محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1845221641
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اينها را هم شناسايى كنيد! «اينها را هم شناسايى كنيد!» عنوان سرمقاله روزنامه آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد؛ اظهارات اخير وزير اطلاعات گوياي اشراف سيستم امنيتي كشور بر حوادثي است كه تلخي آنها بر هيچكس پوشيده نيست. اين اشراف از يك سو ميتواند موجب احساس آرامش در شهروندان شود و از سوي ديگر، توقعاتي ايجاد مينمايد كه بيتوجهي به آنها، قطعا شائبهبرانگيز خواهد بود. مثلا مردم حق دارند كه پس از ده سال از حادثه كوي دانشگاه تهران، از نتيجه بررسيهاي اطلاعاتي براي شناسايي و مجازات عوامل آن حادثه تلخ مطلع شوند تا يقين كنند در آينده، آمران و عاملان حمله اخـيـر بـه كـوي دانـشـگاه تهران و برخي محيطهاي دانشگاهي در ساير استانها نيز شناسايي و مجازات خواهند شد. البته هماهنگي فعلي همه دستگاههاي حـكومتي به گونهاي است كه هيچكس انتظار ندارد شناسايي عاملان حملات تنشآفرين اخير، ده سال به طول بينجامد. اين توقع از آنجا ناشي ميشود كه در فاصله كوتاهي از برگزاري انتخابات اخير و برگزاري برخي تجمعات، عدهزيادي از سياسيون مخالف يا منتقد دولت، به عنوان عوامل ناآراميهاي اخير شناسايي و بلافاصله ادعاهايي در مورد آنها در بعضي روزنامههاي خاص، منعكس گرديد. به عبارت ديگر سيستم اطلاعاتي ايران آن قدر قوي است كه ميتواند در كوتاهترين زمان افراد موردنظر خود را شناسايي و دستگير كند. در اين صورت، درخواست شناسايي سريع، دستگيري و معرفي كساني هم كه با اقدامات خودسرانه يا جنايتكارانه همچون حمله به كوي دانشگاه، افكار عمومي را جريحهدار كردهاند چندان مشكل نيست. از سـوي ديـگر، هم زمان با انتشار سخنان وزير اطلاعات، نامهاي از رئيس دولت نهم خطاب به آيت الله شاهرودي رئيس قوه قضائيه صادر شد كه در آن، شناسايي و مجازات عاملان قتل تاثرانگيز خانم ندا آقاسلطان درخواست گرديده بود. با توجه به اشراف سيستم اطلاعاتي - كه زيرنظر دولت و رئيسجمهور مـيبـاشـد- بـر حـوادث اخير، شايد اين انتظار نيز غـيـرمـنـطـقي نباشد كه وزارت اطلاعات با گذشت ده روز از آن حادثه غمانگيز، سرنخهايي از اين جنايت را كـشـف و در اخـتـيـار قـوه قضائيه بگذارد تا اجراي درخواست احمدينژاد از قوه قضائيه، در اسرع وقت امكان پذير باشد. توقع ديگري كه از سيستم چابك اطلاعاتي ايران ميرود مرتبط با اظهارات فرمانده نيروي مقاومت بسيج است. اين فرمانده نظامي، ديروز اعلام كرده است كه برخي اراذل و اوباش در حوادث اخير از لباس پليس و بسيج استفاده كردهاند. اگر اين سخن، دقيق باشد قطعا شناسايي سناريونويسان اين اقدام از تلاش براي اثبات ارتباط رسمي يا تلويحي برخي سياسيون مخالف دولت با اغتشاشات اخير، مهمتر و ضروري تر است. نامه اخير احمدينژاد نشان ميدهد بازتاب بينالمللي برخي حوادث و بهرهبرداري جهتدار رسانههاي خارجي از تصاوير مربوطه، براي مسئولان ايراني اهميت بسياري دارد. در چنين شرايطي، مسئولان اطلاعاتي و امنيتي بهتر است اولويت نخست خود را به شناسايي، اثبات جرم و معرفي كساني بدهند كه براي ايجاد بدبيني داخلي و بهانهجوييهاي خارجي عليه ايران، در لباس بسيجي يا پليس، به ضرب و شتم مردم پرداختهاند. ضمن آنكه بايستي مكانيزم ورود اين نيروها به ميان مردم و علت عدم ممانعت فوري از اقدامات آنها توسط نيروهاي پرشمار انتظامي كه در هفتههاي اخير در كليه مراكز تجمع حضور داشتهاند نيز براي افكار عمومي تشريح شود. وظيفه حساس ديگري كه از سيستم قوي اطلاعاتي ايران انتظار ميرود شناسايي عوامل نفوذي است كه به اخبار پروندههاي حساس امنيتي روزهاي اخير دسترسي دارند و با احساس مصونيت آهنين، اين اخبار را بدون هيچگونه واهمهاي در روزنامههاي خود چاپ ميكنند. ديروز يكي از روزنامهها، كه ظاهرا مدتها به دنبال فرصت براي انتقامگيري سياسي از يك چهره شاخص اصلاحطلب بوده است، ادعاهايي در خصوص اعترافات اين شخصيت شناخته شده مطرح كرد و براي تكميل عقدهگشايي خود، نشانههايي ارائه نمود كه كوچكترين ترديدي در خصوص شناسايي اين زنداني - كه فاقد هر نوع وسيله دفاع از خويش است- باقي نماند. البته با اينگونه افشاگريهاي ناشيانه ، بعضي افراد ميتوانند ادعا كنند آنچه كه به عنوان اعترافات اين زنداني مطرح شده، نكاتي است كه طبق سناريوي مورد علاقه بعضي افراد، بايستي به هر نحو در ميان اعترافات او وجود داشته باشد و به همين جهت از هم اكنون عدهاي ميتوانند آنها را غيرقابل اتكا بدانند. اما نكته مهمتر، راههاي دسترسي برخي افراد و روزنامهها به پروندههاي قضايي- امنيتي است. اگر عوامل يك روزنامه نه چندان موثر، بتوانند اطلاعات يك پرونده مهم امنيتي را استخراج و منتشر نمايند، چه كسي ميتواند تضمين دهد كه عوامل سازمانهاي جاسوسي - كه دشمني آنها با ايران محرز است- به نحوي موفق به نفوذ در برخي پروندههاي حـسـاس نـشوند؟ دستگاه امنيتي ايران كه به دنبال اعتمادسازي در مردم و آسوده كردن خيال ملت نسبت به اشـراف خود بر همه حوادث كشور ميباشد بايد در اسرع وقت عوامل نفوذي بعضي روزنامهها در پروندههاي حساس را شناسايي و ضمن مجازات به خاطر دسترسي به اطلاعات محرمانه و انتشار آنها و نيز انتشار اتهامات اثبات نشده يك متهم، آنها را به مردم معرفي نمايد. اگر اين اقدام صورت گيرد ساير اطلاعاتي كه توسط مسئولان امنيتي كشور در اختيار مردم قرار ميگيرد »باوركردنيتر« خواهد بود و اعتمادهاي بيشتري را جلاينها را هم شناسايي كنيد!ب ميكند. كيهان: مؤمن! تو و شراب؟ «مؤمن! تو و شراب؟»