واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آمریکا - اکنون آمریکایی ها باید بپذیرند که خاورمیانه جدید را ژنرال ها نخواهند ساخت بلکه این اقتصاد دان ها و تحلیل گران کارکشته سیاسی هستند که باید زمام امور را تعیین کنند. دیوید روتکوپفکهنه کارهای بازی سیاست در خاورمیانه می دانند که زمانی که بحث تنش در خاورمیانه مطرح می شود، تاریخ به آنها می آموزد که باید دست به کار شوند و بر روی " دیوید " نامی سرمایه گذاری کنند. هنر آن است که بدانیم کدام " دیوید" مد نظر است. به عنوان نمونه آن گاه که سخن از طرح های مهم واشنگتن در خاورمیانه به میان می آید، همگان گمان می کنند که " دیوید" مد نظر باید همان ژنرال دیوید پترائوس باشد که در افغانستان هم برای آمریکایی ها خوش درخشید.اما آن " دیوید" ی که به کار این روزهای خاورمیانه می آید دیوید لیپتون است، معاون سابق خزانه داری که در حال حاضر بر روی یک طرح خصوصی برای کمک های اقتصادی به مصر پس از حسنی مبارک کار می کند. اکنون سوال اینجاست که چرا دیوید؟ در منطقه ای که بیشترین تنش ها را تجربه می کند و هر روز حادثه ای نو از راه می رسد تنها چند مساله است که بیش از موفقیت در انقلاب مصر حائز اهمیت است. برای موفقیت آمیز خواندن انقلاب در مصر و مطمئن شدن در خصوص ثبات امنیتی در این منطقه باید دست به دامان اقتصاد شد. باید به این فکر کرد که کدام دولت می تواند فرصت های شغلی برای مردمانش خلق کند. این دقیقا همان کاری است که حسنی مبارک نتوانست انجام دهد. هنوز نه در واشنگتن و نه در هیچ پایتخت کشور اروپایی هیچ کس نمی داند که باید برای مصر چه کرد؟ آنچه که در خاورمیانه جاری است چه در سطح خرد و چه در ابعاد کلان منافع ملی ایالات متحده و دوستان اروپایی اش را تحت تاثیر قرار می دهد. شرایطی که واشنگتن در آن گرفتار شده بسیار لغزنده و خطرناک است. عوامل دخیل در این بازی بسیار زیاد هستند. هیچ کارشناس و تحلیل گری نمی داند که آیا این خیزش های عمومی می تواند مولود آخرین تغییرات باشد و یا سیل تغییرات همچنان ادامه خواهد یافت. هیچ کس نمی داند که موجی که به راه افتاده در تونس ، مصر، مراکش، یمن و مصر می تواند مولود بهترین ها باشد و یا شرایط را وخیم تر از پیش کند. در هر کدام از این حوزه ها عوامل دخیل و تاثیر گذار با یکدیگر متفاوت هستند. برخی پیش بینی ها حاکی از این است که این خیزش های عمومی می تواند مناطق دیگر را هم تحت تاثیر قرار دهد. فلسطین می تواند مهمان آتی باشد که انقلاب را تجربه خواهد کرد. عربستان سعودی هم ظاهرا از این قاعده مستثنی نیست. در این فضا به سختی می توان یک نسخه برای همگان پیچید. در این شرایط ما به استراتژی نیاز داریم که هم مدون باشد و هم فراگیر. واشنگتن باید با جامعه جهانی همکاری ثانیه به ثانیه ای داشته باشد تا بتوان تغییرات به راه افتاده در خاورمیانه را در بهترین مسیر قرار داد. باید اولویت ها را مشخص کرد. در میان کشورهایی که اکنون در حال تجربه انقلاب و خیزش های عمومی هستند مصر از منظر سیاسی ، فرهنگی و تاریخی از مابقی مستثنی است .مصر را باید از مابقی جدا کرده و استراتژی واحد و مدون برای آن تفسیر کرد. باید در مصر امروز سرمایه گذاری کرد و به مردمانی که انقلاب را تجربه کرده اند امید به فردایی بهتر را داد . معیار برای سنجش شکست پیروزی این انقلاب ها در تعداد رهبرانی نیست که سقوط می کنند و از اریکه قدرت پایین کشیده می شوند بلکه در فرصت های طلایی است که پس از این سقوط ها در اختیار جامعه جهانی و دولت های جدید برای خلق فرصت های بهتر قرار می گیرد. با توجه به سیل سیاسی که در منطقه به راه افتاده به سختی می توان برای اصلاحات اقتصادی در این کشورها دست به کار شد. اکنون باید فضا را مغتنم شمرد و بر موج کمک های اقتصادی برای تقویت زیرساخت ها افزود. باید بستر و تجهیزات لازم برای پیشرفت های اقتصادی را در اختیار دولت جدید قرار داد. دیوید لیپتون کار گروهی را آغاز کرده با این محور که چه گزینه هایی پیش روی ایالات متحده برای کمک های اقتصادی و سیاسی به مصر وجود دارد . علاوه بر چهره های اقتصادی ، هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ایالات متحده هم عزم خود را جزم کرده تا تمامی فرصت های سیاسی و اقتصادی برای ایفای نقش در مصر را به حساب کاخ سفید واریز کند. کلینتون و تیم سیاسی و اقتصادی که در اختیار دارد بازی جدی را با اروپایی ها آغاز کرده تا بتواند در منطقه جدید خاورمیانه تعریف جدیدی هم برای واشنگتن و دوستان اروپایی اش بیابد. قرار است بانک های اروپایی با کمک آمریکا فضایی را فراهم کنند که بتوان در مصر ایفای نقش کرد. قرار است بانک جهانی به دستور کاخ سفید نشین ها در منطقه خاورمیانه و بخصوص کشوری مانند مصر نقش پررنگ تری را باز کند. ایالات متحده سالهاست به مصر کمک نقدی و غیر نقدی می کند و اکنون در این برهه زمانی به این نتیجه رسیده است که باید کمک های خود را نه تنها قطع که افزایش هم دهد. اگر تا دیروز این دلارها با توجیه کمک به دولت در مصر به حساب حسنی مبارک واریز می شد اکنون باید این دلارها برای کمک به مردم مصر انجام گیرد. اگر تا دیروز این دلارها برای خرید تانک و تجهیزات نظامی بود امروز باید برای بهبود زیربنای اقتصادی مصر هزینه شود .نکته تاسف بار ماجرا اینجاست که گاز اشک آورهایی اشک مردم را در میدان تحریر قاهره در آورد که ساخت آمریکا بود.شاید زمان آن فرا رسیده است که کاخ سفید نشین ها به بیان واقعی کلمه دموکراسی را ترویج دهند و نه اسباب جنگ را. کاخ سفید باید به اصلاحات در مصر کمک کند و امیدوار باشد که می تواند این بار تنها و تنها به دموکراسی اطمینان کند. مصر امروز باید هم رونق اقتصادی را تجربه کند و هم آزادی های سیاسی را . مصر با غزه و لیبی مرز مشترک دارد و همین همجواری آن را متمایز از دیگر کشورهای منطقه می کند. رشد اقتصادی در مصر می تواند به تبع خود رونق اقتصادی در همسایگان را هم تقویت خواهد کرد. اکنون آمریکایی ها باید بپذیرند که خاورمیانه جدید را ژنرال ها نخواهند ساخت بلکه این اقتصاد دان ها و تحلیل گران کارکشته سیاسی هستند که باید زمام امور را تعیین کنند. فارین پالیسی 5 آوریل / ترجمه: سارا معصومی 48
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]