واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حضرت عبدالمطلب
27 جمادیالاولی، سالروز وفات حضرت عبدالمطلب است. نام آن شخصیّت والامقام، «عامر»،1پدرش هاشم و مادرش سلمی بود. وقتی به دنیا آمد، پدرش از دنیا رفته بود. وقتی كه او به دنیا پای نهاد، همه اطرافیان از موهای سپیدی كه بر سر داشت، تعجب كردند. به همین سبب به جای اینكه او را با نام اصلیاش (عامر) صدا كنند، وی را شیبه (سپید موی) مینامیدند؛2 اما اینكه چرا، آن رادمرد به «عبدالمطلب» مشهور شد، داستانی دارد.3 داستان از این قرار است كه وی، در حدود 7 سال یا بیشتر از عمر شریفش را در مدینه، نزد مادر بود. روزی عمویش، مطلب به مدینه آمد تا برادرزادهاش را ملاقات كند. وی یادآوری كرد كه پدر او یعنی هاشم، وصیت كرده است تا فرزندش به مكه برود و در میان خاندان گرامیاش و كنار خان? خدا رشد كند. مادر گرامیاش، اظهار كرد كه نمیتواند دوری وی را تحمل كند و در نتیجه اجازه نداد تا وی همراه عمویش به مكه برود؛ از این رو جناب مطلب، اصرار و پافشاری كرد. او گفت كه من نمیروم تا شیبه را با خود ببرم؛ زیرا او اینجا غریب و تنهاست و كسی را ندارد. او در اینجا فامیل و تباری ندارد تا از آنها یاری جوید؛ ولی در مكه قبیله و خویشان بسیاری دارد كه محبوب و محترمند و بسیاری از كارهای مردم، به دست آنها و زیرنظرشان اداره میشود. شیبه كه اصرارهای عمو و نارضایتی مادر را دید، به عمویش مطلب گفت تا مادر بزرگوارم راضی نشود، من به مكه نخواهم آمد. سرانجام پس از گفتگوهای بسیار سلمی راضی شد. مطلب، شیبه را پشت سر خود بر شتر سوار كرد و به سوی مكه حركت كردند. هنگامی كه آنها وارد آن شهر شدند، مردم گمان كردند این كودك كه پشت سر مطلب است، غلام مطلب است؛ از این رو گفتند كه وی « عبدالمطلب» است.حضرت عبدالمطلب پیرو دین ابراهیم بود و هیچ گاه بت نپرستید وی در میان مردم به «مستجاب الدعوه» مشهور بود. این نام، میان مردم رایج و شیبه، به عبدالمطلب، مشهور شد؛ اگر چه مطلب، بارها گفت كه وی برادرزاد? من است و غلام من نیست.4 البته برخی هم گفتهاند كه رسم عرب بر این است كه اگر یتیمی در دامان شخصی رشد كند، عبد آن شخص لقب میگیرد و به همین دلیل وی را عبدالمطلب نامیدند.عبدالمطلب در مكه بزرگ شد و میان اهالی آن دیار، فردی محترم بود. پس از فوت مطلب، وی بزرگ قریش شد. او به حسن تدبیر، مشهور بود. همچنین صاحب كمالات روحی بسیار بود و همه از ایشان اطاعت میكردند. سخاوت او زبانزد و در فصاحت لهجه شهرت داشت. در احوالش آوردهاند كه از حكمای قریش شمرده میشد. وی در میان مردم به «مستجاب الدعوه» مشهور بود. در احوال آن بزرگوار آوردهاند كه مشروب را حرام میدانست و اهل عبادت بود. یكی از نكاتی كه در زندگی حضرت عبدالمطلب دیده میشود، این است كه آن جناب، هر سال، هنگام ماه مبارك رمضان، به استقبال آن ماه شریف میرفت. همچنین در آن ماه، فقرا را اطعام میكرد. آن جناب در ماه رمضان، از مردم، كناره میگرفت و در عظمت خداوندگار و جلال الهی، تفكر میكرد. هرگاه قحطی و خشكسالی روی میداد، مردم، گِرد عبدالمطلب جمع میشدند و آن جناب را با خود به كوهِ «ئیر» میبردند تا برای آنان، طلب باران كند و نعمتها و بركات الهی را خواستار شود. این امر، به علت مستجاب الدعوه دانستن او و نیز دوری از زشتیها و زشتكاران بود. به همین سبب، مردم معتقد بودند كه خداوند، درخواست وی را رد نمیكند. آن جناب، پیرو دین ابراهیم بود و هیچ گاه بت نپرستید. حضرت عبدالمطلب موحد بود و خداوند یگانه را میپرستید. یكی از دلایل موحد بودن، جناب عبدالمطلب و سایر اجداد پیامبر اكرم (ص) این است كه خداوند، انسانهای آلوده به شرك و پلیدی را مفتخر به این نمیسازد كه در صُلب آنها، نوری پاك، همچون پیامبر اكرم (ص) قرار گیرد. گروهی از مفسران آی? «وَتَقَلُّبَكَ فِی السَّاجِدِینَ» 5 را از دلایل موحد بودن آن جناب، ذكر كردهاند.6 گروهی از مفسران گفتهاند كه این آیه موحد بودن اجداد حضرت رسول (ص) را ثابت میكند؛ یعنی نقل و انتقال نطف? پیامبر، از طریق نیاكانی موحد بوده است؛ زیرا همه آنها، در پیشگاه خداوند ساجد و نمازگزار بودهاند. عبدالمطلب و ابوطالب با گفتار «لااله الا الله، محمد رسول الله» و مذهب ابراهیم از دنیا رفتنددر این باره حضرت امیرمؤمنان (ع) میفرماید:«به خدا سوگند! پدرم ابوطالب و اجدادم عبدالمطلب، هاشم و عبدمناف، هیچ گاه، بت نپرستیدند.»7همچنین پیامبر اكرم (ص) میفرماید:«عبدالمطلب و ابوطالب با گفتار «لااله الا الله، محمد رسول الله» و مذهب ابراهیم از دنیا رفتند.»8 جناب عبدالمطلب، به آخرت و حساب اعمال معتقد بود. از ایشان، چنین نقل كردهاند: در ورای دنیا، عالمی هست كه نیكوكاران در آن به ثواب اعمالشان میرسند و بدكاران به سبب زشتی اعمالشان، عقوبت میشوند. یكی از نكاتی كه در زندگی عبدالمطلب دیده میشود و افتخار آمیز است، پایداری ایشان بر حق، راستی و درستكاری است. آن رادمرد، در حالی خود را به پستیها نیالود كه در محیط اطرافش، برخی زشتیها، امری رایج بوده؛ برای مثال در جامع? آن زمان، پرستش بت، قتل و غارت، كشتن دختران، زنا با محارم و... رواج داشت؛ ولی همواره حضرت عبدالمطلب مردم را از این امور، نهی و خود نیز از آنها پرهیز میكرد. حضرت عبدالمطلب پرده داری کعبه و تهیه آب و آذوقه زائران کعبه را به عهده داشت و این وظیفه مقدس همچون میراثی گرانبها از پدر به آن حضرت رسیده بود. از جمله فرزندان عبدالمطلب می توان عبدالله پدر حضرت محمد (ص) و ابوطالب پدر مولی علی (ع) را نام برد. سرانجام این بزرگوار در ربیع الاول سال 43 قبل از هجرت در شهر مکه رحلت کردند. گردآوری و تنظیم برای سایت تبیان: سید پیمان صابری1 . صدوق، امالی؛ ص 700، قم، اول، مؤسسة البعثة، 1417 ق.2 . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 15، ص 104، بیروت، سوم، داراحیاء التراث العربی، 1403ق و صدوق، خصال، ص 453، قم، جامعه مدرسین، 1403ق.3 . محمدعلی خلیلی، زندگانی محمد پیامبر اسلام (ص)، ص 41، اول، تهران، اقبال، 1378 ش.4 . عباس صفایی حائری، تاریخ پیامبر اسلام، ج 1، قم، انتشارات مسجد مقدس جمكران، دوم، 1384 ش.5 . در سور? شعراء، آیه 2196 . ر.ك: شیخ مفید، اوائل المقالات، ص 45، تحقیق شیخ ابراهیم انصاری، دوم، بیروت، دارالمفید، 1414ق.7 . علامه مجلسی، بحار، ج 35، ص 116، دوم، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.8 . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 35، ص 113.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 519]