واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - نماینده جهاد اسلامی در لبنان: دیگر اسرائیل میخواهد ببیند که امکانات مقاومت تا چه اندازه است، به خصوص پس از آرامش نسبیای که بیش از یک سال میان دو طرف وجود داشته اکنون اسرائیلیها میخواهند بدانند که قدرت مقاومت تا چه اندازه است، چه مقدار موشک میانبرد دارد و تعداد موشکهای دوربردش چقدر است. حیدر بوذرجمهر در حالی که جامعه عربی در تب و تاب انقلابهای مردمی است و حکومتهای خودکامه و دیکتاتوری عرب خاورمیانه یک به یک سرنگون میشوند و جای خود را به حکومتهای برخواسته از بطن مطالبات مردم میدهند، رژیم صهیونیستی حملات تازهای را از طریق جنگندههای خود علیه نوار غزه آغاز کرده که متاسفانه در سایه تحولات منطقه مورد غفلت قرار گرفته است. خبر در این زمینه گفتگویی را با ابو عماد الرفاعی، نماینده جهاد اسلامی در لبنان انجام داده که میخوانید: افزایش فعالیتهای اخیر اسرائیل علیه مناطق فلسطینی و حملات هوایی روزانه این رژیم علیه نوار غزه را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما هدف از این حملات چیست؟اسرائیل تلاش کرده که بحران را بیشتر کند و در همین راستا هم بیش از پیش مواضع مقاومت را هدف قرار میدهد. همچنین برخی مجموعههای مرزی را نیز بیشتر مورد هدف قرار میدهد. به اعتقاد من این رفتارها دلایل سیاسی دارد به گونهای که میخواهد تحرکات عربی و سیاسی منطقه را که با انقلابهای عربی همزمان شده تحت تاثیر قرار دهد. اسرائیل میخواهد این پیام را به ملت فلسطین بدهد که حوادث منطقه تغییری در اوضاع مردم فلسطین به وجود نمیآورد و اسرائیل همچنان به عنوان یک رژیم قدرتمند در منطقه باقی مانده است. از سوی دیگر اسرائیل میخواهد ببیند که امکانات مقاومت تا چه اندازه است، به خصوص پس از آرامش نسبیای که بیش از یک سال میان دو طرف وجود داشته اکنون اسرائیلیها میخواهند بدانند که قدرت مقاومت تا چه اندازه است، چه مقدار موشک میانبرد دارد و تعداد موشکهای دوربردش چقدر است. این مسئله برای دشمن اسرائیلی و جامعه آن تهدیدی شده به گونهای که نسبت به امنیت عمق مناطقی که اشغال کردهاند، احساس نگرانی میکنند. آنها میخواهند بدانند که امکانات مقاومت چقدر است تا اگر جنگهای جدیدی در گرفت آماده برخورد با آن باشند. تا چه اندازه گمان میکنید که آنچه رخ میدهد مقدمهای برای انجام دشمنی گسترده علیه نوار غزه باشد؟من شک دارم که دشمن در این مرحله توانایی انجام دشمنی گسترده و بزرگی را علیه نوار غزه داشته باشد برای این که ظرفیتهای چنین جنگی وجود ندارد و هیچ چیز با آن برای انجام چنین نبردی همراهیاش نمیکند. به خصوص این که ایالات متحده نیز در تنگنای مناطقی که اشغال کرده یعنی در عراق و افغانستان و برخی ایالتهای پاکستان گرفتار شده است. از سوی شاهد تحولات موجود در جامعه عربی است که همگی با ایالات متحده مرتبط است، منظورم انقلابهای یمن و لیبی و بحرین و الجزایر و عمان و عربستان است. از طرفی نیز به واسطه حمایت از دشمن صهیونیستی در لبنان و مصر و تونس متحمل خسارتهای سنگینی شده است. به همه آنها بحرانی را که دشمن صهیونیستی به واسطه برخورد با مقاومت در لبنان و فلسطین داشته را نیز بیفزایید. با همه این احوال همه گونه اتفاقی ممکن است رخ دهد و امور به گونهای رقم بخورد که شاهد جنگی بزرگ باشیم. اما تا بدین لحظه همه پیشبینیها حاکی از آن است که چنین اتفاقی دور از ذهن است، البته مقاومت هم تلاش میکند تا حجم دشمنی اسرائیل را درک کرده و به نوعی با آن تعامل داشته باشد. اما با این حال باز هم کسی نمیتواند سدی در برابر سیر صعودی دشمن متصور شود بنابر این هر احتمالی ممکن است رخ دهد. بر ما هم واجب است که هر احتمالی را از سوی دشمن اسرائیلی دور از ذهن ندانیم، ممکن است دامنه عملیات خود را گسترش و حملات خود را افزایش دهد که در آن حالت با واکنش شدید مقاومت نیز مواجه خواهد شد که این موضوع میتواند کار را به یک جنگ بزرگ بکشاند. به دنیای سیاست برویم، به طور ویژه درباره دولت سلام فیاض و موضع جنبش جهاد اسلامی و دیگر جریانهای مقاومت فلسطینی و این که آیا قصد دارند در این دولت جدید مشارکت داشته باشند، به ما بگویید؟ مواضع شما و دیگر جریانهای فلسطینی در برابر دولت آینده سلام فیاض چیست؟چند دستگی حاکم بر عرصه سیاسی فلسطین بر کسی پوشیده نیست. دولت رام الله در حال حاضر هیچ مشروعیت قانونی ندارد. اولا این که مقاومت آن را مشروع نمیداند چرا که توافقنامه اسلو را امضا کرده و این باعث شده تا روابط یا تعامل دشمن به صورت گستردهای در تمامی زمینههای امنیتی، نظامی و سیاسی فلسطینی فراهم شود به گونهای که کرانه باختری به طور مستقیم تحت اشغال نظامی دشمن قرار بگیرد. از این رو ما این دولت را فاقد مشروعیت میدانیم و حکومت خودگردان را نیز غیر قانونی به حساب میآوریم و وقتی که فاقد مشروعیت از سوی مقاومت باشد مشروعیت ملی را نیز از دست میدهد چرا که لازم است این نکته را همه بدانند که همکاری با رژیم صهیونیستی در این اندازه و حجم باعث از بین رفتن مشروعیت و مصداقیت یا تایید ملت فلسطین به طور کلی میشود. تلاشهایی که دولت فعلی انجام میدهد و سعی میکند که امکانات لازم برای تفاهم میان فلسطینیان را به وجود آورد تا دولت خود را بازسازی کند چیزی جز حباب تو خالی نیست. چرا که سلام فیاض میداند که دو دستگی وجود دارد، در غزه حکومتی بر سر کار است که حماس آن را رهبری میکند در نتیجه دولتی که در غزه بر سر کار است دولتی محلی محسوب میشود. بنابر این اگر به دنبال احیای دولت ملی است که شامل همه شود، من معتقدم که این یک سری ادعاهای رسانهای برای حکومت است که بیش از آن که جنبه عملی داشته باشد جنبه شعاری دارد. ثانیا، گمان میکنم جریانهای مقاومت با شرکت در چنین دولتی مخالفند به خصوص حماس که در انتخابات اخیر شرکت کرده و دولت سابق را تشکیل داد بیش از همه مخالف شرکت در این دولت خواهد بود. در نتیجه دیگر جریانهای مقاومت نیز همان طور که در دولتهای دیگر شرکت نکردند در چنین دولت تجزیه شدهای نیز شرکت نخواهند کرد، دولتی که با اشغالگر تعامل کرد و خود را زیر چتر مستقیم آن قرار داد. این یعنی استمرار وضعیتی که اکنون شاهدیم؟قطعا، واقعیت سیاسی موجود فلسطین به همین ترتیب خواهد بود تا زمانی که اشغال اراضی فلسطینی وجود دارد لازم است که مقاومت هم ادامه داشته باشد و تا زمانی که اشغالگری ادامه دارد هر گونه همکاری و توافقی با دشمن صهیونیستی غیر قانونی است، لغو و مردود محسوب میشود. تا کجا گمان میکنید که حکومت فلسطینی و آنچه شما گروه اسلو مینامید در برابر واقعیت جدید عربی کوتاه بیاید و بر اساس متغیرهای عرصه سیاسی عربی امتیاز دهد؟به کی و برای چه کسی امتیاز دهند؟ اولا اگر قرار است این امتیازدهیها داخلی باشد، من معتقدم که این حکومت و این دولت فلسطینی فعلی خود میتواند از بقای خود دفاع کند چرا که هیچ امکانی برای سد فعالیت سیاست خارجی خود مشاهده نمیکند. ثانیا، هر امتیازی بخواهد بدهد، حکومت خودگردان بیشتر از آن را داده است. از این رو من میگویم این حکومت هیچ مشروعیتی ندارد و نمیتواند نماینده ملت فلسطینی باشد چرا که به دشمن امتیاز میدهد و این چیزی مشخص و روشن است و برای همه هم روشن شده است، حکومت خودگردان به خود جرات میدهد و توافقنامه اسلو را امضا میکند و 80 درصد خاک فلسطین را میبخشد، از این رو هر مذاکرهای که صورت میگیرد، بر اساس آن چه از گزارشها میشنویم به امتیازدهیهای جدید منتهی شده است. من معتقدم هر چیزی در این چارچوب هیچ مشروعیتی ندارد و نزد ملت فلسطین بیارزش است. ملت فلسطین در موقعیت سیاسی خود پایدار است، همچنین بر مقاومت نیز پافشاری میکند مقاومتی که حداقل مظاهر را زنده نگه داشته و هم در افق غزه و هم در وضعیتی بهتر در کرانه باختری موجودیت دارد. پرسش آخر درباره فعالیتهای انروا و ذات عمل و نقش آن برای فلسطینیان است. حرکت جهاد اسلامی نسبت به آن اعتراض دارد و گفته است که در بسیاری از موارد خدماترسانی کوتاهی میکند، برنامههایی که انروا ارائه میدهد با خواستهها و روحیات گروههای سنی مختلف ملت فلسطین مغایرت دارد. مثلا شما درباره درج هولوکاست در کتابهای درسی آموزش و پرورشی که تحت کنترل انروا است، اعتراض کردهاید، نظر شما در این زمینه چیست؟بیشک انروا یک هیئت کمکرسانی بینالمللی برای کمک به ملت فلسطین است. این گروه پس از حمله دشمن صهیونیستی و جامعه بینالمللی علیه ملت فلسطین و اشغال اراضی فلسطینی شکل گرفت. در نتیجه با هدف معالجه مشکلات انسانی به کسانی که آواره شدند یا این که از فلسطین مهاجرت کردند به وجود آمد. در طول سالیان طولانی، سیاست جهانی که ایالات متحده بر آن تسلط دارد تلاش کرد تا این تشکل انسانی را سیاسی کند، از جمله کارهایی که انجام داد تشکیل پایگاههای اجرایی میان جوانان فلسطینی و جوانان اسرائیلی بود تا به بهانه ایجاد صلح دائم، روابطی شکل دهد که ما آن روابط را غیر قانونی میدانیم. چرا که رابطهای میان ملتی اشغالگر که دولتش نماینده آن محسوب میشود با ملتی که تحت اشغال قرار دارد، به وجود آورد. علاوه بر آن کمکهایی که انروا در طول سالیان مدید ارائه میداد سال به سال کم شدند به اندازهای که کمکهای آن به کمکهای بسیار ساده و پیش پا افتاده کاهش یافتند، این بدان معنا است که دیگر پناهنده فلسطینی وجود ندارد، یعنی این که ما مسئله را با بدیلهای سیاسی آن مورد بررسی قرار میدهیم و همین مسئله باعث میشود که در نهایت بگویند که شمار پناهندگان فلسطینی بسیار کاهش یافته است. پس از آن میگویند که آورگان نیازمند کمک نیستند و این وضعیت را در سرزمینهای فلسطینی همچنان ادامه میدهند. تلاشهای بسیاری شد تا اردوگاههای فلسطینیان در کرانه باختری و نوار غزه پاکسازی شوند تا به دنیا بگویند که دیگر در آنجا پناهنده فلسطینی وجود ندارد، آنها تا آنجا که توانستند تلاش کردند از شمار فلسطینیان بکاهند تا وانمود کنند مشکل انسانی که اشغالگر صهیونیستی آن را به وجود آورده باشد، وجود ندارد. علاوه بر آن تلاش کردند تا فرهنگ ستیزهجویی را که با فرهنگ ملت فلسطین متفاوت باشد را تقویت کنند. در حالی که فرهنگ فلسطینی تاکید دارد ملت فلسطین میهن دارد و این اسرائیل است که خاک فلسطین را اشغال کرده است. این سیاست سازمان ملل و موسسههای وابسته به آن شد، موسسههایی که وابسته به سیاستهای دولتهای بزرگ دنیا به خصوص ایالات متحده که همه ما میزان دشمنیاش را میدانیم، هستند. همه میدانیم که امریکا و دیگر کشورهای بزرگ دنیا تا چه اندازه علیه ملت فلسطینی و قضایای عربی و اسلامی دشمنی میورزند.16246 ترجمه: سیدعلی موسوی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 552]