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن ميخوانيد؛استتار در متن و انطباق با آن يا به تعبيري همرنگي با زمينه، مؤثرترين ترفندي است كه از ديرباز براي ضربه زدن به حريف مورد استفاده قرار گرفته است. دشمن دراين روش از غفلت حريف استفاده مي كند، نفوذ مي كند، همرنگ مي شود، خودي جلوه مي كند، اعتماد مي آفريند و سرانجام به محض فراهم شدن فرصت، از پشت خنجر مي زند و در شلوغي گم مي شود بي آنكه ردپايي بر جاي بگذارد. درست مانند مار زهرآگيني كه آرام بخزد، همرنگ محيط شود، كمين كند و صيد بي خبر را شكار نمايد. هرچند كه سرويس هاي جاسوسي و اطلاعاتي امروز اين ترفند را در نهايت پيچيدگي و تنوع به اجرا مي گذارند، اما شيوه شيوه اي قديمي است. آنچه پس از انتخابات 22 خرداد پديد آمد و سيماي زشت و آبله گون آشوب و ترور را پديدار ساخت، اجراي جديدترين نسخه از ترفند مورد بحث بود، شايد خواب از سرخفتگان بپراند كه «من نام لم ينم عنه.» هر كه خواب رود، دشمنش به خواب نمي رود و از او غفلت نمي كند.» شايد كساني را توهم گرفته بود كه روزگار دشمني آمريكا و انگليس پايان يافته و با توجه به تثبيت و اقتدار جمهوري اسلامي، آنها ديگر از دسيسه چيني براي براندازي انقلاب دست برداشته اند. اما معلوم شد انگليس همان انگليس عصر مشروطه است و آمريكا همان آمريكاي 28 مرداد 32 و 5 ارديبهشت 59 و 18 تير .78 و باز، آشكار شد كه شجره خبيثه و ملعونه اموي، همچنان درحال تخم افكندن و شاخه دواندن و ثمره زقوم دادن است. اين رخنه از كجاد افتاد؟ كجا غفلت شد؟ روش ها و مراحل شبيخون چه بود؟ چرا كساني دچار حيرت و اشتباه در «تشخيص» شدند؟ اگر فتنه تازه تازه درحال تخم گذاري يا انعقاد نطفه است، براي آينده چه بايد كرد؟ آيا نمي توان افق هاي دورتر را در آينده ديد و برنامه چيد؟ آيا نمي توان چشم به گذشته هاي نزديك و دور دوخت و عبرت اندوخت؟ اگر از اين «روزن »ها غفلت كرديم و نه دوبار كه چند بار گزيده شديم- درهر جايگاهي كه باشيم- آيا مي توانيم نام «مؤمن» برخويش بگذاريم؟ مرد مؤمن! گوش دار! اين مقتداي متقيان و اميرمؤمنان علي(ع) است كه در ميانه رزم با پيمان شكنان مجاهد نما، با حيرت و سرگرداني سرباز خود «حارث بن حوت» مواجه شده كه از رزم ايستاده، اجتهاد مي كند و مي گويد «تو مي پنداري من سپاه مقابل را گمراه مي دانم». علي مي ديد او را كه در آينده به اردوگاه خوارج مي پيوندد و شعار «لاحكم الا لله» را در صفين سرمي دهد. اما به بهانه آن سرباز سردرگم به من و تو نهيب زد «تو پيش پايت را ديدي و سرت را بالا نكردي كه افق دورتر را ببيني، تو حق و باطل را نشناخته اي كه بداني ياران آنها چه كساني هستند.» طي الارض نمي توانيم؟ طي زمان كه مي توان. عبور از زمين ها اگر ناشدني، عبور از زمان ها و عبرت از سرگذشت ها شدني است. ساده دلان، قرآن هاي سرنيزه را كه در صفين ديدند- و عمروعاص و معاويه را پشت آن سر نيزه ها نديدند- شروع كردند به سردادن شعار «لاحكم الا لله». حكم و حكومت جز براي خدا نيست. شگفت نبود، كه همين چند ساعت پيش، فريب عمروعاص را خورده بودند. عمار ياسر سردار سپاه علي كه به ضربت دشمن افتاد، صحابه پيامبر(ص) شهادت دادند كه از زبان آن حضرت شنيده اند «اي عمار تو را گروهي سركش و ستمكار خواهند كشت». جبهه حق و باطل در معرض آشكار شدن بود كه تحليل گران و سخن پراكنان اردوگاه معاويه به دستور عمروعاص فرياد برآوردند. «راست گفت رسول خدا. علي، عمار را به اين قتال آورد و همو قاتل عمار است»! پس شگفت نبود فشار ساده دلان سپاه علي براي سازش. اما شگفتا كه سردهندگان شعار «حكم و حكومت جز براي خدا نيست» علي را مجبور كردند تن به «حكميت» دهد. ابتدا حكم و حكومت را از علي ستاندند تا مخصوص خدا كرده باشند اما ساعتي بعد همان را به عمروعاص- و آلت دستي چون ابوموسي اشعري- سپردند. حق از مدار خود بيرون افتاد و به گرد باطل گشت حال آن كه كلام پيامبر هنوز تازه بود؛ «علي باحق است و حق با علي، مي گردد هرجا كه او بگردد.» اين روزها كه كساني از قواعد و قانون مي گريزند و به خيال خويش مي كوشند جمهوري اسلامي را دور بزنند و با اين همه دم از مسالمت و «حكميت» هم مي زنند و منافقانه از چهره هاي موجه، دعوت مي كنند كه داوري كنند- حال آن كه دستي هم به اغتشاش و باج خواهي و رفتارهاي زورگيرانه- دارند، ناخودآگاه منش خوارج در ذهن زنده مي شود، بدعت گزاران ساده لوحي كه فريب سران خائن خود را خورده بودند و پس از آگاهي از كلاهي كه سر امت رفته، به علي مي گفتند در گناه ما شريك شده اي كه حكميت را پذيرفتي، پس توبه كن! جماعتي را كه در رأس آن، سردار خائني چون اشعث بن قيس قرار گرفته باشد، جز سردرگم در عرض و طول فتنه، جاي ديگري هم مي توان يافت؟ «لعنت خدا و لعنت كنندگان بر تو باد اشعث، اي بافنده پسر بافنده، اي منافق فرزند كافر! سوگند به خدا يك بار ملت كفر تو را اسير كرد و بار ديگر اسلام، تو را اسير ساخت. ننگ اين دو اسارت را نه مالت مرتفع ساخت و نه جايگاهت. و آن مرد كه شمشير دشمن را به قوم خود راهنمايي كند و مرگ را به سوي بستگانش كشاند، سزاوار است كه نزديكانش با او عداوت ورزند و بيگانگان از او در امان نمانند» (خطبه 19 نهج البلاغه) و اشارت علي، به ماجرايي بود كه در «يمامه» رخ داد. اشعث قوم و قبيله خود را فريفت تا خالد بن وليد بر آنها هجوم برد. پس از آن اشعث به خيانت و حيله گري معروف شد. اين را اضافه كنيد به صفت ديگر وي در طعمه انگاري قدرت و خيانت در بيت المال كه با سرزنش امام مواجه شد. اما دريغا كه جماعتي ساده دل، سپاه همين خيانت پيشه حيله گري شدند كه خود با معاويه زدوبند كرده بود. بياييد به صد سال پيش برگرديم، روزگار نهضت مشروطيت. نام «كميته دهشت» (ترور) را شنيده ايد، همان كه از سوي حيدرخان عمو اوغلي تروريست معروف و مرتبط با سفارت انگليس اداره مي شد. ده ها از اين انجمن هاي سري براي «انحراف فكري» و «رعب افكني و ترور» در ارتباط با سفارت انگليس فعال بودند. حيدرخان عمواوغلي خود خبري مي دهد «از آنجا كه متحصنين سفارت مطلقاً اطلاعي از وضع مشروطيت نداشته و ترتيب آن را مسبوق نبودند، فلذا هيئتي از عالمان مملكت ]امثال ميرزا يحيي دولت آبادي كه دو دهه بعد، سر از دربار رضاخان درآوردند[ هميشه دستورالعمل هاي باطني خود را به آنها تلقين مي نمودند كه من هم جزو آن هيئت مشغول كار بودم.» اما اين تنها كار ويژه امثال حيدرخان عمواوغلي نبود. نهضت عدالتخواهي كه منحرف شد و مشروطه انگليسي بر جاي آن نشست، اول شيخ فضل الله نوري مجتهد بزرگ و طرفدار «مشروطه مشروعه» را بر دار كشيدند، به دست كساني چون يفر م خان ارمني. آيا به آيت الله بهبهاني و آيت الله طباطبايي كه در صف مقابل شيخ فضل الله ايستاده بودند و مدام او را سرزنش مي كردند، مدال افتخار دادند و ترحم ورزيدند؟ نه، همين كميته دهشت و جناب حيدرخان پس از تثبيت كودتاي مشروطه! سراغ آيت الله بهبهاني رفتند و او را ترور كردند و همزمان بر آيت الله طباطبايي سخت گرفتند. مرغ فتنه به تدريج از تخم مشروطه بيرون آمد و ماهيت ضدديني و ضدملي خود را نشان داد و تازه آنجا بود كه آه از نهاد طباطبايي بلند شد تا غمگنانه بگويد «سركه ريختيم، شراب شد» ما بي ديني و وابستگي بيشتر كشور به انگليس را نمي خواستيم. چرا چنين شد... اما دير شده بود. حيدرخان ها و يفرم خان ها و دولت آبادي ها و احتشام السطلنه ها از تيره و تبار آقاخان كرماني بودند كه به ميرزا ملكم خان توصيه كرده بود «اگر از طايفه ملايان تا يك درجه محدودي معاونت بطلبيم، احتمال دارد زودتر مقصود انجام گيرد. از اين اشخاص در پيشرفت كار ياري جوييد.» رخنه از كجا افتاد و كجا غفلت شد؟ هر جا كه مرز با دشمن باريك يا گم شد و جاي آن را مرزهاي قطور و عبورناشدني ميان نيروهاي خودي گرفت، آغاز معبر زدن دشمن است. مرز با دشمن چگونه برقرار مي ماند؟ 1- تقوا و بصيرت و صبر 2- چشم بر نداشتن از انگشت اشاره ولي امر. فرزندي كه با خانواده قهر كرد، خياباني مي شود. پا در ميدان پر از مين و كمين مي گذارد. او آماده در دام افتادن است و حتي مي تواند به خدمت صياد درآيد و تبديل به طعمه اي شود براي صيد ديگران. مي شود بره اي سر به هوا، مهياي سورچراني گرگ هاي دندان تيز كرده. دشمن طمع مي كند. فرقي نمي كند حوزوي باشد يا دانشگاهي. دكتر باشد يا آيت الله. صاحب منصب باشد يا صاحب نظر و روشنفكر. بايد راه طمع و رخنه دشمن را بست. دشمن با واسطه مي آيد و ضعف ها و آسيب پذيري هاي ما دالان عبور او به داخل مي شود. آنها صدسال پيش انجمن هاي سري و كميته هاي دهشت داشتند و از ابزار رسانه و شايعه سود مي جستند. آيا امروز از اين حربه ها غفلت مي كنند؟ آسوده خاطر نباشيم. احتياط بد نيست. خود را و دور و بر خود را بپاييم. حلقه هاي ارتباطي و پيوندهاي خود را بازبيني كنيم. مبادا ردپايي از منافقين در اين حلقه ها و پيوندها باشد. شناسايي منافقين سخت است اما محال نيست. به تعبير اميرمؤمنان: گمراهند و گمراه كننده. اهل لغزش فراوانند و به لغزش مي اندازند. رنگ به رنگ مي شوند. در فتنه غوطه مي خورند. در هر كمينگاهي به كمين شما هستند. دل هاي آنان بيمار و چهره شان پاك است. مشي پنهاني دارند. وصفشان دارو و گفتارشان شفاست اما رفتارشان درد بي درمان. به آسايش شما حسد مي برند و بر گرفتاري مي افزايند. اميدها را نااميد مي كنند. در هر راهي كسي را به هلاك افكنده اند و به هر دلي شفيع و واسطه اي دارند. براي هر غمي، اشكي حاضر دارند. به همديگر ثنا و ستايش قرض مي دهند. اگر چيزي بخواهند، اصرار مي ورزند. براي هر حقي باطلي آماده كرده اند و براي هر حقيقت استواري، انحرافي و براي هر زنده اي قاتلي. براي رسيدن به آنچه طمع دارند اظهار بي رغبتي مي كنند تا بازار خود را بر پا دارند. حرف مي زنند و به شبهه و اشتباه مي اندازند. حق را توصيف مي كنند اما باطل را به آن مي آرايند. دشمن در لباس دوست مي آيد، همرنگ مي شود، تملق مي گويد، يارگيري مي كند، فاصله مي اندازد، تخم كينه مي كارد، تحريك مي كند، تلفات مي گيرد بي آن كه هزينه اي بدهد. قرباني مي گيرد و به استهزا مي كشد و طعنه مي زند. اين روزها مهره هاي دشمن را مي توان ديد كه اگر چه همرنگ متن هستند اما خزيدن آنها ناهماهنگ با متن ملت و انقلاب، آشكارشان مي كند. هر جا مي توانند باشند، قم و تهران و دوبي و لندن و واشنگتن ندارد. هر جا كه روزني است- هر جاي و جايگاهي كه باشد- امكان گزيده شدن هم هست. مارهاي خوش خط و خال، از همين روزنه ها سيد كاظم شريعمتداري و حسينعلي منتظري و ابوالحسن بني صدر و ده ها رجل سياسي و مذهبي مشابه را از پا انداختند، هر يك را به بهانه اي و واسطه اي و نقطه ضعفي. مرد مؤمن! اگر سر مار فتنه به سنگ نمي كوبي، لااقل از سوراخ او گزيده نشو! مؤمن! تو و موضع اتهام؟! تو و ساختن ناخواسته شراب؟! جمهوري اسلامي: انتظار براي انتفاضه اي ديگر در غزه «انتظار براي انتفاضه اي ديگر در غزه»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛بان كي مون دبيركل سازمان ملل نسبت به عواقب استمرار اوضاع انفجارآميز « غزه » هشدار داد و تصريح كرد رژيم صهيونيستي نه تنها خواسته هاي فلسطيني ها و سازمان ملل را ناديده مي گيرد بلكه حتي به توصيه هاي كميته 4 جانبه و آمريكا هم بي اعتنائي مي كند . دبيركل سازمان ملل خواستار برخي تغييرات بنيادي در رفتار و عملكرد رژيم تل آويو شد و خاطرنشان ساخت بدون تغيير اوضاع معيشتي در نوار غزه هر لحظه ممكن است اوضاع انفجارآميز كنوني به يك بحران ديگر ختم شود. وي افزود جلوگيري از كمك رسانه ها و عدم شروع بازسازي غزه و ناديده گرفتن مسائل انساني غزه را به « انبار باروت » مبدل كرده است و من شديدا از اين بابت نگرانم . بان كي مون ضمن يادآوري بحراني بودن اوضاع در كرانه باختري گفت : در پرتو عمليات ارتش صهيونيستي و ايجاد مراكز « ايست ـ بازرسي » زندگي و شرايط اجتماعي و اقتصادي مختل شده است و هيچگونه پيشرفت قابل ملاحظه اي در مواضع اسرائيل مشاهده نمي شود. تقريبا بطور همزمان اتحاديه عرب نسبت به اوضاع وخيم در بيت المقدس و هتك حرمت مسجدالاقصي توسط صهيونيست ها هشدار داد. « محمد صبيح » معاون دبيركل اتحاديه عرب در امور فلسطين و اراضي اشغال شده عربي درخصوص تحركات اخير اسرائيل در اين زمينه خاطرنشان ساخت حضور وزير امنيت داخلي اسرائيل در مسجدالاقصي به همراه افسران اطلاعاتي و نيروهاي گشتي ارتش صهيونيستي بر وخامت اوضاع افزوده است و در عين حال عمليات ضد فلسطيني در گسترش شهركهاي صهيونيست نشين اطراف بيت المقدس تشديد شده است . « محمد صبيح » خواستار دخالت فوري سازمان ملل در اين خصوص شد. اين درحاليست كه « بان كي مون » پيشاپيش اعلام كرده است صهيونيستها به اظهارات وي بي اعتنا هستند و نه تنها وي را بلكه حتي حرف كميته 4 جانبه و آمريكا را هم گوش نمي دهند . با مروري بر عملكرد رژيم صهيونيستي در ماههاي اخير بهتر مي توان دريافت كه ابعاد مسئله تا چه اندازه گسترش يافته و حساسيت موضوع چقدر است . اكنون ماهها است كه شهرك نشينان صهيونيست با يورش عليه فلسطيني ها باعث ايجاد ناامني در مناطق فلسطيني شده اند و با تجاوزات مستمر خود شرايط ناگواري را ايجاد كرده اند. اتحاديه عرب از اين وضعيت نابسامان به عنوان « جنايت جنگي صهيونيستها » ياد كرده و خواستار موضع گيري سازمان ملل در اين زمينه است . اين عمليات ايذائي پس از شكست رژيم صهيونيستي در جنگ 22 روزه در غزه آغاز شد و در واقع صهيونيستها سعي دارند انتقام شكست در غزه را با اقدامات نژادپرستانه و تهاجمي خود بگيرند و چنين وانمود كنند كه گويا « ابتكار عمل » را دردست گرفته اند. موضوع مهم ديگر حملات سازمان يافته شهرك نشينان صهيونيست به مزارع و باغات فلسطيني است كه به تخريب و نابودي محصولات كشاورزي تاسيسات آبرساني به مزارع و همچنين به غارت محصولات آماده حمل به بازار مصرف منجر شده است . در جريان اين حملات جنون آميز حتي شهروندان فلسطيني هم در معرض آسيب و حمله قرار گرفته اند و برخي از آنها بخاطر شدت جراحات وارده به مراكز درماني منتقل شده اند. از سوي ديگر اخبار و گزارشات رسيده از درون زندانهاي رژيم صهيونيستي نشانگر اوضاع وخيم زندانيان فلسطيني است كه حتي از امكانات اوليه نيز محرومند و حتي به خاطر بيماريهاي مختلف رنج مي برند و هيچگونه مداوائي در مورد آنها صورت نمي گيرد. وضعيت ناگوار زندانيان فلسطيني به حدي است كه صليب سرخ نيز عليرغم سكوت هميشگي خود در برخي موارد زبان به اعتراض گشوده و اين درحاليست كه هيچگونه ثبت نامي از اسيران فلسطيني توسط مراجع بين المللي بعمل نيامده و در واقع دست صهيونيستها براي شكنجه و حتي قتل اسيران فلسطيني در زير شكنجه نيز كاملا باز است . در بيت المقدس رژيم صهيونيستي به عمليات شهرك سازي شدت بخشيده و براي تصاحب خانه هاي فلسطيني به هر وسيله اي دست مي زند. اين امر از يكطرف باعث گسترش قلمرو صهيونيست نشين و « يهودي سازي بيت المقدس » مي شود و از سوي ديگر بر تعداد آوارگان بي خانمان فلسطيني مي افزايد ولي مجامع بين المللي در قبال اين فجايع سكوت كرده اند. اگرچه اقدامات ايذائي عليه فلسطيني ها به گروههاي افراطي و تندرو نسبت داده مي شود ولي مسئله اينست كه ارتش صهيونيستي و نيروهاي باصطلاح امنيتي اسرائيل از اين عمليات ضدانساني حمايت مي كنند و نسبت به اعتراض فلسطيني ها بي تفاوتند و حتي عموما با تمسخر به آنها توصيه مي شود كه عليه مهاجمين شكايت كنند. اين قبيل شكايات بطور هميشگي بايگاني شده اند. اخيرا يك گروه افراطي يهودي سعي دارد براي ايجاد « معبد هيكل » فضاسازي كند. اگرچه اين اقدام به يك گروه غيرمسئول نسبت داده شده است ولي عملا مورد حمايت آشكار صهيونيستها قرار دارد و احتمال مي رود كه هر لحظه باعث درگيري گسترده ميان فلسطيني ها و صهيونيستها شود با وجود آنكه گفته مي شود سازمان ملل و كميته 4 جانبه عليه اين روند انفجاري موضع دارند ولي در ميدان عمل هيچگونه اقدام و اعتراض و تصميمي كه متناسب با ابعاد فاجعه باشد به چشم نمي خورد . در واقع مجامع بين المللي و كميته 4 جانبه « سياست صبر و انتظار » را در پيش گرفته اند و تا آنجا كه زمينه وجود دارد براي تشديد عمليات ضد فلسطيني « چراغ سبز » نشان مي دهند. اين پديده در صحنه فلسطين تازگي ندارد و در طول 90 سال گذشته تقريبا بطور مستمر همين وضعيت بر منطقه حاكم بوده است ولي در ماههاي اخير دولت آمريكا سعي كرده چهره اي جديد از خود را به نمايش بگذارد. اين پديده ابتدا با اميدواري فلسطيني ها مواجه شد ولي اكنون فلسطيني ها به تجربه دريافته اند كه ميان سياستهاي « اوباما » بوش كوچك و كلينتون تفاوت چندان محسوسي وجود ندارد. مقامات واشنگتن ادعا كرده اند كه دوران جديدي در قلمرو فلسطين آغاز شده و دوران وعده دادن و عمل نكردن به پايان رسيده است . نمايندگان اوباما حتي پا را فراتر گذاشته و گفته اند آنچه در گذشته ممكن و مجاز بود از اين پس ممنوع شده و اسرائيل بايستي پاسخگو باشد ولي آنچه در سرزمينهاي اشغالي مي گذرد تصوير متفاوتي را به نمايش مي گذارد و نشان مي دهد كه شعارهاي اوباما رنگ باخته اند. بنيامين نتانياهو از طرف گروههاي رقيب و هم پيمان در معرض فشار قرار گرفته و براي استمرار حكومتش به آنها ميدان مي دهد كه هر آنچه مايلند انجام دهند. اين بدان معني است كه آنچه اين روزها در سياهچالهاي صهيونيستي غزه كرانه غربي و در اطراف شهركهاي صهيونيستي و حتي در بيت المقدس مي گذرد پيشاپيش توسط دولت لرزان « نتانياهو » مورد تاييد ضمني قرار گرفته است . تصادفي نيست كه هر زمان يهوديان افراطي عليه فلسطيني ها وارد عمل مي شوند نيروهاي ارتش و « گارد ويژه » به كمك آنها مي شتابند و به « جنايات جنگي » متوسل مي شوند . آنچه امروز شاهد آنيم پس لرزه هاي دائمي شكست اسرائيل در جنگ 22 روزه در غزه است . با وجود اين گروههاي سياسي اعم از افراطي و غيرافراطي از عملكرد نتانياهو راضي به نظر نمي رسند و هر كدام به شيوه اي از رفتار سياسي دولت وي انتقاد مي كنند و حتي وي را كودن عقب افتاده بيكار و دروغگو معرفي مي نمايند. شايد نتانياهو با اين شيوه بتواند به حيات سياسي خود براي چند ماهي بيشتر ادامه دهد ولي باز گذاشتن دست جنايتكاراني كه از هيچ شرارتي فروگذار نكرده اند اوضاع انفجارآميز سرزمين هاي اشغالي را به آستانه بحران رسانده است . نتانياهو براي مهار بحرانهاي داخلي به همه صهيونيستها چراغ سبز داده ولي شعله هاي سركش انتفاضه فردا از درون سرزمين هاي اشغالي زبانه خواهد كشيد. ابتكار: بالاخره سکوت دير گذر هاشمي شکست «بالاخره سکوت دير گذر هاشمي شکست»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن مي خوانيد؛ظاهر قضيه نشان مي دهد شکافي که طي دو هفته در لايه هاي فوقاني حاکميت ايران پيدا شده بود از ششم تيرماه و بعد از اعلام بيانيه مجمع تشخيص مصلحت درباره انتخابات و صحبت هاي آقاي هاشمي در ديدار با خانواده هاي شهداي هفتم تير در حال پر شدن است. اما واقعيت اين است که محل اين شکاف محو شدني نيست و جراحي پلاستيک نيز نمي تواند آن را به حال قبل برگرداند. در مدتي که از برپايي انتخابات و اعلام نتايج آن مي گذرد، پرسش مهمي که ذهن سياسيون ايراني را به خود معطوف مي کند، فرجام اعتراضات و نيز نحوه نقش آفريني هاشمي رفسنجاني در اين مقطع است. هاشمي که بعد از مناظره تلويزيوني موسوي -احمدي نژاد بار ديگر در انظار قرار گرفت، روزهاي پرمشغله و پررفت و آمد و پرشايعه اي را از سر مي گذراند. ظرف 20 روز گذشته حتي يک روز نبوده است که حرف از هاشمي رفسنجاني به ميان نيايد و حدس ها و شايعاتي درباره واکنش او نسبت به نتايج انتخابات و بازي هاي پشت پرده سياسي طرح نشود. محمود احمدي نژاد در مناظره تلويزيوني خود با رقيب اصلي اش ميرحسين موسوي پاي هاشمي را رسما به انتخابات باز کرد و از حمايت هاي او از مهندس موسوي خبر داد و اتهاماتي را نيز روانه خانواده وي کرد و بار ديگر از موضوع مفاسد اقتصادي به عنوان حربه اي موثر بهره برد. رفسنجاني بعد از آن مناظره يک بار در بارگاه امام خميني و در سالروز رحلت ايشان، با احمدي نژاد ملاقات کرد. زماني که رهبر معظم انقلاب بيانات مهمي درباره انتخابات و همان مناظره معروف ايراد مي کردند، هاشمي و احمدي نژاد با ظواهر و احوالي متفاوت و با فاصله از يکديگر نشسته بودند. عکسي که از پايان اين مراسم مخابره شد و به بحث اول محافل مطبوعاتي و سياسي بدل شد، هاشمي را ايستاده نشان مي داد که با لبخندي تلخ بر لب، دستش را به سمت احمدي نژاد برده و کاغذي را توي دستش مي گذاشت. تعابير مختلفي از اين عکس در محافل بر زبان ها افتاد و حتي پيامک هاي طنزي نزد عوام رايج شد. اختلافات ميان دولت و نهادهاي حاکميت چون مجلس و مجمع تشخيص در چهار سال گذشته بر کسي پوشيده نبوده ولي اختلاف ها از زمان آغاز تبليغات انتخابات دهم عيان شد و جامعه را متوجه شکاف هاي عميق در لايه هاي فوقاني حاکميت کرد. اعلام نتيجه انتخابات و تاکيدات رهبر انقلاب درباره لزوم تمکين از نتيجه آرا و پايان دادن به اعتراضات و نيز حمايت ايشان از احمدي نژاد و نزديک خواندن ديدگاه هاي خود به او - در مقايسه با تفکرات هاشمي - اين گمانه را در اذهان نشاند که هاشمي رفسنجاني به زودي از تمام مسئوليت هايش کنار مي رود. همگان هر روز منتظر انتشار بيانيه اي از دفتر هاشمي در تاييد يا رد اتفاقات پس از انتخابات بودند و حتي يک روز يکي از خبرگزاري هاي نزديک به دولت وعده انتشار بيانيه اي را از سوي وي در دقايقي بعدتر داد. بيانيه اي که هيچ گاه منتشر نشد و دفتر هاشمي رفسنجاني چون روزهاي گذشته به تکذيب اين موضوع پرداخت. حتي بالا گرفتن حوادث خياباني و اعتراضات موسوي و کروبي به واکنشي عيني از سوي هاشمي منجر نشد و برخي سايت ها خبرهايي از سفر چند روزه او به قم براي رايزني با مراجع و آيات عظام با هدف موضع گيري نسبت به انتخابات منتشر کردند. خبرهاي مربوط به اين ديدارها با شايعات عجيب ديگري نيز درباره تشکيل قريب الوقوع جلسه خبرگان رهبري و... همراه بود که آن قدر دور از ذهن مي نمود که حتي قابليت تکذيب نيز نداشت. هاشمي رفسنجاني اما ترجيح داد سکوت کند و هيچ کس را از ذهن و افکار خود مطلع نکند. اينکه چرا خود هاشمي به گفتگو و صحبتي درباره انتخابات نپرداخته و برخي نمايندگان مجلس به نقل برخي ديدگاه هاي او پرداخته اند، از هاشمي بعيد نيست. او در سال هاي اخير کمتر موضع صريح و مستقيمي درباره رويکردهاي انتقادبرانگيز نظام اتخاذ کرده و همواره ترجيح داده است که به روش روحانيت سنتي عمل کند. برخي او را به روش هاي مختلف تحت فشار گذاشته بودند تا بعد از موضع گيري مستقيم رهبري در خطبه هاي نماز جمعه، اعلام نظر و حمايت خويش را از رهبري نظام اعلام کند. اين اقدام همچنان مسکوت ماند تا اينکه بعد از ديدار تعدادي از نمايندگان مجلس با زخم خوردگان انتخابات (موسوي، کروبي، هاشمي و ناطق نوري) خبرهايي از نتايج ديدارها با هاشمي منتشر شد و بيانيه اي نيز از سوي مجمع تشخيص مصلحت نظام اعلام شد. حسن سبحاني نيا يکي از اعضاي گروه مذاکره کننده با هاشمي نقل کرده است که آقاي هاشمي در اين ديدار تاکيد کرده است که "در اختلاف نظرهايي که هست، در نهايت نظر رهبر معظم انقلاب براي من حجت است." وي با بيان اينکه هاشمي رفسنجاني در اين ديدار به سابقه دوستي ديرينه خود با رهبر انقلاب اشاره کرده، ادامه داد: ايشان از تعابيري استفاده کردند که عمق رابطه و دوستي وي با مقام معظم رهبري را نشان مي دهد. آقاي هاشمي تاکيد کرد که نظر رهبري به عنوان ولي امر است و اگر اختلاف نظري در جايي باشد نظر مقام معظم رهبري براي وي حجت است. اين نماينده مجلس به نقل از هاشمي گفته است که در ديداري که ميرحسين موسوي با رئيس قوه قضاييه داشته است، او (هاشمي رفسنجاني) نيز حضور داشته و در اين جلسه يکي از خواسته هاي آقاي موسوي فراهم شدن زمينه صحبت در رسانه ملي و همچنين برگزاري تجمع با مجوز هاي قانوني بوده است. به هر ترتيب سکوت نه چندان طولاني اما ديرگذر هاشمي شکست و سرانجام مجمع تشخيص مصلحت نظام صبح روز شنبه پس از بحث در مورد انتخابات اخير رياست جمهوري و تحولات پس از آن، بيانيه اي درباره مسائل انتخابات صادر کرد. اين بيانيه بسيار نزديک به قرائت هاي رسمي روزهاي اخير از بيانات رهبر انقلاب است که در آن از نامزدهاي معترض خواسته شده است تا به قانون و نظر شوراي نگهبان تمکين نشان دهند. هاشمي روز يکشنبه با حضور در جمع خانواده هاي شهداي هفتم تير زبان به سخن گشود و ضمن هشدار اعلام داشت تحولات پس از انتخابات با فتنه اي پيچيده بود.آنچه مشخص است اينکه جايگاه هاشمي رفسنجاني از خرداد 88 به بعد تفاوت هاي عميقي با جايگاه پيشين اش خواهد داشت; خواه به شرايط موجود تن دهد، خواه انزواي سياسي در پيش گيرد و خواه دست از حمايت معترضان نکشد. در اين دوهفته هاشمي با دو خط سياسي مواجه بود گروهي به شدت به دنبال پروژه منتظري سازي از هاشمي بودند و هر راهي را براي رسيدن به اين مقصود پيمودند و خواستند او را به ضد قهرمان تبديل نمايند گروهي هم به دنبال قهرمان سازي از وي بودند و هر روز بر دامنه گمانه هاي خود به منظور هدف مذکور بهره برداري کردند و هاشمي نشان داد که همچنان دلبسته انقلاب و نظام است. رسالت: واقعي تحليل كنيم «واقعي تحليل كنيم»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم محمد مهدي انصاري است كه در آن ميخوانيد؛باز هم فتنهاي در تاريخ انقلاب اسلامي به ثبت رسيد و به اندوخته تجارب نظام افزوده شد كه يقينا به عميق تر شدن ريشه هاي تنومند اين درخت پرثمر در برابر توفانها و تندبادهاي ديگر خواهد انجاميد، كما اينكه در گذشته انقلاب اسلامي نيز تمامي بحرانها و چالشها در نهايت همين كاركرد را داشتهاند كه ساختارهاي نظام را آبديدهتر ، مسئولان آن را مجربتر و مردم را پايبندتر به اصل نظام كردهاند. البته اين تجارب و فتنهها با صرف هزينههاي بسيار گزاف و به قيمت از دست دادن منابع واقعا بيبديل و حتي جبران ناپذير انساني و مادي و معنوي پشت سر گذاشته شدهاند و اينگونه نيست كه با خيالي آسوده بنشينيم و نظارهگر توطئه در پي توطئه و آشوب در پي آشوب باشيم وبگوييم كه اين مسائل نظام را آبديدهتر و ريشهدارتر ميكند، پس جاي نگراني نيست... ! ابدا اين طور نيست و اين رويكرد ، نهايت خوش باوري ، سادهانگاري و حتي پاك كردن صورت مسئله است براي فرار از يك نگاه تحليلي عالمانه و پاسخگويي واقع گرايانه به مسائل و مشكلات احتمالي درون نظام. به نظر نگارنده «اگر بخواهيم در مقطع كنوني از تحليل واقعي قضاياي اخير و اغتشاشات خياباني طرفداران يكي از كانديداها و مسائل پيش آمده، به هر عنواني طفره برويم، اين طفره رفتن و سرباز زدن از ريشهيابي حقيقي علل آشوبها و ... از اصل فتنهاي كه پشت سر گذاشتهايم به مراتب خطرناكتر است .» متاسفانه به نظر ميرسد اين روزها تمام تلاشها را معطوف به اين كردهايم كه بگوييم عوامل خارجي و بيگانه در شكلدهي اين بحران سياسي نقش آفرين بودهاند و با افزايش تعداد پروازها به تهران آمدند و ضربه زدند و رفتند!! واقعا به همين سادگي؟... ! بله ، اين درست است كه دشمنان قسم خورده نظام و انقلاب از هر موقعيتي براي ضربه به انقلاب بهرهگيري كرده و ميكنند، اما آيا اين بزرگنمايي نقش عوامل بيگانه و ايادي نفاق و اپوزيسيون خارجنشين نيست؟! آيا نظام ما واقعا اينقدر ضعيف و آسيبپذير است كه با تحريك مثلا چند وابسته فلان سفارت خارجي يا ورود چند منافق به كشور در آستانه انتخابات و يا سرمايهگذاري تعدادي سلطنت طلب فراري و دخالت وابستگان فلان گروه اپوزيسيون ، اينگونه به يك بحران سياسي و آشوب برسد؟! البته و صد البته كه اينگونه نيست . پس بياييم و واقع گرايانه مشكل و بيماري را كالبد شكافي كنيم و مراكزي در نظام به ياري برخي از نخبگان و صاحبنظران و جامعه شناسان و ... تشكيل شوند و به اين مهم بپردازند و بديهي است كه ممكن است بخشهاي عمدهاي از تحليلها و يافتههاي اين آسيب شناسي و كالبد شكافي ، غيرقابل انتشار باشند؛ بله؛ اين طبيعي است و بايد هم اين چنين باشد، اما آن بخش هايي كه قابليت انتشار دارند براي روشنگري افكار عمومي در اختيار همگان قرار داده شود تا مردم هم به يك درك درست از مسائل نايل آيند. اين نگاه واقع بينانه به مسائل جاري و واكاوي عينيتهاي جامعه، حركت نظام را بيمه ميكند و انجام برخي اصلاحات ضروري را به ما گوشزد نموده و يا لزوم درمان بعضي باورهاي اشتباه را پيش روي ما قرار ميدهد. لازم است راهكارهاي بلند مدتي طراحي شوند تا نظام به همين سادگيها از چنين توفانها و فتنههايي آسيب نبيند و دشمنان هم از خلاها استفادههاي سوء نكنند، همچنين نقاط قوت و ضعف ساختارها و تصميمها و برخوردها و ... بازشناسي شوند و يك ارزيابي كلان از تحولات و مطالبات اجتماعي جامعه ارائه شود كه در سياستگذاريهاي آتي بايستي لحاظ گردند. به قضاياي اخير كشور هم بايد به عنوان «تهديد» نگريست و هم به مثابه «فرصت» تا بدانيم كه چگونه يك گروه معدود سياسي با اينكه در يك فرايند قانوني و مردمسالارانه با شكست مواجه شدهاند ميتوانند با موج سواري و شايعهپردازي، و يا تحريك زمينههاي نارضايتي عدهاي، درك و شعور سياسي ايشان را دستاويز خودخواهي خود قرار دهند و نظام را با يك بحران سياسي مواجه سازند؟ و چرا اين جماعت با علم به اين حقيقت به ياري گروه سياسي شكست خورده ميپردازند؟ و علامات سوال جدي ديگري كه بايد به آنها پرداخته شود و بدون اينكه بخواهيم خودمان را دور بزنيم نقاط آسيبزاي نظام را در هر كجا كه ميخواهد باشد ، بشناسيم و در صورت امكان آنها را درمان نموده و حتي در صورت نياز اين عوامل و زمينههاي چالشزا را به جامعه بشناسانيم. مردم سالاري: پس لرزه هاي انتخابات و قربانياني در وزارت نفت «پس لرزه هاي انتخابات و قربانياني در وزارت نفت» عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم سيروس سازدار است كه در آن مي خوانيد؛دغدغه اين روزهاي جامعه و راهکارهايي که امروزه به کار برده مي شود تا مردم بيش از اين اعتماد و دلبستگي خويش را از دست ندهند و نيز بيش از اين دلزدگي بر جامعه حاکم نشود از اهميت خاصي برخوردار است. اما چه مي شود که به نام عدالت خواهي پرچم عدالت را برافراشته و در زير همين پرچم براي مردم تشنه عدالت طبق معيار و سنجش هاي خويش با برکناري مديران لا يق در اين شرايط خطير و خاص به جهت پاره اي از ملا حظات سياسي، آنان را از صحنه کار خارج کرده و ضربه سنگيني بر پيکر وزارتخانه ها وارد مي کنند؟ غافل از اين که اين وزارتخانه تامين کننده بخش مهمي از بودجه کشوري است. حل مشکلا ت صنعت نفت مديران لا يق و با تجربه را مي طلبد که در طول ساليان متمادي پخته تر شده اند و مي توانند کشور را به خود کفائي رسانده و خواب خوش را از بيگانگان بگيرند. اما متاسفانه سوالي که درروز 88/1/25 از وزير محترم نفت در ارتباط با يکي از مديران متخلف شده بود که در نهايت دفاعيات وزير محترم نمايندگان را قانع نکرد اما متاسفانه به جاي توجه به اخطار مجلس شوراي اسلا مي در جهت رفع مشکل مديريت نه تنها با مدير متخلف هيچ برخوردي نشد، بلکه بار ديگر مهرورزي به جاي اين که شامل مديران لا يق و با تجربه شود متوجه مديري متخلف و بي تجربه شد و نيز کارشناس ورزيده و شناخته شده و امتحان پس داده قرباني ملا حظات سياسي شده و مهر عدم همکاري را خورد که نتيجه جز متزلزل کردن پايه هاي صنعت نفت چيز ديگري به همراه ندارد. کما اين که مديران ديگري نيز طي روزهاي اخير از وزارت نفت برکنار شده اند و گويا مديران ديگري نيز در آستانه برکناري قرار دارند. غافل از اين که اين مديران توانمند هستند که مي توانند ذخاير زيرزميني ما را به سرمايه هاي بزرگ تبديل نموده و در جهت اعتلا ي کشور و خودکفايي گام هاي موثري بردارند و از تزريق نفت به بودجه جاري کشور جلوگيري نمايند. مديريت کار آمد مي تواند اين سرزمين را در زمينه انرژي به خود کفايي برساند. حال مسوولا ن وزارت نفت در قبال از دست دادن اين سرمايه هاي بزرگ و ارزشمند چه پاسخي دارند؟ قدس: روز ملي عراق «روز ملي عراق»عنوان يادداشت روز روزنامهي قدس است كه در آن ميخوانيد؛خروج نيروهاي آمريکايي از شهرهاي عراق و واگذاري امور امنيتي به نيروهاي دولت مرکزي اين کشور، امروز رسماً آغاز مي شود. صرف نظر از اينکه آمريکايي ها به طور کامل نيروهاي خود را از همه شهرهاي عراق خارج کنند يا نه، شروع اين روند و اجراي اين بخش از توافقنامه عراق با اشغالگران يک اتفاق فرخنده و مؤثر است که مي تواند به عنوان يکي از مصداقهاي استقلال از آن ياد شود. هر چند خروج از شهرهاي عراق و استقرار نيروهاي آمريکايي در حومه، همچنان موضوعيت اشغالگري را حفظ خواهد کرد، ولي نفس خروج نيروهاي اشغالگر به صورت مرحله اي از عراق، رخدادي است که عملاً به آمريکايي ها تحميل شده است. آمريکايي ها به عراق آمده بودند تا بمانند و از خوان گسترده نفت اين کشور بهره ببرند و منابع انرژي آن را براي سالهاي طولاني در اختيار بگيرند، اما فرآيند مبارزات ملت عراق چه در بعد نظامي در آغاز اشغال و چه در بعد سياسي، با شکل گيري مسير ايجاد دولت ملي در اين کشور، موجب شد شيعيان عراق، متحد و يکپارچه، حرکتي را شروع کنند که تنها بخشي از نتيجه و سرانجام آن خروج نيروهاي اشغالگر در اين مرحله از شهرهاي عراق است. مقامهاي آمريکايي چه قبل و چه بعد از اشغال و حتي پس از جابجايي قدرت در اين کشور و روي کارآمدن باراک اوباما، به نوعي موضعگيري کرده اند که به وضوح نارضايتي و اجبار آنها را به پذيرش خروج مرحله اي از عراق نشان مي دهد. کاملاً روشن است که با وجود هزينه هاي هنگفت و سنگين اشغال اين کشور آنها تمايل زيادي به حفظ موقعيت خود داشته و دارند. بويژه طي ماههاي اخير اين تمايل را مي توان از نوع اظهارات و گفته هاي مقامها و فرماندهان نظامي آمريکا و چهره هاي ارشد وزارت خارجه اين کشور درباره وضعيت حساس و پرمخاطره امنيتي عراق، دريافت. تمامي عوامل اشغالگران، هم خود را بر اين گذاشتند تا با بزرگنمايي مسأله امنيت شکننده در عراق و تشديد عملياتهاي کور تروريستي عليه مردم و بويژه شيعيان، صحنه عراق را عرصه رويارويي مذهبي جلوه دهند و شرايطي را پديد آورند که حتي با خروج نيروهاي آنها ثبات و آرامش به راحتي به شهرها باز نگردد. از همين روست که طي ماههاي اخير، عمليات تروريستي در عراق در مناطق تحت اختيار اشغالگران به شدت افزايش يافته است در حالي که نيروهاي بومي در مناطق واگذار شده با وجود تمامي کارشکني ها و نفوذ عوامل بيروني با سيري رو به رشد در مهار ناآرامي ها و ممانعت از انجام عمليات تروريستي بسيار موفق عمل کرده اند و در همين مدت بسياري از عملياتهاي تروريستي کشف، خنثي و عوامل آن منهدم شده است. اين وقايع در کنار مسائل و رخدادهاي ديگري نظير ديپلماسي مداخله جويانه کشورهايي چون عربستان، کويت، مصر و شيخ نشين هاي جنوب خليج فارس عليه دولت مرکزي عراق و شيعيان اين کشور و همسويي آنها با آمريکا، بيانگر حرکتي شکل گرفته با محوريت اشغالگران بود تا حتي پس از خروج نيروهاي آمريکايي، ثبات به عراق باز نگردد. با وجود همه اين مشکلات تدابير شديد دولت عراق از ماهها قبل و آموزش و تجهيز نيروهاي امنيتي بومي براي اجراي مأموريت سرنوشت ساز به دست گيري کنترل و امنيت شهرها، زمينه و بستر لازم را براي شروع اين جابجايي و خروج نيروهاي آمريکايي از شهرها آماده کرد و هر بهانه اي را از اشغالگران گرفت. البته اين پايان کار نيست و اين جابجايي و تحول بدون هزينه انجام نخواهد گرفت و نمي توان گفت پيروزي مردم عراق در مبارزه با اشغالگري، حتي به مرحله نيمه نهايي رسيده است، بلکه با توجه به سياست آمريکايي ها در منطقه که متأثر از راهبردهاي صهيونيستي و مبتني بر تجزيه کشورهاي اسلامي است، بايد منتظر حوادث و رخدادهاي جديدي در اين کشور بود. نبايد فراموش کنيم، طرح تجزيه عراق به سه کشور شيعه، سني و کردنشين در سال 1982 از سوي رژيم صهيونيستي ارائه شده و هنوز هم در دستور کار لابي اين رژيم در دستگاه سياست خارجي آمريکا قرار دارد، لذا به نظر مي رسد با خروج نيروهاي نظامي آمريکا از شهرهاي عراق، بويژه در مناطق شيعه نشين و مساجد و اماکن و مناطق مذهبي، موج گسترده اي از حملات تروريستي و ناامني شکل گرفته و تشديد شود، کما اينکه در روزهاي اخير نيز نشانه ها و آثار اين امر در افزايش چشمگير بمبگذاريها در عراق مشهود بوده است. از سوي ديگر، در صحنه ديپلماسي و روابط بين الملل و منطقه اي و تعاملات خارجي دولت عراق بايد شاهد فشارهاي فزاينده از سوي کشورهايي چون عربستان، کويت، امارات، مصر، اردن و حتي قطر بر حکومت و دولت مالکي باشيم. با توجه به ارتباطاتي که نيروهاي القاعده و جريانهاي سلفي و نيروهاي بازمانده بعثي با اين کشورهاي عربي و البته آمريکايي ها دارند و حمايتهاي گسترده مالي، تجهيزاتي و سياسي آنها از اين گروههاي تروريستي، موج گسترده عمليات خرابکارانه، تروريستي و ايجاد رعب و ناآرامي در عراق بديهي به نظر مي رسد و دولت عراق با يک دوره بسيار حساس و بحراني روبه رو خواهد بود که در تثبيت موقعيت دولت ملي اين کشور و استحکام موقعيت آن بسيار تعيين کننده است. لذا اگر دولت مالکي بتواند با مديريت درست و هوشيارانه اين وضعيت به مرور و در ميان مدت بر شرايط بحران محتمل غلبه يابد و نظام امنيتي خودرا استحکام بخشيده و موقعيت خود را تثبيت کند خواهد توانست با قدرت بيشتري مراحل بعدي توافقنامه امنيتي با آمريکا را به پيش ببرد و آن را اجرايي کند تا طي دو سه سال آينده، خروج کامل نيروهاي اشغالگر از اين کشور محقق شود. اين امر مستلزم قوام، ثبات و پايداري دولت ملي عراق در مسير تأمين امنيت بومي در کشور و تقويت و پشتيباني دستگاهها و نيروهاي امنيتي بومي و البته مبارزه و مراقبت در برابر جريانهاي نفوذي در دستگاه امنيتي اين کشور است. صداي عدالت: بسيجي كه ما مي شناسيم! «بسيجي كه ما مي شناسيم!»عنوان سرمقاله روزنامه صداي عدالت به قلم بهرام گل زاده است كه در آن ميخوانيد؛ واژه بسيج و بسيجي شايد يکي از نادرترين واژه هايي باشد که پس از انقلاب اسلامي بويژه در سالهاي دفاع و مقاومت در برابر تجاوز دشمن به مرزهاي ميهن با هويت ديني و ملي انقلاب درآميخته و همواره به عنوان يك پتانسيل و ظرفيت مورد توجه رهبران جامعه و دست اندركاران سيا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 795]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز اير ان در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم «تحقق يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز اير ان در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم «تحقق يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران- روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز ايران- روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: بازخواني يك ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزيده سرمقاله برخي از روزنامههاي صبح امروز كشور-برخي روزنامه هاي صبح امروز سرمقاله هاي خود را به موضوعات زير اختصاص دادند. * رسالت روزنامه رسالت در سرمقاله امروز ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز آفتاب يزد«فرهنگ هفت رنگ!» عنوان يادداشت روز روزنامه آفتاب يزد به قلم مرتضي طلايي رئيس كميسيون فرهنگي، اجتماعي شوراي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز آفتاب يزد«فرهنگ هفت رنگ!» عنوان يادداشت روز روزنامه آفتاب يزد به قلم مرتضي طلايي رئيس كميسيون فرهنگي، اجتماعي شوراي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح - vazeh.com :: واضح پايگاه جامع ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها