واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار چهارشنبه 15 تیر 1390 تعداد مشاهده : 20 خودش میگوید: «شانس زندگی برای من بسیار اندک بود. دکترها معتقد بودند احتمال زنده ماندن و بهبود من بعد از عمل جراحی، خیلی خیلی کم است. میترسیدم. تنها چیزی که هیچوقت از ذهنم پاک نمیشود، ترسی است که آن روزها داشتم؛ ترس از مرگ. تا اینکه یک روز صبح تصمیم تازهای گرفتم. به خودم گفتم: شهرزاد! تو از شیمیدرمانی هیچ آسیبی نمیبینی و دچار هیچ عوارضی هم نخواهی شد! اراده کردم و تصمیمم را ملکه ذهن کردم. مرتب به خودم این را میگفتم و تلقین میکردم. از آن روز، من دیگر حالت تهوع نداشتم و گرفتار عوارض شیمیدرمانی هم نشدم. بعد، انگار دنیا برایم عوض شد و به قدرت ذهن خودم پی بردم. بله! دشمن، درون من بود و خودم باید با آن مبارزه میکردم. تازه آن موقع بود که از داروها معذرت خواستم؛ گفتم داروهای عزیز! شما برای کمک به تن رنجور من وارد بدنم میشوید. آنوقت من به شما بد میکنم. من از شما عذر میخواهم و قول میدهم از این پس به جای دشمنی با شما، دوستی کنم و کمک کارتان باشم. به خودم گفتم: «من حتما بهبود پیدا میکنم.» او الان 6 سال است که بهبود کامل پیدا کرده و در موسسهاش به بیماران سرطانی کمک میکند تا باورهایشان را تغییر دهند.تصمیم با خودتان است! میخواهید بمانید و بجنگید یا میدان را ترک کنید؟ او خواست بماند و ماند. خوش بینی شما میتوانید به 6 ماه بعدتان فکر کنید و برایش برنامهریزی کنید ولی خیلی از بیماران نمیتوانند. کم نیستند بیمارانی که به بیماریهای صعبالعلاج دچارند و خیال میکنند هیچ کاری از دستشان ساخته نیست و باید خودشان را برای خداحافظی آماده کنند. کم نیستند بیمارانی که با وحشت از بیماری و ترس از مرگ، دستبهگریباناند و البته کم نیستند توصیههایی که برای مقابله با این ترس و وحشت از سوی پزشکان ارائه میشود. 8 توصیه زیر، مشتی است نمونه خروار. 1 همه چیز را به خدا بسپارید: مادر موسى از ترس فرعون نوزادش را در صندوقى نهاد و دَرِ آن را بست و از بیم اینكه مبادا تأخیر در كار باعث شود مأموران سر رسند و نوزاد دچار سرنوشت وحشتناكى گردد، صندوق را به رودخانه نیل انداخت و او را به لطف خدا سپرد و به اینگونه خداوند مهربان دوباره او را به آغوش مادر بازگردانید تا چشمش روشن شود و غمگین نباشد و بداند كه وعده خدا حقیقت دارد ولى اكثر مردم این را نمیدانند. شما چرا وقتی دلتان از بار غم میخواهد از جا کنده شود، غصهتان را به خدا نمیسپارید و رهایش نمیکنید؟ فرزندان و دیگر عزیزان خویش را در آغوش بگیرید و نسبت به آنها ابراز محبت کنید. ابراز محبت به اطرافیان حسی را مثل دریافت محبت به شما می دهد. 2 ورزش کنید: ورزش احساس نگرانی را کم میکند و انجام تمرینات بدنی هیجانات را کاهش میدهد و به قدرت تمرکز شما کمک میکند. شاید بگویید من قدرت ورزش ندارم اما باید بدانید منظور ما انجام اعمال سنگین نیست و در این راه میتوانید با پزشک خود مشورت کنید. پیادهروی با سرعت کم، باز و بسته کردن دستها؛ ماساژ دادن پا و در صورت امکان شنا هم ورزش به حساب میآید.کافی است بخواهید که زمانی کوتاه از روز را به آن اختصاص دهید. 3مهار تنفستان را به دست بگیرید: با کنترل تنفس هم میتوان نگرانی و اضطراب روحی را کاهش داد. اگر نفس عمیقی بکشید و بازدم خود را آهسته خارج کنید، احساس آرامش میکنید؛ خصوصا وقتی خیلی عصبی و ناراحت هستید. حتی می توانید به خارج شدن باز دم فکر کنید و به آن بیاندیشید. 4 اخبار بد نشنوید: خیلی از رسانهها پر از اخبار بد هستند و گاهی توسط این خبرهای غمانگیز شما را افسرده و غمگین میکنند. اگر از شنیدن این اخبار و رویدادها اجتناب نکنید حتما در آیندهای نه چندان دور دچار نگرانی و دلشوره میشوید. این اخبار احساسات منفی شما را افزایش می دهد . باید مراقب خود باشید. گل روابط عاطفی برقرار کنید: با برقراری روابط عاطفی، روحیات انسانها متحول میشود زیرا ما موجودات عاطفی هستیم. برای رسیدن به این هدف فرزندان و دیگر عزیزان خویش را در آغوش بگیرید و نسبت به آنها ابراز محبت کنید. ابراز محبت به اطرافیان حسی را مثل دریافت محبت به شما می دهد. 6 جاهایی که نگرانتان میکند، نروید: هر لحظه که احساس کردید دچار دلشوره و یا نگرانی بیش از حد شدهاید، سعی کنید به نحوی خودتان را از قید آن آزاد کنید. از روی صندلیتان بلند شوید، قدم بزنید و یا با دوستی صحبت کنید. از نشستن و ماندن در جایی که شما را نگران میکند بپرهیزید. هر قدر به نگرانی و اضطراب، بیشتر اجازه دهید که فکر شما را مشغول کند، سختتر میتوانید از شر آن خلاص شوید. 7 گاهی گریه کنید: خودتان را رها کنید و اگر دلتان خواست از ته دل گریه کنید. یک گریه بهموقع تمامی نگرانیهای شما را از بین میبرد. گریه بزرگ ترین تسکین دهنده برای شماست. البته نباید اجازه دهید تا این کار برای شما به صورت عادت در بیاید. 8 واقعیت را بپذیرید: خیلی از کسانی که با بیماری دست و پنجه نرم میکنند– فرقی هم نمیکند با سرما خوردگی یا با یک بیماری حاد- نپذیرفتهاند شرایط خاصی و محدودیتهایی دارند که باید به آنها تن دهند و همین موضوع روند بهبود را کند میکند. افکار و اعمال خود را به شدت کنترل کنید، و گرنه ضمیر باطن ناچار همانایدههایی را که به سرتان راه دادهاید به مرحله اجرا در خواهد آورد از ماست که برماست سلولهای بدن ما به صورت پرده سینما احساسات درونی ما را در خود به نمایش میگذارند و تصویرهای ذهنی ما به شکل ناخوشی و یا تندرستی و شادابی در روی آن منعکس میشوند. این خود ما هستیم که چرخه این دستگاه را به دست داریم و آن را میچرخانیم و از یاد نبریم که طبیعت هستی بر پایه خوشبینی و مثبت بودن و شاد و خوش زیستن قرار گرفته است و با آدمهای منفی هیچ میانهای ندارد. پس زمانی که مریض هستید، به خصوص افکار و اعمال خود را به شدت کنترل کنید، و گرنه ضمیر باطن ناچار همانایدههایی را که به سرتان راه دادهاید به مرحله اجرا در خواهد آورد و به عبارتی آنچه را که آرزو کرده باشید، همان را برآورده خواهد کرد. پس مواظب کلام و اندیشه خود باشید که خلاف نیات باطنیتان گفتهای به زبان نیاورید. خواست شما هر چه باشد، خواه منفی یا مثبت عواقبش گریبانگیر خودتان خواهد شد. هرگز نمیتوانید از شر یک بیماری مهلک خلاص شوید مگر اینکه فکر جدا ساختن آن را از پیکرتان به ضمیر باطنتان راه داده باشید. به عبارتی، هنگامی میتوانید شفا پیدا کنید که آن را اراده کرده باشید. به یاد داشته باشید که امید در توانایی بیمار و خانواده برای اداره و مواجهه با بیماری نقش مهمی را بازی میکند. افرادی که سطح امیدواری بالایی دارند بر موفقیتها بیشتر تمرکز دارند تا بر شکستها. پس فراموش نکنید که بدن شما به نوع تفکر، احساس، عاطفه و عمل شما پاسخ میدهد. تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]