واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: مهمترین و به یادماندنیترین نقش او نقش دایی در سریال «زیر تیغ» بود. هوشنگ توكلی در حال حاضر مجموعه قفسی برای پرواز و مرگ تدریجی یك رویا را روی آنتن دارد. بازیاش در این كارها... نسبت به خودم سختگیرتر شدهامسالها پیش مجموعه مدرس را كه در آن مرحوم خسرو شكیبایی ایفای نقش كرد، كارگردانی كرد، اما خیلیها او را به عنوان یك بازیگر میشناسند تا یك كارگردان. مهمترین و به یادماندنیترین نقش او نقش دایی در سریال «زیر تیغ» بود. هوشنگ توكلی در حال حاضر مجموعه قفسی برای پرواز و مرگ تدریجی یك رویا را روی آنتن دارد. بازیاش در این كارها بهانهای شد تا به سراغش برویم و از تجربهاش در این كارها جویا شویم. چه سالی سینما را تجربه كردید؟برای اولین بار در سال 1350 سینما را تجربه كردم و با كارگردانهای خوبی هم مانند مرحوم جلال مقدم همكاری داشتم، اما فضای سینمای پیش از انقلاب چندان راضیام نمیكرد و برای همین بیشتر در تئاتر فعالیت میكردم تا این كه پس از انقلاب به طور جدی وارد سینما شدم. از لحاظ ارائه نقش محدودیتی هم داشتید؟خیر. به دلیل تواناییهایی كه داشتم میتوانستم در نقشهای مختلف بازی كنم. اما همان مشكلی كه با كارگردانها داشتم باعث شد كه كمتر بازی كنم مگر در كارهایی كه خودم هم كارگردان بودم. پس خلق كردن بیشتر جزو دغدغههایتان بود؟بله. همینطور است. اگر قبول داشته باشیم كه همه هنرها به نوعی به موسیقی ختم میشوند میتوان گفت كارگردانی به نوعی شكل دادن به آن سازها و هارمونیها است. یك گروه موسیقی در نهایت باید بتوانند خوب بنوازند و خوب اثر بگذارند و به قول شما خوب خلق كنند. چرا در این سالها كمتر كارگردانی كردید؟به چند دلیل. یكی بالا رفتن سن. چون وقتی سن آدم بالا میرود نسبت به خودش سختگیرتر میشود و محافظهكارانهتر كار میكند كه طبیعتا این مساله در من هم وجود دارد. دوست دارم كاری كه انجام میدهم كمتر دچار عیب و نقص باشد.دوم این كه در این یكی، دو سال اخیر هم مروری داشتم به كارهای گذشتهام و هم داشتم شرایط تولید را بررسی میكردم. شرایط تولید در حال حاضر خیلی ایدهآل نیست و افرادی كه میخواهند كاری انجام دهند باید خودشان را برای هر چیزی آماده كنند. آقای توكلی در ارتباط با نقشهایتان چگونه برخورد میكنید؟من زمانی نقشی را میپذیرم كه مطمئن باشم میتوانم از عهده آن بربیایم و از تجربههایی هم كه دارم برای بهتر اجرا كردن نقشم استفاده میكنم و به قول بعضیها نقش را مال خودم میكنم. سطح آثار تلویزیونی را از نظر وجود نقشهای مختلف چطور ارزیابی میكنید؟متاسفانه در چند سال گذشته برخی آثار تلویزیونی از سطح كیفی پایینی برخوردار بودهاند و یكی از دلایلی هم كه كمتر در تلویزیون و سینما حضور داشتهام همین موضوع بوده است. متاسفانه نقشها به گونهای هستند كه هیچ انگیزهای برای آدم ایجاد نمیكنند كه بخواهی آنها را تجربه كنی. میشود گفت بحث مصرف بیرویه و عرضه و تقاضای بازار نیز روی آثار فرهنگی هم اثر خود را گذاشتهاند و مخاطب هم به نوعی زده شده است. از بازیتان در مجموعه قفسی برای پرواز برایمان بگویید.در مجموعه قفسی برای پرواز بازی كردم چون هم نقش پیشنهادشده نقش خوبی بود و هم قصه آن متفاوت بود. در این سریال نقش یك پدر را بازی میكنم و در نهایت این تجربه بسیار برای خودم دلپذیر بود. فكر میكنید چه باید كرد كه مخاطب را بتوان به سمت كارهای دفاع مقدس و اساسا پرداختن به مسائل ارزشی سوق داد؟در پرداختن به ژانر دفاع مقدس در این سالها به یك نگاه خاصی عادت و آنها را هم تقویت كردهایم. اینكه دوربین تنها وارد جبهه و جنگ شده است ما الان نزدیك به 23 سال است كه از این موضوع فاصله گرفتهایم و طبیعی است كه اگر كارگردان بخواهد در این زمینه كاری بسازد باید با یك نگاه امروزی این كار را انجام دهد. در این سریال هم سعی شد كه این نگاه وجود داشته باشد حالا چرا آن طور كه باید از این سریال استقبال نشد خود بحث زیادی را میطلبد. اما به هر حال از شیوه و اجرای این كار بسیار راضی هستم. خودتان كدام یك از نقشهایتان را بیشتر دوست دارید؟خیلی از مخاطبان من با نقش دایی در سریال زیر تیغ ارتباط برقرار كردهاند اما من به شخصه نقش پدر در سریال قفسی برای پرواز را دوست دارم و مطمئن هستم كه از لحاظ كیفی بهتر از نقش دایی است. خب فكر میكنید چرا نقش دایی این قدر مورد توجه قرار گرفت؟چون نسل قبلی افرادی را مانند دایی در خانوادههایشان لمس كرده بودند و از این جور افراد خاطرات خوبی داشتند. قدیمتر در هر خانوادهای بزرگی بود كه جوانترها حرف او را گوش میكردند و او نیز افراد فامیل را به نوعی هدایت میكرد. متاسفانه در حال حاضر در خانوادهها وجود این افراد كمتر به چشم میخورد. زیر تیغ شاید به نوعی هشداری هم بود برای این كه بیشتر قدر این افراد را بدانیم و تا زمانی كه زنده هستند از وجودشان بهرهمند شویم. اساسا در موفقیت یا عدم موفقیت یك سریال مخاطب چقدر نقش دارد؟خیلی زیاد. چراكه اگر مخاطب از كاری استقبال كند اعتماد به نفس عوامل تولید برای كارهای بعدی بیشتر میشود و مدیران نیز انگیزه بیشتری برای ارائه كارهای بهتر پیدا میكنند. خودتان به شخصه چقدر با سلایق مخاطب امروز آشنا هستید؟خیلی. مدتهاست كه دارم روی سلیقه و روحیات مردم تحقیق میكنم تا بتوانم كاری متفاوت را اگر خدا بخواهد ارائه كنم. و اما مرگ تدریجی یك رویا؛ بازی در این سریال كه پخش مجدد آن روی آنتن است، چطور تجربهای برایتان بود؟برای من یك تجربه متفاوت بود. چون یك فیلمنامه متفاوت داشت. وقتی از من برای بازی در این كار دعوت شد بسیار برایم جالب بود. نقشی كه در این كار داشتم نقش خوبی بود و با همه اعضای این مجموعه نیز یك حس عاطفی پیدا كرده بودم و همه من را به عنوان پدر خودشان نگاه میكردند و من هم آنهارا مثل فرزندان خودم میدانستم و از این كه با استقبال خوبی هم روبهرو شد، خوشحال شدم چراكه تمام گروه زحمت بسیار زیادی كشیدند و سلیقه خاصی هم در آن به كار رفته بود. مرگ تدریجی یك رویا در یك جمله... .یك تجربه انسانی، عاطفی و متفاوت بود. خب چرا از این دست كارها كمتر در تلویزیون شاهد هستیم. در صورتی كه تجربه نشان داده است كه مخاطب با این نوع كارها ارتباط برقرار میكند.متاسفانه در شرایط فعلی، خیلی از حساسیتها دیگر وجود ندارد و حجم زیاد یك اثر به مراتب مهمتر است از بحث كیفی آن به این معنا كه وقت آنتن را گرفتن بسیار مطرحتر از اثرگذاری یك كار است. برای همین كارهای فعلی خیلی چنگی به دل نمیزنند. امیدوارم امسال آخرین سالی باشد كه ما با چنین آثاری روبهرو هستیم و امید است در آینده نزدیك تعامل بیشتری بین مدیران سیما، كارگردانان و نویسندگان صورت گیرد. شما به فیلمنامه ارائه شده بسنده میكنید یا نه خودتان هم روی نقشتان تحلیلی دارید؟یكی از آموزههای من از اساتیدم این بود كه روی رفتار دیگران نگاه و مطالعه زیادی كنم. از خانواده خودم گرفته تا افراد جامعه. این مساله را هم به شاگردانم گفتهام. وقتی نقشی به من پیشنهاد میشود سعی میكنم ما به ازای آن را پیدا كنم تا بتوانم واقعیتر آن را به تصویر بكشم. در ضمن اتودها و یادداشتهایی را هم برای تكتك نقشهایم دارم كه همه آنها را مثل یك آرشیو برای خودم نگه داشتهام. چقدر این مساله را قبول دارید كه هر چقدر نقش سختتر باشد تاثیرگذاریاش هم بیشتر است؟در هر حال نقش بازی كردن كار سختی است البته اگر آن را در حوزه عقلی ببینیم و نه غریزی. من چندان به این مساله اعتقادی ندارم و تصورم این است كه نقش در وهله اول باید از طرف نویسنده پرورش پیدا كند و بعد به كمك بازیگر و كارگردان نمایان شود و بتواند در نهایت در آن اثر دیده شود مثل نقش دایی در سریال زیرتیغ، كه البته هم سخت بود و هم حساس. در حال حاضر مشغول چه كاری هستید؟دو سال پیش تنها یك سریال را نوشته بودم كه در حال حاضر مشغول بازنویسی آن هستم. به نام روزهای خوش زندگی كه به احتمال زیاد آن را خودم كارگردانی خواهم كرد. كاری در نوبت پخش یا اكران دارید؟در یك فیلم سینمایی به كارگردانی آقای زریندست بازی كردهام كه قرار است قبل از عید نوروز اكران شود البته نام آن را، چون قرار است تغییر كند، نمیگویم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]