واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - آیا عربستان سعودی به سرنوشت تونس یا مصر مبتلا می شود؟ نواف عبیدچند ماه گذشته را خاورمیانه در التهاب گذراند. خیزش های عمومی در تونس و مصر رهبران در هر دو این کشورها را به تاریخ پیوند داد. لیبی در آستانه جنگ داخلی قرار گرفته است. بحرین ، یمن و عراق هم کم و بیش تحت تاثیر این موج قرار گرفته اند. اردن، الجزیره و عمان هم اندکی پس لرزه ها را احساس کردند. با این همه اکنون در قلب تمام این ناآرامی ها عربستان سعودی نشسته است . کشوری که می توان آن را تا حدودی استثنا از این تحولات دانست. ناآرامی هایی هم در عربستان گزارش شده اما دلایل محکمه پسندی وجود دارد که اثبات می کند این کشور تنها تحت تاثیر امواج این تسونامی قرار می گیرد و قرار نیست نسخه تغییر رژیم در عربستان سعودی هم بسته شود. انها که ادعا می کنند ریاض هم پذیرای خیزش های عمومی جدی خواهد بود در حقیقت فراموش کرده اند که خاندان سعود در این شبه جزیره ثروتمند قدرت خاصی را به نام خود سند زده اند. آنها که داعیه دار بحث انتقال انقلاب به عربستان هستند فراموش کرده اند که این پادشاهی شاید وجوه مشترکی با دیگر کشورهای قید شده در بالا داشته باشد اما وجوه تمایزی هم در این بحث وجود دارد که عربستان را از مثلا مصر مستنثنی می کند. عربستان سعودی به هیچ وجه در آستانه تجربه انقلاب هم قرار نگرفته است. برخلاف بسیاری از کشورهایی که در حال حاضر انقلاب یا خیزش های عمومی فراگیر را تجربه کرده و یا می کنند، خاندان سعود از عهده مسئولیت های اقتصادی محوله بر خود به خوبی بر آمده اند. درآمد حاصله از صادرات نفت و ذخیره ارزی 500 میلیون دلاری از دستاوردهای سالهایی است که ملک عبدالله بر کرسی قدرت تکیه زده و از عهده برآورد مالی جمعیت در حال افزایش عربستان هم برامده است. خاندان سعود در چند سال گذشته به تنهایی میلیاردها دلار صرف ساخت دانشگاه، مدارس ، بیمارستان ، خطوط راهی و توسعه شهری کرده است.ملک عبدالله اخیرا هم در مسیر بازگشت از مراکش و پس از چند ماه دوری از وطن بسته اقتصادی کمکی را در اختیار شهروندان خود قرار داد. این بسته 29 میلیارد دلاری قرار است به کمک طبقه نیازمند در عربستان برود و در حقیقت ابزاری باشد برای مهار بیکاری. در چهار چوب دیگر اصلاحات انجام گرفته هم حقوق کارمندان افزایش خواهد یافت و کارمندان نیمه وقت هم از مزایای کار تمام وقت بهره مند خواهند شد . به تمام این اصلاحات اقتصادی باید بودجه سال آتی را هم اضافه کرد که مرکز تمرکز آن تامین امنیت اجتماعی و اقتصادی شهروندان است. این اصلاحات اقتصادی دقیقا همان چیزی است که در کشورهایی که انقلاب را تجربه کردند وجود نداشت و ندارد. ملک عبدالله علاوه بر اصلاحات اجتماعی و اقتصادی در بخش انرژی هم سرمایه گذاری های جدی داشته است . نیروهای امنیتی و مرزبان های این کشور هم در همین چند سال اخیر به خوبی مجهز شده اند. بحث امنیت اجتماعی هم چیزی نبود که از تیررس نگاه خاندان سعود دور مانده باشد. سرزمینی که بسیاری آن را وطن تندروی و القاعده می دانند در این سالها بسیار برای بیرون راندن چهره های تندروی القاعده از داخل خاک خود سرمایه گذاری کرده است. بی شک نمی توان ادعا کرد که عربستان سعودی از هرگونه بحران اقتصادی در امان است . هنوز هم برای بالا بردن استانداردهای زندگی عامه مردم در این کشور راه بسیاری را باید رفت . البته تعداد اندکی هستند که در فقر مطلق در عربستان زندگی کنند. با این همه این بحث نیز مطرح است که استانداردهای زندگی جاری در عربستان با توجه به ثروتی که این کشور در اختیار دارد بسیار ناچیز است . شاید به همین دلیل است که دولت هم در مسیر برخی اصلاحات حئی اقتصادی قرار گرفته است . شاید بتوان برخی شباهت های فرهنگی میان عربستان سعودی و کشورهایی که انقلاب را تجربه کردند،یافت اما باید تفاوت ها را هم به رخ کشید. نخست آنکه فرهنگ هیچ کشوری مانند عربستان در محافطه کاری نیست. این مساله هم ریشه گرفته از نقش خاص این پادشاهی در جهان اسلام و عرب است. این کشور مکان تولد پیامبر اسلام است و البته که بزرگترین صندوق های عام المنفعه در اختیار مسلمانان هم در این کشور است . همین مساله که خاندان سعود کلیددار مکه و مدینه هستند به آنها اعتبار خاصی در جهان اسلام بخشیده است. همین محافظه کاری ال سعود که البته در مردمان این کشور هم ریشه دارد فرصت هرگونه حرکت های لیبرال را گرفته است . سلفی ها که در حقیقت شاخه ای از اسلام جاری در عربستان سعودی هستند با هرگونه اعتراض به سیستم حکومتی مخالف هستند. به همین دلیل است که جنبش های اطلاح طلبانه اسلامی در این کشور بسیار شکننده هستند. این گروه ها اخیرا به دنبال جلب امضا برای اصلاحات بودند که این حرکت هم ره به جایی نبرد . قرار بود تعداد امضاها به یک میلیون برسد که تنها چند هزار نفر حاضر به امضای آن شدند. پس از سال 2003 میلادی القاعده نیز محبوبیت خود را در عربستان از دست داد. با فعالیت های ضدتروریستی که خاندان سعود به کمک عامه مردم انجام دادند می توان ادعا کرد که این کشور دیگر بهشتی امن برای تندروهای مسلمان نظیر القاعده نیست . برخی محدودیت ها بر آزادی بیان و انتقاد از خاندان سعود هم در چند سال اخیر رفع شده است . بسیاری از رسانه ها این روزها به راحتی به انتقاد از دولت روی می آورند. علاوه بر این ارتش هم دست به کار شده و جوانان بسیاری را به استخدام خود درآورده است. علاوه بر این در آخرین گردهمایی که در بیست و سومین روز از ماه سپتامبر برگزار شد جمعیت قابل توجهی از جوانان عربستانی حضور داشتند. اینچنین حس میهن پرستی در عربستانی ها بسیار دور از ذهن بود. علاوه بر تمام این مباحث یک دیدگاه دیگر هم وجود دارد و آن این است که ملک عبدالله در نگاه بسیاری از جوانان سعودی اصلاح طلبی تمام عیار است. زمانی که ملک عبدالله پس از چندین ماه گذراندن دوران نقاهت به ریاض بازگشت هیاتی از سوی شیعیان برای احوالپرسی از وی به پایتخت آمدند. بسیاری نگران عربستان سعودی پس از ملک عبداالله هستند. البته خاندان سعود این نگرانی را بی دلیل می دانند . اخیرا کمیته ای برای بررسی تمامی گزینه های جانشینی ملک عبدالله تعیین شده است. این کمیته را فرزندان زنده و نوه پسری یکی از پسران فوت کرده ملک عبدالعزیز موسس خاندان سعود نشکیل داده اند. این کمیته تشکیل شد تا سوپاپ اطمینانی باشد برای تمام آنها که نگران هستند تا ایمان بیاورند که انتقال قدرت پس از مرگ عبدالله به آرامی خواهد بود .در این فضا به نظر می رسد که عرستان سعودی تا چند دهه دیگر هم انقلاب و گردش قدرت را تجربه نکند. فارین پالیسی دهم مارس / ترجمه: سارا معصومی 48
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 394]