محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846616433
نگاه حکیمانه(1)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
نگاه حکیمانه(1) تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون این مقاله مشتمل بر دیدگاه های حکیمانه مقام معظم رهبری درباره زنان است که در دو قسمت ارائه می گردد.ما به وجود خانم هايى مثل شما افتخار مى كنيم از شما خانمها خيلى متشكرم كه از نقاط مختلف چه از شهرها و چه از دانشگاههاى مختلف تشريف آورديد و در اين جا اجتماع كرديد تا مجموعه ى خانمهاى عالم و متخصص را كه بحمداللّه حظّ وافرى از اعتقاد و عمل و ايمان دينى دارند، به عنوان يك مظهر از مظاهر سازندگى اسلامى ، به هر كسى كه مى بيند و مطلع مى شود، نشان بدهيد. همين طور، از اظهارات و بياناتتان هم متشكرم . تحليلتان نسبت به مسايل دنياى امروز، تحليل درستى است و هر آنچه كه بر چنين بينش و تحليلى مترتب بشود، نويد بركت و پيشرفت را با خود خواهد داشت .در يك جمله بايد بگويم كه ما كسانى كه امروز به نام اسلام سخن مى گوييم و رسالت اسلام را رسالت برتر مى دانيم به وجود خانمهايى مثل شما افتخار مى كنيم و اين از آن جاست كه هر تبليغ و ادعايى ، هرگاه به مرحله ى عمل و تحقق نزديك شد، ارزش واقعى خود را خواهد يافت . ما در مورد مساءله ى زن از يك سو و مساءله دانش و تخصص از سوى ديگر و مساءله ى خدمت به افراد بشر هم از جانب ديگر، به نام اسلام ادعاهايى داريم . ادعاهاى ما، در چارچوب اسلام است .ما معتقديم زنان در هر جامعه ى سالم بشرى قادرند و مى بايد فرصت پيدا كنند كه در حد سهم خود، تلاش و مسابقه ى خويش را در پيشرفتهاى علمى و اجتماعى و سازندگى و اداره ى اين جهان به عهده بگيرند. از اين جهت ، ميان زن و مرد هيچ تفاوتى نيست . هدف از آفرينش هر فرد انسان ، عبارت از همان هدف آفرينش بشريت است ؛ يعنى رسيدن به كمال بشرى و بهره بردن از بيشترين فضايلى كه يك انسان مى تواند به آن فضايل آراسته بشود. فرقى هم بين زن و مرد نيست . نشانه اش در درجه ى اول ، فاطمه ى زهرا(سلام اللّه عليها) و در درجه ى بعد، ديگر زنان بزرگ تاريخ است .فاطمه ى زهرا(سلام الله علیها ) در قله ى بشريت قرار دارد فاطمه ى زهرا(س) در قله ى بشريت قرار دارد و كسى از او بالاتر نيست و مى بينيم كه آن بزرگوار به عنوان يك بانوى مسلمان ، اين فرصت و قدرت را يافت كه خودش را به اين اوج برساند. پس ، فرقى بين زن و مرد نيست و بخصوص شايد از همين جهت هم است كه خداى متعال در قرآن كريم ، آن وقتى كه راجع به نمونه ى انسانهاى خوب و نمونه ى انسانهاى بد مثال مى زند، مثال را در هر دو مورد از زن انتخاب مى كند. يك مورد زن فرعون و در مورد ديگر، همسر نوح و لوط را مثال مى زند: ((و ضرب اللّه مثلا للّذين امنوا امرات فرعون ))(1). در مقابل هم در مورد انسان بد و نگونسار و كج رفتار و انسانى كه در جهت غلط حركت مى كند، به زن نوح و لوط مثال مى زند.اين جا، جاى سؤ ال است كه مرد هم بود، حالا يكى را از مرد و يكى را از زن مثال مى زد. نه ، در همه ى قرآن ، وقتى كه مى گويد: ((ضرب اللّه للّذين امنوا)) يا ((ضرب اللّه للّذين كفروا))، در هر دو مورد از زن مثال مى زند. آيا اين به معناى آن نيست كه ما بايد از ديدگاه اسلام ، به برداشت غلط و متاءسفانه مستمر در تاريخ بشريت نسبت به جايگاه زن پاسخى بدهيم ؟ اسلام مى خواهد بايستد و اين برداشت و روش و فهم غلط از مساءله ى زن را كه در طول تاريخ هم وجود داشته است تصحيح كند.من تعجب مى كنم جز استثناها چرا اين گونه بوده است ؟ چرا بشريت همواره درباره ى مساءله ى زن و مرد، كج فكر كرده است و مى خواهد در مقابل اين بايستد. شما از تعليمات انبيا كه بگذريد، در همه ى برداشتها و تحليلها و تفكرات بشرى ، جايگاه زن و مرد، جايگاه غلطى است و نسبت زن و مرد، نسبت غلطى مى باشد. حتّى در تمدنهاى خيلى بلند پايه ى دنياى باستان مثل تمدن روم يا ايران برداشت از زن ، يك برداشت غلط است كه من ديگر نمى خواهم جزييات و تفاصيل را بيان كنم و لابد خودتان مى دانيد و مى توانيد هم مراجعه كنيد.مفاهيم انسانى زن ، تحت الشعاع مسايل تبليغاتى و سياسىامروز هم وضع دنيا همين گونه است . امروز هم على رغم همه ى اين جنجالها و هياهوها و ادعاهايى كه در حمايت از زن و موضع انسانى او مى شود، متاءسفانه همين برداشت غلط وجود دارد و اروپاييها چون ديرتر از كشورهاى اسلامى و كشورهاى غير اروپايى وارد ميدان شدند، نسبت به مساءله ى زن ديرتر تنبه پيدا كردند.مى دانيد كه تا دهه هاى دوم اين قرن ، هيچ زنى در هيچ جاى اروپا، حق راءى نداشت . آن جاهايى هم كه دمكراسى بود، زن حق صرف كردن مال خودش را نداشت . از دهه ى دوم يعنى از سالهاى هزار و نهصد و شانزده يا هيجده به بعد آرام آرام در كشورهاى اروپايى ، تصميم گرفتند كه به زن حق اعمال نظر و تصرف در سرمايه ى خود و حقوق اجتماعىِ متساوى با مرد بدهند. بنابراين ، اروپا خيلى دير از خواب بيدار شد و خيلى دير مساءله را فهميد. مثل اين كه مى خواهد با جنجالهاى دروغين ، از لحاظ زمان جبران اين عقب افتادگى را بكند.البته در تاريخ اروپا، خانمهايى كه ملكه مى شدند و يا اشرافى بودند، وجود داشت ؛ اما حكم يك زن و زنان يك فاميل يا يك تيره يا يك طبقه ، غير از مساءله ى زن است . اين تبعيضها هميشه بوده است . خانمهايى هم بوده اند كه در سطوح بالا قرار مى گرفتند و مثلا ملكه ى كشورى مى شدند و اين امتياز، از طريق خانواده و ميراث به آنها داده مى شده است ؛ اما ((زن )) اين طور نبوده و بر خلاف ديدگاههاى اديان كه سالم و دست نخورده اش اسلام است و ديگر اديان هم يقينا همين ديدگاه را دارند به هيچ وجه در جامعه از حقوقى برخوردار نبوده است .پس ، مى بينيد امروز هم كه دنياى تمدن غرب مى خواهد آن عقب افتادگىِ بسيار ملامت انگيز خود در مورد مساءله ى زن را جبران كند، طور ديگرى جبران مى كند. تصور من اين است كه آنها جانب مفاهيم انسانى در مورد زن را تحت الشعاع مسايل تبليغاتى و سياسى و اقتصادى قرار مى دهند؛ كما اين كه از اول هم در اروپا همين طور بوده است و از همان هنگام كه به زنان حقوقى داده شد، غالبا بر همين مبانى غلط استوار بوده است .حجاب به معنى منزوى كردن زن نيست وقتى كه به صحنه ى تفكرات عالم نگاه مى كنم و بينش اسلام را مشاهده مى نمايم ، بروشنى درمى يابم كه جامعه ى بشرى هنگامى خواهد توانست نسبت به مساءله ى زن و رابطه ى زن و مرد، سلامت و كمال مطلوب خود را پيدا بكند كه ديدگاههاى اسلام را بدون كم و زياد و بدون افراط و تفريط درك كند و كوشش نمايد آنها را ارائه كند. اين ، ادعاى ما نسبت به مساءله ى زن در عالم است . ما آن چيزى را كه در تمدنهاى مادّىِ امروز نسبت به زن عمل مى شود و وجود دارد، به هيچ وجه قبول نداريم و آن را به صرفه و صلاح زن و كل جامعه نمى شماريم .اسلام مى خواهد كه رشد فكرى و علمى و اجتماعى و سياسى و بالاتر از همه فضيلتى و معنوى زنان ، به حد اعلى برسد و وجودشان براى جامعه و خانواده ى بشرى به عنوان يك عضو حد اعلاى فايده و ثمره را داشته باشد. همه ى تعاليم اسلام از جمله مساءله ى حجاب ، بر اين اساس است . مساءله ى حجاب ، به معناى منزوى كردن زن نيست . اگر كسى چنين برداشتى از حجاب داشته باشد، برداشتش كاملا غلط و انحرافى است . مساءله ى حجاب ، به معناى جلوگيرى از اختلاط و آميزش بى قيدوشرط زن و مرد در جامعه است . اين اختلاط، به ضرر جامعه و به ضرر زن و مرد بخصوص به ضرر زن است .حجاب ، به هيچ وجه مزاحم و مانع فعاليتهاى سياسى و اجتماعى و علمى نيست ؛ دليل عينيش هم شما هستيد. شايد عده يى تعجب مى كردند و هنوز هم تعجب كنند كه خانمى در سطح بالاى علمى در هر رشته يى وجود داشته باشد كه خودش را با تعاليم اسلامى و از جمله با مساءله ى حجاب منطبق كند. اين ، براى بعضى باورنكردنى بود و نمى توانستند تصورش را بكنند.زنان ، سربازان خط مقدم انقلاب از برخوردهاى لوده و هرزه ى كسانى هم كه در دوران رژيم طاغوت ، حجاب را مسخره مى كردند، مى گذريم . در آن دوران ، افراد معدودى از خانمها و دختر خانمها در دانشگاهها حجاب داشتند كه مورد تمسخر و استهزا بودند. آن برخورد، يك برخورد غير انسانىِ جلف و غلطى بود كه انسان چيزى را كه خودش قبول ندارد، آن را به لجن بكشاند و به باد استهزا بگيرد؛ كارى كه امروز رسانه هاى غربى عينا انجام مى دهند. در آن دوران ، اين گونه افراد كار اجلاف را انجام مى دادند كه اصلا محل بحث نيست ؛ اما كسانى هم كه اهل اين جلافتها نبودند، بلكه اهل فكر و منطق و به ميزان گفتن و به ميزان انديشيدن بودند، باور نمى كردند كه ممكن باشد خانمى مقيد به مسايل اسلامى از جمله مساءله ى حجاب باشد و بتواند مدارج علمى را طى كند و عالم بشود؛ همچنان كه باور نمى كردند چنين كسى بتواند در زمينه ى مسايل سياسى و اجتماعى كسى بشود؛ كما اين كه فكر نمى كردند بتواند يك عنصر فعال انقلابى باشد.انقلاب ما، همه ى اين تصورات باطل را تخطئه كرد و ديديم كه خانمها، سربازان خط مقدم انقلاب بودند و اين به معناى واقعى كلمه است و من به عنوان يك مبالغه نمى گويم . ما در جريان انقلاب شاهد بوديم كه زن در كشور ما، سرباز خط مقدم انقلاب شد. اگر زنها با انقلاب سازگار نبودند و اين انقلاب را نمى پذيرفتند و به آن باور نداشتند، مطمئنا اين انقلاب واقع نمى شد. من به اين معنا اعتقاد دارم . اولا، اگر آنها نبودند، نيمى از گروه انقلابيون مستقيما در ميدان نبودند. ثانيا، به طور غيرمستقيم روى فرزندان و شوهران و برادران و محيط خانه كه زن در محيط خانه داراى تاءثير فرهنگى زيادى است اثر مى گذاشتند. اين حضور آنها بود كه توانست ستون فقرات دشمن را بشكند و مبارزه را به معناى واقعى كلمه پيش ببرد.در ميدانهاى سياسى نيز، ما خانمهايى را ديده ايم و مى بينيم كه داراى قدرت تحليل و سخنورى هستند و براى پذيرش مسؤوليت در نظام اسلامى آماده اند. البته اين كار باز هم رو به گسترش است و بايد پيش برود. در زمينه هاى علمى هم كه خود شما مصداق و نمونه اش هستيد و از قبيل شما در رشته هاى مختلف وجود دارند.خانمها موظفند همه ى رشته هاى تخصصى پزشكى رادنبال كنندالبته ، من اين نكته را در همين جا بگويم كه رشته ى پزشكى نه فقط زنان براى خانمها از اولويت برخوردار است ؛ زيرا ما كه به وجود يك فاصله ى ارتباطى و آميزشىِ اجتماعى بين زن و مرد معتقديم و تاءكيد داريم كه نبايد اختلاط بى قيدوشرط بين زن و مرد باشد و معتقد به حجاب به معناى كامل و واقعى كلمه هستيم ، نمى توانيم در مساءله ى پزشكى بى تفاوت باشيم . يعنى به همان تعداد كه پزشك مرد داريم ، به همان تعداد هم پزشك زن لازم داريم . بگذاريم زنها براى مراجعات پزشكى خود، به طبيب زن مراجعه كنند و هيچ لزومى ندارد كه ما اين فاصله را برنداريم . بايستى كارى بكنيم كه زنها بتوانند بدون هيچ گونه مشكلى ، به طبيب مراجعه كنند و آن طبيب هم طبيب زن باشد.بعضى از خانمها خيال مى كردند كه اگر زن در رشته ى زنان درس مى خواند، بايستى فقط در زمينه ى بيماريهاى ويژه ى زنان و مساءله ى زايمان درس بخواند؛ درحالى كه اين طور نيست و خانمها موظفند كه انواع و اقسام رشته هاى تخصصى پزشكى مثل قلب و داخلى و اعصاب و... را دنبال كنند. اين ، فريضه است . امروز اين تكليف براى زنها، بيشتر از مردهاست ؛ اگر چه در جامعه ى ما، آموزش رشته هاى مختلف علوم كه براى ساختن اين جامعه لازم مى باشد، براى همه فريضه است . آن كسانى كه بتوانند، حقيقتا امروز از آن روزهايى است كه كسب علم فريضه ى شرعى است ؛ علاوه بر اين كه فريضه ى اجتماعى هم است .كسب علم فقط يك امتياز نيست كه كسى بخواهد به جايى برسد و شغل پُردرآمدى داشته باشد؛ مساءله اين است كه كسانى كه مى توانند درس بخوانند، واجب است كه درس بخوانند و تخصصها را پيدا كنند. كسب علم و تخصص در رشته ى پزشكى مثل بقيه ى رشته ها براى مردها واجب است ؛ اما براى زنها واجبتر مى باشد؛ چون زمينه ى كار در ميان خانمها كمتر است . به نسبت تعداد زنان در جامعه ، ما پزشك زن كمتر داريم . بنابراين از نظر اسلام ، اين مساءله يك مساءله ى حل شده است و جامعه ى ما بايد پيش برود.پيام عملى خود را دقيق و مسجل به دنيا بدهيد من مى خواهم بگويم كه شما خانمها براى دنيا پيامى داريد. اين پيام را دقيق و مسجل كنيد و به دنيا بدهيد. پيام هم فقط پيام زبانى و شفاهى و كتبى نيست ؛ بلكه بيشتر پيام عملى است . زنهاى ايران ، بخصوص كسانى كه در رشته هاى گوناگونِ دانش و در چارچوب اسلام و احكام اسلامى و مهمتر از همه مساءله ى حجاب توانسته اند حركت بكنند، بايستى به زنان و دختران و دانشجويان زن دنيا عملا تفهيم كنند كه علم به معناى بى بندوبارى نيست و لازمه ى تحصيل علم ، بى قيدى نسبت به موازين اخلاقى در مورد معاشرت زن و مرد نيست ؛ بلكه مى توان با رعايت كامل اين موازين ، علم را هم تحصيل كرد و به جاهاى بالايى رسيد و وجود شما مى تواند به عنوان يك نمونه از پيام جهانى اسلام نشان داده بشود.بله ، من هم اين را قبول دارم كه گفتيد امروز دنيا تشنه است تا ببيند پيام اديان چيست . در ميان اديان عالم ، آن دينى كه ادعا مى كند مى تواند جامعه را به صورت همه جانبه بسازد، اسلام است . مسيحيتِ امروز و بقيه ى اديان به طريق اولى ، اين ادعا را ندارند؛ ليكن اسلام ادعا مى كند كه اركان بناى يك نظام اجتماعى را در اختيار دارد و مى تواند اين پايه ها و ركنها را بنشاند و بر اساس اين پايه ها، يك نظام اجتماعى و يك جامعه ى سالم و پيشرفته بنا كند. ما بايستى در همه ى بخشها، از جمله در مساءله ى كسب دانش و همچنين در پيوند با اين مساءله ، مساءله ى زن و دانش ، نشان بدهيم كه اين امكان در اختيار اسلام است .مردم به خدمات و تعهد شما نيازمندند شما هر چه بتوانيد، بخصوص دانشجويان دختر را تشويق و تربيت كنيد و در رشته ى علوم پيش ببريد. اين كار، انقلاب و كشور را به اهداف خودش نزديكتر خواهد كرد. مردم به خدمات شما نيازمندند؛ همچنان كه به روش و منش و تعهد و پايبندى شما به دين هم نيازمندند.اميدوارم كه ان شاءاللّه خداوند به شما توفيق بدهد و همچنان كه گفتيد، فاطمه ى زهرا(سلام اللّه عليها) را الگوى خودتان بدانيد و قرار بدهيد و مشكلات كار تحصيلى هم از سر راه زنان مسلمان ، بيشتر از پيش برطرف بشود. بعضى از مشكلات هنوز در بعضى از مراكز آموزشى شديدا وجود دارد. ان شاءاللّه اين مشكلات بر طرف بشود و دخترها و زنهاى مسلمان ما بتوانند اين جاده ى تحصيل علم را هر چه بيشتر و قويتر بپيمايند و ما به وجود خانمهايى كه با حفظ موازين اسلامى ، به عاليترين قله هاى استعداد بشرى چه از لحاظ علمى و چه از لحاظ اخلاقى و سياسى و اجتماعى رسيده اند، افتخار كنيم .مجددا از خانمها تشكر مى كنم و اميدوارم كه ان شاءاللّه خداوند شما را مشمول توفيقات خودش قرار بدهد.مساءله ى زن ، يك مساءله ى بسيار مهم در ابتدا من هم ميلاد بانوى بزرگ تاريخ بشر و برجسته ترين زن شناخته شده در همه ى عمر انسانيت ، حضرت زهرا(سلام اللّه عليها) را به شما خانمها و همه ى زنان كشورمان و به زنان مسلمان و همه ى امت اسلامى تبريك عرض مى كنم . خداوند ان شاءاللّه به همه ى ما توفيق بدهد كه بتوانيم پيروان خوبى براى آن بزرگوار و خاندان پاك ايشان باشيم . اولاد آن حضرت ، ائمه و پيشوايان ما هستند؛ ان شاءاللّه كه ما ماءمومان خوبى براى آن بزرگواران باشيم .مساءله ى زن ، كه موضوع كار جمع خانمهاى حاضر است و شما (*) اندكى از مباحث مربوط به زن را بيان فرموديد، مساءله ى بسيار مهمى است . البته بعد از انقلاب در كشور ما، وضع زن به عنوان عضوى از جامعه و همچنين به عنوان كسى كه صاحب وظايف زنانه است - وظيفه ى مادرى و همسرى و امثال اينها - خيلى بهتر از گذشته است . هر چند در گذشته ، برخى از زنان كشور - نه اكثريت آنها - از جنبه ى شخصى - نه از آن دو جنبه يى كه اشاره كردم - شايد وضعشان بد نبود و زنان خاصى ، از مقدارى از تنعمات عمومى جامعه برخوردار بودند؛ ليكن مساءله ى شخصى براى زن ، مساءله ى درجه ى يك نيست . اگر ما به ابعاد زندگى زن نگاه كنيم ، واقعا مهمترين جهات و حيثيات وجود او، آن مسايل شخصى محض نيست .امروز زنان نقاط دورافتاده هم براى خود شاءن قايلند شخصيت اجتماعى زن به عنوان عضوى از اين مجموعه ى عظيم ، خيلى حايز اهميت است . زنان در گذشته ، اصلا به اين بخش توجهى نداشتند و اهميتى نمى دادند. در مسؤوليتهاى عمومى جامعه ، نقشى براى زنان فرض نمى شد؛ خودشان هم نقشى را فرض نمى كردند؛ بخصوص در اين سطح وسيعى كه امروز مطرح است . الان شما ملاحظه كنيد، همه ى زنان روستاها و شهرهاى دورافتاده ، به عنوان افرادى از مجموعه ى نگهدارنده ى اين انقلاب و اصحاب و صاحبان آن ، براى خودشان شاءن قايلند. از اين جهت ، هيچ فرقى بين زن و مرد نيست ؛ بلكه گاهى زنان ، ايمان پُرشورتر و ديد روشنترى نسبت به مسايل جامعه دارند و كشور و مسايل آن را متعلق به خودشان مى دانند.چه زمانى چنين احساسى در بين زنان ما، آن هم در چنين سطح وسيعى از جامعه وجود داشت ؟ اين ، به بركت انقلاب است . همان حالت خودآگاهى و احساس شخصيت اجتماعى كه در مردان به وجود آمده است ، مى توان گفت كه در زنان با جست بيشترى به وجود آمده است . قبلا هيچ نبوده ؛ ولى حالا به ميزان خيلى بالايى هست . همچنين آن جنبه ى مشاغل و شؤ ون خاص زنانه و قدر مادر و همسر بودن را دانستن ، از جمله چيزهايى است كه به آن توجه شده است .زن جاى بسيار اساسى و رفيعى در خانواده دارد در اين دو، سه دهه ى قبل از انقلاب ، به خاطر ورود فرهنگهاى اروپايى ، بنيان خانواده متزلزل شده بود؛ يعنى حقيقتا خانواده ، آن اصالت و ارزش و عظمتى را كه در اسلام و فرهنگ سنتى ما دارد، ديگر نداشت . وقتى خانواده هست ، همسر و مادر عضو اصلى است . زن در اين مجموعه ، جاى بسيار اساسى و رفيعى دارد. به همين خاطر، وقتى اصل خانواده - يعنى زن - زير سؤال و متزلزل است ، در آن جا هيچ چيزى در جاى خودش قرار ندارد. اينها بحثهايى است كه واقعا بايد روى آنها خيلى تاءمل و تدقيق بشود.اسلام ، چه تاءملات صحيح و چه راهنماييهاى ارزشمندى در مورد اين مسايل دارد. اين چيزى است كه انقلاب به زنان جامعه ى ما اعطا كرد و آنها را در صحنه ى جهاد، سياست و تاءثير در سازندگى اساسى كشور - كه همان سازندگى انقلاب است - وارد نمود. اين ، چيز خيلى مهمى است و جز با صدر اسلام ، با هيچ وقت ديگر قابل مقايسه نيست .اسلام حيات دوباره يى به زن بخشيد آنچه كه در گذشته ، در فرهنگهاى شرقى و غربى و ايرانى و غير ايرانى ، بر زنان رفته است ، لزومى ندارد كه من آنها را تكرار كنم ؛ بر همه ى شما معلوم است . اسلام واقعا حيات دوباره يى به زن بخشيد؛ منتهاى مراتب ، نكته يى كه شما هم اخيرا به آن اشاره كرديد، نكته ى مهمى است و من هميشه روى آن تكيه دارم . آن نكته اين است كه با وجود همه ى اينها، زن در جامعه ى ايرانى ما، نه از لحاظ حقوق اجتماعى ، نه از لحاظ تمكن و قدرت تصرف فردى ، نه از لحاظ قوانينى كه به اينها ارتباط پيدا مى كند، هنوز در آن حد و سطحى كه اسلام خواسته است ، قرار ندارد.بر بخشى از جامعه ى ما، اخلاق بدى نسبت به زن حاكم است ، كه البته مخصوص ايران هم نيست . اگر آدم نگاه كند، مى بيند كه متاءسفانه در طول تاريخ ، همواره يك ستم تاريخى بر زن رفته است ؛ كه بيشتر هم ناشى از اين است كه قدر زن و جاى او را ندانسته اند. البته هرجاى ديگر چنين بوده ، به هر شكلى بوده و هست ، به ما ربطى ندارد؛ ولى در جامعه ى ما بايستى به آن شكلى باشد كه اسلام خواسته است . زن بايد شاءن حقيقى خودش را پيدا كند و نبايستى به خاطر زن بودن ، هيچ ستم و ظلمى به او بشود. اين ، چيز بسيار بدى است .چه ستمهايى كه در حق زن روا داشته شده و اسمش ستم است ، و چه ستمهايى كه اسمش هم ستم نيست ، اما در حقيقت ستم است ؛ مثل همين سوق دادن به تجمل و مصرف گرايى و آرايشهاى بيهوده و مخارج سنگين و تبديل شدن به يك وسيله ى مصرف . اين ، ستم بزرگى بر زن است . شايد بشود گفت كه هيچ ظلمى بالاتر از اين نيست ؛ زيرا كه او را بكلى از آرمانها و اهداف تكاملى خودش غافل و منصرف مى كند و به چيزهاى خيلى كوچك و حقير سرگرم مى نمايد. اين ، كارى بوده كه در رژيم ظالم پادشاهى انجام شده ، و حالا بايد جلوى آن گرفته مى شد. البته در اوايل انقلاب ، خيلى هم خوب بود؛ ليكن بعدها باز غفلتهايى شده است ، كه بايد نسبت به آن ، حسابى برنامه ريزى كرد.اسلام به نيازها و آرمانهاى بشر توجه كرده است اسلام نسبت به زن و مرد و همه ى خلايق ، يك ديد واقع بينانه و متكى بر فطرت و طبيعت و نيازهاى حقيقى دارد؛ يعنى از هيچ كس بيش از تمكنش و بيش از آن چيزى كه به او داده شده است ، توقعى ندارد. اصلا بناى اسلام بر اين است ؛ يك بناى واقعى و منطقى است . در دعاى سحرهاى جمعه ، فقره يى است كه بيان مى كند: ((و جعل ما امتنّ به على عباده فى كفاء لتاءدية حقّه ))(**)؛ يعنى آن چيزى كه خداى متعال منت گذاشته و به كسى داده ، در حد كفايت است ، براى اين كه حقوق الهى را ادا كند. اصلا شناخت واقعيات هر كس ، متناسب با همان توقعى است كه از او وجود دارد.پس ، اسلام به نيازها و خواهشها و طبايع بشرى و غيربشرى اهتمام ورزيده ، اصلا به آنها نظر كرده و حكم الهى را داده است ؛ اما به معناى آن نيست كه آرمانى براى انسانها ندارد. ما محكوم و اسير زندان طبيعتيم و در چارچوب قوانين طبيعت حركت مى كنيم ؛ اما آيا در اين چارچوب كه ما حركت مى كنيم ، هدفى در مقابل ما نگذاشته اند كه بگويند بايد به اين سمت حركت بكنيد؟آرمانگرايى در اسلام و گرايش به سمت قله ها و اوجها و آرمانها، يك چيز قطعى و حتمى است . زن مثل مرد و مثل همه ى خلايق ، بايد در اين سمت حركت كند. اين ، با گرايشهاى غليظ و در لاك چيزهاى صددرصد شخصى و بى ارزش رفتن نمى سازد. البته در نظام اسلامى ، بايستى آنها ريشه كن بشود. اين گرايش به مصرف و تجمل گرايى و امثال آن ، كه در جوامع جاهلى رشد داده مى شود، بايد در جامعه ى اسلامى ريشه كن مى شد، يا لااقل در حد متوسطى قرار مى گرفت و افراطى در آن نمى شد؛ اما متاءسفانه الان ملاحظه مى شود كه قشرهايى از مردم ، باز سرگرم همان سرگرميهاى گذشته اند، كه باب جوامع دور از اسلام و دور از معنويت و حقيقت است . اين ، غلط است .ما بايد ببينيم كه زنان به چه ابزار قانونى احتياج دارند آن چيزى كه من مى خواستم عرض بكنم ، اين است كه هر نقصى كه در وضع زن در جامعه ى ما وجود داشته باشد، علاجى دارد؛ چون اسلام نسبت به زن ، ديد شامل و كامل و جامعى دارد. بايد راههاى علاج را پيدا كرد. آن روزى كه شوراى فرهنگى ، اجتماعى زنان تشكيل مى شد، دقيقا به همين نكات نظر بود. در آن جمع ، جناب آقاى احمدى و ديگر برادران هم شركت داشتند. ما بايد امروز ببينيم كه زنان براى حركت در آن مسير مطلوب اسلام براى زن ، به چه ابزار قانونى احتياج دارند، چه تفكرات و تاءملاتى بايستى انجام بگيرد، چه راهنماييهايى بايد بشوند، چه مراكز هدايتى بايد به وجود بيايد؛ آن را بايستى برايشان فراهم كنيم و تدارك ببينيم . البته بايستى مركزى باشد كه اين تداركها و پشتيبانهاى معنوى را تدبير و اداره و دنبال كند - منظورم پشتيبانهاى مادّى نيست ؛ در پشتيبانها مادّى ، همه با هم شريكند - آن مركز، همين شوراى فرهنگى ، اجتماعى زنان است كه شما خانمها عضو آن هستيد.شما بايستى نسبت به اين مساءله ، فكر و تاءمل كنيد. با مجلس و دولت هم كه رابطه داريد. بعلاوه ، خود شوراى عالى انقلاب فرهنگى ، مصوباتى را كه لازم الاجراست ، مى گذراند. از اوايلى كه اين شورا تشكيل شد، حضرت امام (رضوان اللّه تعالى عليه ) تصريح فرمودند كه مصوبات اين جلسه بايد اجرا بشود. اصلا اين مجموعه يى كه شما خانمها تشكيل داده ايد، وصل به آن مركز است ؛ بايد جدى فكر كنيد و ببينيد مشكلات زنان چيست . البته منظور، اين مشكلات كوچك عمومى كه بايد در بخشهاى مختلف ادارى برطرف بشود - مثل مشكل بيمه و امثال آن - نيست . اينها چيزهايى نيست كه مجموعه ى خاصى به آنها رسيدگى كند.شما بايد ببينيد، زن به جهت زن بودن ، چه تكاليفى دارد و براى تحمل اين تكاليف ، احتياج به چه هدايتهايى دارد؛ چه توصيه هايى بايد به زنان بشود و چه قوانينى لازم است ، براى اين كه آنها از حقوق اجتماعى و انسانى خود برخوردار بشوند؛ چه سازمانهايى احيانا بايد به وجود بيايد كه بخشى از كارها را به عهده بگيرد. شما اينها را بررسى كنيد؛ آن وقت به دستگاههاى مختلف - مثل مجلس ، يا شوراى عالى انقلاب فرهنگى - توصيه كنيد، تا مصوبه بگذرانند و اين كارها انجام بگيرد. وقتى ما اين مجموعه را نداشتيم ، نداشته ايم ؛ ولى حالا كه داريم ، بايستى خيلى كار و حركت بكند.باورهاى غلط ذهن زن ايرانى را بزداييد به نظر من ، اهميت اين كارى كه امروز خانمها دارند، از اهميت مشاغل معمولى آنها در سطح كشور كمتر نيست ؛ بلكه از اغلب آنها بيشتر است . بله ، شما همين سؤال را مطرح بكنيد كه چرا زنان مسؤوليتها و مديريتهاى كليدى ندارند؟ اين سؤ ال قابل قبولى است . چنانچه صلاحيتهاى خوبى در زنان هست - نه اين كه ما تعصب بورزيم و بگوييم بايد حتما زن در جايى مسؤ ول شود - آن جاهايى كه منع اسلامى ندارد - چون در جاهايى ممكن است منع اسلامى داشته باشد - تا سطوح بالا را شامل مى شود. وقتى در اين نوع موارد مى خواهند بررسى كنند و كسانى را به عنوان اصلح انتخاب نمايند، زنان را هم در كنار مردان و بين اين مجموعه ببينند و بدون هيچ گونه تعصب ، اصلح را انتخاب كنند. البته اين ، يك عرف و يك فرهنگ است . اين طور چيزها، دستورى هم نيست كه بخشنامه صادر كنيم . نه ، اينها جزو فرهنگ و باورهاى جامعه است . بايد اين قدر گفته بشود، اين قدر تكرار و استدلال بشود، تا اين كه جا بيفتد.به نظر من ، آن چيزى كه امروز مجموعه ى شما و هر مجموعه يى از زنان - كه در شكلها و با هدفهاى مختلف كار مى كنند - برعهده دارند، اين است كه باور غلطى را كه فرهنگ غربى و اروپايى در اين دهها سال اخير در ذهن زن ايرانى وارد كرده است ، بزدايد. البته باور غلطى هم در گذشته بوده است ؛ يعنى گرايش به برخى از شكلهاى غلط مصرف و تجمل ، از گذشته هم وجود داشته است . با ورود فرهنگ اروپايى ، اين مدگرايى و نوگرايى در مصرف ، به شكل عجيبى تشديد شد. اين ، محاسبه شده و پيش بينى شده بود. سردمداران سياستهاى غربى - كه غالبا صهيونيستها و استعمارگران بودند - به قصدى و با نيتى اين كار را كردند. اين باورهاى غلط را بايد بزداييد؛ و اين نمى شود، مگر با ارايه ى بحثها و كارهاى اسلامى . اگر اين كار بشود، ريشه ى اين مشكلاتى كه گاهى اوقات مطرح مى شود - بدحجابى و رواج فساد و فحشا و اين چيزها - به خودى خود كنده خواهد شد. اينها غالبا معلولند؛ علل ، همان باورها و فرهنگها هستند كه بايد روى آنها كار بشود.اميدواريم كه خداوند ان شاءاللّه به بركت هدايت اسلامى و به بركت وجود فاطمه ى زهرا(سلام اللّه عليها) اين توفيق را به زنان ما بدهد. در بين مسلمين و در فرهنگ اسلامى ، زنى با اين عظمت وجود دارد. خداى متعال مى توانست بزرگترين و رفيعترين زن را در ميان ملتهاى ديگر و امتهاى سلف قرار بدهد - اشكالى هم نداشت ؛ اين كار مى شد - اما در امت اسلام قرار داده است . اين هم براى ما حجت و تنبيهى است كه مى توان اين الگوى عالى و والا را در مقابل چشم قرار داد و آن را دنبال كرد. ان شاءاللّه شما خواهران عزيز هم موفق باشيد كه اين راه مهم را باقدرت و باصلابت بپيماييد و خداوند به شما هم توفيق عنايت كند.كج بينى و كجروى و كوته نظرى نسبت به مسائل زنانخيلى خوش آمديد. از اين كه ديدم بحمداللّه جهت فكرى زنان زبده و برگزيده ى كشور ما در سَمتى است كه آينده ى آن ان شاءاللّه نويدبخش و خوشحال كننده است ، خرسند شدم . من هم متقابلا ولادت زهراى اطهر(سلام اللّه عليها) را، كه الگوى زنان در طول تاريخ و براى همه ى نسلهاست و نمونه ى انسان كامل و طرف ملكوتى وجود انسان در ايشان متجلى است ، به شما خواهران عزيز و به همه ى زنان كشورمان و به همه ى زنان مسلمان و به همه ى مسلمين جهان تبريك عرض مى كنم .درباره ى مساءله ى زن - كه امروز همچنان در دنيا يك مساءله است - حرفهاى فراوانى گفته شده و گفته مى شود. وقتى ما به نقشه ى انسانى عالم و جوامع بشرى نگاه مى كنيم - هم جوامع اسلامى مثل كشور خودمان و ساير كشورهاى اسلامى ، هم جوامع غير اسلامى و از جمله جوامع به اصطلاح متمدن و پيشرفته - مى بينيم كه در همه ى اين جوامع ، متاءسفانه مساءله يى به نام مساءله ى زن همچنان وجود دارد؛ اين نشاندهنده ى نوعى كج بينى و كجروى و حاكى از نوعى كوته نظرى نسبت به مسائل انسانى است . معلوم مى شود كه بشر با همه ى ادعاهايش ، با همه ى تلاشهايى كه مخلصان و دلسوزان كرده اند، با همه ى كارهاى فرهنگىِ وسيعى كه بخصوص در مورد مساءله ى زن انجام گرفته است ، هنوز نتوانسته درباره ى مساءله ى دو جنس و مساءله ى زن - كه به تبع او، مساءله ى مرد هم به شكل ديگرى مطرح مى شود - به يك صراط مستقيم و راه درستى دست پيدا كند.شايد در بين شما خانمها كسانى باشند كه آثار ادبى و هنرى زنان هنرمند دنيا را - كه بعضى هم به فارسى ترجمه شده ، و بعضى هم با زبانهاى اصليش وجود دارد - ديده يا خوانده باشند. همه ى اينها حاكى از همين مساءله يى است كه عرض شد؛ يعنى هنوز بشر نتوانسته مساءله ى زن را، و به تبع اين مساءله ، مساءله ى دو جنس - يعنى زن و مرد - را، و قهرا مساءله ى انسانيت را، حل كند. به عبارت ديگر، زياده رويها و كجرويها و بدفهميها، و به تبع اينها، تعديها، ظلمها، نارساييهاى روانى ، مشكلات مربوط به خانواده و مشكلات مربوط به نحوه ى اختلاط و امتزاج و ارتباطات دو جنس ، هنوز جزو مسائل حل نشده ى بشريت است . يعنى بشرى كه در زمينه هاى مادّى ، در زمينه هاى اجرام آسمانى ، در اعماق درياها، اين همه كشفيات انجام داده و اين همه دم از ريزه كاريهاى روان شناسى و روانكاوى و مسائل اجتماعى و مسائل اقتصادى و ساير چيزها مى زند و واقعا هم در خيلى از اين رشته ها پيشرفت كرده ، در اين مساءله درمانده است ! اگر من بخواهم اين نارساييها را حتّى فهرست وار بيان كنم ، زمان زيادى مى طلبد و شما خودتان هم واقفيد.بحران ((خانواده )) در جهان مساءله ى ((خانواده )) كه امروز يك مشكل اساسى در دنياست ، از كجا ناشى مى شود؟ از نحوه ى نگرش به مساءله ى زن ، يا از نگرش به ارتباط زن و مرد ناشى مى شود. چرا خانواده كه يك نهاد طبيعى و اساسى وجود بشرى است ، الان در دنيا اين قدر دچار بحران است ؛ به طورى كه اگر كسى در دنياى به اصطلاح متمدن غربى امروز، يك پيامِ ولو خيلى رقيقى درباره ى استحكام بنيان خانواده داشته باشد، از او استقبال مى كنند؛ هم زنان استقبال مى كنند، هم مردان استقبال مى كنند، هم كودكان استقبال مى كنند؟ اگر اين يك قلم مساءله ى خانواده را شما در دنيا بررسى كنيد و اين بحرانى را كه در مساءله ى ((خانواده )) وجود دارد، درست مورد توجه و كاوش قرار بدهيد، مى بينيد كه اين ناشى از آن است كه مسائل مربوط به ارتباطات دو جنس و همزيستى دو جنس و روابط دو جنس حل نشده ، يا به تعبير ديگرى ، نگرش ، نگرش غلطى است . حالا ما كه در مجموعه ى افكارى كه مردان آنها را درست كرده اند، قرار مى گيريم ، مى گوييم نگرش به مساءله ى زن درست نيست ؛ مى توان گفت نگرش به مساءله ى مرد درست نيست - تفاوتى نمى كند - يا نگرش به كيفيت دو جنس ، يعنى هندسه ى قرار گرفتن دو جنس ، نگرش غلطى است .راه حل الهى ، علاج مشكلات فراوان زن و مردنارساييها زياد و مشكلات فراوان است ؛ علاج چيست ؟ علاج اين است كه ما سراغ راه حل الهى برويم و آن را پيدا كنيم ؛ چون درباره ى مساءله ى زن و مرد، پيام وحى حاوى مسائل مهمى است ؛ برويم ببينيم وحى دراين باره چه مى گويد. وحى هم فقط به موعظه كردن بسنده نكرده ، بلكه نمونه سازى كرده است . شما ببينيد وقتى كه خداى متعال مى خواهد براى انسانهاى مؤمن در طول تاريخ نبوتها در قرآن مثالى بزند، مى فرمايد: ((و ضرب اللّه مثلا للّذين امنوا امراءت فرعون )).(2) در زمان موسى ، اين همه مؤمن بودند، اين همه كسانى در راه ايمان تلاش و فداكارى كردند؛ اما آن نمونه را اسم مىآورد. اين ناشى از چيست ؟ آيا خداى متعال خواسته از زنان جانبدارى كند؛ يا نه ، مساءله چيز ديگرى است ؟ مساءله اين است كه اين زن در اوج حركت معنوى به جايى رسيده كه فقط او را مى شود مثال زد و لاغير. حالا اين قبل از فاطمه ى زهرا(سلام اللّه عليها) است ؛ اين قبل از مريم كبرى (سلام اللّه عليها) است ؛ اين متعلق به آن زمان است . زن فرعون ، نه پيامبر است ، نه پيامبرزاده است ، نه همسر پيامبر است ، نه در خانواده ى هيچ پيامبرى بوده است . تربيت معنوى و رشد و بالندگى يك زن ، او را به اين جا مى رساند.البته نقطه ى مقابلش هم هست ؛ يعنى در فساد هم اتفاقا همين است . باز براى اين كه خداى متعال بدترين انسانها را مثال بزند، مى فرمايد: ((ضرب اللّه مثلا للّذين كفروا امراءت نوح و امراءت لوط)).(3) باز هم دو زن را مثال مى زند كه بدترين انسانها بودند. زمان نوح و زمان لوط، اين همه كفار بودند، بدها بودند، اما قرآن آنها را مثال نمى زند؛ زن نوح و زن لوط را مثال مى زند.اين عنايت به جنس زن و توجه به اوجهاى گوناگون و حضيضهاى گوناگون زن ، ناشى از چيست ؟ شايد از اين جهت باشد كه قرآن مى خواهد به نگرش غلط مردمِ آن روز دنيا - كه متاءسفانه امروز هم همان نگرش غلط باقى است ؛ چه مردم جزيرة العرب كه دخترانشان را زير خاك مى كردند، و چه مردم امپراتوريهاى بزرگ دنيا، مثل روم و ايران - اشاره كند.فرهنگ امپراتورى روم ، پايه ى تمدن امروز اروپا پايه ى تمدن امروز اروپايى ، همان فرهنگ رومى است . يعنى امروز آنچه كه بر سر تا پاى فرهنگ اروپايى و غربى و به تبع آنها فرهنگ امريكايى و خرده ريزهاى غرب حاكم است ، همان اصول و خطوطى است كه در امپراتورى روم وجود داشته ؛ همانهاست كه امروز ملاك و معيار است . آن زمان هم زنان را به بالاترين مقام مى رساندند، احترامشان مى كردند و به آرايشها و زيورها تزيينشان مى كردند؛ اما براى چه ؟ براى اشباع يكى از خاكى ترين و مادّى ترين خصلتهاى بشرى در مرد! اين ، چه قدر توهين و چه قدر تحقير نسبت به انسان و نسبت به جنس زن است !در ايران هم عينا همين طور بود. از حرمسراهاى پادشاهان ساسانى مطالبى شنيده ايد. حرمسرادارى يعنى چه ؟ حرمسرادارى يعنى همان اهانت به زن . يك مرد چون قدرت دارد، به خودش حق مى دهد كه هزار نفر زن در حرمسراى خودش نگهدارد! اگر همه ى ملتِ آن پادشاه هم همان طور قدرت داشتند، هر كدام به قدر خودشان هزار نفر، پانصد نفر، چهارصد نفر يا دويست نفر زن نگه مى داشتند! اين حاكى از چه نگرشى به زن است ؟!فاطمه ى زهرا، در اوج ملكوت انسانى آن وقت در چنين دنيايى ، پيامبر اكرم دخترى تربيت مى كند كه اين دختر، شايستگى آن را پيدا مى كند كه پيامبر خدا بيايد دست او را ببوسد! بوسه بر دست فاطمه ى زهرا از طرف پيامبر را، هرگز نبايد حمل بر يك معناى عاطفى كرد. اين خيلى غلط و خيلى حقير است اگر ما خيال كنيم كه چون دخترش بود و دوستش مى داشت ، دستش را مى بوسيد. مگر شخصيتى به آن ارجمندى ، آن هم با آن عدل و حكمتى كه در پيامبر هست و اتكايش به وحى و الهام الهى است ، خم مى شود و دست دخترش را مى بوسد؟ نه ، اين يك چيز ديگر و يك معناى ديگرى است ؛ اين حاكى است كه اين دختر جوان ، اين زنى كه وقتى از دنيا رفته ، بين هجده سال تا بيست وپنج سال سن داشته - هجده سال هم گفته اند، بيست وپنج سال هم گفته اند اصلا در اوج ملكوت انسانى قرار داشته و يك شخص فوق العاده بوده است . اين ، نگرش اسلام به زن است ؛ سراغ اين برويد؛ هم در بررسيهاى مربوط به فرهنگ و مسائل اجتماعى و نگرشها - كه اين خانمهاى عضو شوراى فرهنگى ، اجتماعى زنان مسؤ ولش هستند - و هم در پرورش علمى - كه شما خانمهاى دانشمند دنبالش هستيد سراغ اين برويد.بايد گوهر انسانى در زن و مرد رشد پيدا كند دانش ، چيز بسيار عزيزى است و من طرفدار اين هستم كه زنان در جامعه ى ما در همه ى رشته ها دانشمند بشوند. البته در آن جلسه ى قبلى (4) - كه پارسال يا پيرارسال بود - من رشته ى پزشكى را اولويت دادم ؛ اين به خاطر آن است كه پزشكى ، ضرورت نقد و فورى ماست ؛ والاّ در همه ى رشته ها، خانمها بايستى به آن استعدادهاى عالى خودشان پاسخ بدهند. فرض بفرماييد در بين اين پنجاه ميليون جمعيت كشور ما، اگر مثلا سى ميليون يا سى وپنج ميليون انسانى هست كه در سنين متناسب براى ثمر رساندن به اين كشور است ، طبيعتا از اين سى وپنج ميليون ، نصفش زنان هستند. مگر مى شود از كنار اين همه استعدادى كه در اينها نهفته ، به آسانى گذشت ؟ مگر مى شود اين خزانه هاى الهى را در وجود اينها ناديده بگيريم ؟ در ميان اينها بايد دانشمند باشد؛ منتها دانش با همه ى عظمتش ، در مقابل آن حيثيت معنوى يى كه خداى متعال به زن داده ، چيزى نيست .شما خانمى را فرض كنيد كه در حد اعلاى دانش باشد، اما در مسائل انسانى و در ارتباطات انسانيش به عنوان يك جنس از دو جنس ، دچار ابتذال باشد؛ شما خيال مى كنيد اين فرد ارزشى دارد؟ البته خانمى كه دانشمند باشد، به يك شكل ، كمتر دچار اين ابتذالات مى شود - يكى از آفات بى سوادى همين است كه زنان را قدرى بيشتر از اينها به ابتذال مى كشاند - ليكن حد ابتذال ، يك حد محدودى نيست .خانمى باشد، ولو در حد بالاى علمى ، اما اگر قدر آن گوهر انسانى يى كه در او عزيز است - كمااين كه در مرد هم آن گوهر عزيز است و زن و مرد تلاش مى كنند، علم و حكمت مى آموزند، تا آن را در خودشان متجلى كنند - پوشيده و مغفولٌعنه بماند و مورد بى توجهى و بى احترامى قرار بگيرد، چه ارزشى دارد؟ بايد گوهر انسانى در زن و مرد رشد پيدا كند؛ اين يك مساءله ى ارزشى است .بايد مسائل ارزشى اسلام در جامعه ى ما احياء بشود. مثلا مساءله ى حجاب ، يك مساءله ى ارزشى است . مساءله ى حجاب ، مساءله يى است كه اگرچه مقدمه يى است براى چيزهاى بالاتر، اما خود يك مساءله ى ارزشى است . ما كه روى حجاب اين قدر مقيديم ، به خاطر اين است كه حفظ حجاب به زن كمك مى كند تا بتواند به آن رتبه ى معنوى عالى خود برسد و دچار آن لغزشگاههاى بسيار لغزنده يى كه سر راهش قرار داده اند، نشود.مخالفت فرهنگ غرب با خويشتندارى در مقابل آزادى جنسى نقطه ى مقابل اين ، درست همان فرهنگ رومى حاكم بر امروز اروپاست . آنها با همه چيز كنار مى آيند، جز با دو، سه چيز؛ يكى از آنها - و شايد مهمترينش - حفظ اين حالت حفاظ منضبط ميان دو جنس زن و مرد است ؛ يعنى خويشتندارى در مقابل چيزى كه به آن آزادى جنسى گفته مى شود. در مقابل اين ، بشدت سرسختند؛ هر كار ديگرى بكنند، مهم نيست . از نظر آنها كسى مرتجع است كه روى اين مساءله تكيه بكند. اگر در كشورى ، زنان با يك حدودى از مردان مجزا شدند، اين مى شود خلاف تمدن ! راست هم مى گويند؛ تمدن آنها كه بر ويرانه هاى همان تمدن رومى بنا شده ، چيزى جز اين نيست ؛ اما اين از لحاظ ارزشى غلط است ؛ عكسش درست است .زنان غربى ، تا اندكى پيش ، حقوق مالى مستقلى نداشتند! ما از دنياى غرب كه آمدند زن بشرى را در طول دوره هاى گذشته تا امروز اين قدر مورد تحقير قرار دادند، طلبگاريم . شما ببينيد در اروپا و در كشورهاى غربى ، تا اندكى پيش زنان حقوق مالى مستقلى نداشتند. من يك وقت بدقت آمارش را استخراج كردم و در صحبتى - ظاهرا در نماز جمعه ى چهار، پنج سال پيش از اين بود(5) آن را مطرح كردم . مثلا تا اوايل قرن بيستم ، با همه ى آن ادعاهايى كه شده است ، با آن كشف حجاب عجيب و غريبى كه در غرب روزبه روز هم بيشتر شده ، با آن اختلاط جنسى بى نهايت و بى مهار - كه خيال مى كنند اين احترام كردن و ارزش دادن به زن است - درعين حال زن غربى حق نداشته از ثروتى كه متعلق به خودش بوده ، آزادانه استفاده كند! در مقابل شوهر، مالك دارايى خودش نبوده است . يعنى زنى كه ازدواج مى كرد، ثروت و دارايى و ملكش متعلق به شوهرش بود؛ خودش حق نداشت نسبت به آن تصرفى بكند؛ تا اين كه بتدريج حق مالكيت و حق كار، تا اوايل قرن بيستم به زنان داده شد. يعنى اين مساءله يى كه جزو اوليترين حقوق بشرى است ، از زن دريغ داشتند؛ اما فشار و تكيه ى بيشتر را روى آن مساءله يى گذاشتند كه درست نقطه ى مقابل مسائل ارزشى واقعى است كه در اسلام به آن اهتمام شده است . اين كه ما حالا در باب حجاب اين همه تاءكيد داريم ، علتش اين است .بحث پوشش زن نبايد از هجوم تبليغاتى غرب متاءثر باشد به نظر ما، بحثهايى كه درباب پوشش زن مى شود، بحثهاى خوبى است كه انجام مى گيرد؛ منتها بايد توجه كنيد كه هيچ بحثى در اين زمينه هاى مربوط به پوشش زن ، از هجوم تبليغاتى غرب متاءثر نباشد؛ اگر متاءثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلا بياييم با خودمان فكر كنيم كه حجاب داشته باشيم ، اما چادر نباشد؛ اين فكر غلطى است . نه اين كه من بخواهم بگويم چادر، نوع منحصر است ؛ نه ، من مى گويم چادر بهترين نوع حجاب است ؛ يك نشانه ى ملى ماست ؛ هيچ اشكالى هم ندارد؛ هيچ منافاتى با هيچ نوع تحركى هم در زن ندارد. اگر واقعا بناى تحرك و كار اجتماعى و كار سياسى و كار فكرى باشد، لباس رسمى زن مى تواند چادر باشد و - همان طور كه عرض كردم - چادر بهترين نوع حجاب است .البته مى توان محجبه بود و چادر هم نداشت ؛ منتها همين جا هم بايستى آن مرز را پيدا كرد. بعضيها از چادر فرار مى كنند، به خاطر اين كه هجوم تبليغاتى غرب دامنگيرشان نشود؛ منتها از چادر كه فرار مى كنند، به آن حجاب واقعى بدون چادر هم رو نمى آورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مى دهد!شما خيال كرده ايد كه اگر ما چادر را كنار گذاشتيم ، فرضا آن مقنعه ى كذايى و آن لباسهاى ((و ليضربن بخمرهنّ على جيوبهنّ))(6) و همانهايى را كه در قرآن هست ، درست كرديم ، دست از سر ما بر مى دارند؟ نه ، آنها به اين چيزها قانع نيستند؛ آنها مى خواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عينا اين جا عمل بشود؛ مثل زمان شاه كه عمل مى شد. در آن زمان ، زن اصلا پوشش و حجابى نداشت ؛ حتّى در اين جاها وقتى نوبت به اين كارها مى رسد، بى بندوبارى خيلى بيشتر هم مى شود؛ كمااين كه در زمان شاه ، بى بندوبارى يى كه در همين شهر تهران و بعضى ديگر از شهرهاى كشور ما بود، از معمول شهرهاى اروپا بيشتر بود! زن معمولى در اروپا، لباس و پوشش خودش را داشت ؛ اما در اين جا آن طورى نبود. آن طور كه ديده بوديم و شنيده بوديم و مى دانستيم و مناظرى كه از آن وقت الان جلوى نظر من هست ، انسان واقعا حيرت مى كند كه چرا بايستى اين گونه بشود؛ كمااين كه در خيلى از كشورهاى متاءسفانه عقب مانده ى مسلمان و غيرمسلمان هم همين طور است . بنابراين ، بايد بدقت و با نهايت كنجكاوى و بدون اغماض ، مسائل ارزشى را رعايت كرد.از كار زن و خانواده گره گشايى كنيد البته مساءله ى خانواده خيلى مهم است . خانم (7) به طرحهاى شوراى فرهنگى ، اجتماعى زنان اشاره كردند. همت مهمتان در اين طرحها بايد اين باشد - و قاعدتا هم هست - كه واقعا از كار زن گره گشايى كنيد؛ ببينيد گرههاى عمده كجاست . يكى از مهمترين گرهها در ((خانواده )) است ؛ برويد ببينيد در خانواده ها چه خبر است ؛ خود شماها مى دانيد و مى بينيد. ببينيد چه چيزى اين نابسامانيها را به وجود مىآورد؛ ريشه هاى آن را پيدا كنيد و طرحهاى بلندمدت بريزيد، براى اين كه آن نابسامانيها برطرف بشود.مساءله ى مادرى ، مساءله ى همسرى ، مساءله ى خانه و خانواده ، مسائل بسيار اساسى و حياتى است . در همه ى طرحهايى كه ما داريم ، بايستى ((خانواده )) مبنا باشد. يعنى شما اگر بزرگترين متخصص پزشكى يا هر رشته ى ديگرى بشويد، چنانچه زن خانه نباشيد، اين براى شما يك نقص است . كدبانوى خانه شما بايد باشيد؛ اصلا محور اين است . اگر بخواهيم تشبيه ناقصى بكنيم ، بايد به ملكه ى زنبور عسل تشبيه كنيم .كانون خانواده ، جايى است كه عواطف و احساسات بايد در آن جا رشد و بالندگى پيدا كند؛ بچه ها محبت و نوازش ببينند؛ شوهر كه مرد است و طبيعت مرد، طبيعت خامترى نسبت به زن است و در ميدان خاصى ، شكننده تر است و مرهم زخم او، فقط و فقط نوازش همسر است - حتّى نه نوازش مادر - بايد نوازش ببيند. براى يك مرد بزرگ ، اين همسر كارى را مى كند كه مادر براى يك بچه ى كوچك آن كار را مى كند؛ و زنان دقيق و ظريف ، به اين نكته آشنا هستند. اگر اين احساسات و اين عواطفِ محتاج وجود يك محور اصلى در خانه - كه آن ، خانم و كدبانوى خانه است - نباشد، خانواده يك شكل بدون معنا خواهد بود.در كنار فعاليتهايتان ، سهم ((خانه )) را هم در نظر داشته باشيد شما كار هم داريد، بيرون هم هستيد، جراحيتان را هم مى كنيد، مريضتان را هم مى بينيد، فلان كار علمى را هم مى كنيد، فلان طرح را هم مى نويسيد، فلان درس را هم در دانشگاه مى دهيد - همه ى اينها به جاى خود محفوظ - اما بايستى سهم ((خانه )) را هم در نظر داشته باشيد. البته سهم خانه ، مثل همه ى چيزهاى ديگر، مى تواند كميتش فداى كيفيتش بشود؛ يعنى از كميت ك�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]
صفحات پیشنهادی
نگاه حکیمانه(1)
نگاه حکیمانه(1) تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون این مقاله مشتمل بر دیدگاه های حکیمانه مقام معظم رهبری درباره زنان است که در دو قسمت ارائه می گردد.
نگاه حکیمانه(1) تهیه کننده: سید امیرحسین کامرانی رادمنبع: راسخون این مقاله مشتمل بر دیدگاه های حکیمانه مقام معظم رهبری درباره زنان است که در دو قسمت ارائه می گردد.
نگاه حکیمانه
نگاه حکیمانه (اهمیت و ویژگیهای انتخابات ریاست جمهوری از منظر مقام معظم ... (1)حضور در انتخابات هم حق مردم وهم تکلیفی بر دوش آن هاتكيه نظام به آراء مردم، يكى از ...
نگاه حکیمانه (اهمیت و ویژگیهای انتخابات ریاست جمهوری از منظر مقام معظم ... (1)حضور در انتخابات هم حق مردم وهم تکلیفی بر دوش آن هاتكيه نظام به آراء مردم، يكى از ...
شيوه اجراي قانون هدفمند كردن يارانه ها حكيمانه است
در خصوص اين نگاه حكيمانه نكات زير به نظر مي رسند:1- ترديدي وجود ندارد كه امروز ميان .... هر کس ميتواند هر عقيدهاي داشته باشد اما تکيه برچارچوب قانون و اخلاق، امکان ...
در خصوص اين نگاه حكيمانه نكات زير به نظر مي رسند:1- ترديدي وجود ندارد كه امروز ميان .... هر کس ميتواند هر عقيدهاي داشته باشد اما تکيه برچارچوب قانون و اخلاق، امکان ...
مصلحت نظام در گرو تدبيري حكيمانه
مجلس شوراي اسلامي بنا به وظايف خود با نگاه به ضرورت ها، لوايح و طرح هايي را به ... اسلامي ايران بدين شرح است: 1- ارائه مشاوره به مقام معظم رهبري در تعيين سياست هاي ...
مجلس شوراي اسلامي بنا به وظايف خود با نگاه به ضرورت ها، لوايح و طرح هايي را به ... اسلامي ايران بدين شرح است: 1- ارائه مشاوره به مقام معظم رهبري در تعيين سياست هاي ...
بررسى تطبيقى زن در نگاه جاهليت اديان؛ اسلام و فمينيسم
بررسى تطبيقى زن در نگاه جاهليت اديان؛ اسلام و فمينيسم نويسنده:محمد حسين مبلغ ... به شدت رونق يافته بود مهر بطلان زد و با دو دستور حكيمانه در برابر آن ايستاد: 1.
بررسى تطبيقى زن در نگاه جاهليت اديان؛ اسلام و فمينيسم نويسنده:محمد حسين مبلغ ... به شدت رونق يافته بود مهر بطلان زد و با دو دستور حكيمانه در برابر آن ايستاد: 1.
جملات حكيمانه اردبزرگ بخش سوم
جملات حكيمانه اردبزرگ بخش سوم-59. ... نمی توان امید داشت ، آدم های کوچک رازهای بزرگ را نگاه دارند. ارد بزرگ میهمانی های .... نگاه درون و برون ما ، از خویشتن خویش آغاز و بدان خواهد انجامید . ..... 1- رسانه می تواند در کوتاه مدت موجب شجاعت و یا ترس همگانی گردد .
جملات حكيمانه اردبزرگ بخش سوم-59. ... نمی توان امید داشت ، آدم های کوچک رازهای بزرگ را نگاه دارند. ارد بزرگ میهمانی های .... نگاه درون و برون ما ، از خویشتن خویش آغاز و بدان خواهد انجامید . ..... 1- رسانه می تواند در کوتاه مدت موجب شجاعت و یا ترس همگانی گردد .
مواعظ حکیمانه
مواعظ حکیمانه نويسنده:فرازهایی از پیامهای نوروزی مقام معظم رهبری . ... (1)» بديها و ناهنجاريهاى حال ما، منش ما، زندگى ما و روح و جسم ما را به بركتِ خير و رحمت محضى كه در وجود ...
مواعظ حکیمانه نويسنده:فرازهایی از پیامهای نوروزی مقام معظم رهبری . ... (1)» بديها و ناهنجاريهاى حال ما، منش ما، زندگى ما و روح و جسم ما را به بركتِ خير و رحمت محضى كه در وجود ...
توصيه های حکیمانه
توصيه های حکیمانه-توصيه های حکیمانه توصيه به همسران از زبان مقام معظم رهبريزن يگانه ... هستند، قشرهاي فعان را در دامن خودشان تربيت ميكنند.1- همسرتان را تحقير نكنيد:ظلم، تبعيض و اهانت، در هر حالي غلط است. ... آدم، اول كه نگاه ميكند، همهاش حسن است.
توصيه های حکیمانه-توصيه های حکیمانه توصيه به همسران از زبان مقام معظم رهبريزن يگانه ... هستند، قشرهاي فعان را در دامن خودشان تربيت ميكنند.1- همسرتان را تحقير نكنيد:ظلم، تبعيض و اهانت، در هر حالي غلط است. ... آدم، اول كه نگاه ميكند، همهاش حسن است.
60 سخـن حکیـمانه از بـزرگان
60 سخـن حکیـمانه از بـزرگان-1. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس ... اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر می.اندازند. (نیچه) ۲۹. زیبائی در فرا ...
60 سخـن حکیـمانه از بـزرگان-1. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس ... اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر می.اندازند. (نیچه) ۲۹. زیبائی در فرا ...
60 .ضرب.المثل و سخن حکیمانه راجع به ازدواج!
المثل و سخن حکیمانه راجع به ازدواج! ... ١٢- در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن.. (. .... [تعداد بازديد از اين مطلب: 1] ...
المثل و سخن حکیمانه راجع به ازدواج! ... ١٢- در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن.. (. .... [تعداد بازديد از اين مطلب: 1] ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها