تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس به آنچه می ‏داند عمل كند، خداوند دانش آنچه را كه نمی ‏داند به او ارزانى م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796905104




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آنتو‌ن پاولوويچ چخوف


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آنتو‌ن پاولوويچ چخوف
آنتو‌ن پاولوويچ چخوف
 يوسف سرشار   1860: آنتون پاولوويچ چخوف در هفدهم ژانويه، در شهر «تاگانروگ» در جنوب شرقي روسيه، واقع بر كرانة درياي «آزوف» ديده به جهان گشود. پدربزرگش برده بود، اما از راه تجارت، ثروتي اندوخت و توانست آزادي خود و خانواده‌اش را باز خرد. والدين چخوف مردمي ساده و نيم‌درس‌خوانده و مذهبي بودند. پدر آنتون، پاول يگوروويچ، در يك دفتر بازرگاني كارمند بود و پس از چندي دكان خواربارفروشي باز كرد. اما علاقه‌اش به موسيقي بيش از علاقه‌اش به حرفه‌اش بود؛ و در نتيجه، ورشكست شد. آنتون فرزند ماقبل آخر بود. وي تحصيلاتش را در مدرسة يوناني «تاگانروگ» آغاز كرد و سپس در دبيرستان روسي محل ثبت نام كرد.1876: پدرش كه تاجري جزء بود، سرمايه‌اش را از دست داد؛ و با تعطيلي مغازه خانوادگي، پدر كه وضع مالي خانواده را نامناسب يافت، ناچار به همراه خانواده، در جستجوي كار به مسكو كوچ كرد. آنتون پاولوويچ يكه و تنها همان‌جا در تاگانروگ ماند تا دبيرستان را تمام كند.1879: دوره دبيرستان را تمام كرد و براي پيوستن به خانواده عازم مسكو گرديد، و دانشجوي دانشگاه مسكو شد. او در دانشگاه مسكو در رشته پزشكي درس مي‌خواند. وي از لحظه ورود به مسكو تا هنگامي كه مرگ وي را در‌ربود هرگز از والدين و خواهرش جدا نشد. چخوف در همان سالي كه به مسكو آمد در روزنامه‌ها و مجلات فكاهي به كار پرداخت و يكي از همكاران ثابت اين مجلات گرديد. وي داستانواره‌هاي كوتاهي با امضاي «آنتوشا چخونته» مي‌نوشت و در مطبوعات به چاپ مي‌رسانيد. بدين ترتيب مي‌توانست براي خانوادة فقرزده‌اش كه در زيرزمين آپارتماني در محله‌هاي پايين مسكو زندگي مي‌كردند پولي درآورد. چخوف، اولين داستانهايش را براي كاستن از فقر خانواده‌اش نوشت.1880: «هزار و يك شهوت» را نوشت.1882: «زن ارباب» و «گلهاي ديرهنگام» ـ نخستين داستانهاي جد‌ّي چخوف ـ نوشته شدند.1883: داستان «آينة ترك‌خورده» و «كبريت سوئدي» را خلق كرد.1884: ـ‌ پس از پايان دورة پنج‌سالة دانشكده، فارغ‌التحصيل رشته طب و موفق به كسب مدرك دكترا در طب گرديد.ـ داستان «دختر سرودخوان»، «شبي دهشتناك»، «فاجعه‌اي در شكار» و «امتحان نهايي» را نوشت.ـ نخستين مجموعه داستانهاي كوتاه چخوف به‌صورت كتاب تحت عنوان «قصه‌هاي ملپومنه» انتشار يافت.ـ داستان «نشانة افتخار» را چاپ كرد. (در اين داستان تكنيك «پايان شگفت» را به كار گرفته است.)1885: ـ نمايشنامه «بر شاهراه» را نوشت كه تا پس از مرگش منتشر نشد.ـ داستان «شكارچي» را به چاپ رسانيد.1886: ـ ‌مجموعه‌اي از داستانهاي خنده‌دارش به‌صورت‌ِ كتاب منتشر شد و با اقبال مردم مواجه شد.ـ آلكسي سوورين، مدير روزنامه نوويه ورميا، از او دعوت به همكاري كرد. چنين شد كه چخوف براي نخستين بار نوشته‌اي را در نشريه‌اي جد‌ّي به چاپ رساند و از مجلات و روزنامه‌هاي فكاهي، بيرون آمد.ـ داستان «مردم نيك» را نوشت. (البته چخوف اين داستان را در سال 1901 براي چاپ در مجموعه آثارش بازنويسي كرد.)ـ نمايشنامه «زيانهاي دخانيات» را به رشته تحرير درآورد.1887: ـ شروع بيماري آنتون چخوف.ـ نمايشنامه «ايوانف» را نوشت. اين نمايشنامه ابتدا در مسكو و بعد در پترزبورگ به روي صحنه رفت. «ايوانف» در عين نشان دادن جنبة بيمارگونة عصر خود، ظهور نخستين قهرمانهاي گوركي را هم نويد مي‌دهد.ـ داستان «مجلس جشن» و «منتقم» را نوشت. (چخوف در داستان «منتقم»، تكنيك «پايان هيچ» را به كار برده است.)ـ نمايشنامه «آواز قو» را نوشت.1886 ـ 1887: دو مجموعه داستان كوتاه او به نام «داستانهاي خال‌خالي» و «دمدماي غروب» منتشر، و بلافاصله با استقبال خواننندگان روبه‌رو شدند.1888: چاپ داستان بلند «استپ» ـ كه به سبك روايي نگاشته شده و نخستين اثر مهم اوست ـ در مجله سيورنيه وستنيك، از معتبرترين مجلات روشنفكري روسيه.ـ داستان «خواب‌آلود» را نوشت كه از زاويه ديد يك كودك روايت شده است.ـ داستان «بحران رواني» را نوشت. داستاني كه ماهيت خواركنندة فحشا را به تصوير مي‌كشد.ـ داستان «حادثه ناگوار» را به رشتة تحرير درآورد.ـ نمايشنامه «خرس» و «خواستگاري» را نوشت.1889: كليه آثاري را كه تا به آن‌وقت منتشر كرده بود به «ماركس» ناشر فروخت.ـ «پرنسس» (با موضوع خودشيفتگي)، «داستاني ملال‌انگيز» و «مهمان بي‌قرار» را منتشر كرد.ـ در اين سالها، چخوف در تلاش براي كمك به قحطي‌زدگان، فعالانه مشاركت مي‌جست.1890: از طريق سيبري به سفري خطرناك و خسته‌كننده به اردوگاه محكوميت جزيره «ساخالين» دست زد تا زندگي محكومان به كار اجباري را در آنجا مطالعه كند. وي در اين زمان مبتلا به مرض سلي بود كه سرانجام او را از پاي درآورد.ـ «دزدان» و «گوسيف» را نوشت.ـ نمايشنامه «عروسي» را خلق كرد.1891: «جزيرة ساخالين» را منتشر كرد. اثري كه بي‌عدالتيها و بي‌رحميهايي را كه در حق محكومان ساكن در جزيره ساخالين صورت مي‌گرفت به تصوير كشيده است. وي در اين تك‌نگاري جامعه‌شناختي، كه يك سند تاريخي به حساب مي‌آيد، سعي كرده است كه بيطرفانه بنويسد.ـ قطعه زميني را در «ميلخووو» واقع در پنجاه ميلي جنوب مسكو خريداري كرد. با والدين و خواهر و برادر كوچكش در آن سكني گزيد و پنج سال در آنجا ماند.ـ «زنان دهقان» را به چاپ رساند. موضوع اين داستان، وضع اسفبار دهقانان و مظلوميت زن در جامعه پدرسالار روستاست.ـ «دوئل»، كه طولاني‌ترين داستان او محسوب مي‌شود، به رشته تحرير درآمد.ـ داستان «همسر»، كه به مسئله قحطي مي‌پردازد، نوشته شد.ـ نمايشنامه «سالگرد» را نوشت.1892: «اتاق شماره شش» (يكي از قوي‌ترين داستانهاي چخوف)، داستان «همسر» (با موضوع تزوير و دورويي طبقات بالاي اجتماع)، رمان كوتاه «ملخ»، «در تبعيد» (تحت تأثير مشاهداتش در جزيرة ساخالين) و «جنگ تن به تن» نوشته شدند.1893: «داستاني بدون عنوان» («داستان يك ناشناس») منتشر شد. در اين اثر، چخوف با خنده‌اي تلخ و سبك، عيوب اخلاقي زمان خود را به باد سرزنش مي‌گيرد. ولي با اين حال ته دلش به آينده اميدوار است. احساس پيشين انقلاب، كه اندكي پس از مرگ او روسيه را زير و رو كرد، در هر صفحه از اين كتاب به چشم مي‌خورد.ـ «سرگذشت بي‌حاصل» منتشر شد. اين رمان، يكي از بدبينانه‌ترين رمانهاي اين نويسنده است.1894: «راهب سياهپوش» ـ كه يكي از آثار نمونه اين نويسنده است و رئاليسم آنْ با آهنگي غنايي آميخته به غم اوج مي‌گيرد ـ ، «قلمرو حاكميت يك زن»، «ويولن روتچيلد» و «معلم ادبيات» را منتشر ساخت.1895: ـ «مرغ دريايي» را نوشت؛ كه در سال 1896 در تئاتر دولتي پترزبورگ بر صحنه آمد.ـ «سه سال»، «آرديانا»، «آنا»، «داستان يك هنرمند» و «زندگي من» در اين سال نوشته شدند.1896: داستان «خانه‌اي با نيم طبقه» و رمان «زندگي من» منتشر شدند. رمان «زندگي من»، در ميان آثار چخوف بيش از همه متأثر از تولستوي و داستايفسكي است. اين رمان يكي از امروزي‌ترين و زنده‌ترين آثار چخوف به شمار مي‌آيد.ـ «گاكي»، نمايشنامه‌اي در چهار پرده، در مسكو روي صحنه رفت، كه تركيبي از رئاليسم و سمبوليسم بود.‌ توفيق اين نمايشنامه چخوف، چنان بود كه تئاتر هنري مسكو كه در آن وقت در دست ساختمان بود، مرغ گاكي را علامت خود قرار داد.1897: بيماري‌اش او را ناچار به ترك «ميلخووو» كرد؛ و بقيه عمرش را بين سواحل جنوب كريمه و آسايشگاههاي فرانسه و آلمان به سر برد.ـ «دهقانان» و «سفري با كالسكه» را نوشت.ـ رمان «دوئل» به چاپ رسيد؛ كه يكي از مشهورترين آثار او و تصويري تقريباً حقيقي از آشفتگي روحي روسها در پايان قرن گذشته است.1898: ـ «بانو و سگ كوچكش»، «دلبند»، «ملاقات يك پزشك»، «مردي در صدف»، «انگور فرنگي»، «درباره عشق»، «داستان عزيزم» و «ايونيچ» را چاپ كرد.1899: پدر آنتون چخوف از دنيا رفت.ـ «ويلاي جديد» را منتشر كرد.ـ نمايشنامه «دايي وانيا» را نوشت؛ و اين نمايشنامه، براي نخستين بار در تئاتر هنري مسكو به روي صحنه رفت.1900: طي ساليان اخير، به‌خصوص پس از 1900 كه در يالتا اقامت گزيد، با تولستوي زياد ديدار مي‌كرد.ـ «در هنگام كريسمس»، «دهقانان» و «در دره» («در آبكند») را خلق كرد.1901: نمايشنامة «سه خواهر» را نوشت. اين نمايشنامه در همين سال به روي صحنه رفت. هيچ‌يك از آثار اين نويسنده، فقر و فلاكت روسية پايان قرن 19 را به اين خوبي نشان نمي‌دهد.ـ در ماه مه، با يكي از هنرپيشگان «تئاتر هنري مسكو» به نام الگا. ل. كنيپر، كه از بازيگران سرشناس گروه استانيسلافسكي بود، ازدواج كرد.1902: آكادمي علوم روسيه، تحت فشار حكومت، عضويت گوركي را در آن آكادمي لغو كرد. چخوف نيز به اعتراض، از عضويت در آن، استعفا داد.1903: در ماه دسامبر، يعني هفت ماه پيش از مرگ چخوف، داستان «نامزد» منتشر شد.1904: در اين سال كه چخوف سخت بيمار بود، در اولين شب اجراي نمايشنامه «باغ آلبالو»يش حاضر شد.ـ پزشكان به‌ناچار وي را به «بادن ‌ـ‌ ويلر»، كه آسايشگاهي در جنگلهاي سياه آلمان است، فرستادند. وقتي به آنجا رسيد، سه هفته از عمرش باقي مانده بود. در شب دوم ژوئيه، درحالي‌كه الگا در كنارش بود، در شهري غريب، از دنيا رفت. جسدش را به مسكو آوردند و در صومعه «نووو ـ دويچي»، در قسمت مربوط به هنرمندان به خاك سپردند.1914: دستنويس نمايشنامة «پلاتونوف»، در يكي از گاوصندوقهاي بانك مسكو به دست آمد. نمايشنامة مذكور، بي‌عنوان بود. بنابراين، در چاپهاي مختلف، عنوانهاي گوناگوني همچون «پلاتونوف»، «نمايشنامة بي‌عنوان»، «اين پلاتونوف ديوانه» و «غيبت پدران» به چاپ رسيد. اين نمايشنامه، در زمان حيات چخوف، هرگز به نمايش درنيامد. نخست در 1923 به همت «بلچيكوف» منتشر شد. نامه «الكساندر چخوف» به برادرش، در تاريخ 14 اكتبر 1878، ثابت مي‌كند كه چخوف اين نمايشنامه را زماني كه هجده سال داشته و شاگرد دبيرستان بوده، نوشته است.به ‌طور كلي مي‌توان زندگي ادبي چخوف را به سه دوره عمده تقسيم كرد:1880 تا 1887: دوره‌اي كه عمدتاً براي مجلات فكاهي مطلب مي‌نوشت و قطعات منثور كوتاهي را با شتاب بسيار خلق مي‌كرد.1888 تا 1893: چخوف ديگر با مجلات فكاهي همكاري نمي‌كرد و با شتاب كمتر و حوصلة بيشتري مي‌نوشت.1894 تا 1904: پيچيده‌ترين داستانهاي او نوشته شدند و انتشار يافتند. در اين داستانها، عملاً ماجراجويي بيروني رخ نمي‌دهد، و عناصر تغزلي ـ موسيقايي غلبه دارند. در همين دوره بود كه چهار نمايشنامه مهمش را نوشت.آنتون پاولوويچ چخوف، شاگرد دو‌آتشة مكتب رئاليستي، يعني مكتبي بود كه ادبيات روس به‌خصوص جايگاه خود را در ادبيات جهان مديون آن است. در زمينه داستانهاي كوتاه، يكي از گرانبهاترين اسناد ادبيات روس در ربع آخر قرن نوزدهم است. به‌رغم سبكهاي مختلفي كه ميان حكايتهاي آغازين نويسندگي و آنها كه در سالهاي آخر عمرش نوشته است وجود دارد، اين چندصد داستان، داراي وحدتي حيرت‌انگيزند. به‌خصوص كه بايد در نظر داشت، نويسنده، آنها را در طول بيست سال نگاشته است. 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 832]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن