واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: انتقاد فاطمه رجبی این بار به احمدینژاد آقاي رئيسجمهور! ما احمدينژاد را هاشمي و خاتمي نميدانيم. احمدينژاد جنس ديگري است. او كسي نيست كه مانند آنها و مانند نامزدهاي شكستخورده 2دوره انتخابات، از زنان، مردان و جوانان نردبان قدرت بسازد و مانند هاشمي و خاتمي، پس از كسب قدرت پايههاي نردبان را بر دل و سينه زنان، مردان و جوانان و پيرها فرو كند و خود بر بالاي آن در رأي مافياي قدرت و ثروت جاي بگيرد! بازتاب آنلاین: فاطمه رجبی، همسر غلامحسین الهام که پیروزی احمدی نژاد در انتخابات را معجزه هزاره سوم و توفیق این بار او را تکرار این معجزه میداند، پس از حملات خود به هاشمی، خاتمی، محسن رضایی، ناطق نوری، موسوی، روحانی و.... این بار خود احمدینژاد را هدف انتقاد قرار داد.وی در نامهای ضمن حملاتی به موسوی مینویسد:در اوج جنگ رواني و فتنه تبليغاتي براندازان كه زنان و مردان سبزپوش و سگهاي بغلكرده داراي قلاده سبز، با شعار «با موسوي – بيروسري» اسلاميت و انسانيت ملت را لگدمال مينمودند، ميليونها مؤمن خداجوي براي آرامش خود و امنيت كشور و نجات نظام اسلامي، اسلام، تشيع و ملت ايران، به خداوند و اهلبيت عليهمالسلام پناه بردند، چون 4سال پيش، آنها در مقابل «منبع عظيم مالي مافياي قدرت و ثروت» به «منبع لايزال الهي» با «نذر»، «دعا»، «نماز» و «احيا» متوسل شدند، در اين راه، هزينههاي مادي بسياري هم متعهد شدند، مثل انتخابات گذشته!وی در پایان مینویسد:دو نكته سبب گرديد تا اين نامه را بنگارم: يكي شنيدن جمله «من با تحجر مخالفم» در نخستين گفتوگوي تلويزيوني حضرتعالي پس از پيروزي، و ديگري «اعلان حضور وزراي زن در ليستهاي منتشره» كابينه دهم!در مورد اول به اين نكات اشاره ميكنم كه امثال اينجانب از شنيدن جمله مذكور متحير شديم. زيرا ما مطمئن هستيم كه شما به سلامت از بيماري روشنفكري عبور كردهايد، از اين روي، ادبياتاتان، از واژگان، تعابير و جملات تروريستي اصلاحطلبي دينستيز پاك و منزه است. اطمينان داريم شما بر اين امر واقفيد كه اين واژهها و تعابير، از پليديهايي است كه گفتمان برانداز اصلاحطلبي عليه تفكر ديني، رايج كرد و بهدنبال آن در راستاي شريعتسوزي آن را گستره داد.چنين بود كه محمد خاتمي سردمدار نشر اين تئوري، با انجام مكرر اعمال حرام، ضديت خود را با تحجر اعلان داشت؟!حضرتعالي بهتر ميدانيد كه در تخريب گسترده عقايد مذهبي و عدم التزام شما به غربزدگي و بيايماني و شريعتسوزي ناشي از آن، كاربرد واژه شوم «تحجر» را عليه شما و دوستدارانتان به عرصه كشانيد. در اين ويرانگري فرهنگي ديني، علاوه بر اسلامستيزان نشاندار، افرادي چون حسن روحاني، ناطق نوري، هاشمي رفسنجاني و اذنابشان چه تاخت و تازها كه نكردند! با اين اطمينان است كه شنيدن جمله مذكور براي ما سؤالبرانگيز شد. زيرا مطمئناً شما نيك ميدانيد در تفكر شيعي و گفتمان انتظارگرايانه، نه تنها تحجر جايي ندارد، بلكه تاروپود اين انديشه و مسير سرشار از رشد و پويايي آن دقيقاً در نقطه مقابل غربزدگي ملحدانهاي است كه بيماري روشنفكري در وادي آن غرق گرديده است. چنين است كه نتيجه روشنفكري «سنگشدن در برابر انديشه ديني پويا و كارآمد به ويژه شيعي است، و تسليم محض به پوچي و ناكجا آباد به اصطلاح ترقي و پيشرفت غرب!»آقاي دكتر احمدينژاد! رئيسجمهور محبوبي كه با اراده الهي بينظيرترين آراي كمي و كيفي را در انتخابات دهم كسب نموديد و موجب سرافرازي بيشتر گفتمان اسلام ناب گرديديد و پيروزي باورهاي منجيگرايانه را با شكست افكار سفياني و دجالي در لباسها و نامهاي مختلف، از آن خود نموديد، جنابعالي با افتخار به پايبندي انتظارگرايانه، يقيناً در علائم آخرالزمان خواندهايد، كه امام باقر عليهالسلام فرمودند:«هيهات! هيهات! فرج ما تحقق نميپذيرد مگر اين كه شما [شيعيان] آزمايش شويد! بازهم آزمايش شويد! بازهم آزمايش شويد! تا آنجا كه آلودگي برطرف شود و پاكي بماند. (مهدي موعود. ص 880)»به نظر ميرسد اينك شما بهعنوان يك شيعه منتظر در عرصه قدرت اجرايي كشور، بار دوم آزمايش خود را با تشكيل كابينه دهم آغاز ميكنيد. چه زيباست كه شكوه پايداريتان در عقايد ايماني، همانند 4سال پيش استمرار يابد، اوج بگيرد و بروز و ظهور بيشتري داشته باشد تا براي مرحله سوم آبديدهتر گرديد و ما دوستداران شما و منتظران ظهور بدان سزاوارتر. مرحله سومي كه خدا ميداند در كدام عرصهها آزمايش خواهيد شد.آقاي رئيسجمهور! تصور ميشود شما اين مطلب را نيز از زبان مبارك امام صادق عليهالسلام رئيس مذهب تشيع نيز خواندهايد كه «در آخرالزمان زنان بر دولت و سلطنت و هرچيزي كه ميل به آن دارند، [احتمالاً مناصب و مدارك و...] غلبه يافته و مسلط ميگردند. (همان ص 1044)»به صراحت ميگويم آنچه ميآيد، نظر به فرياد افراد خاص ندارد و جامعه زنان مسلمان كشور را مبرا از آن ميداند، زيرا اكثريت زنان ايران اسلامي مانند مردان آن، مفتخرند كه در زمره «منتظران» هستند و نهايت آمالاشان آن است كه در صف 50 زني قرار داشته باشند كه 313 اصحاب خاص مولايشان را كامل ميكند.اما در اين نوشته بر آنم تا روندي كه يك انديشه جنسيتگرا و فمينيستي را حاكميت ميبخشد، اشاره كنيم. انديشهاي كه از رياستجمهوري هاشمي رفسنجاني در قدرت اجرايي خانه كرد و با ايجاد دفتر و دستك به مشاورت رئيسجمهور رسيد و نهايت آن در گفتار و رفتار فائزه هاشمي و منجلاب اعتقادي فمينيستهاي مرد و زن اصلاحطلب بروز و ظهور يافت. هاشمي در حقيقت نخستين بدعتگذار اين فاجعه بود كه در ادامه راه او، محمد خاتمي زني ديگر را هم به معاونت برگزيد. ثمره آن براي نظام اسلامي و ملت ايران از منظر اقتصادي و سياسي و فرهنگي چه بود؟!شما نيز آن راه را ادامه داديد و اينك ضروري است در كارنامه اين معاونت تأمل كنيد و «ضرورت حضور زن را در اين معاونت كه عمر آن به 12سال رسيده است، بررسي نماييد.» سزاوار است احمدينژاد با گفتمان منجيگرايانه به تصميمي برسد كه در علائم آخرالزمان از بدعتها ديده ميشود؟ و يا خواستههاي بدعتگزارانه را حاكميت ميدهد؟ احمدينژاد با هاشمي و خاتمي متفاوت است و از حيث اعتقاد و عمل، كلاً از جنس آنها نيست. او بنا بر شناخت ملت، يك مسلمان معتقد و شيعه متعبد است و «قدرت» را «فرصتي براي خدمت» ميداند و اين «فرصت»، بستري براي ترويج گفتمان انتظارگرايانه"!يك نظر اين است كه اگر وزراي زن ناتوان باشند، به جامعه زنان آسيب ميرسد و...اما اين تحليل و تفسيرها، موجب خوشايند و پسند گروهي است، و اينجانب بنا نداشته و ندارم، جز براساس عقايد و باورهايم بنويسم و اين مسؤوليت و تكليف را با مسأله ديگر جابهجا بنمايم.آقاي رئيسجمهور! قطعاً براي تشكيل كابينه با كمبود مردان داراي صلاحيت و توانمندي مواجه نخواهيد بود، همچنين زنان داراي قابليت اجرايي برتر از مردان در اولويت قرار ندارد. اين كه در آموزههاي قرآني زن و مرد در پيشگاه خداوند فقط براساس تقوا ارزيابي ميشوند، نشانگر قابليت رشد و بالندگي فكري و عملي زنان است كه بر مبناي رضايت خداوند ميتوانند حركت كنند. يقيناً معتقدان به انديشه و آموزه قرآني، اين مسأله را با «مديريت»، «وزارت» و «رياستجمهوري زنان» تحليل و تفسير نميكنند.نميتوان پذيرفت در كابينه احمدينژاد حضور وزير زن گام نخستي باشد كه در كابينههاي بعدي اهداف شوم فمينيست و سكولارها را حاكم كند. آيا بحث «رياست جمهوري زن» كه در هر انتخابات از سوي وابستگان به انديشههاي منحرف اوج ميگيرد و گاه بحث «رهبري زنان»، مسائلي نيست كه بتوان در اين تصميمگيري به آن توجه كرد؟آقاي رئيسجمهور! ما احمدينژاد را هاشمي و خاتمي نميدانيم. احمدينژاد جنس ديگري است. او كسي نيست كه مانند آنها و مانند نامزدهاي شكستخورده 2دوره انتخابات، از زنان، مردان و جوانان نردبان قدرت بسازد و مانند هاشمي و خاتمي، پس از كسب قدرت پايههاي نردبان را بر دل و سينه زنان، مردان و جوانان و پيرها فرو كند و خود بر بالاي آن در رأي مافياي قدرت و ثروت جاي بگيرد!آقاي رئيسجمهور! فاطمه رجبي بر اين تصور است كه بنا بر عقيده شيعي خود و عهدي كه با خداوند دارد، در راستاي سنت معصوم عليهمالسلام و آموزههاي آنها، به مقدار بضاعتي كه در اين عرصه دارد، گام بر ميدارد، مينويسد، و ميگويد. از اين روي تاكنون نديده و نشنيدهام كه در اين سنت معصوم عليهالسلام، زناني در مديريتهاي بالاي اجرايي قرار گرفته باشند. همچنين در سيره امام خميني نيز چنين سابقهاي وجود ندارد.ميدانم كه اين نوشته بيش از گذشته، مرا آماج تخريب و پرخاشگري راستهاي ناراست ميكند. به ويژه آنان كه قدرت گرفتن زنان را در مسير اهداف آتي خود، يك برگ برنده براي گفتمان خويش، و يك ضعف و كاستي براي گفتمان اسلام ناب احمدينژاد و بهانه براي تخريب بيشتر او ميدانند. اما شيعه هستم و موظف به انجام تكليف! خداوند شما و دولتتان را مستدام بدارد و هرگونه انحراف و ضعف در تصميمها و برنامههايتان را به درستي و قوت بدل نمايد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 448]