واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: امروزه سازمانهایی كه روند حركت خود را بر طول موج افكار عمومی تنظیم نموده در صحنه فعالیتهای اقتصادی بهتر ظاهر خواهندشد. برای نزدیك شدن به خواستههای مردم باید اعتماد آنها را جلب كرد. در دنیایی كه عصر اطلاعات و ارتباطات نام گرفته است، موفقیت سازمانها با چگونگی نقش و جایگاهشان نزد افكار عمومی (Public Opinion) محك زده میشود. امروزه سازمانهایی كه روند حركت خود را بر طول موج افكار عمومی تنظیم نموده و با فاصله گرفتن ازتبلیغات سعی میكنند با استفاده از سازوكار اطلاعرسانی و یا روابط عمومی (Public Relation) برای خود خوشنامی ایجاد نموده و برندسازی نمایند در صحنه كسب و كار و فعالیتهای اقتصادی نیز بهتر عمل نموده و موفقتر ظاهر خواهندشد. برای نزدیك شدن به خواستهها و نیازهای مردم ابتدا باید اعتماد آنها را جلب كرد. اما اعتمادسازی جادهای دوطرفه است. تا زمانی كه مردم را قلبا” باور ننموده و به آنها اعتماد نكنیم مورداعتماد آنها واقع نخواهیم شد. مردم به واسطه تراكم امواج حاصل از عصر ارتباطات یاد گرفتهاند كه هر ادعایی را به سادگی باور نكنند. مردم امروزه به حسگرهای هوشمند بسیار نیرومندی مجهز شده اند كه آنها را قادر میسازد تا بدل (ادعاهای واهی) را از طلاب ناب تشخیص دهند، بنابراین باید گفت ما به عصر سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی وارد شده ایم. دیگر نمیتوان تنها با تكیه بر تبلیغات، یك نام تجاری را به بازار عرضه كرد و انتظار داشت تا مردم از این طریق به ما اعتماد كنند. تبلیغات با رویكرد پروپاگاندا ندای یك سویه شركتهایی است كه تنها به فروش و كسب منافع بیشتر میاندیشند. امروزه اكثر شركتهای بزرگ و مطرح بین المللی یك چرخش اساسی در برنامههای بازاریابی خود ایجاد كرده و از بازاریابی تبلیغات محور به بازاریابی روابط عمومی محور روی آوردهاند. طبق این نگرش برای ایجاد یك برند موفق و مورداعتماد دیگران، باید كمتر و سنجیدهتر حرف زد و بیشتر عمل كرد. به قول امرسون «آنچه هستیم بهتر ما را معرفی میكند تا آنچه كه میگوییم». البته بازاریابی روابط عمومی محور به معنای خداحافظی كردن از تبلیغات برای همیشه نیست، زیرا كسب و كار بدون تبلیغات مثل چشمك زدن در تاریكی است. شما میدانید چه میكنید اما طرف مقابل شما را نمیبیند. نكته مهم آن است كه تبلیغات را ادامه حركت روابط عمومی درنظر بگیریم یعنی «قالب موضوعی یك برنامه تبلیغاتی به گونهای انتخاب شود كه بتواند مفهومی را كه روابط عمومی آن را در ذهن مخاطب ایجاد كرده است، تكرار كند» دو عملكرد اصلی یك برنامه بازاریابی، در مرحله اول ساخت یك نام تجاری و سپس حمایت و دفاع از آن است. روابط عمومی نام تجاری را به وجود میآورد و تبلیغات از آن حمایت میكند. سپردن مسئولیت ساخت نام تجاری به عهده تبلیغات دیگر پذیرفتنی نیست، زیرا تبلیغات صرفا بر نقش هنر تكیه دارد و ارزیابی ارزش هنر (مثل یك تابلو نقاشی) مفهومی ذهنی و انتزاعی است. مؤلفههای ایجاد اعتماد اگر برقراری ارتباط موثر را كلید فروش موفق درنظر بگیریم، اعتماد را باید اساس و جوهره تشكیل هر رابطه و سنگبنای هرگونه موفقیتی در عرصه مملكتداری، زندگی و كسب و كار به حساب آورد. اگر از فروشندگان حرفهای و رؤسای سازمانهای بزرگ فروش درمورد دلایل موفقیتشان سؤال كنیم، بدون شك آنها (اعتماد) را یك عامل مهم و راهبردی در این زمینه معرفی خواهندكرد. اصولا صمیمیت به عنوان رمز برقراری رابطه موثر با دیگران از جایی خاتمه مییابد كه عدم اعتماد شروع میشود. در اینجا مؤلفههای پنجگانه اعتماد را با سر واژه لغت انگلیسی Trust معرفی میكنیم. این مؤلفههای پنجگانه كه تمامی استادان بزرگ بازاریابی در سطح جهان بر روی آنها اتفاقنظر دارند، میتواند به كارآفرینان در ایجاد روابط قوی و مستحكم با مشتریان و نیز پیریزی ارتباطات دامنهدار و مؤثر با سایر اطرافیان كمك كند. 1. راستگویی T-Truth عدم پایبندی به وعدهها و تحویل كالا و خدمات موردنظر درغیر موعد مقرر و برقرار نكردن ارتباط نزدیك و موثر با مشتریان درجهت رفع نیازها و تأمین خواستههای آنها پس از خاتمه فروش، ازجمله عواملی محسوب میشوند كه میتوانند زمینههای شكست تدریجی هر كسب و كاری را فراهم كنند. اما از زاویه نگاه مشتری دروغگویی و عدم صداقت اصلیترین عامل در ایجاد دیوار بیاعتمادی میان او با فروشنده به شما میرود. بنابراین سعی كنید به روش رهبران بزرگ و كارآفرینان موفق، پایه و اساس هرگونه رابطه با دیگران را راستگویی و صداقت قرار دهید. زیرا راستی تنها سكهای است كه در هر بازاری قیمت دارد و قابل معامله است. حقیقت را محكم بچسبید. التزام عملی شما نسبت به این اصل محوری در زندگی فردی و اجتماعی عامل مهمی درجهت كسب شهرت و اعتبار شما به شمار میرود. كسب شهرت و اعتبار مانند برافروختن آتش است، یك بار كه روشن كردید، خودش توسعه مییابد؛ اما زمانی كه آن را خاموش كردید روشن كردن دوباره آن شما را به زحمت خواهد انداخت. 2. جلب اطمینان R-Reilability فرایند اعتمادسازی پس از راستگویی درست از همین نقطه آغاز میشود. هر بار كه اطلاعات مورد درخواست مشتری را صحیح و بموقع دراختیارش قرار میدهید، درحال اعتمادسازی هستید. هر بار كه پس از تحویل كالا و یا ارائه خدمات موردنظر به مشتری درپی دریافت بازخوردهای آن هستید و خود را در خدمت خواستهها و نیازهای بعدی او قرار میدهید، اعتماد ایجاد میكنید. هر بار كه مشكلات مشتری را بموقع رفع میكنید یا حداقل وانمود میكنید كه نسبت به مشكل او شناخت و آگاهی دارید، جلب اطمینان میكنید. جلب اطمینان نیازمند اقدامات خاص و خارقالعادهای نیست، بلكه تنها كافی است كه مشتری را به این باور برسانید كه شما قبل از فروش، درحین فروش و پس از خاتمه فروش در كنار او و در خدمت خواستهها و نیازهای او هستید و به شرایط برد – برد فكر میكنید. 3. درك و شناخت شرایط مشتری U-Underestanding وقتی در مسیر درك نیازهای مشتری و موفقیت وی سرمایهگذاری میكنید، مؤلفههای ایجاد اعتماد را گردهم میآورید و به محیط پیرامون خود از روزنه نگاه مشتری نگاه میكنید. پرس و جوهای شما كه بر علاقهمندیتان نسبت به شناخت مشكلات و چالشهای مشتری دلالت میكند، یكی از راههای درك مشتری در افق اعتمادسازی به شمار میرود و در این زمینه به شما كمك میكند. این تلاشها موجب خواهدشد تا هرچه بیشتر به مشتری نزدیك شوید و به زبان خودش با او صحبت كنید. درك شرایط و موقعیت مشتری نه تنها در فرایند ایجاد اعتماد مفید و موثر است، بلكه امكان لازم به منظور كمك هرچه بیشتر به حل مشكلات او را نیز دراختیار شما قرار میدهد. 4. خدمت به مشتری S-Services برای جلب اعتماد مشتری هیچ راه مناسبتری به جز خدمت به وی وجود ندارد. به منظور ارزیابی موقعیت و بالابردن ضریب موفقیت خود در زمینه فروش سعی كنید برای این سؤالات پاسخهای مستدل و قانعكنندهای داشته باشید: - آیا اگر من حتی یكی از مشتریانم را از دست بدهم، دلیل آن را میدانم؟ - اگر دلیل آن را نمیدانم، آیا برای یافتن دلیل آن بررسی و پرس و جوی لازم را انجام میدهم؟ - آیا من خود را منبع مطمئن و قابل اتكایی برای پاسخگویی به سؤالات و رفع نیازهای مشتریانم میدانم؟ - آیا من با ارائه خدمات مناسب، بیش از حد انتظار مشتریان و فراتراز چارچوبهای مرسوم در صنعت برای آنها ارزش اضافه ایجاد میكنم؟ 5. منتظر ماندن T-Take Your Time ریشههای درخت اعتماد باریك و ضعیف است. كوچكترین تلاشها و فعالیتهای شما درجهت اعتمادسازی مانند مشكلاتی كه از مشتریان حل میكنید و یا سفارشهایی را كه بموقع و مطابق با توافقات قبلی تحویل میدهید، در گذر زمان به بار مینشیند و زمینههای لازم به منظور ایجاد روابط پایدار و مستحكم با مشتری را فراهم میسازد. اعتمادسازی مانند طعمهای نیست كه بتوان آن را یك دفعه با چكاندن ماشه شكار كرد. بلكه شبیه به كشاورزی كه برای برداشت محصول خود ماهها مراقبت میكند و انتظار میكشد، باید وقت صرف كرد و صبور بود. میوهای كه به آرامی و با صرف وقت بر روی شاخه درخت به ثمر میرسد، آبدارتر و لذیذتر از میوهای خواهد بود كه به زور موادشیمیایی میرسد و آماده خوردن میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]