محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه می‌تواند برندینگ کسب‌وکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855706503
تجارت نابرابر
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: تجارت نابرابر محمد حسين اديب نود و چهار درصد تجارت جهاني بين کشورهاي عضو WTO انجام ميشود. متوسط حقوق گمرکي بين کشورهاي عضو WTO، شش و سه دهم درصد است و اين در حالتي است که چهل درصد کالاها (عمدتا مواد اوليه و کالاهاي واسطهاي) از پرداخت حقوق گمرکي معاف است. بهعبارت ديگر، به استثناي مواد خام و کالاهاي مياني، متوسط حقوق گمرکي بين کشورهاي عضو سازمان تجارت جهاني هفت درصد است.ايرانتعرفه مؤثر در ايران در سال 1387 حدود ده و پنج دهم درصد بوده است. تعرفه مؤثر ميزان حقوق گمرکي دريافتي از کالاهاي وارداتي است. در سال 1387 حجم واردات 56 ميليارد دلار و حقوق گمرکي دريافتي 5600 ميليارد تومان بوده است. با لحاظ کردن يک دلار هزار تومان، تعرفه مؤثر حدود ده و پنج دهم درصد است.200 هزار قلم با ضوابط سازمان تجارت جهاني کد گمرک دارد. در سال 1376، واردات 190 هزار قلم کالا ممنوع بود و متوسط حقوق گمرکي وارداتي شصت و پنج درصد بود.در سال 1387، از 200 هزار قلم کالا، واردات 199 هزار قلم کالا آزاد است و متوسط تعرفه مؤثر نيز حدود ده و پنج دهم درصد است.تعرفه مؤثر در عمل کمتر از ده و پنج دهم درصد است، واردکنندگان براي پرداخت حقوق گمرکي کمتر، ضريب کماظهاري اعمال ميکنند. واردات واقعي ايران بيش از 56 ميليارد دلار است، با لحاظ کردن ضريب کم اظهاري، احتمالا تعرفه مؤثر حدود هفت تا هشت درصد است.براي محاسبه تعرفه گمرکي واقعي ايران، بايد واردات غيرقانوني را به واردات قانوني افزود، براي واردات غيرقانوني حقوق گمرکي پرداخت نميشود. مقدار واردات غيرقانوني معلوم نيست، گمانهزنيها آن را بين 6 تا 15 ميليارد دلار ارزيابي ميکند. براي محاسبه تعرفه گمرکي واقعي بايد در مجموع ميانگين وزني واردات قانوني با تعرفه پنج و يك دهم درصد را با واردات غيرقانوني با تعرفه صفر درصد محاسبه کرد. احتمالا حقوق گمرکي واقعي ايران با لحاظ کردن ضريب کماظهاري بايد حدود چهار تا پنج درصد باشد. برآمده از مطالب بالا، متوسط حقوق گمرکي ايران چندان با متوسط حقوق گمرکي بين کشورهاي عضو WTO متفاوت نيست و ايران براي عضويت در اين سازمان از منظر حقوق گمرکي مشکل چنداني ندارد.تعرفه تبعيضآميزبا وجودي که تعرفه مؤثر در کشور ده و پنج دهم درصد است، از پانزده بخش حمايت تبعيضآميز تعرفهاي ميشود. تعرفه واردات خودرو حدود صد درصد و تعرفه واردات پوشاک هشتاد درصد است. از اين دو بخش بهترتيب ده برابر و هشت برابر معدل حمايت از صنايع داخلي حمايت تبعيضآميز ميشود. متوسط حقوق گمرکي داروهاي ساخته شده هفتاد درصد و کاشي شصت و پنج درصد است. پانزده بخشي که از آن حمايت تبعيضآميز بالاي پنجاه درصد ميشود با عضويت در WTO دچار بحران عميق ميشوند.هر کالايي که حقوق گمرکي آن بالاي پانزده درصد تعيين شود، بهوسيله قاچاقچي در حد نياز کشور وارد ميشود. لذا تعيين حقوق گمرکي بالاي پانزده درصد تنها به جايگزين شدن واردات غيرقانوني، بهجاي واردات قانوني منجر ميشود؛ مگر در مورد کالاهايي که قاچاقپذير نيست. يک سري از کالاها قاچاقپذير نيست مثل خودرو و لذا تعيين حقوق گمرکي بالا، باعث رشد واردات غيرقانوني نميشود.برآمده از مطالب فوق، جز در مورد کالاهاي قاچاقناپذير، اعمال حقوق گمرکي بالا در عمل مؤثر نيست و واردات غيرقانوني جايگزين واردات قانوني ميشود.حقوق گمرکي کالاهاي ساخته شده نوعا بالاي سي درصد است؛ لذا از طريق قانوني کالاهاي ساخته شده کمتر وارد کشور ميشود. در سال 1387 حدود هشتاد و پنج درصد واردات، مواد اوليه و کالاهاي واسطهاي بوده است. لذا بهنظر ميرسد مواد اوليه و کالاهاي واسطهاي از طريق قانوني و محصول نهايي عمدتا از طريق غيرقانوني وارد ميشود.اختلاف قيمت عمدهفروشيدر تحقيقي بهوسيله يک گروه از دانشجويان دانشگاه اصفهان، قيمت عمدهفروشي صد قلم کالا در شرق آسيا با قيمت خردهفروشي در ايران مقايسه شد، در هشتاد و يک قلم کالا، اختلاف بيش از هفتاد درصد بود. بهعبارت ديگر، در هشتاد و يک درصد موارد، سود واسطه واردکننده کالا بيش از هفتاد درصد است و يا کارخانجات داخلي با کالاي خارجي براساس دلار هزار توماني رقابت نميکنند، رقابت براساس دلار تقريبا هزار و 700 توماني است. در بسياري از موارد، قيمت خردهفروشي کالاهاي داخلي نه براساس دلار هزار تومان که براساس دلار هزار و 700 تومان محاسبه ميشود.فرآيند فوق در عمل به سود توليدکننده داخلي تمام ميشود. بهعبارتي، سود واسطه واردکننده بهقدري بالاست که صنايع ناکارآمد داخلي بعضا تا پنجاه درصد ميتوانند کالاي توليدي را گرانتر از بازار خارجي بفروشند و همچنان به فعاليت ادامه دهند. اگر اختلاف فوق وجود نداشت، بسياري از صنايع داخلي قادر به رقابت با توليدکنندگان خارجي نبودند.دلايل اختلاف قيمتبا آمار رسمي وزارت بازرگاني 2 ميليون و 500 هزار واحد کسب داراي پروانه در ايران وجود دارد. اگر واحدهاي کسب فاقد پروانه را 500 هزار واحد فرض کنيم، 3 ميليون واحد کسب در کشور وجود دارد. اگر بعد خانوار چهار نفر فرض شود، زندگي 12 ميليون نفر بايد تأمين شود تا کالا از توليدکننده داخلي و يا خارجي بهدست مصرفکننده داخلي برسد.تأمين زندگي 12 ميليون نفر يک ديوار حايل بزرگ بين توليدکننده و مصرفکننده است که شرايط را براي توليدکننده داخلي در رقابت با توليدکننده خارجي مطلوبتر کرده است.رقابت صنايع داخلي با خارجييازده سال است که نرخ دلار تقريبا ثابت است اما در ايران بين پانزده تا بيست و پنج درصد تورم وجود دارد. بهعبارت ديگر، هزينه توليد در کارخانجات داخلي ساليانه بين پانزده تا بيست و پنج درصد افزايش مييابد، اما کالاهاي خارجي در شرايط ثابت ماندن نرخ دلار، تنها به ازاي تورم در خارج که حدود دو و پنج دهم درصد است، گرانتر وارد کشور ميشود؛ لذا در شرايط ثابت بودن نرخ دلار، صنايع داخلي بايد به ازاي اختلاف تورم در ايران با تورم در خارج، ارتقاي سطح بهرهوري داشته باشند.اگر هدف محاسبه دقيقتر نرخ بهرهوري صنايع در ايران باشد، نرخ دلار در ايران طي يازده سال گذشته ثابت نبوده است، دلار از هشتصد و سي تومان به حدود نهصد و هشتاد تومان افزايش يافته است.اما همه کالاهاي وارده به ايران با دلار وارد نميشود. در سال 1970، سيصد و پنجاه ين يک دلار بود و اکنون هشتاد و چهار ين يک دلار است. بهعبارت ديگر، در اين فاصله کالاهاي وارداتي از ژاپن به ايران، چهار برابر شده است. دلار تقريبا ثابت است، اما بقيه ارزها ثابت نيست. يورو در سال جاري نسبت به سال 1999 حدود هفتادودو درصد نسبت به دلار گرانتر شده است و يا کالاهاي وارده از منطقه يورو هفتاد و دو درصد گرانتر وارد کشور شده است.در تحقيقي بهوسيله دانشجويان تحت راهنمايي اينجانب، افزايش نرخ ارز در ده کشور عمده طرف تجاري ايران طي ده سال گذشته محاسبه شد؛ ميانگين وزني افزايش نرخ ارز در ايران شش درصد در سال بود. به زبان ديگر، نرخ ارز در ايران ثابت نيست، بلکه ساليانه شش درصد گرانتر شده است.فرمول بهرهوري در ايراناگر از تورم در ايران، تورم در ده کشور عمده طرف تجاري ايران کسر شود و از رقم باقي مانده افزايش نرخ ارز ده کشور عمده طرف تجاري ايران کسر شود، ميزان بهرهوري در ايران بهدست ميآيد. تورم در ايران پانزده درصد و تورم در ده کشور عمده طرف تجاري ايران دو و نيم درصد است، اگر از اين اختلاف (دوازده و نيم درصد) افزايش نرخ ارز ده کشور عمده طرف تجاري ايران (شش درصد) کسر شود، صنايع ايران بايد ساليانه شش و نيم درصد ارتقاي سطح بهرهوري داشته باشند.تورم بيست و پنج درصديدر يازده سال گذشته، تورم به استثناي سال 1387 حدود پانزده درصد بوده است. در صورتي که تورم از پانزده درصد عبور ميکند و بايد اختلاف حاصله به شش و نيم درصد افزوده شود. بر اين اساس در سال 1387، صنايع داخلي بايد شانزده و نيم درصد ارتقاي سطح بهرهوري مييافتند.نرخ واقعي دلارآيا نرخ دلار در ايران واقعي است؟ همه محاسبات براي سنجش مزيت نسبي ايران در توليدات صنعتي براساس نرخ موجود ارز انجام ميشود. آيا نرخ ارز در ايران واقعي است؟در باب معيار براي سنجش ميزان واقعي بودن نرخ ارز يک کشور، تقريبا بين همه اقتصاددانان اتفاقنظر وجود دارد. شاخص برابري قدرت خريد شاخصي است که نشان ميدهد نرخ ارز يک کشور تا چه ميزان واقعي انتخاب شده است.توليد ناخالص ملي، محصول نهايي است که در يک کشور توليد ميشود. اگر در ايران سنگ آهن توليد شود، جزو توليد ناخالص ملي محاسبه نميشود. چون محصول نهايي نيست. تبديل سنگآهن به فولاد نيز در توليد ناخالص ملي لحاظ نميشود، اما آن هنگام که فولاد به خودرو تبديل شد، خودرو در توليد ناخالص ملي محاسبه ميشود؛ چون محصول نهايي است.ميزان واقعي بودن نرخ ارز يک کشور فقط وقتي مشخص ميشود که قيمت کالاها در همه کشورها با هم مقايسه شود و اين مقايسه وقتي با سهولت بيشتر انجام ميشود که قيمت همه کالاها با يک کشور مقايسه شود، به اين ترتيب، قيمت همه کالاها با هم مقايسهپذير ميشود.توليد ناخالص ملي در ايران در سال 2007 ميلادي با نرخ دلار نهصد و سي تومان (نرخ دلار در اين سال) 240 ميليارد دلار بوده است اما توليد ناخالص ملي ايران در همين سال به قيمتهاي آمريکا 800 ميليارد دلار بوده است. به زبان صريحتر آنچه که تحت عنوان محصول نهايي در ايران تعريف ميشود، در سال 2007 به قيمتهاي ايران 240 ميليارد دلار و همين محصولات به قيمتهاي آمريکا 800 ميليارد دلار بوده است، بهعبارت ديگر، قيمت کالاها در ايران حدود يک سوم آمريکاست.در صد و شصت کشور از صد و نود و دو کشور در سال 2007 توليد ناخالص ملي با شاخص برابري قدرت خريد فقط بهاضافه و منهاي بيست درصد با توليد ناخالص ملي با قيمتهاي همان کشور تفاوت داشته است و اين نشان ميدهد که نرخ ارز در صد و شصت کشور دنيا واقعي است، اما در سي و دو کشور و از جمله ايران توليد ناخالص ملي به قيمتهاي بازار آمريکا تفاوت چشمگير با قيمتهاي آن کشور داشته است و اين نشان ميدهد که نرخ ارز آن کشور غيرواقعي است. شاخصترين نمونه ويتنام بوده است که قيمتهاي آن يکششم آمريکا، هند يکپنجم، چين يکچهارم و ايران يکسوم آمريکا بوده است.بر اين اساس، اگر نرخ ارز در ايران براساس معيار شاخص برابري قدرت خريد تعيين شود، دلار بايد حدودا سيصد و سي تومان باشد. اين مطلب استعداد بد فهميده شدن دارد. نگارنده پيشنهاد نميکند نرخ دلار در ايران سيصد و سي تومان باشد، اما پيام اين مطلب آن است که براساس معياري که در صد و شصت کشور دنيا کارخانجات صنعتي توليد ميکنند، نرخ ارز در ايران بايد تنها بيست درصد با سيصد و سي تومان اختلاف داشته باشد.باتوجه به مطالب فوق اگر در ايران سيصد درصد تورم جديد ايجاد شود و نرخ ارز ثابت باشد، شرايط کارخانجات توليدي در ايران با ساير کارخانجات در دنيا يکسان خواهد بود.دولت ايران يازده سال است که استراتژي ثبات نسبي نرخ ارز همراه با پانزده تا بيست و پنج درصد تورم را در پيش گرفته است برآمده از مطالب فوق، اين استراتژي با واقعيت توليد صنعتي در جهان منطبق است و استراتژي ثبات نسبي نرخ ارز در ايران همراه با پانزده تا بيست و پنج درصد تورم راهبردي براي انطباق توليدات صنعتي در ايران با جهان خارج است.پيشبيني آيندهنظر به اينکه در صورت ثبات نرخ ارز و سيصد درصد تورم اقتصاد ايران با اقتصاد جهاني منطبق ميشود، به نظر در طي سه سال آينده، افزايش نرخ ارز بسيار کمتر از افزايش نرخ تورم خواهد بود. به زبان ديگر، جهت حرکت اقتصاد ايران بهسمت کاهش اختلاف سيصد درصدي است.صنايع داخلي بايد همسو با کاهش اين اختلاف، با ارتقاي سطح بهرهوري، قيمت تمام شده را با شرايط بازار منطبق سازند؛ در غير اين صورت، سهم بازار را از دست ميدهند.رقابت با توليدات خارجياصول و قواعد بازي در جهان براي توليدات کارخانهاي به شرح ذيل است:با آمار WTO در شصت رشته از صد و بيست و هشت رشته صنعتي، توليد در انحصار غولهاست. ده کمپاني خودرو، نود درصد خودروي دنيا و سه کمپاني سي و شش درصد لاستيک دنيا را توليد ميکنند، هجده کمپاني هشتاد درصد داروي جهان را به بازار ارايه ميدهند و چين در ماه گذشته ميلادي، 50 ميليون تن فولاد توليد کرده است که در دوازده ماه آينده توليد فولاد چين 600 ميليون است و کل توليد فولاد جهان 1050 ميليون است. چين و دو کمپاني 800 ميليون تن فولاد توليد ميکنند. ده کارخانه توليد تلويزيون در ايران يک ميليون و 800 هزار تلويزيون توليد ميکنند و يک کارخانه توليد تلويزيون در چين 18 ميليون تلويزيون توليد ميکند.ارزش سهام هزار شرکت بزرگ عضو بورس بينالملل قبل از فروپاشي اخير مالي در غرب 10 هزار و 500 ميليارد دلار بود و يا هر کمپاني بزرگ عضو بورس بينالملل ارزش سهام آن بهطور متوسط 5/10 ميليارد دلار است. ارزش سهام سيصد و چهل شرکت عضو بورس ايران 55 ميليارد دلار است. با عرف جهاني ايران بايد بهجاي سيصد و چهل شرکت تنها پنج شرکت در سطح و قامت جهاني ايجاد ميکرد.در شصت رشتهاي که غولها فعال هستند، قاعده بازي براي رقابت، انباشت سرمايه بالاست. شرکتهاي کوچک نميتوانند با کمپانيهاي 5/10 ميليارد دلاري رقابت کنند.برآمده از مطالب فوق، در شصت رشته فوق اگر هدف رقابت با صنايع خارجي باشد، صنايع داخلي يا ورشکست ميشوند و يا بايد قاعده بازي را بپذيرند، قاعده بازي ايجاد شرکت با انباشت سرمايه در سطح جهاني است.در زمره شصت رشته، خودرو و فولاد است.کوچک زيباستاصطلاح «کوچک زيباست» اساس توليد صنعتي در غرب است. اما اين مطلب استعداد بد فهميده شدن نيز دارد. کمپاني فولکس واگن يکي از ده کمپاني است که نود درصد خودرو دنيا را توليد ميکند، اما اين کمپاني با 54 هزار شرکت کوچک قرارداد دارد. «کوچک زيباست» در چارچوب توليد خوشهاي است که تعريف ميشود. کوچک در چهارچوب کمپاني فولکس واگن و در چهار چوب توليد خوشهاي و در خدمت يک کمپاني بزرگ، زيباست.بسياري از کارخانههاي کوچک ايران بدون اينکه در خدمت يک کمپاني بزرگ باشند، احداث شدهاند. در سال 1384 در شهرک صنعتي مبارکه اصفهان چهار صد و بيست کارخانه کوچک فعال بود و در ماه گذشته تعداد کارخانههاي فعال اين شهرک به صد و پنجاه کارخانه کاهش يافته است. کاهش چهارصد و بيست کارخانه به صد و پنجاه کارخانه، نشان ميدهد احداث کارخانههاي کوچک بدون قرار گرفتن در چهارچوب توليد خوشهاي با مشکلات عديده روبهروست.نوسازي تکنولوژيکطول عمر تکنولوژي در شصت رشته از صد و بيست و هشت رشته صنعتي کمتر از پنج سال است.طول عمر تکنولوژي در سي و يک رشته از صد و بيست و هشت رشته بين پنج تا ده سال است.فقط طول عمر تکنولوژي در سي و هفت رشته بالاي ده است.حجم اطلاعات بشر در سال 1920 براساس تحقيق انجام شده در دانشگاه آکسفورد هر صد سال دو برابر ميشد، در سال 1950 هر پنجاه سال، 1970 هر بيست سال، 1990 هر ده سال و اکنون هر پنج سال دو برابر ميشود. براساس همين تحقيق، پنجاه درصد مطالب علمي هر پنج سال يکبار بايد مورد ارزيابي مجدد قرار بگيرد، زمانيکه حجم اطلاعات بشر هر پنج سال دو برابر ميشود، طول عمر تکنولوژيها بهشدت کاهش مييابد.کارخانهاي که عرف مربوط به طول عمر تکنولوژي را لحاظ نکند با چه پيامدهايي روبهرو ميشود؟ نوسازي تکنولوژي فقط زماني بالفعل ميشود که استفاده از تکنولوژي جديد به کاهش هزينه تمام شده منجر شود، کارخانجاتي که فرآيند نوسازي را رعايت نکنند، قيمت تمام شده آنها از کالاهاي مشابه بيشتر شده و از بازار حذف ميشوند و يا توليد بر اساس طول عمر تکنولوژي به منزله ارزانتر توليد کردن است.ايران به طرز عجيبي که گواه يک خطاي راهبردي در استراتژي توسعه است، نوعا در رشتههايي سرمايه گذاري کرده است که طول عمر تکنولوژي در آن کمتر از پنج سال است؛ مثل خودرو، فولاد، وسايل برقي و مخابرات. تعداد بازنشستگان صنعت فولاد آمريکا امروز سه برابر شاغلين آن است و اين نشان ميدهد که نوسازي تکنولوژيک گستردهاي در اين بخش طي پانزده سال گذشته تحقق يافته است.به اظهار وزير محترم صنايع شصت درصد ارزش افزوده صنعت ايران در سه بخش خودرو، فولاد و سيمان است که در دو بخش طول عمر تکنولوژي کمتر از پنج سال است. فروش کمپاني جنرال موتور در سال 2004 ميلادي از توليد ناخالص ملي صد و چهل و هشت کشور جهان بيشتر بود و در سال جاري اين کارخانه ورشکست شده و اين نشان ميدهد دامنه تغييرات در صنعت خودرو تا چه اندازه سريع است.نوسازي تکنولوژيکدر دويست و نود شرکت از سيصد و چهل شرکت عضو بورس، ذخيره استهلاک در سال مالي قبل ناچيز بوده است و اين گواهي ميکند که نوسازي تکنولوژيک در اين صنايع متوقف شده است.در کارخانهاي که پروسه نوسازي متوقف شده چه اتفاقي ميافتد؟ اين دسته از کارخانجات حرکتي گام به گام و تدريجي بهسمت کاهش سهم بازار و تعطيلي را طي ميکند. در دويست و نود کارخانه از سيصد و چهل شرکت عضو بورس ايران، اين فرآيند در حال تحقق است.توسعه، پديدهاي ساحلي استاستيگليز، برنده جايزه نوبل اقتصاد در سال 2001، در کتاب برندگان و بازندگان جهاني شدن اقتصاد مينويسد هفتاد درصد توليد ناخالص ملي جهان در هزار کيلومتر از طول ساحل اقيانوسها و درياهاي جهان انجام ميشود و اين نشان ميدهد توسعه با منطق جهاني اساسا پديدهاي ساحلي است. هشتاد و هفت درصد صادرات چين از دوازده منطقه آزاد چين انجام ميشود که در کنار اقيانوس واقع شدهاند. در واقع توسعه صنعتي چين محدود به يک نوار ساحلي است. هشتاد درصد جمعيت در مناطق روستايي زندگي ميکنند و با درآمد سرانه نود دلار زندگي ميکنند.کره جنوبي، تايوان، سنگاپور، مالزي و ژاپن غولهاي صنعتي در شرق آسيا همه در کنار ساحل واقع شدهاند.قطبهاي صنعتي در اروپاي غربي عمدتا در نوار ساحلي واقعاند.توليد ناخالص ملي کاليفرنيا از توليد ناخالص ملي نيمي از ايالات آمريکا بيشتر است و کاليفرنيا ايالتي ساحلي است.علت اصلي تمرکز توليد به انگيزه صادرات در کنار ساحل، دسترسي سريعتر به بازارهاي جهاني است.اگر هفتاد درصد توليد ناخالص ملي در کنار درياها مستقر است و توسعه براي صادرات پديدهاي ساحلي است، پس تکليف مناطق غيرساحلي چيست؟هر کشور براي مناطق غيرساحلي، بايد راهبرد و استراتژي داشته باشد. معهذا اين راهبرد بايد با يک فاصله مطمئن از توسعه به انگيزه صادرات طراحي شود.در مناطق غيرساحلي، سرمايههاي خارجي علاقه چنداني به حضور ندارند و لذا سرمايهگذاري در مناطق غيرساحلي اساسا پديدهاي ملي است. در مناطق غيرساحلي، رقابت در سطح جهاني نيست، رقابت در سطح ملي است. لذا سطح رقابت بسيار پايينتر است.رقابت در مناطق ساحلي به مفهوم رقابت بين شرکتهاي ملي با کمپانيهاي بزرگ جهاني است و بسياري از شرکتهاي ملي، توان رقابت ندارند. اما رقابت در مناطق غيرساحلي، نظر به اينکه بين شرکتهاي داخلي هر کشور است با همه محدوديتهاي آن کشور بهخصوص در باب انباشت سرمايه انطباق دارد.خدمات به استثناي خدمات مالي، بيمهايمزيت نسبي ايران در بخشهايي از اقتصاد است که جهاني نشده است. بخش خدمات بهاستثناي خدمات مالي، بيمه و مخابرات بهصورت جدي جهاني نشده است. شرکتهاي بزرگ سرمايهگذاري در جهان علاقهاي به سرمايهگذاري در بخش خدمات بهاستثناي سه مورد فوق را ندارند و لذا سرمايهگذاري در بخش خدمات ايران بهاستثناي موارد سه گانه فوق با رقيب خارجي روبهرو نيست و رقابت حداکثر در سطح ملي است.بخش خدمات در جهان روبه رشد است. براي اولينبار در آمريکا در سال 1959 پرسنل بخش خدمات از پرسنل بخش توليد بيشتر شد، در دهه نود ميلادي 23 ميليون شغل جديد در آمريکا ايجاد شد که فقط يک ميليون آن در بخش توليد بود.اساسا من بعد در جهان اشتغال عمده در بخش خدمات است.هر نوع سرمايهگذاري در بخش خدمات در ايران به استثناي سه مورد، مزيت نسبي داخلي کشور تلقي ميشود و حضور در آن قويا توصيه ميشود.بالاخص حضور در اين بخش از آن منظر توصيه ميشود که بهشدت اشتغالزاست و با رشد جمعيت در ايران از سال 1358 تا 1368 (جمعا 18 ميليون نفر) سازگار است.سرمايهگذاري در بخشهايي که هزار کمپاني بزرگ جهاني حضور دارند، فقط در شرايطي ممکن است که شرکتهاي ايراني از انباشت سرمايه مساوي با آنها برخوردار باشند که بسيار دشوار و در مواردي غيرممکن است.راهکار حضور فعال در بازار، حضور در بخشهايي است که رقيب خارجي جدي وجود ندارد و بخش خدمات در سرلوحه آن قرار گرفته است گاهشمار جهاني شدنمرداد 1367عضويت ناظر ايران در گاتفروردين 1370آغاز تحقيق و بررسي در زمينه موافقتنامه عمومي تعرفه و تجارت (گات)اسفند 1374ابلاغ موافقت مقام معظم رهبري به وزير بازرگاني در خصوص انجام مذاکرات الحاقاسفند 1378برگزاري كنفرانس جهاني شدن و گفتوگوي تمدنهاخرداد 1379خاتمي: جهاني شدن اقتصاد از موضع فزوني طلبي، تهديدي براي صلح جهاني استاسفند 1379رهبر معظم انقلاب: تئوريهايي نظير جهاني شدن، ارتجاع به غرب و تبديل ملتها به سياهيلشكر آمريكاست.ارديبهشت 1380اولين بررسي درخواست ايران براي عضويت در سازمان تجارت جهانيتير 1380اظهار اطمينان رييس سازمان تجارت جهاني، از آغاز دور جديدي از مذاكرات اعضاي اين سازمانآبان 1380وزير صنايع و معادن: طرح مسئله حضور در سازمان تجارت جهاني بي مورد استشهريور 1381مركز تجارت جهاني ايران به لغو عضويت از اتحاديه مراكز تجارت جهاني تهديد شد مرداد 1382براي سيزدهمين بار درخواست الحاق ايران به سازمان جهاني تجارت رد شدخرداد 1383رد هفدهمين درخواست ايران براي الحاق به سازمان تجارت جهانيارديبهشت 1384نشست مشترك وزيران دولت، درباره الحاق ايران به سازمان تجارت جهانيخرداد 1384عضويت ايران بهعنوان ناظر در سازمان تجارت جهانيآبان 1384عاليترين سطح حضور ايران (شرکت وزير بازرگاني) در نشست جهاني تجارت در هنگ کنگآبان 1387ارسال نتايج بررسي تاثير بحران جهاني بر اقتصاد ايران به رييس جمهورآذر 1388آمادگي رسمي ايران براي شروع مذاكرات الحاق به سازمان جهاني تجارتآذر 1388اعلام نظرات اعضاي سازمان جهاني تجارت تا اواخر ديمنبع: پنجره
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 334]
-
گوناگون
پربازدیدترینها