محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826059795
شعر پارسي با مولانا به اوج رسيده است
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، امروزه هر كسي مي داند محبوبيت مولانا و ديگر شاعران تنها براي اسم و رسمشان نيست بلكه به خاطر ابعاد معنوي اشعار، پندها و نصايح اخلاقي وي بوده كه همواره در طول تاريخ مورد توجه دوستداران زبان فارسي قرار گرفته است. امروز اين رسالت برگردن فرهيختگان ايران زمين است تا به هر وسيله اي پندها و نصايح آنها را به نسل هاي آتي منتقل نمايند و آنها را ارج نهند. امروز آثار بزرگان و مفاخر فرهنگي قبل از اينكه چراغ راه ما باشد زيبنت بخش كتابخانه ها است. اگر بخواهيم در حقيقت برخوردي كه ما با كتاب و افكار مولانا مي كنيم بيان كنيم مصداق سخن خود او را بايد ذكر كنيم كه مي گويد: چند بازي عشق با نقش سبو بگذر از نقش سبو و آب جو صورتش ديدي ز معني غافلي از صدف در را گزين گر عاقلي اسماعيل اميني شاعر معاصر روز جمعه در گفت وگو با خبرنگار فرهنگي ايرنا با بيان اينكه شعر مولانا با اشعار هيچ يك از شاعران قابل قياس نيست، گفت: مولانا در ديوان كبير، غزليات، قالب هاي شعري فارسي و هم در مثنوي معنوي گستره معنايي شعر فارسي را غنا بخشيده است. وي افزود: در ديوان كبير مجموعه غزلها ، رباعي هاي وي چنان گستردگي و تنوع دارد كه به لحاظ موضوعي ،صورت شعر و زبان اشعار هيچ شاعري اينگونه نيست. اميني اضافه كرد: يكي از ويژگي هاي شعر مولانا به لحاظ محتوايي شوريدگي اشعار وي است، اشراف مولانا بر معارف اسلامي و قران كريم و احاديث و مباحث كلامي روزگار خود بي نظير است كه آن را مي توان در اشعار وي به خوبي ديد. اين شاعر معاصر گفت: مولانا في المجلس شعر مي سروده و بي تكلفي و جامع الاطراف بودن در اشعار وي به چشم مي خورد كه سبب تمايز وي از ديگر شعرا شده است. وي ويژگي اخلاقي مولانا را بي اعتنا بودن به تعارفات، عناوين فردي و اجتماعي عنوان كرد و افزود: وي همواره در جست و جوي حقيقت بود و با توجه به جايگاه علمي، مذهبي كه در ميان بزرگان روزگار داشت هيچ گاه تحت تاثير عناوين و القاب اين دنياي مادي قرار نگرفت. همچنين، تعليم و تربيت شاگردان اهل علم و فضيلت يكي ديگر از ويژگي هاي فردي و اخلاقي وي بود كه بيشتر عمر خود را صرف آن كرد. وي در مورد آثار تحقيقي خود در مورد مولوي گفت: در مثنوي معنوي كاربرد طنز ناديده گرفته شده است. اين مهم در انتقال فرهنگ و مباحث جدي كلامي و ديني كمتر مورد توجه قرار گرفته است كه در كتابي به نام خندمين پرستانه آن را چاپ كرده ام. اين شاعر معاصر در خصوص راه انتقال فرهنگ ايراني و شناساندن بزرگان ومفاخر بزرگ پارسي به نسل جوان گفت: بايد به شيوه هاي جديد و جذاب، بزرگان عرصه ادب و هنر را به نسل جوان معرفي كنيم كه اين به نظام تعليم و تربيت كشور بر مي گردد. وي گفت: متاسفانه تب داغ كنكور و رسيدن به دانشگاه و هيجان ناشي از آن مدارس را فرا گرفته است و تعليم و تربيت و شناساندن فرهنگ و هويت در كشور مورد بي توجهي قرار گرفته است. حميد ده نبي استاد دانشگاه آزاد اسلامي تاثير مولانا بر ادبيات پارسي را شگرف خواند و افزود: اگر جريان عرفان را به عنوان يكي از قوي ترين گرايش هاي فرهنگي بدانيم مولانا در اوج قله اين جريان قرار دارد. وي گفت: تمام كساني كه در زمينه عرفان و انديشه پس از مولانا به اظهار نظر پرداخته اند، راهي بجز متوسل شدن به مفاهيم مورد نظر مولانا در اين باب نداشتند، در حوزه انديشه نيز اينچنين بوده، مسائلي كه تمدن ايران از قبيل الهيات و مباحث فلسفي به آن مبتلا بوده، انديشمندان آن زمان براي بيان آن به مفاهيم مولانا احتياج داشتند. اين استاد ادبيات دانشگاه اضافه كرد: روش و مكتب مولانا اسير نشدن در دام استدلال محض بود، وي جهت حركت به سوي نقطه وصال و كمال مقصود را فراتر از قالب هاي تنگ و استدلالي مي دانست زيرا وي معتقد بود كه پاي استدلال تا زمان رسيدن به نقطه وصال است و وقتي فردي به دريا مي رسد ديگر نياز به استدلال ندارد، از دال به مدلول رسيدن تنها كفايت نمي كند و نياز به ابزار والاتر و بالاتر دارد كه آن ابزار بجز اشراق نيست، وقتي انسان درون آب غرق مي شود به جاودانگي مي رسد. اين استاد دانشگاه در مورد اينكه كدام بخش از زندگي مولانا و آثار وي توسط پژوهشگران مورد بررسي قرار نگرفته است، گفت: اكثر اجزاي مثنوي توسط پژوهشگران بررسي شده اما در مواردي به مباحث كم اهميت پرداخته شده است كه از فرعيات است. موضوعاتي همانند حضور مولانا و مهاجران ايراني و خراساني در قونيه و تاثير آن بر جهان، تفكر حاكم ايراني، فعل و انفعالات بيرون از مرزها و مناسبات وي با جهان اسلام، علم اندوزي مولانا، تجزيه و تحليل زبان وي در مثنوي از مباحثي است كه هنوز جاي كار دارد. ده نبي ويژگي بارز شعري مولانا را اثر گذاري مستقيم و ملموس نه تنها بر مريدانش بلكه بر خوانندگان اشعار دانست و گفت: شعر سعدي و حافظ برغم شيوايي و بلاغت لذت آني و حداقلي حاصل مي كند، اما شعر مولانا به گونه اي است كه وقتي به آن ورود مي كنيم اگر از جنس آن باشيم ما رابه اوج مي برد، به جايي كه فرد از مسائل مادي و معنوي رهايي پيدا مي كند و افق ديدش وسيع تر مي شود. وي ويژگي انسان دوستي را از صفات برجسته مولانا عنوان كرد و ادامه داد او براي سياه و سپيد، ايراني وغير ايراني ارزش قائل بود و براي همه انسانها دلسوزي مي كرد. اين استاد دانشگاه در مورد عرفان مولوي گفت: عرفان وي از نوع جذبه، شور وشوق، طرب و مستي و انبساط است، عرفاني است كه وقتي انسان از ثمرات آن مي چشد نا خواسته شادي، شور، نشاط و شگفتي در رگ و پيوند آدمي احساس مي شود. وي يكي از مواردي را كه شناساندن شعراي نامي ايران زمين به نسل هاي جوان را دچار مشكل مي كند، وجود جريان هاي فرهنگي انحرافي در كشور دانست و گفت: عده اي اين فضا راتسخير كرده اند، گرايش به سره نويسي در كشور آفت و سم مهلك زبان فارسي و تمدن ايران زمين شده است. آنها كلماتي را تغيير مي دهند كه ريشه در هويت ايراني دارد به گونه اي كه در سال هاي آينده شاهد تغيير عمده اي در زبان فارسي خواهيم بود. وي گفت: سره نويسي پنهان در كشور از سره نويسي آشكار بدتر است آنها زباني پديد مي آورند كه با زبان نسل گذشته متفاوت خواهد بود و اين سبب مي شود نسل جوان و آتي نتواند ارتباط موفقي با متون قديم و فرهنگ و ادب ايران زمين برقرار كند. اين استاد دانشگاه با بيان اينكه آنها دشمنان اسلام هستند، گفت: اگر مي خواهيم نسل جوان را با مفاخر فرهنگي آشنا كنيم، بايد دست منحرفان فرهنگي و سره نويسان را از ادبيات كشور كوتاه كنيم. به گفته وي، تلاش اين افراد مفاهيم قرآني را نيز عوض خواهد كرد، هدف آنها پاكسازي جامعه از فرهنگ اسلام و قرآن است و اين پنهان ترين نوع تهاجم فرهنگي است كه بايد مسولان فرهنگي در اين مورد اقدام جدي به عمل آورند. وي گفت: كلماتي نظير فعال، تحقيق و تلاش از جمله اين كلمات است كه سره نويسان سعي دارند با گرفتن هويت از اين كلمات عربي و جايگزين ساختن لغات به اصطلاح خودشان ايراني آن را تغيير دهند. جلال‌الدين محمد بلخي مشهور به مولانا در 6 ربيع‌الاول سال 604 هجري قمري در بلخ زاده شد. پدر وي مولانا محمد بن حسين خطيبي معروف به بهاءالدين ولد و سلطان‌العلما، از بزرگان صوفيه و مردي عارف بود. وي در عرفان و سلوك سابقه‌اي ديرين داشت و چون اهل بحث و جدال نبود و دانش و معرفت حقيقي را در سلوك باطني مي‌دانست نه در مباحثات و مناقشات كلامي و لفظي، پرچم‌داران كلام و جدال با او مخالفت كردند. مولانا در نوزده سالگي با گوهر خاتون ازدواج كرد. سلطان‌العلما در حدود سال 628 هجري قمري جان سپرد و در همان قونيه به خاك سپرده شد. در آن هنگام مولانا جلال‌الدين 24 سال داشت كه مريدان از او خواستند كه جاي پدرش را پر كند. سيد برهان‌الدين محقق ترمذي، مريد پاكدل پدر مولانا بود و نخستين كسي بود كه مولانا را به وادي طريقت راهنمايي كرد. *طلوع شمس مولانا در 37 سالگي عارف و دانشمند دوران خود شد و مريدان و مردم از وجودش بهره‌مند بودند تا اينكه شمس‌الدين محمد بن ملك داد تبريزي نزد مولانا رفت و مولانا شيفته او شد. در اين ملاقات كوتاه وي دوره پرشوري را آغاز كرد. *پيوستن شمس به مولانا شمس در حدود سال 642 هجري قمري به مولانا پيوست و چنان او را شيفته كرد، كه درس و وعظ را كنار گذاشت و به شعر و ترانه و دف و سماع پرداخت و از آن زمان طبعش در شعر و شاعري شكوفا شد و به سرودن اشعار پر شور عرفاني پرداخت. كسي نمي‌داند شمس به مولانا چه گفت و آموخت كه دگرگونش كرد؛ اما واضح است كه شمس عالم و جهانديده بود و برخي به خطا گمان كرده‌اند كه او از حيث دانش و فن بي‌بهره بوده‌است در صورتي كه نوشته‌هايش بهترين گواه بر دانش گسترده‌اش در ادبيات، لغت، تفسير قرآن و عرفان است. *شيدايي مولانا پس از آزار و اذيت شمس وي ان ديار را ترك كرد و مولانا در دوري شمس ناآرام شد و روز و شب به سماع پرداخت و حال آشفته‌اش در شهر بر سر زبان‌ها افتاد. مولانا به شام و دمشق رفت اما شمس را نيافت و به قونيه بازگشت. او هرچند شمس را نيافت؛ ولي حقيقت شمس را در خود يافت و دريافت كه آنچه به دنبالش است در خودش حاضر و متحقق است. مولانا پس از آن با صلاح‌الدين زركوب و حسام‌الدين چلبي نيز همنشين شد. * آثارمولانا مثنوي معنوي با 260 هزار بيت حاصل پربارترين دوران عمر مولاناست، بيش از 50 سال داشت كه نظم مثنوي را آغاز كرد. اهميت مثنوي نه از آن رو كه از آثار قديم ادبيات فارسي است؛ بلكه از آن جهت است كه براي بشر سرگشته امروز پيام رهايي و وارستگي دارد. عرفان مولانا صرفا عرفان تفسير نيست بلكه عرفان تغيير است. غزليات و ديوان شمس (يا ديوان كبير) با 40 هزار بيت يكي ديگر از آثار اوست كه محبوبيت فراواني دارد وعمده غزليات موجود در اين ديوان به زبان پارسي سروده شده‌اند. از آثار منثور وي مي توان به فيه مافيه ،مجالس سبعه ، مكاتيب و.. اشاره كرد. *درگذشت مولانا جلال الدين محمد مولوي ملقب به ملاي رومي با تخلص خاموش در ميان فارسي زبانان در غروب خورشيد روز يكشنبه پنجم جمادي الاخر سال 672 هـ قمري بر اثر بيماري ناگهاني كه طبيبان از درمان آن عاجز گشتند به ديار باقي شتافت. روحش شاد گزارش از: مريم زباندان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3236]
-
گوناگون
پربازدیدترینها