروههای تازه نفس از راه میرسند. عکسهای نمایشگاه که شامل 12 عکس رنگی بزرگ است از مجموعه 120 عکس «پنجرهای رو به حیات» انتخاب شدهاند. کیارستمی این عکسها را در فاصله 4 سال گذشته عکاسی کرده و برخی ازاین عکسها نیز در اکسپوی صبا به نمایش درآمدند. هر عکس این نمایشگاه ما را به جهانی دعوت میکند که هریک از دیدن آن عاجزیم، پنجرههایی که در دل خود پنجرههای دیگری دارند و ما را به دیدن جهان دیگری دعوت میکنند. درعکسی کیارستمی ما را به دیدن فضای باز از یک اتاق دعوت میکند که از دل تاریک داخل آن، پنجرهای دیگر مارا به جهانی از روشنی و طراوت میخواند و در عین حال تکههای شکسته چوب و هیزم در کنار خطهای شکسته دیوار به چشم میخورند. کیارستمی در این مجموعه میخواهد ما را به جهانی هدایت کند که آن را فراموش کردهایم. فضاهایی که کیارستمی از آنها عکاسی کرده بیشتر روستاهای فراموش شده و یا مناطق دورافتادهای هستند که کمتر شاهد حضور آدمها در آن هستیم هر چند که ردپای آنها در عکسها به چشم میخورد. نمایشگاه «پنجرهای رو به حیات» چهارمین نمایشگاه کیارستمی در نگارخانه گلستان است. او نخستین بار در سال 1375 در این گالری عکسهایش را به نمایش گذاشته است. اگر چه کیارستمی در نمایشگاههای گذشتهاش، همیشه آثارش را قیمتگذاری میکرد اما امسال برای اولین بار عکسهایش برای فروش نیست. گلستان درباره آن میگوید: «همیشه استقبال از نمایشگاههای کیارستمی بسیار خوب است و عکسهایش هم فروش خوبی دارند اما از آن جا که عکسهای کیارستمی در خارج از کشور، با قیمت بالایی به فروش میرسد و ما در ایران نمیتوانیم قیمت پایینتری برای عکسهای او بگذاریم، ترجیح دادیم، این نمایشگاه صرفاً برای دیدن باشد تا فروش آثار.» هیاهوی داخل نمایشگاه ما را به بیرون از نمایشگاه هدایت میکند. همه آمدهاند از محمد احصایی، گرازیلا سینایی، جواد مجابی، علیاکبر صادقی، سیفالله صمدیان گرفته تا ناصر تقوایی و ژان کلود کاریر و. . . ساعت از 9 شب گذشته که نمایشگاه کم کم تعطیل میشود. صدای لیلی گلستان بار دیگر نگاه ما را به سمت نگارخانه میکشد. «مرسی آقای کیارستمی، نمایشگاه شما شروع پر قدرتی برای نگارخانه ما بود.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 481]