واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش ايرنا، صدام با پاره کردن قرارداد 1975الجزاير در مقابل ديدگان همه، آتش جنگي را بر افروخت که به نوعي کشور گشايي براساس ايده هاي پان عربيسم استوار بود. محور حمله عراقي ها به خوزستان دست يابي به شهر خرمشهر بود، شهري که در کتاب هاي جديد جغرافياي مدارس عراق با نام محمره به عنوان يکي ازاستان هاي جديد الحاق اين کشور شناخته مي شد. تصرف اين شهر براي رژيم بعث عراق از ارزش نظامي فوق العاده اي برخوردار بود و در پي طراحي تهاجم نظامي عراق ، لشکر تقويت شده 3 زرهي عراق پس از آن که تيپ 33 نيروي مخصوص نيز تحت امر آن قرار گرفت در تاريخ 31 شهريور 1359 به دنبال ده روز درگيري در مرز خرمشهر و هم زمان با حمله سراسري، يورش خود به اين شهر را آغاز کرد. ماموريت تصرّف و پاکسازي خرمشهر را به گردانهاي هشتم و نهم از تيپ مذکور واگذار کرده بودند، اين نيروها بر مبناي القائات فرماندهي سپاه سوم مدافعان شهر را اندک و فاقد روحيه پنداشتند و تصوّر ميکردند که مأموريت استيلا بر اين شهر را حداکثر طي چند ساعت و با موفقيت به پايان خواهند رساند. اما آغاز يورش به شهر چيز ديگري را نشان داد ، ارتش عراق پيش از حمله به خرمشهر با تحريک احساسات قومي عربي سعي در همسو کردن مردم استان خوزستان به ويژه خرمشهر داشت، اما سياست تفرقه افکنانه و مبتني بر تجزيه ايران، اين سياست صدام را با بن بست مواجه ساخت. مردم خرمشهر اعم از زن و مرد، پير و جوان در حاليکه کمترين امکانات نظامي و پشتيباني را داشتند و به رغم توطئه هاي مختلف ، به مقاومت در برابر لشگر تا بن دندان مسلح ادامه دادند. گلوله هاي برنو و ژسه مردم به جنگ گلوله هاي تانک و توپ عراقي ها رفته بود و در معادلات نظامي اين يعني شکست قاطع در برابر دشمن، اما مردم خرمشهر با کمترين امکانات 34روز در مقابل تجاوز وحشيانه دشمنان ايستادگي کردند. فرمانده سپاه وقت خوزستان علي شمخاني با توجّه به اين که اقدامات مکرّر سپاه منطقه براي تهيّه امکانات ، تجهيزات و نيروي لازم براي نجات خرمشهر نتيجهاي نداد و از جانب مسوولان همکاري لازم به عمل نيامده بود و علاوه بر خرمشهر، آبادان نيز در معرض سقوط قرار داشت، در روز سوّم آبان 1359 طي نامهاي به دست اندکاران اجرايي چنين نوشت: و انزلنا الحديد فيه بأس شديد، مسوولان، مسلمين به داد ما برسيد، چه بگويم که شما را به تحرّک وادارم، اين را بگويم که از 150 پاسدار خرمشهر تنها سينفر باقي مانده و ما ميتوانيم خونين شهر را با سيخمپاره براي مدّتي نگه داريم و امروز سي تفنگ نداريم و در حالي که اين سازمان رسمي شناخته شده کشور از نظر سلاح در مضيقه نگاه داشته شده برخي جريان هاي ضد انقلاب و منافق با امکانات فراوان بر عليه ما بسيج شده اند. اسراي پاسدار يا از پشت تيرباران شدهاند يا زير تانکها له گرديدهاند،پناهندگان عراقي همواره ترس نيروهاي دشمن را از پاسداران انقلاب به عنوان يک معجزه الهي مطرح ميکنند، سلاح را به دست صالحين بدهيد، تا بحال دشمن حسرت گرفتن يک اسلحه کمري را از پاسداران به دل داشته و خواهد داشت، ما شهداي زنده فراوان داريم، ما برپا دارندگان کربلاي سي روزه خونين شهريم، ما بهشت را زير سايه شمشيرها مشاهده ميکنيم، شهداي 25 روزه ما هنوز دفن نشدهاند. اما با اين همه سرانجام خرمشهر سقوط کرد، همه خانه و کاشانه خود را به خدا مي سپردند و درحاليکه برخي از شهدا وسط خيابان هاي شهر زير تانک ها له شده بودند، شهر را با چشم گريان اما با قلبي مطمئن براي بازگشت دوباره ترک کردند. 575 روز از اشغال خرمشهر گذشت و ارتش و سپاه با همراهي نيروهاي بسيج با شکستن حصر آبادان آماده براي بازپس گيري خرمشهر شدند ، نام عمليات را بيت المقدس انتخاب کردند. نتيجه اين عمليات قدرت چانه زني سياسي ايران را درسازمان هاي بين المللي براي اعمال فشار عليه عراق بالا مي برد، پس نتيجه به هر نحو ممکن بايد به نفع انقلاب رقم مي خورد. قرارگاههاي قدس، فتح و نصر تحت رهبري قرارگاه عملياتي مشترک سپاه و ارتش ( قرارگاه کربلا ) در مکان هاي مورد نظر متمرکز شدند و آخرين راه ها و چگونگي تهاجم مورد بررسي قرار گرفت. چند نقطه از رود کارون براي نصب پل در نظر گرفته شد و پس از مشورت هاي فراوان، سر انجام عمليات به صورت گسترده غير کلاسيک پيش بيني شده و ابتکارات و تجارب و خلاقيت هاي رزمندگان اسلام نقش واقعي خود را در اين عمليات باز يافت. خطوط جنگي ايران زيباترين اوقات خود را ميگذراند ، در شب هاي فراموش نشدني منطقه، آواي مناجات و دعاهاي توسل و کميل زاهدان شب از هر طرف به گوش ميرسيد و رزمندگان اسلام بيصبرانه منتظر شنيدن رمز عمليات بودند. در ساعت 30 دقيقه بامداد دهم ارديبهشت ماه سال61 رمز عمليات با نام مبارک يا علي بن ابيطالب(ع) توسط محسن رضايي، فرمانده وقت کل سپاه پاسداران و سرتيپ شهيد صياد شيرازي، فرمانده وقت نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران از محل قرارگاه کربلا به نيروهاي تحت امر صادر شد. بدين ترتيب عمليات بيت المقدس در منطقه عملياتي جنوب و غرب کارون، جنوب غربي اهواز و شمال خرمشهر با هدف آزادسازي خرمشهر، هويزه، جفير، ايستگاه حسينيه، جاده اهواز - خرمشهر و در نهايت انهدام و اخراج دشمن از خاک ايران اسلامي و رسيدن به مرزهاي بينالمللي آغاز شد. عمليات با روحيه بالا و از سر غيرت رزمندگان اسلام آغاز شد ، آنان که از پا مي افتادند کبوتر جانشان به سمت خرمشهر پر مي کشيد و آنانکه پيش مي رفتند در راه آزاد سازي خرمشهر سر از پا نمي شناختند. حدود يک هزار نفر از رزمندگان و فرماندهان لشگر عاشورا نيز در عمليات آزادسازي خرمشهر به عنوان خطشکن حضور داشتند. ترکيب لشگر اسلام مرکب از همه مردم ايران براي شهري از ديار خوزستان بود ، عمليات با نتايج خوب پيش مي رفت و سر انجام پس از 25روز نبرد بي امان شعار جئنا لنبقي(آمده ايم تا بمانيم) عراقي ها رنگ باخت. در طول اين عمليات شهر بندري خرمشهر و شهر هويزه و پادگان حميد، جاده مهم و تدارکاتي اهواز - خرمشهر - کرخه نور ، جاده سوسنگرد - هويزه ، خارج شدن بخش وسيعي از جنوب ميهن اسلامي از زير آتش دشمن و تصرف و تأمين 8 پاسگاه مرزي آزاد شد. همچنين با وارد شدن خسارات شديدي به تجهيزات نظامي دشمن 285 دستگاه تانک ونفربر، دهها انبار مهمات، 40 فروند هواپيما، 2 فروند بالگرد و چندين يگان و لشگر عراق به طور کامل منهدم شد. به اين ترتيب شهر آزاد شد و امام خميني (ره) در پيامي فرمودند : خرمشهر را خدا آزاد کرد. 7237/245
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 701]