واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در مرکزیت هیچهیچ نسبت به بیست پیشرفت محسوسی در کارنامه کاهانی است .
اگر فیلم هیچ را یک منحنی در نظر بگیریم مشاهده خواهیم کرد که فیلم با یک داستان رئال ( واقعی ) آغاز میشود با گذشت فیلم به کمدی سوق پیدا میکند و در پایان با یک تراژدی خانوادگی پایان مییابد . در تمام طول این منحنی نمادگرایی و کمیک بودن داستان چاشنی فیلم می شود و داستان را به جلو پیش میراند. شخصیتهای هیچ انسانهای وابسته به دنیایی هستند که تنها برای رسیدن به هدفها و لذات خود همه کاری انجام میدهند .
این وابستگی به دنیا و جستجو برای رسیدن به این لذات دنیایی در تمام شخصیتها وجود دارد در شخصیت اصلی فیلم با بازی درخشان و باورنکردنی مهدی هاشمی که فقط به خوردن می اندیشد و بدون آن از بین میرود تا بیک که به دنبال زن دیگری است و در همه شخصیتها این موضوع دیده میشود . در بعضی سکانسها شاهد دیالوگهای سخیفی هستیم که به هیچ وجه در سطح فیلم نیستلوکیشن اصلی فیلم که آن خانه قدیمی است را باید به عنوان مرکزیت هیچ دانست که در آن یک سری انسان با اهداف دنیوی و غریزی زندگی میکنند و به آن وابسته اند. بکی از بارزترین نکات فیلم شخصیت پردازی آن است که بسیار خوب از کار درآمده است، نویسندگان فیلمنامه شخصیتهایشان را انسانهایی مشکل دار و با ضعف خلق کرده اند، این ضعف در نادر سیاه دره و بیک بیشتر دیده میشود این موضع تا آن جا بارز است که نامزد لیلا (نگار جواهریان) به دلیل این که مشکل کمتری نسبت به بقیه دارد از این خانه ( مرکزیت هیچ ) به بیرون رانده میشود زیرا هیچ چیزی برای دیده شدن ندارد، آدمهای هیچ برای دیده شدن نیازمند مشکل و ضعف هستند. این ضعف و بدبختی موجود در این انسان ها باعث خنده و گاهی قهقهه در بین تماشاگر میشود .مهمترین شخصیت این داستان نادر سیاه دره است، کسی که بی عاطفگی و بی مهری در چهرهاش هویداست و فقط به فکر برطرف کردن غریزهی خوردنش است. افراد این خانه که خود نیز برای برطرف کردن غرایزشان از هیچ کاری واهمه ندارند این فرد را به خانه راه میدهند، حضورنادر سیاه دره در این خانه مانند کسانی است که کشوری را استعمار کرده اند، او به مرور زمان نه تنها تمام غذاها بلکه تمام موجودیت این انسان ها را نیز میبلعد و در پایان از این خانه بیرون می رود تا درجایی دیگر به زندگی اش ادامه دهد. فیلمنامهنویسان اثر به خوبی موفق شده اند با کمیک کردن و حتی کاریکاتوری کردن شخصیتهایشان مفاهیم موجود در کار را بهتر به بیننده برسانند. اما کنایههای موجود در فیلم هم بسیار قابل ستایش است، کنایههای به جای کاهانی به صدا و سیمای ایران به خوبی در چندین سکانس دیده می شود.در بعضی سکانسها شاهد دیالوگهای سخیفی هستیم که به هیچ وجه در سطح فیلم نیست، کارگردانی کاهانی به دلیل کنترل خوبش بر تمام فیلم، خیلی یک دست است و بدون هیچ گونه تغییری روندی ثابت را پشت سر میگذارد و با تغییر فیلم نامه، عوض نمی شود. اما مهم ترین مشکل در این است که فیلم بدون زمینه چینی مناسبی پایان تلخش را رقم میزند که با وجود اینکه خیلی تاثیرگذار است ولی این آمادگی را در بیننده ایجاد نکرده و باید روی آن بیشتر کار میشد.طراحی صحنه و لباسی که کاهانی انجام داده بسیار عالی از کار درآمده است و کاملا با حس و حال فیلم جور است به طوری که فقط برای آدم های هیچ ساخته شده است و این نشان از شناخت خوب کاهانی از این طبقه اجتماع میدهد.در این فیلم شاهد بازی های بسیار خوب و یک دست هستیم چیزی که قبلا در فیلم درباره الی هم دیده بودیم این جا هم همه عوامل فیلم بسیار خوب بازی کردهاند اما مهدی هاشمی در این فیلم یکی از زیباترین بازیهای سینما را به نمایش گذارد فردی که در تمام طول فیلم خیلی بی احساس و بی عاطفه است و این بی احساسی و بی توجه بودنش در چهره مهدی هاشمی موج میزند . حیف که در جشنواره فجر بازی او حتی کل فیلم دیده نشد.فیلم هیچ در دوره ای که کمتر کسی سراغ کمدی های تلخ اجتماعی می رود با داستانی جسورانه به آن میپردازد و به خوبی روی محور کمدی و تراژدی حرکت میکند و موفق میشود داستان تلخش را به بیننده نشان دهد. نویسنده:سینا حبیبی- آدم برفی هاتنظیم از محمد نبوی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]