تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1865109134


گفتگویی صمیمی با کارگردان سه در چهار
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفتگويي صميمي با کارگردان سه در چهار قهر و آشتيهاي پشتصحنه

مجموعه سه در چهار ، اگر چه با ضعفها و كاستيهايي نيز همراه بود، اما در مقايسه با برخي كارها كه در قسمتهاي طولاني، آنتن تلويزيون را بيهوده به خود مشغول ميكنند كار قابل قبولي است و گذشته از آن نامهايي چون محمدحسين لطيفي، بهرام بهراميان و رضا عطاران در تيتراژ كار به چشم ميخوردند كه پشتوانهاي قوي براي مجيد صالحي به حساب ميآمد.به بهانه اين مجموعه با مجيد صالحي گفتوگوي مفصلي داشتيم كه از نظر ميگذرانيد. • چهطور است از تيتراژ شروع كنيم آقاي صالحي؛ و اينكه اين تعداد اسم از كارگردانهاي مختلف با عنوانهاي مشاور پروژه و مشاور كارگردان به چشم ميخورد. آنها عملا در كار چهقدر تاثيرگذار بودند؟ همه اين عزيزاني كه اسمشان در تيتراژ آمد طبق همان عنوان ذكر شده فعاليت كردند و موثر بودند. آقاي بهراميان كه مجري طرح بودند از پيش توليد درگير كار بودند و تا آخرين قسمت پخش اين درگيري ادامه داشت. آقاي عطاران كه مشاور كارگردان بود در تمام طول كار به من كمك كرد و من در موارد مختلف با او مشورت داشتم و نظراتش موثر و مفيد بود و در مورد آقاي لطيفي كه گاهي شنيده ميشد از برخي دوستان كه سركار حضور نداشته و فقط در تيتراژ اسمش را ديديم بايد بگويم كه ايشان بزرگترين كمك را به من كردند و انگيزه را به من دادند كه از عهده اين كار برميآيي و بايد ثابت كني و در حقيقت من را هل دادند و اعتماد و لطف ايشان خيلي ارزشمند و موثر بود ضمن اينكه در مورد بسياري مسائل به من مشاوره دادند و هر يك لحظه حضورشان يك دنيا برايم ارزش داشت.ضمن اينكه نبايد توقع داشته باشيم اين افراد كه هر يك نامهاي مهمي هستند و مشغلههاي خودشان را دارند در تمام طول كار سر فيلمبرداري حضور مداوم داشته باشند تقبل پرداخت دستمزد همه اين عزيزان در يك كار از عهده سازمان هم خارج است چون كارگردانهاي گراني هستند. • انگار قرار بوده قبل از انتخاب شما آقاي لطيفي و بعد از آن رامبد جوان كارگرداني اين مجموعه را برعهده بگيرند.بله. قرار اوليه بر اين بود كه آقاي لطيفي بسازند اما رياست سازمان از ايشان خواست كه پروژه «نردباني بر آسمان» را شروع كند و با توجه به درگيريشان با آن مجموعه همان موقع به من پيشنهاد كردند كه به جاي خودشان اين كار را انجام دهم ولي آن زمان مديران شبكه يك خيلي مايل به ريسك و دادن اين پست به مجيد صالحي نبودند، در نتيجه به رامبد جوان پيشنهاد شد كه او هم با متنها ارتباط برقرار نكرد و گويا قصد داشت با نويسندگان ديگري كار را پيش ببرد كه متنهاي ايشان هم مورد پسند تلويزيون قرار نگرفت و در نهايت قرعه باز به نام من افتاد و كار را شروع كرديم.• رامبد جوان با قصهاي كه شاهدش بوديم مخالف بود؟خير. آن موقع اين قصه به اين شكل مطرح نبود و اصلا شكل ديگري داشت كه حدود 10 قسمت نوشته شده بود و قرار نبود به صورت دنبالهدار باشد، بلكه داستان به شكل اپيزوديك پيش ميرفت مثل قسمتهاي نهم و دهم ما كه در خانه يك مادربزرگ قصه گفته ميشد.

• اتفاقا زماني كه صحبت تاسيس شركت خدماتي شد تنها پيشبيني كه ميشد راجع به ادامه مجموعه كرد همين بود كه اين گروه هر روز به يك خانهاي ميروند و ماجراي تازهاي دارند. ولي سر موضوع موادمخدر متوقف شد و قسمتهاي پاياني خيلي كشدار شده و كار قدري افت كرد.من حس كردم مردم قصه دنبالهدار را بيشتر دوست دارند كنجكاوي اينكه در قسمت بعد چهطور ادامه پيدا خواهد كرد سبب ميشود با رغبت بيشتري كار را دنبال كنند. البته يك دورهاي كارهاي اپيزوديك خيلي جواب ميداد و سريالهاي ارزشمندي هم ساخته شد مثل خانه سبز اما مدتي است كارهاي روتين دنبالهدار خيلي مد شده و بيننده هم به كارهاي دنبالهدار توجه بيشتري نشان ميدهد. اما در مورد كشدار شدن خيلي موافق نيستم. به نظرم ما در تمام قسمتها به طور يكدست با اتفاقات و موضوعات تازه روبهرو بوديم و تعليق و گرهافكني در كار تا آخرين قسمتها ادامه داشت.• كار به لحاظ مضمون افت كرد و از بار طنز آن نيز كاسته شده بود به نظرم بيژن را نبايد از خانواده جدا ميكرديد.البته نظر شما را تا حدودي قبول دارم. ببينيد اولا كه من روي 6 – 7 قسمت آخر تقريبا نظارتي نداشتم.• روي تدوين؟روي خيلي از مسائل!البته دلم نميخواهد در اين مورد صحبت كنم. اما منكر اين نميشوم كه اگر متن به جاي 26 قسمت 23 قسمت بود كيفيت بهتري داشت. اما واقعا ما شرايط سختي از نظر توليد داشتيم از نظر رواني بچهها خيلي تحت فشار بودند و كار حاشيههايش زياد شده بود و بايد هر چند زودتر به اتمام ميرسيد. از طرفي يك روز مثلا بازيگر دختر ما قهر ميكرد و ما بايد با نويسنده كار آقاي عليرضا مسعودي جلسه ميگذاشتيم كه آقا ايشان را از ادامه متن حذف كند.• خب ميرفتيد با بازيگرتان آشتي ميكرديد!بالاخره يك مسائلي گريزناپذير است و در هر كاري از اين اتفاقات وجود دارد و نميشود كاري كرد. ما مجبور بوديم ادامه بدهيم و ميگفتيم دختر خانواده رفته خانهدايي. حالا بعد از مدتي زندگي شيرين ميشود و بازيگر برميگردد و ما باز با نويسنده جلسه ميگذاريم و ميگويم دختر از خانه دايي برگشت. در مورد بيژن هم كه گفتيد از خانواده جدا شد هم مسئله به شكل ديگري بود، ما آقاي كاسبي را هم متاسفانه در مقطعي نداشتيم مجبور شديم بيژن را بفرستيم آن طرف ماجرا.• پس كار پراز قهر و آشتي بوده!بله و من ميخواهم بگويم كه آقاي مسعودي هنگام نگارش متن با چنين شرايطي مواجه بود و نظرات مختلفي همه از چندطرف به ايشان هجوم ميآورد. ناظر كيفي يك نظري داشت، عوامل تهيه و توليد يك نظري و مجيد صالحي هم يك نظر. پس بنده خدا در اين اوضاع خيلي زحمت كشيده تا كار را به اتمام برساند. گذشته از اينكه خواهرشان در آن موقع دچار بيماري سختي بودند و اينها همه بر كار تاثير گذاشت. • پس نگارش متن همراه با تصويربرداري پيش رفته؟از قسمت دهم به بعد. ولي در كل من تمام اتفاقات پيش آمده را حكمتي ميدانم. مثلا ما در سرماي شديد تصويربرداري ميكرديم و در آن دماي 18درجه زيرصفر در پل رسالت اگر آقاي كاسبي با توجه به كسالتي كه داشتند همراهمان بودند ممكن بود آسيب ببينند و حضورشان سرصحنه به اين اتفاق كه ايشان سلامتش را به خطر بيندازند، نميارزيد گرچه اگر بيژن در اين طرف داستان و بين خانواده بود كار از اينسو افت نميكرد. چون به هر حال همه اتفاقات و ماجراها آنسوي قصه بود و گشتن دنبال قاچاقچيها و تنوع لوكشين و... در حالي كه بقيه در يك خانه راكد بوديم و ايجاد جذابيت قدرتي سختتر بود. حالا در اين وضعيت قرار بر اين بود كه بده بستانهايي بين من و علي صادقي در كار شكل بگيرد كه با رفتن او و پيوستنش به سيروس اين اتفاق نيفتاد با اين حال ما سعي كرديم اين مسئله را در مونتاژ اصلاح كنيم و توازني ميان دو سوي قضيه ايجاد شود. كار نشد ندارد و در عين حال يك كارهايي واقعا نشدني است. با اعمال شاقه و اسلحه گذاشتن پشت گردن بازيگر هم نميشود او را سرصحنه آورد. اما مهم اين بود كه در آخر ماجرا بازيگراني كه رفته بودند دوباره برگشتند!• اين كار با وجود شباهتهايي كه به كارهاي رضاعطاران داشت در يك مورد خيلي موفقتر عمل كرد و آن انتخاب بازيگران است. همه درست سرجاي خودشان بودند ضمن اينكه اكثرا جزو بازيگران ثابت اين نوع كارها به شمار نميرفتند و اين كمك ميكرد كه كار واقعيتر باشد.خود من چون كارهاي رئال را خيلي دوست دارم، دلم ميخواست از كساني كه شناخته شده هستند در اين ژانر- و البته بازيهايشان را خيلي قبول دارم- استفاده نكنم و كساني باشند كه مردم ذهنيتي از آنها در ژانر طنز ندارند و اين كمك ميكرد تا كار به فضاي رئال نزديكتر شود. من و رضاعطاران از حدود 11سال پيش و از سيب خنده تا امروز در كارهاي زيادي با هم همكاري داشتيم و او سواي رفاقتمان براي من حكم يك استاد را دارد و من هر كاري را كه شروع كردم از او مشاوره گرفتم و نظراتش هميشه در كارم مفيد و موثر بود. بنابراين خواهناخواه اين شباهت به وجود ميآيد و باعث افتخار من است كه كار من بيننده را ياد آثار عطاران بيندازد. اما سواي اين من تلاش كرد كه كارم يك هويت مستقل داشته باشد و تفاوتهايي در آن احساس شود كه يكي همين انتخاب بازيگران بود كه باز با مشورت دوستان صورت گرفت. خود عطاران هم نظرش همين بود كه از بازيگران مشترك استفاده نكنيم تا كار متفاوت باشد و غير از عليصادقي كه هرچند كار از عطاران هم بازي كرده بقيه را با اين هدف انتخاب كرديم و اينكه رضا معمولا قابهايش را اسكپ نميكند يا معتقد به صداگذاري حرفهاي در تلويزيون نيست، اما من دوست داشتم اين موارد را تجربه كنم.

• بازيگران براساس متن انتخاب شدند يا متن را براساس آنها نوشتيد؟شخصيت بيژن را وقتي آقاي مسعودي مشغول نگارش متن بوده گويا براساس علي صادقي نوشته و او را در ذهن داشته يا اينكه به اشكان اشتياق فكر كرده بود و با من مطرح كرد و پذيرفتم. يا محمد كاسبي را من خودم با توجه به همكاريهاي قبلي با ايشان در ذهن داشتم و دلم ميخواست حضور داشته باشد. مهران رجبي پيشنهاد عطاران بود و خيلي هم خوب بود. خلاصه با هم گپ زديم و براساس نظرات آقايان محمد حسين لطيفي و بهرام بهراميان به اين بازيگران رسيديم. • موضوع ديگري كه در اين كار و برخي كارهاي رضاعطاران سؤالبرانگيز ميشود تيپسازي است. در كاري كه همه شخصيت هستند و تلاش شده تا در يك فضاي رئال كار را پيش ببرند يكباره در ميان آدمهاي فرعي داستان به تيپهايي برميخوريم كه اين فضا را ميشكنند و مخاطب شك ميكند ادامه همان كار را دارد ميبيند! مثل قاچاقچيها با آن سرهاي تراشيده يا در ساختمان محل كار...ببينيد در زندگي امروز من به آدمهايي برميخورم كه يك ساعت من را درگير رفتار و حركاتشان ميكنند و گاهي كه با آقاي عطاران بودم آدمهايي را در كوچه و خياباني ديديم كه از تيپ هم فراترند و گفتيم حالا اگر ما مثل اين كارمان داشته باشيم ميگويند تيپسازي كرديد، غلو كرديد و از اين حرفها و آدمهايي مثل مدير ساختمان يا قاچاقچيها كه مثال زديد هم از همين آدمها هستند. در گروههاي خاصي مثل همين افراد موادفروش هم همه جور آدمي پيدا ميشود و قشري هستند كه غالبا رفتار عادي ندارند و اينها واقعا غلو نيست.• قبول داريد كه خود شما هم در امر بازيگري بيشتر در تيپسازي موفق بوديد تا بازي شخصيتهاي رئال؟البته در اين كار من مكمل بودم نه پيش برنده داستان اما در كل فكر ميكنم اين به شرايط هر كاري برميگردد. اگر شرايط درست باشد و هركسي جاي خودش قرار گرفته باشد كار خوب از آب در ميآيد. مثلا من در «قطار ابدي» تيپهايي مثل رابين هود و حسن كچل را بازي ميكردم و با توجه به درست بودن تمام مسائل كار و نظارت رضاعطاران موفق بود و در كار ديگر مثل «مجردها» يك شخصيت رئال را بازي كردم و به خاطر شرايط و حضور آدمهاي حرفهاي، كار قابل قبول از آب در آمد. • راستي چرا در سه در چهار كه تلاش هم شده بود رئال باشد شخصيتها يكي در ميان جذاب بودند و همه نتوانستند به نسبت ديگري گليمشان را از آب بيرون بكشند. مثلا آنقدر كه علي صادقي موفق بود اشكان اشتياق نبود يا آنقدر كه مهران رجبي به دل مينشست محمد كاسبي جذاب نبود. آنقدر كه شهره لرستاني به چشم آمد خانم گلچين ديده نشد. اين به پتانسيل بازيگر مربوط ميشد يا خواست و هدايت نويسنده و كارگردان بود؟مسلما اين تعمدي بوده و من خودم خواستم به اين شكل باشد. چون اگر قرار بود همه كمدي باشند فضا به سمت كارهاي فانتزي ميرفت. ما ميخواستيم يكي پارتنر باشد. گاهي هم بار طنز را از دوش يكي برميداشتيم و ميگذاشتيم روي دوش ديگري. ضمنا فكر ميكنم همه در نقشي كه بايد ايفا ميكردند موفق و درست ظاهر شدند و تنها اين بار كمدي بود كه بر دوش يكي نسبت به ديگري سنگيني ميكرد نه قدرت بازيگري و اگر اشكان اشتياق پارتيز خوبي نبود كمدي علي صادقي به چشم نميآمد. همينطور در مورد باقي بازيگران.• حالا چرا در همه كارهاي جنگ ميرويد سراغ طبقه فقير يا ثروتمند، در حالي كه در كمديهاي غربي جديد اكثرا طبقه متوسط مطرحند و موفق هم هستند.براي اينكه اين كنتراست، شوخيها را به وجود ميآورد و لايههاي طنز كه بايد مورد نقد قرار بگيرد بيشتر در اين طبقات مشاهده ميشود.• ولي فكر ميكنم بيشتر به خاطر راحت طلبي طنزپردازان و كمدينهاي ماست كه همه يك زندان درست ميكنند و يك قاچاقچي و خلافكار دارند و يك خانواده فقير در يك اتاق تنگ كه مدام سر هم فرياد ميكشند؛ يعني فقط اينهاست كه خنده دارند؟البته نظر شما هم از جهتي درست است و همانطور كه گفتيد در فيلمهاي روز آمريكا با قشر متوسط هم شوخي ميكنند و به مسائل اجتماعيشان ميپردازند. اتفاقا در كار جديد رضاعطاران اين اتفاق افتاده و تلاش كردند به اين قشر هم نزديك شوند. اما در كل قصد ما شوخي و تمسخر نبوده ما خواستيم بگوييم اين خانواده درست است كه به لحاظ مالي در سطح پاييني قراردارد اما در كنار هم صاحب لحظاتي هستند كه به يك دنيا پول و ثروت ميارزد و ديگر اينكه چرخ فلك ميچرخد و اگر آسان بگيري اين چرخش آسانتر است و راحتتر ميگذرد و اگر سخت بگيري به خودت سخت خواهد گذشت و بايد تلاش كنيم حقمان را بگيريم اما حقي را زير پا نگذاريم همانطور كه در اشعار تيتراژ آغاز و پايان اشاره شده.• شايد اينكه اصل موضوع در تمام كارهاي ما شده پول، به جامعه امروزمان هم برميگردد كه متاسفانه در اغلب مواقع دغدغهاي قويتر از اين ندارد.شايد ولي چه خالي بيپاياني... .• حالا كه گفتوگو را با تيتراژ آغاز كرديم خوب است كه با تيتراژ هم تمامش كنيم. تيتراژ كار خيلي عالي بود، مخصوصا تيتراژ اول. ايده نقاشي از چه كسي بود؟همه با همفكري دوستان اتفاق افتاد و اتفاقا خوب شد كه اشاره كرديد چون ميخواهم از 2 نفر خيلي تشكر كنم كه بدون كمك آنها شايد در اواخر كار زمين ميخوردم. يكي محمدرضا فاضلي (نويسنده و كارگردان كشورمان) كه هم خيلي به متن و به كارگرداني مدد رساند و ديگري فرهاد نجفي كارگردان جوان و خوش ذوقي كه بسيار ايدههاي خوبي به من داد.منبع : همشهري مطالب مرتبط :تيتراژ سريال سه در چهار
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]
صفحات پیشنهادی
گفتگویی صمیمی با کارگردان سه در چهار
گفتگویی صمیمی با کارگردان سه در چهار-گفتگويي صميمي با کارگردان سه در چهار قهر و آشتيهاي پشتصحنهمجموعه سه در چهار ، اگر چه با ضعفها و كاستيهايي نيز همراه ...
گفتگویی صمیمی با کارگردان سه در چهار-گفتگويي صميمي با کارگردان سه در چهار قهر و آشتيهاي پشتصحنهمجموعه سه در چهار ، اگر چه با ضعفها و كاستيهايي نيز همراه ...
توازن میان كارگردان و بازیگران
گفتگویی صمیمی با کارگردان سه در چهار. ... به سيروس اين اتفاق نيفتاد با اين حال ما سعي كرديم اين مسئله را در مونتاژ اصلاح كنيم و توازني ميان دو سوي قضيه ايجاد ...
گفتگویی صمیمی با کارگردان سه در چهار. ... به سيروس اين اتفاق نيفتاد با اين حال ما سعي كرديم اين مسئله را در مونتاژ اصلاح كنيم و توازني ميان دو سوي قضيه ايجاد ...
«لطيفي» و تصويربرداري «سه در چهار»
گفتگویی صمیمی با کارگردان سه در چهار مجموعه سه در چهار ، اگر چه با ضعفها و كاستيهايي نيز همراه بود، اما در مقايسه با برخي ... و گذشته از آن نامهايي چون محمدحسين ...
گفتگویی صمیمی با کارگردان سه در چهار مجموعه سه در چهار ، اگر چه با ضعفها و كاستيهايي نيز همراه بود، اما در مقايسه با برخي ... و گذشته از آن نامهايي چون محمدحسين ...
گفتوگو با مجید صالحی بازیگر و كارگردان سریال نوروزی
گفتوگو با مجید صالحی بازیگر و كارگردان سریال نوروزی-فیلمنامه سریال موج و ... در چند برخوردی كه با او داشتم متوجه شدم زود با همه صمیمی میشود. .... «سفر به خير» نام داشت با اتمام سريال «سه در چهار» به كارگرداني «مجيد صالحي» به روي آنتن . ... مسلمی کارگردان و بازیگر این برنامه در گفتگو با مهر درباره جدایی مجید قناد از این برنامه .
گفتوگو با مجید صالحی بازیگر و كارگردان سریال نوروزی-فیلمنامه سریال موج و ... در چند برخوردی كه با او داشتم متوجه شدم زود با همه صمیمی میشود. .... «سفر به خير» نام داشت با اتمام سريال «سه در چهار» به كارگرداني «مجيد صالحي» به روي آنتن . ... مسلمی کارگردان و بازیگر این برنامه در گفتگو با مهر درباره جدایی مجید قناد از این برنامه .
گفتگو با بازیگران و کارگردان سریال زنبابا
گفتگو با بازیگران و کارگردان سریال زنبابا-امسال فرصت به «سعید آقاخانی» ... این مجموعه تلویزیونی یک کمدی خانوادگی بود و حال و هوایی خودمانی و صمیمی داشت. ... من در سریالهای «خوش رکاب»، «سه در چهار»، «زن بابا» و چند سریال مناسبتی نوروزی ...
گفتگو با بازیگران و کارگردان سریال زنبابا-امسال فرصت به «سعید آقاخانی» ... این مجموعه تلویزیونی یک کمدی خانوادگی بود و حال و هوایی خودمانی و صمیمی داشت. ... من در سریالهای «خوش رکاب»، «سه در چهار»، «زن بابا» و چند سریال مناسبتی نوروزی ...
گفتگوی جنجالی با علی صادقی
گفتگوی جنجالی با علی صادقی-اما هیچ می دانید کدام بازیگر است که سابقه کار با چهار ... اما هیچ می دانید کدام بازیگر است که سابقه کار با چهار کارگردان مولف و صاحب ... بعضی از کارگردان ها از دوستای صمیمی خودتون هستند با اونا چکار می کنید؟ ... بله، معمولا این نوع کارها مدتی طول می کشد تا جا بیافتد و الان سه در چهار به اون نقطه رسیده.
گفتگوی جنجالی با علی صادقی-اما هیچ می دانید کدام بازیگر است که سابقه کار با چهار ... اما هیچ می دانید کدام بازیگر است که سابقه کار با چهار کارگردان مولف و صاحب ... بعضی از کارگردان ها از دوستای صمیمی خودتون هستند با اونا چکار می کنید؟ ... بله، معمولا این نوع کارها مدتی طول می کشد تا جا بیافتد و الان سه در چهار به اون نقطه رسیده.
گفتگو با محمدحسین لطیفی
گفتگو با محمدحسین لطیفی-قصه عشق در بستر جنگ؛ گفتگو با محمدحسین لطیفیوقتی قرار شد سریال صاحبدلان را كارگردانی كند، ... من یك گروه خوب و صمیمی داشتم كه در تایم زمانی كوتاه همكار و همیار بودند و همه از دل و جان فعالیت داشتند. ... با خبرگزاری مهر اعلام کرد محمدحسین لطیفی مجموعه تلویزیونی "سه در چهار" را برای گروه خانواده .
گفتگو با محمدحسین لطیفی-قصه عشق در بستر جنگ؛ گفتگو با محمدحسین لطیفیوقتی قرار شد سریال صاحبدلان را كارگردانی كند، ... من یك گروه خوب و صمیمی داشتم كه در تایم زمانی كوتاه همكار و همیار بودند و همه از دل و جان فعالیت داشتند. ... با خبرگزاری مهر اعلام کرد محمدحسین لطیفی مجموعه تلویزیونی "سه در چهار" را برای گروه خانواده .
گفتگو با مرتضي رزاق كريمي كارگردان فيلم «حس پنهان»؛ از ...
گفتگو با مرتضي رزاق كريمي كارگردان فيلم «حس پنهان»؛ از كليشه ها استقبال مي كنم! ... قصه «حس پنهان»، بر چهار شخصيت استوار است، كه حضور خانواده ندا و بهرام در ضمن .... مي شود كه با هم شوخي مي كنند، يكي بچه داري مي كند و در مجموع بسيار با هم صميمي هستند، ... يك جايي هم مي بينيم كه او به يك سه راهي مي رسد و مستأصل است كه چه كند.
گفتگو با مرتضي رزاق كريمي كارگردان فيلم «حس پنهان»؛ از كليشه ها استقبال مي كنم! ... قصه «حس پنهان»، بر چهار شخصيت استوار است، كه حضور خانواده ندا و بهرام در ضمن .... مي شود كه با هم شوخي مي كنند، يكي بچه داري مي كند و در مجموع بسيار با هم صميمي هستند، ... يك جايي هم مي بينيم كه او به يك سه راهي مي رسد و مستأصل است كه چه كند.
گفتگو با نادر سلیمانی ، بردبار خان!
گفتگوی صمیمانه بانی فیلم را با وی از نظر می گذرانید :آقای سلیمانی گویا ... سینمایی به نام<نصف مال من، نصف مال تو> به كارگردانی آقای نیكخواه بازی میكنم. .... از ساعت خوش تا امسال شاید سه یا چهار كار با مهران داشتم، اما به عنوان میهمان حضور داشتم.
گفتگوی صمیمانه بانی فیلم را با وی از نظر می گذرانید :آقای سلیمانی گویا ... سینمایی به نام<نصف مال من، نصف مال تو> به كارگردانی آقای نیكخواه بازی میكنم. .... از ساعت خوش تا امسال شاید سه یا چهار كار با مهران داشتم، اما به عنوان میهمان حضور داشتم.
گفتگو با دختر خانواده عشقي ( مریم معصومی )
گفتگو با دختر خانواده عشقي ( مریم معصومی )-متولد اسفندماه متولد اسفند 1365 ميباشم و ... با برادر بزرگتر مجردم خيلي صميمي هستيم و مشوق اصلي من در كارهايم ايشان هستند. ... بختياري» به كارگرداني عليرضا اتفاقيان و نويسندگي عليرضا مسعودي (نويسنده سه دونگ سه دونگ). ... حدود چهار ماه فيلمبرداري سكانسهاي خانه طول كشيد.
گفتگو با دختر خانواده عشقي ( مریم معصومی )-متولد اسفندماه متولد اسفند 1365 ميباشم و ... با برادر بزرگتر مجردم خيلي صميمي هستيم و مشوق اصلي من در كارهايم ايشان هستند. ... بختياري» به كارگرداني عليرضا اتفاقيان و نويسندگي عليرضا مسعودي (نويسنده سه دونگ سه دونگ). ... حدود چهار ماه فيلمبرداري سكانسهاي خانه طول كشيد.
-
گوناگون
پربازدیدترینها