تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817061235




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دانشجويان نظام رشد جامع ندارند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دانشجويان نظام رشد جامع ندارند
خبرگزاري فارس: در حوزة معرفتي هم مي‏بينيم كه آمار مطالعات معرفتي به شدت در بين اين دوستان پايين است و فقط 19 درصد دانشجويان انقلابي به طور متوسط روزي يك ساعت و بيشتر، مطالعة معرفتي دارند؛ 65 درصد هم كمتر از نيم ساعت در روز، و اين نشان مي‌دهد كه از اين جهت خلأ زياد است.


آسيب‌شناسي سبك زندگي دانشجويان انقلابي

دانشجويان انقلابي، به معناي جوانان دانشجويي كه دغدغة پيشبرد انقلاب و نظام اسلامي بر اساس رهنمودهاي امام خميني و مقام معظم رهبري را دارند، يكي از نيروهاي اجتماعي تأثيرگذار در كشور به شمار مي آيند.حجت‌الاسلام مهدي همازاده، به‏تازگي تحقيقي را به سرانجام رسانده كه پس از آسيب‏شناسي سبك زندگي اين گروه، كوشيده است به الگويي براي سامان بخشي زندگي اين دانشجويان دست يابد. كه مراحل آماده‌سازي آن انجام شده است ولي هنوز منتشر نشده است.

شما به تازگي تحقيقي انجام داده‌ايد دربارة مسائل سبك زندگي دانشجويان انقلابي. لطفاً دربارة دغدغه‏اي كه شما را به اين تحقيق كشاند صحبت بفرماييد.

اين تحقيق، بيشتر حول يك معضل عيني كه خودمان در گذشته با آن دست به گريبان بوديم، شكل گرفت. الان هم كه در مقام مبلغ به محيط‌هاي دانشگاهي مي‏رويم، مي‏بينيم اين معضل همچنان استمرار دارد. نابساماني و آشفتگي‏ها و اشكالات و عيوبي كه در زندگي بچه‏هاي انقلابي و حزب‏اللهي دانشگاه وجود دارد همين معضل است كه به آن اشاره كردم.

تعريفمان از دانشجوي انقلابي هم اين بود كه منظور دانشجويي است كه دغدغة پيشبرد نظام جمهوري اسلامي را دارد، آن‌ هم با اهدافي كه انقلاب و رهبري تعريف مي‏كنند. البته اين يك تعريف اجمالي است.اين افراد، معمولاً در دانشگاه‌ها، در عرصة فرهنگ يا سياست فعال هستند. هر‌چند كه اقليتي از آنها پيدا مي‏شوند كه بيشتر بر درس تمركز مي‌كنند و خيلي كم در فعاليت‌هاي سياسي و فرهنگي حضور دارند. آن نابساماني از اينجا آغاز شد كه بچه‏ها به‏خاطر ويژگي‏هاي آرماني و عقيدتي‏شان، در كنار درس خواندن و در كنار حوزه‏هاي شخصي، خانوادگي و درسي، در چند عرصة ديگر زندگي‏شان ــ مثل‌ عرصه‌هاي فرهنگي، سياسي، معرفتي و معنوي ــ متغيرهاي جديدي تعريف كردند. ما عمدتاً اين چند عرصه را در زندگي اينها رصد كرديم.

اگر قرار است انسان انقلاب اسلامي داشته باشيم، طبيعتاً و قاعدتاً بايد برخي نمونه‏هاي برجسته و با ارزش آن، از همين قشر بالا بيايد. پس سامان‏بخشي به زندگي اينها، هم مي‏تواند در فعاليت‌هاي فرهنگي و اجتماعي‏شان تأثيرگذار باشد و هم از اين طريق مي‏توانيم براي نهضت و نظام، يك افزايش بازدهي را ان‌شاء‌الله شاهد باشيم. به همين خاطر اين تحقيق در واقع مبتني بر اين مسئله‏شناسي و با اين هدف شكل گرفته است.

روش و ساختار تحقيق و سير كار را توضيح دهيد.

يك بخش عمده‏اي از آن به آسيب‌شناسي اختصاص يافته است و از سه روش پرسشنامه، مشاهدة مستقيم و مصاحبة تفصيلي استفاده كرده‏ايم. پرسشنامه هم 61 سوال داشت و بسيار مفصل بود و زندگي آنها را به شكل دقيق رصد مي‌كرد. جامعة آماري آن هم 153 نفر بود از دانشگاه شريف، امير‌كبير و تهران تا دانشگاه‌هاي اروميه، شيراز و مشهد و نيز دانشگاه‌هاي پيام نور كرمان و اروميه.

مشاهدة مستقيم را هم خود بنده انجام دادم كه عضو سابق دانشگاه بودم و الان مبلغي هستم كه در بين دانشجويان حضور دارد. مصاحبه‏هاي تفصيلي را با ده نفر از دانشجويان انقلابي دانشگاه صنعتي شريف برگزار كرديم. در اين تحقيق، از اين سه روش استفاده شد. بعد از اين آسيب‌شناسي، دو راهكار عمده براساس آسيبي كه شناسايي شده بود ارائه كرديم كه يكي «مأموريت‌گرايي» و ديگري «نظام رشد جامع» بود. بعد بر اساس اين راهكار، بسته‏هاي برنامه‏اي به دانشجويان پيشنهاد كرديم.

پس اگر به شما بگويند كاستي‏هايي كه باعث مي‏شود دانشگاه ما نتواند انسان‌هايي در تراز انقلاب اسلامي تربيت كند چيست، شما اين دو عامل را نام مي‏بريد؟

البته ما الان اصلاً به خود دانشگاه در اين تحقيق، نظر خاص نداريم. در آسيب‌شناسي، يك سلسله اسباب و عوامل محيطي داريم كه به اقتضائات محيطي از آن تعبير مي‌كنيم؛ چه محيط اجتماعي باشد چه محيط خاص دانشگاهي. به اقتضائات محيطي در اين تحقيق اشاره‌هايي كرده‌ايم؛ البته ذيل دو عنوان اقتضائات سازمان دانشگاهي، و نهاد دانشگاهي به دانشگاه توجه نموده‌ايم.

در اين عنوان سازمان به معناي قوانين مدون و ساختارهاي سخت‌افزاري است و نهاد به معناي رويكردها و تعاملات نهادينه‌شده و پذيرفته‌شدة جاري و ساري در محيط دانشگاهي. اما در اقتضائات محيطي، با دانشگاه به طور خاص مواجه نشده‌ايم؛ چون تحقيق، تحقيق سبك زندگي است نه تحقيق مهندسي فرهنگي. در سبك زندگي دو عامل ديگر اهميت مي‌يابد: 1٫ جهل‌هاي معرفتي شخص؛ 2٫ سستي‌هاي اراده و كاهلي‌ها؛ آنچه فرد مي‌داند، ولي عمل نمي‌كند.

اين به شخص وابستگي دارد. او بايد خودش را اصلاح كند يا بايد كمكش كرد. تحقيق سبك زندگي روي يك فرد، بر دانشجوي انقلاب تمركز مي‌كند. بله، در اين وادي به همان دو پيشنهاد كلان مي‌رسيم: يكي مأموريت‌گرايي و ديگري نظام رشد جامع، كه اگر دانشجوي انقلاب اين دو را در دستور كار قرار دهد، به نظر ما بخش عمدة پيشرفت حاصل مي‌شود، ولي همچنان عامل اقتضائات محيطي سر جايش هست و بايد اصلاح شود.

شما جدولي در اين تحقيق رسم كرديد به نام چاله‌ها و چاره‌ها. شايد بد نباشد آن را توضيح دهيد.

اين جدول، در واقع مكمل جدول نظام رشد جامع است. ما در اين جدول، عرصه‌هاي مختلف شخصيت را در پنج مؤلفه خُلقيّات و گرايش‏ها، باورها، دانسته ها، مهارت ها، و تعيّنات ترسيم كرده‏ايم. بعد در هر يك از اين پنج عرصه، مراحل چهارگانه‏اي تعريف كرديم كه هر مرحله، آسيب‌ها و آفات مخصوص به خود را دارد كه از آن به چاله‌ها تعبير كرده‏ايم. در هر مرحله، چاره‌هايي هم پيشنهاد كرده‌ايم. اين جدول نشان مي‏دهد در زندگي اين دانشجويان، چه عواملي دخيل شده كه از نظر محيطي ـ نه فردي ـ مشكل ايجاد كرده است.

ما در آن پرسشنامه‌هاي آسيب‌شناسي تلاش كرده‌ايم اين موضوع را استخراج كنيم؛ براي مثال در حوزة فرهنگي ـ سياسي، آنچه بسيار مهم است و دانشجويان در پاسخ‌ها بر آن تأكيد كرده‌اند فضاي كار سياسي در تشكل‌ها و دانشگاه‌هاست كه از نظر آنها به طور كلي معنويت‌زا نيست؛ يعني با اينكه 73 درصد مي‌گفتند كار فرهنگي اغلب يا هميشه معنويت‌زا هست، براي كار سياسي فقط 36 درصد آن را داراي چنين خصوصيتي دانستند.

درواقع اكثريت مي‏گويند كار سياسي اكثراً يا هميشه معنويت‏زا نيست. بعد از خودشان سؤال كرديم كه چه عواملي دخيل بوده است، با گزينه‌هايي كه خودمان زده‌ايم و چيزهايي كه خودشان اضافه كردند در نهايت به اينها رسيده‌ايم: تهمت، غيبت و تمسخر اشخاص، لغوگويي‌هاي زياد، غفلت از خدا، اقداماتي كه جواز شرعي‌اش معلوم نبود.

براي راهكارها هم مي‌گويند: مراقبة جمعي (35 درصد)، حضور دانشجويان معنوي در بين اعضاي فعال (31 درصد)، برگزاري مراسم معنوي در دفتر تشكل (29 درصد)، حلقات تذكر و معرفت (5 درصد). اينها خلاصه مجموع راهكارهايي است كه دانشجوها پيشنهاد كرده‌اند. ما هم در پايان تحقيق، به صورت منسجم‏تر، بستة برنامة فعاليت تشكيلاتي مطلوب را پيشنهاد كرده‏ايم.

وضعيت برنامه‏هاي معنوي آنها را هم رصد كرده‏ايد؟

بله؛ در عرصة معنوي زندگي، ما مي‏بينيم كه حدود 70 درصد دانشجويان انقلابي 12 شب به بعد مي‌خوابند كه اين در بين دانشجويان خوابگاهي 82 درصد است. بنابراين 60 درصد از دانشجويان انقلابي، بيش از نصف نمازهاي خودشان را اول وقت نمي‌خوانند. و در نتيجه ميانگين نماز شب، 85/0 درصد در هفته است؛ يعني كمتر از يك بار در هفته. در نتيجه 65 درصد دانشجويان انقلابي اصلاً سحرخيز نيستند و نماز شب نمي‌خوانند. اين آسيب‌شناسي ما از حوزة رفتار معنوي است. در پاسخ به اين پرسش كه آيا شما خلوت معنوي ثابت در زندگي‌تان داريد، باز آمار رضايت‌بخش نيست و نشان مي‌دهد كه اين هم يكي از خلأها در زندگي معنوي آنهاست.

در حوزة معرفتي هم مي‏بينيم كه آمار مطالعات معرفتي به شدت در بين اين دوستان پايين است و فقط 19 درصد دانشجويان انقلابي به طور متوسط روزي يك ساعت و بيشتر، مطالعة معرفتي دارند؛ 65 درصد هم كمتر از نيم ساعت در روز، و اين نشان مي‌دهد كه از اين جهت خلأ زياد است. دوستاني كه خودشان پرچم‏دار كار فرهنگي و پيشبرد انقلاب هستند در وادي مطالعات معرفتي واقعاً ضعف دارند و كارشان نقصان دارد.

حتي دربارة مطالعة بيانات موضوع‌بندي‌شدة رهبري، كه در قالب كتابچه‌ها، كتاب‌ها و … در دسترس قرار دارد، آمار پايين است و درصد بالايي از دوستان، اصلاً اينها را مطالعه نكرده‌اند. و عملاً براساس ارتكازات و شنيده‌ها، اولويت‌ها و جهت‌گيري‏هاي رهبري را تشخيص مي‌دهند نه براساس كار مطالعاتي و مستند. 68 درصد دانشجويان، بيانات موضوع‌شدة رهبري را كمتر از 50 صفحه خوانده‌اند. در مورد مطالعة آثار شهيد مطهري هم چيزي كه به‌دست آورديم، ميانگين 4/4 است. با توجه به اينكه كتاب‌هاي غير تخصصي ايشان، بيش از سي عنوان كتاب است، اين متوسط چهار كتاب، آمار پايين و هشدار‌دهنده‌اي است.

مشكلات دانشجويان انقلابي در بعد علمي چيست؟

در حوزة علمي و درسي كه اهميت بسياري دارد آمار ارائه‌شده نشان مي‌دهد نزديك به نصف دانشجويان، كمتر از نصف كلاس‌ها را با انگيزه‌هاي غير نمره و حضور و غياب شركت مي‌كنند. در مورد انتخاب رشته هم 5/50 درصد دوستان انقلابي ما، رشتة خود را با انگيزه‏هايي غير از علاقة شخصي و نياز‌سنجي اجتماعي انتخاب كرده‏اند؛ مثلاً انگيزه‏شان، ميزان درآمد، ستيز اجتماعي، جوّ، خواست والدين و … بوده است.

ميزان رضايت از رشتة تحصيلي هم پايين است؛ 45 درصد اگر دوباره به سال كنكور برگردند، قطعاً يا احتمالاً رشتة ديگري را انتخاب مي‌كنند. براي كارشناسي ارشد هم نزديك به نصف‌شان مي‏خواهند در رشته‌اي غير از رشته‌اي كه تحصيل مي‌كنند، ادامه تحصيل دهند.

آمار جالبي هم دربارة علوم انساني به دست آمده است. 6/33 از دانشجويان انقلابي، مي‌خواهند رشته‌اي از علوم انساني را براي تحصيلات تكميلي‌شان انتخاب كنند و اين در حالي است كه جامعة آماري ما دانشجويان فني مهندسي بودند و علوم انساني و علوم پايه. ملاك در اين سنجش، هم تغيير رشته بوده و هم انتخاب رشته‏اي از علوم انساني. بنابراين دانشجويان علوم انساني را هم كه مي‏خواهند در رشتة ديگري غير از رشتة خودشان ادامه تحصيل دهند شامل مي‏شود.

اين دانشجويان وقتي وارد فضاي دانشگاه مي‌شوند و نيازهاي عيني انقلاب را درك مي‌كنند تازه مي‌فهمند كه درواقع چه بايد بخوانند؛ يعني تازه به بيداري در اين زمينه مي‌رسند. البته گفتمان‌سازي مقام معظم رهبري دربارة علوم انساني كم تأثير نبوده است. در اين تغيير رشته‌ها هم معمولاً مشكلاتي با خانواده‌شان پيدا مي‏كنند. اما آنچه اينجا تعيين‌كننده است، آرمانشان است نه پول و موقعيت اجتماعي.

ارزيابي دانشجويان از خودشان چگونه بود؟ از منظر خودشان هم آسيب‌شناسي كرده‏ايد؟

اولاً همه مي‌پذيرند و هيچ‏كس نبود كه اصل اين معضلات را منكر شوند. دربارة اينكه از نظر خودشان چه عوامل و آسيب‌هايي وجود دارد، خيلي از مواردي كه بيان كردند شبيه مسائلي است كه عرض كردم.بخشي از پاسخ‌هاي اينها بازمي‌گردد به نهاد دانشگاه آنها مدعي‏اند ما خودمان نقش‌آفرين نيستيم.

ولي وقتي به زندگي شخصي‏شان مراجعه مي‌شود، اين را قبول مي‌كنند؛ براي مثال ميانگين ساعت‌هايي كه در هفته به اينترنت‌گردي‌هاي غير ضروري و تماشاي برنامه‌هاي تلويزيون براي سرگرمي اختصاص داده مي‌شود، خيلي بالاست. در پرسشنامه‌ها اينها آمار بالايي است و خودشان هم قبول دارند. گعده‌هاي شبانه، در اتاق‌هاي خوابگاهي ميانگين ساعتش در هفته بالاست. به‌ويژه زندگي خوابگاهي در مورد ساعت خواب، كه در سبك زندگي سهم تعيين‌كننده‌اي دارد، با اين مشكلات روبه‌روست.

اينكه خود دانشجويان چقدر قاصر يا مقصرند، بماند. اما شايد مهم‌ترين عامل را بتوان نداشتن «نظام رشد جامع» دانست كه از كاستي‌هاي عمدة مورد توجه در اين تحقيق هم بود. يافتن اين نظام جامع، كار خود دانشجو نيست و در اين عرصه، نهادهاي مسئول، مقصرند كه اين الگوي زندگي را توليد و پيشنهاد نكرده‏اند و اين، باعث بروز مسائلي حتي در قشر مذهبي و انقلابي شده است.

اين نظام رشد جامع، موضوع پيچيده‌اي نيست. ما از دانشجو مي‏خواهيم براي ابعاد متفاوت زندگي‌اش برنامه داشته باشد. برنامه‌اي هم پيشنهاد كرده‏ايم؛ مثلاً در بعد معنوي، گفته‌ايم دو روز در هفته بايد سحر داشته باشي، دو روز در هفته نشد يك روز. در هفته بايد دوشنبه و پنج‌شنبه، يا حداقل پنج‌شنبه را روزه بگيري. دائم‌الوضو باشي و … تلاش كرده‏ايم برنامه‌هايي باشد كه وقت مستقلي نخواهد. اينها نسبت به فعاليت فرهنگي سياسي، تقدم رتبي دارد و نبايد حذف شود.

ديگر اينكه در بحث‌هاي معرفتي، مطالعاتي در چند لايه پيشنهاد كرده‌ايم؛ مثلاً برنامة دانشجويان ارشد با كارشناسي فرق مي‌كند؛ برنام‌ مسئول بسيج با كسي كه مي‌خواهد روي درس تمركز كند، تفاوت دارد، ولي به‌هرحال همه بايد اين بستة معرفتي را داشته باشند. در بستة برنامة تشكيلاتي هم گفته‌ايم كه به چه مسائلي بايد توجه شود؛ بنابراين رشد جامع، مسئوليتي نيست كه دانشجو نتواند آن را انجام بدهد.

در كنار اين مسئله، مأموريت‌گرايي را قرار داده‏ايم. ما چهار مأموريت كلان براي دانشجويان انقلابي تعريف كرده‌ايم: مأموريت علمي پژوهشي، علمي آموزشي، فرهنگي سياسي، و فني خدماتي. هر كدام از اين مأموريت‌هاي كلان،خرده‌ مأموريت‏هايي دارد. شما براساس يك نياز‌سنجي در اجتماع و انقلاب، علاقه و استعداد، مأموريت خود را انتخاب كن؛ بعد از آن سريعاً بايد به خرده‌مأموريت برسي. براي هر كدام از اين خرده‌مأموريت‌ها تيپ‌هاي تخصصي تعريف شده است.

پس مرحلة اول، توجه به اين موضوع است كه مأموريت‌گرايي ضرورت دارد. بعد براي انتخاب مأموريت بايد بسيار مشورت كرد. چون موضوع خيلي حساسي است، نبايد در آن تعجيل كرد. انتخاب مأموريت حتماً بايد با درنگ و تأمل باشد.به نظر مي‌رسد با توجه به اين دو راهكار نظام رشد جامع و مأموريت‌گرايي، دانشجو مي‌تواند زندگي بالنده‌اي براي خودش طراحي كند و در همين محيط دانشگاهي و اجتماعي موجود، اين زندگي را براي خودش رقم بزند. ما در حين اين تحقيق، بعضي از الگوها را ديديم. همين الان و در همين زندگي امروز الگوهاي موفقي داريم كه نشان مي‌دهد تحقق اين موضوع كاملاً ممكن است.

منبع:ماهنامه زمانه شماره 21-22

انتهاي متن/

سه|ا|شنبه|ا|23|ا|خرداد|ا|1391





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن