تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 13 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):مهدى طاووس بهشتيان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803933267




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

رکان سه گانه قدرت اجتماعی در انقلاب-بخش دوم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
رکان سه گانه قدرت اجتماعی در انقلاب
رکان سه گانه قدرت اجتماعی در انقلاب-بخش دوم منبع:کتاب،انقلاب اسلامی و انقلاب های جهانی رکن اولِ قدرت اجتماعی، «مشارکت مردمی» است که در درس قبل درباره ی آن صحبت شد. دو رکن دیگر قدرت اجتماعی رهبری و ایدئولوژی هستند. رهبری برای هر کاری و از جمله انقلاب که خواستار تغییر بنیادین و همه جانبه در تمام زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی است، لازم ضروری است. بدون حضور رهبر، حرکت ها و تلاش ها برای تغییر نظام، نظم و انسجام لازم پیدا نخواهد کرد و در نتیجه انقلاب تبدیل به شورش یا رفرم خواهد شد. به طور کلی رهبری در حرکت های اجتماعی و سیاسی نقش مهمی را بر عهده دارد. وجود یک رهبر در هر سه مرحله از انقلاب برای هدایت مردم ضروری است.رهبری به دو صورت فردی و جمعی در انقلاب های مختلف از جمله انقلاب های ایران و فرانسه نمود پیدا کرده است که نوع فردی آن موفق تر و مؤثرتر بوده است. در صورتی که جامعه با شرایط انقلابی رو به رو شود و شکاف بین قدرت سیاسیِ حاکم و قدرت اجتماعی بیشتر شود، نقش رهبر در شکل گیری انقلاب بسیار تعیین کننده و سرنوشت ساز می شود. رهبر دارای سه نقش متفاوت است که هر کدام در یک مرحله از انقلاب مشخص می شوند: اول رهبری به عنوان ایدئولوگ یا بنیانگذار فکریِ انقلاب، دوم رهبر یا فرمانده کل عملیات انقلاب «در زمان پیروزی»، سوم به عنوان معمار و سازنده ی جامعه بعد از انقلاب. اگر هر سه مورد در یک فرد جمع باشند، آن شخص، رهبرِ منحصر به فرد انقلاب بوده، دارای مقبولیت و مشروعیت ویژه ای در بین مردم است.(1) ایدئولوژی نیز برای شکل گیری حرکت های انقلابی لازم است. زیرا ایدئولوژی تنظیم کننده و ترسیم کننده ی ارزش ها، ایده آلها و اعتقادهای حاکم بر جامعه است. بدون وجود ایدئولوژی، یک جامعه انسجام لازم را برای حرکت گروهی و سرنگونی ارزش های حاکم و جایگزینی ارزش های جدید ندارد. در واقع ایدئولوژی همانند ملات، افراد و گروه های مختلف جامعه را به هم پیوند داده و حفظ می کند. در این درس به طور اجمال انقلاب های فوق با توجه به این دو رکن مورد مقایسه قرار می گیرند.(2)انقلاب فرانسهالف – رهبری: با مطالعه انقلاب فرانسه به راحتی می توان به این نتیجه رسید که در آن انقلاب، چهره ی شاخصی که بتواند دارای همه ی ویژگی های مربوط به رهبر باشد و در تمام مراحل، انقلاب را رهبری کرده و مورد قبول همه و دارای مشروعیت لازم باشد، وجود ندارد. افرادی مانند «روبسپیر»، «میرابو»، «دانتون»، «لافایت»، «مارا»، «سن ژوست»، «بابوف» و ...، هر کدام به علت روحیات و توانایی خود در زمان معین و محدودی رهبری مردم را پس از پیروزی به دست داشتند. و قبل از پیروزی و حتی در زمان گیری، مردم انقلابی فاقد یک رهبری فردی و یا حتی جمعی بوده اند(3). هم چنین، رهبران انقلاب فرانسه بیشتر، از یک طبقه «طبقه بورژوا» بودند. آن ها بیشتر از آن که مردم را به حرکت در آورند، خود سوار بر موج انقلاب می شدند، به همین علت فاقد پایگاه مردمی بودند. این یکی از دلایلی بود که آن ها نمی توانستند مدت زیادی بر مسند قدرت باشند. علاوه بر این، آن ها پس از پیروزی انقلاب و در زمانی که رهبری مردم را به عهده داشتند با یکدیگر بر سر قدرت به مبارزه برخاسته، هم دیگر را به قتل می رساندند و این خود عاملی مهم در سرخوردگی از آن ها می شد.(4)ب – ایدئولوژی: حاکمیت مطلق در ایدئولوژی سیاسی قبل از انقلاب فرانسه، از آنِ خدا بود که به وسیله ی پاپ ها به پادشاهان واگذار می شد. در واقع پادشاهان واگذار می شد. در واقع پادشاهان، مشروعیت سلطنت خود را از کلیسا دریافت می کردند و به همین دلیل حکومت خود را ودیعه ای الهی دانسته تا کسی نتواند به مقابله با قدرت آن ها برخیزد. بدین ترتیب، حکومت استبدادی با مشورعیت دینی بر مردم سلطه داشت(5)عده ای از نویسندگان و روشن فکران فرانسه از سال ها قبل از انقلاب با این نوع حکومت به مقابله پرداخته، انتقادهای زیادی از اوضاع اجتماعی و سیاسی آن کشور می کردند که از جمله آن ها «مونتسکیو»، «وُلتر» و «ژان ژاک روسو» بودند. به ویژه روسو را بنیان گذار فکری انقلاب فرانسه می دانند. این متفکران و سایر روشن فکرانِ دیگر قرن هجده فرانسه از حکومت مشروطه انگلستان تمجید کرده، افکار آزادی خواهی و لیبرالیستی خود را تبلیغ می کردند. انقلابیون فرانسه به خصوص نمایندگان اولین مجلس آن کشور، بعد از انقلاب از افکار و عقاید این متفکران استفاده کرده، ایدئولوژی لیبرالیسم و حکومت دمکراسی را بنا نهادند. از خصوصیات و ویژگی های این ایدئولوژی، انتقال حاکمیت از خدا به مردم، اصالت فرد و فرد گرایی، آزادی های فردی حمایت از بخش خصوصی و جدایی دین از سیاست است.(6)انقلاب روسیهالف – رهبری: تاریخ انقلاب اکتبر 1917 م روسیه نشان دهنده ی این است که این انقلاب فاقد یک رهبری واحد بوده است. حرکت های انقلابی که ماه فوریه سال 1917 م در روز بین المللی زنان و با شرکت کارگران آغاز شد، بدون رهبری و دخالت هیچ یک از رهبران مارکسیستی و غیر مارکسیستی بود. در این روز، گروه های مختلف کارگران به صورت خود جوش مختلف کارگران به صورت خود جوش به خیابان ها ریخته، نارضایتی خود را از اوضاع وخیم اقتصادی اعلام کردند. این تظاهرات چند روز به صورت خود جوش و بدون برنامه ریزی و سازماندهی هیچ گروهی در شهر «سن پتر زبورگ» ادامه داشت که سرانجام منجر به درگیری و دخالت مأموران پلیس و کشته شدن عده ای و در نتیجه سرگونی رژیم تزاری در روسیه شد.(7) در این مرحله از انقلاب، یعنی سقوط رومانوف ها هیچ یک از رهبران بعدی، نقشی نداشتند و همه از شهر سن پترزبورگ دور بودند. افرادی مانند لنین و تروتسکی در خارج از کشور، استالین و کامنف و ... در تبعید یا زندان به سر می بردند (8) که پس از سقوط رومانوف ها و تشکیل دولت موقت، کم کم از تبعید و زندان رها شده، رهبری حرکت های انقلابی کارگران و دهقانان را به عهده گرفتند. در نتیجه پس از عدم موفقیت دولت های جدید، سرانجام در اکتبر 1917 م، بلشویک ها به رهبری لنین که شامل گروه اکثریت حزب سوسیال دمکرات بودند، قدرت را در کشور روسیه به دست گرفتند.(9) هیچ یک از رهبران انقلاب روسیه که مرحله ی دوم انقلاب «ماه های سپتامبر و اکتبر» را رهبری کردند مقبولیت و مشروعیت یک رهبر جامع و کامل را دارا نبودند. ب – ایدئولوژی: از اواسط قرن نوزدهم گروه ها و سازمان های زیادی در روسیه فعالیت می کردند که از جمله آن ها پوپولیست ها، لیبرالیست ها، مارکسیست ها و میان همه ی این گروها، سازمان مارکسیستی که به وسیله ی پلخانف «پدر مارکسیسم روسیه» بنیان گذاری شد مشهورتر بود. این گروه بعدها به نام سوسیال دمکرات شناخته شد. در اثر انشعابی که در آن رخ داد این گروه، به دو گروهِ بلشویک «اکثریت» به رهبری لنین و منشویک «اقلیت» به رهبری پلخاف تقسیم شد. این دو گروه از قبل در روسیه فعالیت می کردند و در انقلاب به ویژه از مرحله ی دوم نقش مؤثری داشتند ولی سرانجام بلشویک ها قدرت را بعد از پیروزی به دست گرفتند. ایدئولوژی هر دو گروه مارکسیسم بود. از خصوصیات و ویژگی های این ایدئولوژی اعتقاد به اصالت ماده و اصالت جمع، دیکتاتوری طبقه ی کارگر، تمرکز انحصارات و ابزار تولید در دست دولت و ضدّیت با دین بود. البته مارکسیسم یک ایدوئولوژی واداتی برای کشور روسیه بود و پدران فکری آن مانند مارکس و انگلس افراد غیر روسی بودند. به همین دلیل در آن کشور دارای سابقه طولانی، نفوذ عمیق و ریشه ای نبود.(10)انقلاب چینالف – رهبری: حزب کمونیست چین به رهبری «مائو تسه تانگ» که انقلاب کمونیستی 1949 را رهبری کرد به همراه یازده نفر دیگر در سال 1921 م تشکیل شد. مائو از جوان تری و فعال ترین افراد تشکیل دهنده ی حزب بود. این افراد که از جمله انقلابیون چین بودند، پس از پیروزی انقلاب اکتبر 1917 م روسیه به طرف مارکسیسم گرایش پیدا کرده، بر اساس آن مبارزات خود را سازماندهی نمودند. حزب کمونیست چین از ابتدا فاقد یک رهبری واحد بود اما در میان اعضای مؤسس آن «مائو» به علت فعالیت های زیاد و نیروی جوانی، کم کم شاخص تر شد. وی که از سال 1919 م از طریق رهبری یک جنبش دانشجویی در پکن به شهرت و اعتباری دست یافته بود، پله های ترقّی را در حزب کمونیست چین یکی پس از دیگری طی کرد و رهبری غیر رسمی آن را با فعالیت در میان دهقانان به دست گرفت. سرانجام مائو در سال 1934 م طی یک راهپیمایی دوازده هزار کیلومتری تاریخی، از سوی «لیوشائو چی» و «چوئن لای» به ریاست کمیته مرکزی حزب کمونیست چین برگزیده شد و از این تاریخ تا پیروزی انقلاب به عنوان رهبر بلامنازع انقلاب چین انجام وظیفه کرد. هم چنین وی چند سال پس از پیروزی انقلاب هم تحولات و نوسازی جامعه چین را رهبری کرد.(11) پس مائو به مدت پانزده سال به عنوان ایدئولوگ، فرمانده کل عملیات و هم بعد از انقلاب به عنوان معمار و سازنده ی انقلاب، نقش خود را به عنوان یک رهبر واحد به انجام رساند. ب – ایدئولوژی: بار اصلی و اساسی پیروزی انقلاب چین بر دوش حزب کمونیست آن کشور به رهبری «مائو» بود. ایدئولوژی و جهان بینی حاکم بر این حزب و در نتیجه انقلاب چین، مارکسیسم – لنینیسم بود. پس از تشکیل حزب کمونیست چین و آغاز حرکت های انقلابی به وسیله ی بنیان گذاران آن، اعضای آن به ویژه مائو در رأس حزب، سعی می کردند که تمام حرکت های انقلابی خود را با این ایدئولوژی تطبیق و بر اساس آن سازماندهی کنند.(12)این ایدئولوژی از انقلاب روسیه به عاریت گرفته شده بود. از دیدگاه لنین نیروی محرکه انقلاب، کارگران صنعتی بودند. اما مائو نظریه ی مارکسیسم را تغییر داد و انقلاب آن کشور را با تکیه بر دهقانان از روستا آغاز کرد و کارگران را هم با خود همراه ساخت. پس، انقلاب چین با نوع اصلاح شده ی مارکسیسم – لنینیسم به پیروزی رسید. اما سایر ویژگی های آن را که شامل اصالت ماده و اصالت جمع، تمرکز انحصارات و ابزار تولید در دست دولت و ضدیت با دین را حفظ کرد.(13) در نتیجه، ایدئولوژی انقلاب چین هم بر خلاف ایدئولوژی انقلاب ایران که ریشه 1400 ساله در جامعه ی ایران داشت و همه ی مردم آن را پذیرفته و وارد عرصه های عمومی و خصوصی زندگی خود کرده بودند، به تازگی توسط عده ی معدودی وارد آن کشور شده و از آن در جهت اهداف سیاسی استفاده می شد. انقلاب الجزایرالف – رهبری: در فرایند نهضت آزادی بخش الجزایر رهبران متعددی ظاهر شدند که از نظر فکری و ایدئولوژیکی از طیف وسیعی برخوردار بوده، برای رسیدن به خواست مشترک شان می کوشیدند. «شیخ عبدالقادر الجزایر» نمونه ای از رهبران مسلمان بود که با تکیه بر مبانی اسلامی در راه آزادی الجزایر از سیطره ی استعمار به پیکار برخاست. «عبدالحمید بن بادیس» نمونه ای دیگر از رهبران اسلامی بود که از افکار «شیخ محمد عبده»، متفکر بزرگ جهان اسلام الهام گرفته بود. «الشیخ العقبی» و «الشیخ الابراهیمی» دو تن دیگر از رهبران مسلمان انقلاب الجزایر بودند. اما رهبران دیگری نیز در هدایت جنبش الجزایر ظاهر شدند که «مسالی حاج» و «فرحت عباس» به عنوان رهبران میانه رو و ناسیونالیسم شناخته شده اند. مسالی حاج به علت وفاداریش به ناسیونالیسم به عنوان پدر، ناسیونالیسم الجزایر شهرت یافت.(14)از دیگر چهره های شاخص رهبری نهضت الجزایر، «بِن بلاّ» بود که به سازماندهی و رهبری علمیات های چریکی و جنگی علیه فرانسویان می پرداخت. هم چنین در میان رهبران الجزایر کسانی بودند که از سوسیالیسم و کمونیزم طرفداری می کردند. «العربی بوهالی» نمونه ای از این چهره ها بود. وجود اختلافات ایدئولوژی و فکری میان رهبران انقلاب الجزایر سبب شکاف های عمیقی بین آنان گردیده بود. در یک جمع بندی کلی می توان گفت که در الجزایر طیف وسیعی از رهبران رادیکال، میانه رو و اصلاح طلب وجود داشت که برای دست یابی به هدف های مورد نظر و غلبه بر دشمن مشترک، هر چند به طور موقت اختلافات را کنار نهاده و زیر چتر جبهه ی «آزادی بخش ملی» جمع شدند. اما در انقلاب الجزایر چهره شاخص و منحصر به فردی که رهبری آن را به تنهایی به عهده بگیرد مشاهده نمی شود و در کنار «بن بلاّ» که یکی از رهبران برجسته انقلاب الجزایر بود، چهره های دیگری نیز حضور داشتند که در هدایت مردم الجزایر نقش برجسته ای داشتند. ب – ایدئولوژی: حرکت انقلابی الجزایر زاییده ی یک اندیشه و ایدئولوژی واحد و منسجم نبود. زیرا در این سرزمین طیف وسیعی از ایدئولوژی های رنگارنگ و گوناگون وجود داشتند که مدعی هدایت و رهبری مردم بودند که از جمله ی آن ها اسلام، ناسیونالیسم، سوسیالیسم و ... بودند. در نخستین مرحله ی انقلاب ضد استعماری، «عبدالقادر الجزایری» به عنوان چهره ای مسلمان، با انعقاد قرار داد «وسمشیل» در سال 1834 م در الجزایر غربی و مرکزی نوعی حکومت اسلامی ایجاد کرد و حتی خود را امیر مؤمنان نامید. اما این تشکیلات دوام چندانی نیاورد و به وسیله ی فرانسوی ها برچیده شد.(15) مقارن سال های 1937 م، ایدئولوژی ناسیونالیسم صحنه ی گردان مبارزات الجزایریان بود که به وسیله ی «مسالی حاج» تبلیغ می شد.(16)اما هنگامی که جبهه آزادی بخش ملی در تابستان 1962 م، بار سنگین جامعه ی استقلال یافته ی الجزایر را بر دوش خود حس کرد، هیچ گونه طرح و برنامه ای برای ساختن جامعه ی جدید در دست نداشت.(17) بحرانی که پس از حصول استقلال در آن کشور دامن گیر جامعه ی الجزایر شد، بیش از هر چیزی از فقدان ایدئولوژی انقلابی و خلای فکری نهضت الجزایر حکایت می کرد. تنها عنصری که نقش ملات و به هم پیوستن رهبران نهضت را بازی می کرد و آنان را گرد هم آورد، اندیشه ی ضد استعماری بود که در واقع تنها عامل هم بستگی مردم آن کشور هم محسوب می گردید. خلای ایدئولوژیک به ویژه عدم توجه رهبران و ملت مسلمان کشور الجزایر به اسلام اصیل، موجب بر پا شدن سیطره ی استعمار و بحران بی هویتی برای مدت طولانی در آن کشور شد.(18) این در حالی بود که مردم و رهبران آن کشور توانستند با توجه به دین اسلام که در بین اکثریت مردم آن کشور رواج داشت به عنوان تنها ایدئولوژی انقلابی مبارزات مردم به نحوه مطلوب تر سازماندهی کرده، به پیروزی برسانند و پس از پیروزی هم با تکیه بر اسلام نمونه ی یک جامعه ی اسلامی یک پارچه ارائه دهند تا دچار بحرانی دیگر که امروزه دامن گیر جامعه ی اسلامی الجزایر شده نشوند. انقلاب ایران الف - رهبری: رهبری در انقلاب اسلامی بر خلاف فرانسه، روسیه و الجزایر واحد و منحصر به فرد بود و هر سه نقش را در انقلاب ایفا نمود. امام خمینی ره از سال 1342 ه. ش و حتی قبل از آن به عنوان ایدئولوگ و بنیان گذار فکری انقلاب، قیام خود را علیه رژیم پهلوی آغاز کرد. معظم له قبل از این که قیام را آغاز کند به عنوان مرجع تقلید، رابطه ی معنوی خوبی با مردم برقرار کرده و در بین اقشار مختلف مردم دارای محبوبیت بود. به واسطه ی همین نفوذ معنوی، مدتی هم که در عراق به حال تبعید به سر می بردند، ارتباط او با پیروانش قطع نگردید. مشروعیت شرعی و مردمی و مقبولیت عامه امام خمینی ره باعص شد که او کشتی انقلاب را به خوبی هدایت کرده، به پیروزی رساند. جاذبه ها، مقبولیت، درایت، آینده نگری، مرجعیت و سایر ویژگی های او سبب شد که همواره در قلوب میلیون ها مسلمان ایران و جهان جا داشته و همه بدون چون و چرا از او اطاعت کرده و انقلاب اسلامی را حمایت و پشتیبانی کنند. پس از پیروزی نیز با توجه به پشتیبانی قاطع، همه جانبه و فراگیر مسلمانان از آن پیر فرزانه، انقلاب اسلامی به رغم حوادث و دشواری های داخلی و خارجی در جهت اهداف و اصول اولیه ی خود که همان بر پایی حکومت اسلامی براساس اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم بود به پیش رود. امام خمینی ره بر خلاف رهبران انقلاب های فرانسه و روسیه هر سه مرحله از انقلاب را هدایت کرد و تا هنگام وفاتش رهبر بی چون و چرا و منحصر به فرد بود.(19)پس از رحلت بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای از سوی خبرگان منتختب مردم به عنوان رهبر جدید انقلاب انتخاب و همانند خلف صالح خود در دوران سازندگی کشتی انقلاب را با درایت به پیش می برند. از این رو، انقلاب اسلامی ایران از نظر رهبری چه قبل و چه بعد از پیروزی منحصر به فرد و یگانه است و قابل مقایسه با هیچ یک از انقلاب های دنیا نمی باشد. ب – ایدئولوژی: بعد از پیروزی نهضت مشروطیت، پادشاهان ایران به ویژه رضا خان و پسرش محمد رضا پهلوی سعی کرده بودند که با الهام از لیبرالیسم غرب، جدایی دین از سیاست را در ایران تبلیغ کنند. آن ها هم چنین با توجه به تاریخ قبل از اسلام، افکار ناسیونالیستی و ملی گرایی ایران را جهت توجیه سلطنت خود ترویج می کردند. اما با توجه به این که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران حدود 1400 سال دین اسلام را قبول کرده و اصول و ارزش های دینی در همه ی ابعاد زندگی آن ها گسترش پیدا کرده بود، پهلوی ها چندان در کار خود موفق نبودند. رهبر کبیر انقلاب اسلامی با توجه و آگاهی به نفوذ عمیق اسلام و فقه شیعه در میان مردم مسلمان ایران تز جدایی دین از سیاست را مورد حمله قرار داده، اسلام را به عنوان بهترین ایدئولوژی انقلابی و ظلم ستیزی مطرح کردند. امام خمینی ره با ارایه اصل «ولایت فقیه» و با استناد به آیات قرآن کریم و احادیث منقول از ائمه معصومین علیهم السلام ثابت کردند که احکام خدا هیچ گاه تعطیل بردار نبوده و در زمان غیبت امامان معصوم علیهم السلام حکومت متعلق به فقهاست و به همین دلیل حکومت اسلامی را در ایران بر پا نمودند.(20)ویژگی حکومت اسلامی بر اساس مکتب تشیع که بر اصل ولایت فقیه استوار است، حاکمیت مطلق الهی بر همه ی شؤونات زندگی است. حکومت بر انسان ها به پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و پس از او ائمه ی معصومین علیهم السلام واگذار شده و در زمان غیبت متعلق به فقیه عادل و جامع الشرایط است که قدرت او از طریق آرای مردم به عینیت می رسد. هم چنین بر خلاف انقلاب های فرانسه، روسیه، چین، و الجزایر که ارزش ها و ایدئولوژی های حاکم بر آن ها مادی و دنیایی بود، ارزش ها و ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران، الهی و معنوی و از تقدیس ویژه ای در نزد مسمانان برخوردار بود و توانست نقش اساسی و مهمی در حرکت مردم ایفا نماید.پی نوشت ها:1. تحلیلی بر انقلاب اسلامی، محمدی، ص 44 – 47.2. انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب های فرانسه و روسیه، محمدی، ص 109 – 110. 3 . انقلاب فرانسه، ملکوتیان، ص 51 – 53. 4 . انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب های فرانسه و روسیه، محمدی، ص 153 – 155. 5 . همان، ص 170 – 176. 6 . تحلیلی بر انقلاب اسلامی، محمدی، ص 108 – 117. 7 . تاریخ انقلاب روسیه، کارمایکل، ص 46 – 70. و تاریخ انقلاب روسیه، تروتسکی، جلد یک، ص 141. 8 . همان، ص 44. 9 . انقلاب روسیه، ملکوتیان، ص 8 – 11. 10 . مقایسه ی انقلاب اسلامی با انقلاب های فرانسه و روسیه، محمدی، ص 178 – 184. 11 . غول های قرن، طلوعی، ص 625 – 686؛ افسانه و حقیقت درباره ی مائو، محمد بامداد. 12 . چین، بررسی کشورها، شماره ی 10، مؤسسه ی مطالعات و پژوهش های بازرگانی، ص 80، وزارت بازرگانی، تهران، 1368. 13 . همان، ص 81 – 83. 14 . بن بلا، مرل، ص 404 – 405. 15 . الجزایر، میرزا صالح، ص 10. 16 . جنبش های آزادی بخش، نشریه ی شماره ی 33، حزب جمهوری اسلامی، حسین هدی و علی رضا بهشتی، ص 176، تهران، 1361. 17 . اسطوره های انقلاب در جهان سوم، شالیان، ص 102. 18 . همان، ص 99. 19 . تحلیلی بر انقلاب اسلامی، محمدی، ص 95 – 107؛ رویارویی انقلاب اسلامی و آمریکا، کدیور، ص 57 – 63. 20 . تحلیلی بر انقلاب اسلامی، محمدی، ص 199.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن