محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852897265
هر کس خودش را صاحبنظر میداند
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > آموزش - گفتوگوی خبر آنلاین با حسین مظفر هفتمین وزیر آموزش وپرورش پس از انقلاب اسلامی مریم نوابینژاد: هیچکس نیست که نداند جایگاه آموزش وپرورش در رشد وتوسعه کشور کجاست واهمیت این سازمان تا چه حد است. وجود 15 میلییون دانش آموز در کشورمان به نوعی اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه را درگیر مسائل آموزشی وپرورش می کند وشاید به خاطر همین است که همیشه عملکرد وزیران آموزش وپرورش پیش از هر وزیر دیگری دیده می شود و نوک پیکان اولین انتقادها از هر دولت جدیدی در اکثر موارد متوجه وزیر اموزش وپرورش آن دولت می شود. تصمیم ما برای گفتوگو با وزیران آموزش وپرورش در طول سال های بعد از انقلاب در واقع دادن مجالی برای گفتن حرف های آنهاست. مجالی برای به تصویر کشیدن نظام آموزشی کشور که سالهاست درباره آن بحث میشود و به نظر میرسد هنوز راه خود را پیدا نکرده است. شاید بهتر باشد نتیجه گیری هارا موکول کنیم به زمانی که همه این 9 وزیر حرفهایشان را زده اند وهریک، از منظر خودشان وضعیت آن روزها واین روزهارا بیان کرده اند. بدون هیچ قضاوتی! پس از فرشیدی، گفتوگوبا حسین مظفر، هفتمین وزیر اموزش وپرورش در دوره اول ریاست جمهوری محمد خاتمی پیش رویتان است تا از شهریور 1377 یعنی زمان شروع وزارتش تا آخرین روزهای وزارتش بگوید. از انتقادهای بجا و نابجا، ازسختی های کار واز برنامه هایی که در آن دوره در آموزش وپرورش اجرا شد یا نیمه کاره ماند. زمانی که وزارت را تحویل گرفتید، وضعیت آموزش وپرورش چگونه بود؟موقعی که من مسئولیت آموزش وپرورش را برعهده گرفتم ،جامعه شرایط ویژه ای اشت. دولت جدید تشکیل شده بود. یک فضای سیاسی فرهنگی حاکم شده بود و جامعه از نظر اقتصادی دچارچالش بود. نفت به حداقل قیمت رسیده بود یعنی بشکه ای هفت هشت دلار! طبیعی بود که اداره دستگاه آموزش وپرورش که بیش از یک میلیون کارمند وبیش از 140 هزار واحد آموزشی دارد و 17میلیون دانش آموز کار ساده ای نبود. ما با چالش های جدی روبرو بودیم. ناچار بودیم هم آموزش پرورش را اداره کنیم وهم هزینه هارا مدیریت کنیم. وضعیت مالی ما به گونه ای بود که 150میلیارد تومان بودجه سرانه مان به 25میلیارد کاهش پیدا کرده بود و در بعضی مواقع، حتی قدرت پرداخت پول آب وبرق را در مدارس نداشتیم. به هرحال ناچار شدیم با اجرای بعضی سیاست ها آموزش پرورش رااز این بحران نجات بدهیم. و منظورتان از برخی سیاستها چیست؟قبل از هر چیز به اصلاح ساختار آموزش وپرورش پرداختیم. معاونت های آموزشی را یکی کردیم. معاونت تربیت بدنی وپرورشی را یکی کردیم و اصل سیاست را برتمرکززدایی گذاشتیم.تا آن زمان این سازمان به شدت متمرکز ومدیر محور وستادمحور بود. مناطق و مدارس اختیارات آنچنانی نداشتند. تلقی من از این وزارتخانه این بود که مدرسه ها درخط مقدم تعلیم وتربیت هستند و باید به آنها بهای بیشتری داده شود به ویژه این که نیروهای اصلی وکیفی آموزش وپرورش هم در این مراکز پراکنده هستند. مغزهای آینده کشور در مدرسه های ما قرار دارند. بهره گیری از این ظرفیت برای ما خیلی مهم بود. شروع کردیم به تمرکز زدایی وتفویض اختیارات به مدارس تا حدی که این سازمان در 2سال پیاپی یعنی سال1377و1378در میان دستگاههای دولتی اول شد. نتیجه این سیاست چه بود؟به نظرم شور ونشاط بیشتری در سطح مدارس اتفاق افتاد. معلم ها ودانش آموزان احساس مشارکت بیشتری با مدرسه می کردند و در نتیجه فعال تر عمل می کردند. کار کرد بالا رفت. شعار مدرسه محوری هم برهمین مبنا پا گرفت. به جای این که ستاد واداره ها را محور قرار بدهیم، مدرسه را اصل قرار دادیم. به جای این که اعتبارات به ستاد تعلق بگیرد وبعد از چرخش های فراوان به مدرسه برسد، اعتبارات را مستقیم به مدرسه بردیم. تمثیلی در این زمینه به کار می بردیم که می گفتیم اعتبارات آموزش وپرورش مثل قالب یخ می ماند که اگر از وزارتخانه به استان ومنطقه وبعد به مدرسه برسد، بخش اعظم آن اب شده وماباید قالب یخ را مستقیم به مدرسه برسانیم. پیش بینی ردیف بودجه ای مستقل برای مدرسه، پیش بینی ردیف استخدامی مستقل برای مدارس، تقویت شورای مدرسه، مشارکت معلمان، دانش آموزان واولیا در تصمیم گیری مدرسه با دادن چنین اختیاراتی صورت گرفت ولی نیمه کاره ماند. فعال کردن شوراها هم در همین راستا صورت گرفت؟شوراهای آموزش وپرورش قبلا در سطح استان ها ومناطق به تصویب رسیده بود اما در سطح کشور حدود 30-20شورا فقط تشکیل شده بود. شوراهای آموزش وپرورش تشکیل می شد از استانداران، فرمانداران، امامت جمعه ها، نمایندگان مجلس ومعتمدین محل که این ها رادر 800منطقه آموزش وپرورش شوراها را فعال کردیم. نتیجه مثبتی هم داشت. مسئولین تراز اول شهر دور هم جمع می شدند وراجع به کیفیت وکارآیی آموزش وپرورش می اندیشیدند وفکر می کردند وکمک های مالی می کردند. ولی این کمک هانمی توانست هزینه های نجومی آموزش وپرورش را پوشش بدهد.درست است؟بله، تدابیر دیگری هم داشتیم. قبلا عوارض آموزش وپرورش از کالا ها یک درصد بود.ما آن را تبدیل به 2درصد کردیم. این عوارض را از مبادی ورودی ها واز محل فروش کالا ها می گرفتیم. البته عوارض را باید مالیات چی ها می گرفتند ولی ما احساس می کردیم آنها دلسوزتر از ما نمی توانندباشند وخواستیم فعال تر عمل کنیم. همین هم باعث شد تا در اوج بی پولی حقوق ها را 5/2برابرافزایش بدهیم. یعنی یک افزایش 244 درصدی! شهریور 1376 که من وزارتخانه را تحویل گرفتم 36900تومان میانگین حقوق معلم ها بود که آن را به 120هزار تومان افزایش دادیم.این افزایش در پی اعتراض ها واعتصاب ها صورت نگرفت بلکه در اوج آرامش اتفاق افتاد. بعد هم یکسری هماهنگی در وضعیت معیشتی معلم ها، حق جذب ها وتوسعه خانه های معلم ایجاد شد. وضعیت معلم ها را درک می کردم چون 30 سال کارمند آموزش وپرورش بودم ومعلم ها همه می دانستند که من نماینده آنها هستم در دولت، نه نماینده دولت در آموزش وپرورش. جهت گیری های اصلیمان هم مدارس ابتدایی بود. این جهت گیری دلیل خاصی داشت؟همیشه در طول تاریخ آموزش وپرورش، مدارس ابتدایی تحقیر شده اند. چون دانش آموزان این مقطع کم سن وسال هستند، فکر می کردند منزلت مدارس ابتدایی هم کم است. ولی ما مطمئن بودیم اگر آموزش وپرورش بخواهد توسعه پیدا کند وحتی اگر کشور بخواهد پیشرفت کند باید از مقطع ابتدایی شروع کنیم. چون شخصیت انسان در این سن شکل می گیرد. شعار من این بود که: «نور امید وبالندگی از دریچه آموزش وپرورش ابتدایی می تابد.» این شعار انگیزه معلم های ابتدایی را بیشتر کرد. می گفتیم دریافتی شان نباید کمتر از معلمین راهنمایی ودبیرستان باشد. طرح خیرین مدرسه ساز هم در زمان شما به سامان رسید. درست است؟ابتکار این طرح مال خودم بود. ما پول نداشتیم نمی توانستیم مدرسه بسازیم. قبلا جهاد مدرسه سازی داشتیم. میزان در آمد سالانه جهاد 4میلیارد بود. دیدیم با این وضع نمی توانیم در وضعیت آموزشی وپرورشی تحول ایجاد کنیم. یک نمایشگاه از نارساای های فضاهای اموزشی در کل کشوربرگزار کردیم وخیلی هم تحت فشار قرار گرفتیم که چرا این کار را کردید؟چرا زشتی هارا نشان می دهید؟ در آن نمایشگاه تصویرهایی بود از مدارسی که در کپر بودند، مدارسی که سه شیفت بودند، مدارس مخروبه یا مدارسی که محل نگهداری حیوانات بودند. همه را به نمایش گذاشتیم وگفتیم این ها زشتی های نظام ما نیست زشتی های باقی مانده از گذشته است. تا آنها را نشان ندهیم انگیزه برای خیرین ایجاد نمی شود. یعنی در قدم اول خیرین مدرسه ساز سراسر کشور را شناسایی کردیم، جلسه گذاشتیم وزشتی های فضا های آموزشی را به آنها نشان دادیم. این قدم های اول به ندرت نتیجه بخش می شود. چهطور شد که این قدر زود این نهضت گسترش پیدا کرد؟آنها را در قالب کانون ها صنفی در هر استان سامان دادیم وبه ثبت شرکت ها رساندیم وبعد هم یک کانون متمرکزکشوری تشکیل دادیم که با سایر کانون ها در ارتباط باشد.همین اقدام باعث شد تا درآمد 4میلیاردی جهاد مدرسه سازی تبدیل به 170میلیارد شود.آن موقع 110 میلیارد تومان اعتبارات دولتی ساخت وساز بود ولی از جذب کمک های مردمی این رقم به یک برابرونیم رسید که الان به 300میلیارد رسیده و یک پایه گذاری عزت مدارانه بود.حتی خیرین خودشان در ماه رمضان افطاری می دادند ،پول افطارشان را هم خودشان می دادند ،کمک های مالی را جمع می کردند ومدرسه می ساختند. ولی طبیعتا این کافی نبود...یک مشارکتی هم با استانداران انجام دادیم وظرفیت های استانی را فعال کردیم. به آنها گفتیم شما به ما کمک کنید ما هم به شما کمک می کنیم. می گفتیم مثلا ماباید این تعداد مدرسه در استان شما بسازیم. ظرفیت ها ی ما این است. ظرفیت های شما چقدر است؟ همین امر موجب شدتا 1000 مدرسه در سراسر کشور با مشارکت استانداران ساخته شود. هر چه پول های برگشتی وظرفیت های مالی در استان وجود داشت در این راستا کار شد. بعد هم یک طرح عاطفی خوب اجرا شد به نام «روزی به یاد دیروز»... همان طرحی که فارغ التحصیلان سالهای گذشته را در مدارس قدیم شان جمع می کرد؟... دقیقا! فارغ التحصیلان مدارس کشور در سنوات گذشته شناسایی می شدند واز طرف مدارسی که در ان درس خوانده بودند از آنها دعوت می شد. کسانی که پزشک، وکیل یا مهندس شده بودند ودر بخش های مختلف توانمندی هایی داشتند.مثلا مجموعه ای از پیرمردهایی که در فلان مدرسه در فلان خیابان درس خوانده بودند وبعد از چند دهه همدیگر را می دیدند. آنها یاد دوران مدرسه شان افتادند. پشت میز هایشان نشستند وهمین ها مدارسشان را احیا کردند. به این ترتیب بخشی از مدارس کشور بازسازی شد. علاوه براین طرحی داشتیم که مشارکت دانش آموزان در ساخت مدارس با بسیج وجهاد بود.از آنها خواستیم مصالح بدهند تا نیروی کار دانش آموزی با این مصالح مدرسه شان را بسازند. درباره خود بودجه آموزش و پرورش چه طور؟ با همان اعتبارات چه کردید؟ یعنی برای استفاده بهینه از اعتبارات تخصیص یافته چه راهکارهایی داشتید؟ما به توزیع مناسب بودجه وبهینه سازی یا عادلانه کردن توزیع اعتبارات تفکر کردیم. قبلا به هر استانی یک بودجه مشخص تعلق می گرفت.سال های بعد یک ضریب 10 یا 20 درصدی می خورد. ما می گفتیم مگر اصلا از اول این توزیع عادلانه صورت گرفته که حالا با این ضریب ها عادلانه تر شود. شاید مدرسه ای بودجه بیشتری لازم داشته وبه آن مدرسه بودجه کمتری تعلق می گرفته وبرعکس. آمدیم 59 شاخص بیرونی ودرونی موثر برعملکرد آموزش وپرورش را مثل مسافت، تراکم جمعیت در یک منطقه، تراکم دانش آموز ومحرومیت وسایر عوامل را ارز یابی کردیم وبه این نتیجه رسیدیم که به بعضی استان ها علیرغم وضعیت قبل بیشتر یا کمتر کمک کنیم.طبیعی است که مناطق محروم از این توزیع عادلانه بهره بیشتری بردند. تغییر محل وزارت آموزش وپرورش از خیابان 30 تیر در زمان وزارت شما به خاطر نزدیک کردن معاونت ها به وزارتخانه بود؟بله. تجمیع ساختمان پراکنده اموزش وپرورش از اقدامات مهم دوره وزارت هفتم بود.آن زما ن این وزارتخانه یک ساختمان ملکی متعلق به خودش نداشت. اصلا ساختمان آبرومندانه ای نداشت. ساختمانی که در خیابان 30 تیر بود متعلق به بیمارستان سینا بود که در زمان جنگ در آنجا بیمار بستری می شد.معاونت ها ومدیر کل های این سازمان در 20نقطه پراکنده بودند.این پراکندگی موجب صرف وقت،زمان وهزینه می شد.بهره وری را کاهش می داد وشرکت در جلسات وقت زیادی از مدیران می گرفت.ما کار کارستانی کردیم وهمین ساختمان فعلی وزارتخانه را واقع در خیابان سپهبد قر نی خریدیم. این ساختمان پیش از این متعلق به وزارت صنایع نبود؟چرا بود. یک ساختمان محکم ومدرن که از بهترین ساختمان های اداری کشور است. البته پیش از این،مشغول ساخت ساختمانی برای آموزش وپرورش در شهرک غرب بودند ولی من آنجا نرفتم. گفتم ساختمان باید مردمی باشد وشهرک غرب مرکزیت ندارد. جناب آقای ترکان، رئیس سازمان گسترش وقت به ما کمک کرد. آن ساختمان را در آن زمان 6میلیارد خریدیم ولی پول ندادیم. زمین وساختمانهاای را که داشتیم جابجا کردیم. البته سازمان گسترش خیلی به زحمت افتاد. بعد هم چند ساختمان اطراف را خریدیم.الان وزیر ومعاونت ها در یک محل هستند.هم کار خودشان وهم کار ارباب رجوع راحت تر شده است. از بحثهای اقتصادی بگذریم. در آن سالها برای ارتقای محتوای آموزشی چه کردید؟قبلا آموزش وپرورش نظام ترمی - واحدی بود که ما آن را به سالی - واحدی تبدیل کردیم. حسن آن این بود که دانش آموز به خاطر ضعیف بودن در یک یا چند درس مردود نمی شد.همان درس را آنقدر امتحان می داد تا قبول شود.اشکالی که ایجاد می کرد ساعات پرت آموزشی بودو پنجره باز داشت.یعنی بین دوساعت درسی ،یک ساعت خالی بود.پنجره باز به این ساعت خالی گفته می شد.خانواده ها نگران بودند چون بچه هایشان در ساعات بی کاری نمی توانستند در مدرسه بمانند ودر معرض اسیب های اجتماعی قرار می گرفتند.نظام سالی - واحدی مزایای ترمی- واحدی را داشت.اما دیگر پنجره بازی وجود نداشت.کار دیگری که در این زمینه انجام دادیم این بود که معاونت آموزش عمومی ومتوسطه را یکی کردیم.این ها قبلا علیرغم اشتراک هاای که داشتند، معاونت های جداگانه ای داشتند و بسیاری از کارها را در طول یکدیگر انجام می دادند. استاندارد سازی سوال های امتحانی هم در آن سالها بحث مهمی بود...یک باز نگری در روند برگزاری امتحانات و نحوه سوال های امتحانی انجام دادیم. دیدیم بسیاری از سوال ها بر اساس سلایق معلمها طراحی می شود.ما سوال ها را استاندارد کردیم بانک سوال ایجاد کردیم.این کار به معنای بسته شدن دست معلم ها نبود به معنای هماهنگ سازی سوال ها بود.چون همه دانش اموزان اشتراکاتی داشتند و بالاخره به یک نقطه می رسیدند که نامش کنکور بود. چرا سیاست چند تالیفی کتاب را دنبال کردید؟فرایند تالیف و تغایر در کتاب های درسی را عوض کردیم تا قبل از آن بیشتر بر اساس سلایق عمل می شد. ما امدیم گفتیم حتما باید یک کار تخصصی صورت بگیرد و یک شورای علمی در گذر گاه قرار بگیرد تا هم چالش ها واشکالات را بررسی کنند و هم نقطه نظر معلم ها را بگیرند. فلسفه تغایر برایشان روشن شود ونحوه تغایر را هم طراحی کنند. سیاست چند مولف برای یک کتاب را دنبال کردیم .مولفها را سنجیدیم در مراحل مختلف و در واقع ایجاد رقابت شد و دریچه های تازه ای برای کتاب نویسی ایجاد شد. این سامان دهی در زمینه کتاب های کمک آموزشی هم صورت گرفت؟ما نمی توانستیم آنها را مدیریت کنیم چون خصوصی بودند. اما سیاست تشویقی گذاشتیم. گفتیم هرکس کتاب های اموزشی و کمک آموزشی را در این راستا منتشر کند ما تضمین خرید می کنیم. در آن زمان مولف ها و انتشاراتی های فراوانی در این زمینه به ما رجوع کردند که تاثیر مثبت فراوانی داشت. چاپ کتاب هی درسی هم همیشه به مهر وآبان می رسید.180 میلیون تیراژکتاب های درسی بود که با رایزنی با چاپخانه های مختلف کشور توانستیم تمام کتاب های درسی را تا پایان شهریور توزیع کنیم.البته الان نمی دانم این وضع چقدر ادامه پیدا کرده است. در زمان وزارت شما میان فارغ التحصیلان مراکز تربیت معلم وفارغ التحصیلان وزارت علوم یک خط کشی صورت گرفت وحساب معلمین از فارغ التحصیلان آزاد جدا شد.این کار چه نتیجه ای در برداشت؟ببینید، وضعیت مراکز تربیت معلم نابسامان بود. درآغاز وزارت این ابهام برای برخی از مسئولین پیش آمده بود که آیا به این مراکز نیازی هست یا از معلم آزاد استفاده کنیم. به خاطر همین مراکز تربیت معلم خالی شده بود وتعداد زیادی فارغ التحصیل دانشگاهی داشتیم اما به این نتیجه رسیدیم همانطور که دردنیا ثابت شده، ما نمی توانیم هر فارغ التحصیل دانشگاهی را حتی با مدرک دکترا به سر کلاس بیاوریم. مهارت های معلمی مهم ترین است. مهارت هاای مثل شیوه های آموزشی،شیوه های تدریس، نحوه ارتباط ومهارت های دیگر. به همین خاطر مراکز تربیت معلم را احیا کردیم. ظرفیت جذب را به15هزار نفر رساندیم ومدرکش را به تایید وزارت علوم رساندیم.212هزار مدرک تحصیلی رسمی شدند وبعد هم سهمیه ای برای معلمین با وزیر علوم وقت امضا کردیم که معلمینی که مدرک فوق دیپلم از مراکز تربیت معلم دارند دیگر از دیپلم امتحان ندهند، مدرک شان تااید شود واز کاردانی به کارشناسی بروند وبه جای گرفتن 100در صد،نمره برای ورود به دانشگاه با 80درصد نمره هم قبول شوند. حتی دوره های کارشناسی برای مراکز تربیت معلم گذاشتیم وباز با وزارت علوم به تفاهم رسیدیم. نظرتان در مورد امور تربیتی چه بود؟امور تربیتی را احیا کردیم.اعتبار خاصی برای آن در نظر گرفتیم ومیزان دریافتی شان را با معلمین برابر کردیم. معلمان تربیتی از معلمین آموزشی بیشتر کار می کردند. تمام وقت وحتی روزهای تعطیل هم درگیر کارهای فوق برنامه بودند.تدریس بسیاری از کتاب های تربیتی را به معلم های امور تربیتی سپردیم .مثل جامعه پذیری،شرکت در انتخابات،محیط زیست که متاسفانه این وضع ادامه پیدا نکرد.امور تربیتی حذف شد ومشکلات فراوانی ایجاد شد. در عین حال 600کانون قرآن را فعال کردیم. کلاس های قران و نهج البلاغه وحدیث واحکام را توسعه دادیم وقرآن را درهمه پایه های تحصیلی قرار دادیم که خیلی موثر بود ودیدیم آموزش قران حتی در فهم الفبا به دانش آموزان ابتداای کمک می کند. رابطه آموزش وپرورش را با سیاست چطور تعریف کردید؟ما مخالف سیاسی بازی بودیم. تربیت سیاسی با سیاست بازی فرق می کند. همیشه می گفتیم مدرسه های ما نباید به بنگاه های سیاسی یا محلی برای یارگیری سیاسی واحزاب تبدیل شود. این کار در حقیقت خیانت به دانش آموز است. اما باید بدانند کجا وچگونه باید حرف بزنند؟ کجا سوال کنند؟ کجا سکوت کنند؟ کجا بحث کنند؟چگونه تعامل کنند؟چگونه مشارکت کنند. در زمان ما شورای دانش آموزی راه اندازی شد که شورای سیاسی نبود. شورای تصمیم گیری برای حسن اداره مدرسه با مشارکت خود دانش آموزان بود. تعبیری که از زمان وزارت شما در ذهن بسیاری از مردم وجود دارد این است که شما خیلی حامی مدارس غیر انتفاعی نبودید.این تعبیر درستی است؟یک اصلی در قانون اساسی هست که دولت باید مدارس لازم را تاسیس کند اما هیچ منعی برای مشارکت های مردمی در آموزش وپرورش که نشده بود.از قدیم مردم تمایل به مشارکت دراین زمینه داشتند وبعد به بصورت قانون درآمد. تلاش اولیه من این بود که قانون درست باشد.خیلی حساسیت به خرج می دادم و بعضی ها فکر می کردند مخالف مدارس غیر انتفاعی هستم. ولی من مخالف اداره مدارس توسط هرکس بودم. می گفتم اداره مدرسه باید توسط افراد شایسته ای صورت بگیرد. باید در قبال پولی که می گیرند، نظارت کنیم تا کارآیی خوبی داشته باشند. در قانون برنامه توسعه سوم این اصل آمده بود که5درصد از دانش آموزان می بایست در مدارس غیر انتفاعی درس می خواندند که در زمان من تا 2/5درصد رشد داشت.البته می دانید نسبت رشد هرچه بالاتر برود،کندتر می شود.به خصوص چون هزینه ها افزایش وتوان مردم کاهش پیداکرده است. الان تعداد دانش آموزان مدارس غیر انتفاعی کاهش پیدا کرده است. خیلی ها امتیاز گرفتند ونساختند. بخشی از این مسئله به خاطر کاهش اعتماد مردم نیست؟بخشی نتیجه این بی اعتمادی است ولی همین الان هم مدارس غیر انتفاعی داریم که دانش آموزان در نوبت قرار می گیرند واز همه ثبت نام نمی شود.اما آنها مدارسی هستند که توانستند مشارکت های وسیعی را جذب کنند وبا امکانات کامل وارد میدان شوند.همه این ظرفیت را ندارند.دولت اگر می خواهد مدارس غیر انتفاعی را توسعه بدهد هم باید حمایت کند وهم نظارت کند.و حتما باید مکانیسم مواخذه ای باشد تا کم فروشی نشود. ولی با وجود طرح ها وبرنامه های فراوانی که داشتید که بستر اجراای قسمتی از آنها هم ایجاد شد، دوره وزارت شما با انتقادهای خرد وکلانی مواجه بود. دلیل آن را چه می دانید؟تفاوتی که بین مدیریت آموزش وپرورش ودستگاه های دیگر وجود دارد این است که آموزش وپرورش چون با فرهنگ سازی ورفتارسازی سروکار دارد، فرایند عملی اش در یک پروسه طولانی وپیچیده محقق می شود وکار کردش با تولید محصول فرق می کند. دیگر این که اگر می خواهیم عملکرد آموزش وپرورش را بسنجیم این عملکرد درهر زمان در ترازوی چالش ها وفرصت ها وگستردگی حوزه فعالیت این وزارتخانه باید سنجیده شود.واقعا آموزش وپرورش با دستگاه های دیگر فرق می کند.وزیر آموزش وپرورش پُرکارترین،پُرمشغله ترین وپُررنگ ترین وزیر کشور است. یعنی چه؟همه آحاد جامعه به نوعی با آموزش وپرورش درگیرند و مطالباتی که از این سازمان دارند همه قشر ها وطبقات را دربر می گیرد. از طرف دیگر چون مسائل آموزش وپرورش به علوم انسانی مربوط می شود همه در آموزش وپرورش خودشان را صاحب نظر می دانند وبه راحتی آن را نقد می کنند.شما تا بحال دیده اید مردم وزیر صنایع را نقد کنند؟ حتی وقتی آقای حاجی بعد از من به وزارت رسید به او گفتم: آماده چالشی عظیم باش! گفت:چطور مگر؟ گفتم: چون قبلا وزیر تعاون بودی و1800کارمند داشتی وکسی هم باتو کار نداشت. اینجا یک میلیون وهشتصد هزار عائله داری،140 هزار مدرسه داری وبه زودی با مطالبات عظیمی روبرومی شوی. اخیرا هم که جمله ای راشنیدم که از وزیر اخیر آموزش وپرورش منعکس شد وجمله سنگینی بود که گفت: من در آموزش وپرورش ذلیل شدم. اینها را گفتم که بدانید اداره آموزش وپرورش سخت است واداره اش ازعهده یک فرد خارج است. راه چاره چیست؟راه برون رفت از مشکلات آموزش وپرورش، اصلاح نگاه ونگرش مردم نسبت به آموزش وپرورش است. نباید این وزارتخانه را در کنار مثلا وزارت صنایع یا وزارت تعاون قرار بدهند. باید به همان نگاهی که دنیا بعد از چنگ جهانی دوم پیدا کرد برسیم. دنیا دید که بعد از جنگ برای پاک سازی به نیروی انسانی نیاز دارد. نیروی انسانی هم عامل توسعه است هم توسعه توسط انسان صورت می گیرد، یعنی توسعه هم توسط انسان وهم برای انسان است.مهد پرورش انسان هم آموزش وپرورش است که اگر به ان برسیم وبه نیروی انسانی توسعه یافته دست پیدا کنیم. کشاورزی، اقتصاد، سیاست، اخلاق، روابط بین المللی وزیر ساخت ها توسعه پیدا می کند... این اصلاح نگاه ونگرش باید از مسئولین آغاز شود؟بله!شاید گفتن این خاطره بی ضرر نباشد. یادم هست وزارتم تمام شده بوداما در سفری همراه دولت قدیم به سمینار نماز می رفتیم. آقای خاتمی بود وآقای حاجی ومرحوم نوربخش هم بودند. آقای نوربخش گفت: دیروز در جلسه هیات دولت ذکر خیر شما بود.وقتی مسائل مالی مطرح شد، دیدیم آقای حاجی دارد اعتراض می کند که نیاز دارم وکم مانده بود گریه اش بگیرد. به اوگفتیم: تو دیگر چرا؟ این مسائل مال دوره قبل بود.مال زمان آقای مظفر بود، تو دیگر نباید گریه کنی. گفتم: آقای نوربخش اشکال کار آموزش وپرورش همین است. تا زمانی که این نگاه در شما باشد که فکر می کنید مشکلات آموزش وپرورش به دست یک نفر حل می شود ونروید عمیقا چالش ها را ارزیابی کنید، حتی اگر آقای خاتمی که به عنوان رئیس جمهور اینجا نشسته، فردا بیاید وزیر آموزش وپرورش بشود، حتی یک قدم هم نمی تواند بردارد. باید مثل بنیان گذاران ژاپن فکرکنیم. نه نفت داشتند، نه معدن، نه ذخایر زمینی! ما باید برای توسعه فقط از نیروی انسانی کمک گرفتند وبه مغزهای متفکرشان اعتماد کردند. یعنی باید برای اصلاح ساختار آموزش وپرورش از همه بخش ها کمک گرفت؟من همیشه گفته ام اموزش وپرورش درمانگاه همه دردهای کشور است اما نباید این طور باشد که همه چیز را از سازمان بخواهیم وهیچ چیز به آن ندهیم وبه آن بها ندهیم. مجموعه ای از نظام باید آن را حمایت کند. الان در حدود 20درصد آمد کشورمان در آموزش وپرورش هزینه می شود، دردنیا هم 21 درصد از درآمد صرف آموزش و پرورش می شود اما دنیایی که قبلا چارچوب هایش را ساخته و قبلا 50 درصد هزینه می کرده، نباید وضعیت فعلی مان را با الان کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم. یادم هست آقای حداد عادل وقتی از سفر ژاپن برگشتند به من گفتند: در ژاپن منازل مسکونی را 35متری ساخته اند ومدارس را 10هزار متری. برای همین است که تا زنگ مدرسه می خورد بچه ها فرار می کنند. متاسفانه این تنگناها در تمام زمینه ها وجود دارد. وزیر آموزش وپرورش از اول فروردین تا پایان اسفند به فکر کسری های آموزش وپرورش وتامین نیازهاست و اصلا وقت برنامه ریزی پیدا نمی کند. چرا سیاست های کلی هر وزارتخانه با عوض شدن هر وزیر تغییر می کند ؟ چطور می شود به یک ثبات در زمینه سیاست گذاری ها رسید؟دخالت سلایق مدیران وفراز وفرود های مدیریتی در همه بخش ها وجود دارد. اقتصاد،سیاست،اموزش و... به خاطر همین هم برنامه چشم انداز 20ساله طراحی شده اند، برنامه های توسعه بر مبنی چشم انداز جدی گرفته شده وامیدوارم با جدی گرفتن این برنامه وسیاست های کلان نظام در علم، فن آوری وبخش های مختلف از سلایق مدیران کاسته شود تا به یک ثبات برسیم. البته با عزم جدی وحرکت از وضعیت موجود به سمت آینده ای که برای سال 1404 ترسیم شده است. و سوال آخر: وضعیت فعلی آموزش وپرورش را چگونه می بینید؟قرار شد از این حرفها نزنیم. بگذریم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]
صفحات پیشنهادی
ازدواج موفق در خانواده های ایرانی
در حقیقت مهریه های سنگین و زیاد به عقیده برخی صاحبنظران نوعی قیمت گذاری و نرخ گذاشتن روی افراد است. ... عده ای از افراد بر این باورند که ازدواج سن خاصی ندارد بلکه هر کس خودش بهتر می داند که چه موقع زمان ازدواج او فرا رسیده است زیرا برای ...
در حقیقت مهریه های سنگین و زیاد به عقیده برخی صاحبنظران نوعی قیمت گذاری و نرخ گذاشتن روی افراد است. ... عده ای از افراد بر این باورند که ازدواج سن خاصی ندارد بلکه هر کس خودش بهتر می داند که چه موقع زمان ازدواج او فرا رسیده است زیرا برای ...
کاهش کمر درد در دوران بارداری
هر کس خودش را صاحبنظر میداند · اظهارات جدید البرادعی درباره ایران · اسناد محرمانه در اينترنت · (GENITAL HERPES ) تبخال دستگاه تناسلی ...
هر کس خودش را صاحبنظر میداند · اظهارات جدید البرادعی درباره ایران · اسناد محرمانه در اينترنت · (GENITAL HERPES ) تبخال دستگاه تناسلی ...
آینده فلسفه
بلافاصله بعد از ترجمه، کسانی پیدا شدند که در این علم صاحبنظر بودند و با فلسفه، تفنن ... یعنی به هر کس که بگویی در باب این معنا شواهد و دلایل بیاور و نشان بده، شاید به ... در دوره جدید، ایدهآل افلاطون و ارسطو، بهروشنی خودش را نشان میدهد. ...
بلافاصله بعد از ترجمه، کسانی پیدا شدند که در این علم صاحبنظر بودند و با فلسفه، تفنن ... یعنی به هر کس که بگویی در باب این معنا شواهد و دلایل بیاور و نشان بده، شاید به ... در دوره جدید، ایدهآل افلاطون و ارسطو، بهروشنی خودش را نشان میدهد. ...
نتوانستهایم مخاطب جدیدی خلق کنیم / امتیاز
انتظامی البته دکترای خود را در رشته مدیریت استراتژیک گرفته است و مدتی است که بر بنگاهداری ... از سوی صاحبنظران رشته ارتباطات برای اصلاح روش روزنامهگاری، اطلاعرسانی و . .... اما این تعدد بلاوجه ، مطبوعات را به سمتی سوق میدهد که دروغ بنویسند تا ... هر کس متقاضی کار مطبوعات است به صاحبان مجوز مراجعه میکند و با توجه به ...
انتظامی البته دکترای خود را در رشته مدیریت استراتژیک گرفته است و مدتی است که بر بنگاهداری ... از سوی صاحبنظران رشته ارتباطات برای اصلاح روش روزنامهگاری، اطلاعرسانی و . .... اما این تعدد بلاوجه ، مطبوعات را به سمتی سوق میدهد که دروغ بنویسند تا ... هر کس متقاضی کار مطبوعات است به صاحبان مجوز مراجعه میکند و با توجه به ...
جوانفکر در گفتوگو با خبر: معتقدم جریان اصولگرایی و ...
همه میدانند که جریان اصولگرایی نامزد خودش را داشت و نامزدش هم آقای ... ولی در مرحله دوم به هر حال حمایت های جریان اصولگرایی بود که می توانست .... نشستی که با کارشناسان اقتصادی در چندین نوبت برگزار کردند و دیدگاههای صاحبنظران اقتصادی و حتی ... آقای احمدی نژاد حمایت نمی کردند به راستی از چه کس دیگری می خواستند حمایت ...
همه میدانند که جریان اصولگرایی نامزد خودش را داشت و نامزدش هم آقای ... ولی در مرحله دوم به هر حال حمایت های جریان اصولگرایی بود که می توانست .... نشستی که با کارشناسان اقتصادی در چندین نوبت برگزار کردند و دیدگاههای صاحبنظران اقتصادی و حتی ... آقای احمدی نژاد حمایت نمی کردند به راستی از چه کس دیگری می خواستند حمایت ...
یه روز یه مَرده... سرش خورد به نرده!
هر هر هر! البته در سالهای اخیر با تلاش صاحبنظران جوکساز، پتانسیلهای ... (راستی کسی میداند این بشر در مورد چه موضوعی هنوز کتاب ننوشته؟ .... (حالا اینکه «حداقلهای لازم» چیست، خودش میتواند عنوان یک پایاننامة کارشناسی ارشد باشد: «معرفی و تحلیل المانهای مؤثر در تبدیل یک حکایت روزمرة زندگی به جوک») هرکس در تعریف مجدد آن ...
هر هر هر! البته در سالهای اخیر با تلاش صاحبنظران جوکساز، پتانسیلهای ... (راستی کسی میداند این بشر در مورد چه موضوعی هنوز کتاب ننوشته؟ .... (حالا اینکه «حداقلهای لازم» چیست، خودش میتواند عنوان یک پایاننامة کارشناسی ارشد باشد: «معرفی و تحلیل المانهای مؤثر در تبدیل یک حکایت روزمرة زندگی به جوک») هرکس در تعریف مجدد آن ...
احمد خاتمی: اگر حمایت رهبری نبود، احمدی نژاد ریزش آرای ...
هرکس که شرایط لازم را دارد، وارد میدان شود. شورای نگهبان شرایط را بررسی میکند. ... بالاتر میرود و میوههای شیرین خود را میدهد، بنابراین اگر کسی منصفانه نگاه ...
هرکس که شرایط لازم را دارد، وارد میدان شود. شورای نگهبان شرایط را بررسی میکند. ... بالاتر میرود و میوههای شیرین خود را میدهد، بنابراین اگر کسی منصفانه نگاه ...
نظر داریوش کاردان درباره کارگردان «قهوه تلخ» / مهران مدیری ...
حقیقتش تاریخها را یادم نمیآید اینکه هر برنامهای در چه تاریخی ساخته شده ... قبول ندارم نه در مورد خودم و نه در مورد ایشان و نه در مورد هیچ کس دیگری ... من شخصاً نه به عنوان صاحبنظر، مهران مدیری را وقتی بازی میکند دوست دارم ولی کارگردان نه. ... است که اینها انجام میدهند این قضیهاش میشود عین اینکه فرش ماشینی زیاد شده ...
حقیقتش تاریخها را یادم نمیآید اینکه هر برنامهای در چه تاریخی ساخته شده ... قبول ندارم نه در مورد خودم و نه در مورد ایشان و نه در مورد هیچ کس دیگری ... من شخصاً نه به عنوان صاحبنظر، مهران مدیری را وقتی بازی میکند دوست دارم ولی کارگردان نه. ... است که اینها انجام میدهند این قضیهاش میشود عین اینکه فرش ماشینی زیاد شده ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها