واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: فريدالدين ابوحامد محمد عطار كدكني نيشابوري در سال 537 هجري قمري در كدكن يا شادياخ از توابع نيشابور پا به عرصه گيتي نهاد. نامش محمد، لقبش فريدالدين و كنيهاش ابوحامد بود و در شعرهايش بيشتر عطار و گاهي نيز فريد تخلص مي كرد. پدر وي ابراهيم در مغازه كوچك خود داروفروشي مي كرد و عطار بعد از فوت پدر، شغل او را دنبال كرد. او زندگي مادي خود را از همين راه تأمين ميكرد و هرگز براي چيزي و يا كسي با انگيزههاي مادي شعر نسرود و هميشه به دنبال زندگي آرام بود. وي در طب، شاگرد مجدالدين بغدادي، پزشك ويژه سلطان محمد خوارزمشاه بود و در همين زمان است كه با افكار عرفاني آشنا ميشود و برخي از آثار خود را در همان زمان خلق ميكند. او شعر را از محدوده بسته ادبيات درباري و مداحي بيرون كشيد و آن را به زبان مردم عادي نزديك ساخت و بر بستر دردها، خواستها و آرزوهاي آنان به خلق آثار خويش پرداخت. در آثار عطار نزديك به 200 حكايت در مورد ديوانگان عاقل و يا عاقلان ديوانه نما، همچون بهلول، مطالب نغزي آمده است . ديوانگان، نقش ويژهاي در آثار او دارند. هر جا كه در تنگناي اجتماعي، فكري، عقيدتي و يا مواردي اين چنين قرار بگيرد،حرفش را از زبان آنان مطرح ميكند زيرا كه از سوي جامعه بر اينان حرجي نيست. او بر همين سياق به راحتي از زبان ديوانگان، خلفاي عباسي را مورد انتقاد قرار مي دهد. عطار بخشي از عمر خود را به رسم سالكان طريقت در سفر گذراند و از مكه تا ماورالنهر رفت تا بسياري از بزرگان عرفان را ببيند. آثار عطار در دو بخش است؛ منظوم و مثنوي؛. آثار منظوم او عبارت است از: ديوان اشعار كه شامل غزليات، قصايد و رباعيات است و از آثار مثنوي وي مي توان الهي نامه، اسرار نامه، مصيبت نامه، وصلت نامه و ...رانام برد. از جمله ديگر آثار وي در اين دوسبك مي توان از رازنامه، اشترنامه، بلبلنامه، بيان ارشاد، بيسرنامه، پندنامه، جواهر نامه، جوهرالذات، حيدرنامه، خسرونامه، ديوان قصايد و غزليات، سيفصل، شرحالقلب،لسانالغيب، مختارنامه، مظهرالعجايب، منطقالطير نزهتالاحباب، هيلاجنامه، ولدنامه، اخوانالصفا و مهمترين آنها تذكرةالاوليا نام برد. عطار با كلام ساده و گيراي خود كه با عشق و اشتياقي بي حد همراه است، حق و حقيقت را به سالكان راهش نشان مي دهد .او با كلماتي روان ، روشن و ساده به بيان مقصود عرفاني خود در هر اثر مي پردازد و اين نشان از استادي و مهارت كم نظير او در زبان ،ادبيات و شعر فارسي است و در اينجاست كه به حق مي توان گفت او شاعر نام آوري در تاريخ ادبيات ايران است . حقايق در كلام شعري عطار با استفاده از تمثيلات و داستانهاي مختلف به گونه اي طرح مي شود كه بر دل مخاطبانش مي نشيند. روش عطار، در تصويرگري داستانهايش مبتني بر باورقلبي و شهودي است و آنها را به گونه اي طرح مي كند كه مردم عادي نيز از آن فهم و درك درستي را برداشت مي كنند . اساتيد شعر فارسي اورا از بزرگان شعرعرفاني مي دانند :اگر قلمرو شعر عرفاني فارسي را به گونه مثلثي در نظر بگيريم، عطار يكي از اضلاع اين مثلث است و آن دو ضلع ديگر عبارتند از سنائي و مولوي. شعر عرفاني به يك اعتبار با سنائي آغاز ميشود و درعطار به مرحله كمال ميرسد و اوج خود را در آثار جلالالدين مولوي مييابد. علي رغم اختلاف نظر پيرامون تاريخ وفات عطار اما بر اساس گفته بيشتر محققان سال وفات او 627 هجري قمري است . در مورد چگونگي مرگ او نيز گفته شده كه او در هنگام يورش مغولان به شهر نيشابور توسط يك سرباز مغول به شهادت رسيده كه شيخ بهاءالدين در كتاب معروف خود كشكول اين واقعه را چنين تعريف مي كند كه وقتي لشكر تاتار به نيشابور رسيد اهالي نيشابور را قتل عام كردند و ضربت شمشيري توسط يكي از مغولان بر دوش شيخ خورد كه شيخ با همان ضربت از دنيا رفت. آرامگاه شيخ عطار در نزديكي شهر نيشابور قرار دارد. در عهد تيموريان مقبره او به فرمان امير عليشير نوايي وزير سلطان حسين بايقرا مرمت و تعمير شد. در ايران روز 25 فروردين به عنوان روز بزرگداشت عطار نيشابوري نامگذاري شده است. اطلاع**9131**1717
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 465]