تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820123472
چهارمشكل اصلي اكثر زوجهـا
واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
اشتباه 1: ايجاد ارتباط براي زير نفوذ خود قرار دادن و زرنگي گاهي اوقات ما يك رابطه را براي بدست آورن خواستههايمان آغاز ميكنيم. خواه طرف مـقابـل تـوانايي برآوردن آن را داشته باشد و خواه نداشته باشد. قـهـر مـي‌كنـيم، اخــم ميكنيم، تهديد ميكنيم، چاپلوسي ميكنيم و آنچه در تـوان داريم براي ايجاد احساس ناراحتي در طرف مقابلمان انجام مي‌دهيم. اين نـوع رفـتـار، گـرچـه مـمـكن اسـت بطور موقتي مؤثر باشد، اثر بسيار ناگواري در طولاني مدت بر سلامـت رابـطه خـواهـد گذارد. آن را رها كنيد، براي خواسته و پيشنهادات طرف مقابل احترام قائل گرديد. اگر او نمي‌تـواند خواسته شما را برآورده كند، ببينيد مي‌توانيد خودتان آن را حل کنيد. اشتباه 2: ايجاد ارتباط براي فريب دادن با اينكه نيازي به گفتن ندارد، اين يكي از خطرناكترين انواع رفتـار اسـت كـه بـسيـاري از رابطه‌ها را نابود مي‌كنـد. دروغ‌هـا، گـزافه‌گـويـي‌ها، بازي دادن‌ها و نيرنگ‌هاي متداوّل همگي باعث پريشاني و رنجش مي‌گردند. آن‌ها بنيان رابطه را به لرزه درآورده و در نهايت شكافي عميق در اعتماد بوجود مي‌آورند. نسبت بـه خـطر آن هـوشيـار بـوده و پيش از اينكه آغاز شود متوقفش سازيد. اگر اين چيزي است كه براي شما آشنا به نظر مي‌رسـد، ابتدا آن‌را در رفتارهاي خودتان مورد سنجش قرار دهيد. اگر صادق و رك باشيد، ديگر مايل به پذيرش فريب ديگران نخواهيد بود. در روابط خود راستي و درستي را پيشه كنيد. اشتباه 3: ايجاد ارتباط با پيغام‌هاي متناقض پـيـام‌هاي متناقض، چيزي را گفتن و چيز ديگري را انجام دادن، يك فـرم بـسيـار رايــج ِ فريب و نيرنگ مي‌بـاشد. هم‌چنـين ايـن مـي‌تواند به صورت قـول دادن لفـظي يـا عـملي و انجام ندادن آن دربيايد. پيغام‌هاي متناقض باعث پريشاني بسيار مي‌گردند. هميشه به اعمال فرد توجه نماييد. معـمولاً اعمال نـسبت بـه گـفتـار، هـمتـرازي بيـشتري با حقيقت دارنـد. اگـر گـفتـارشـان بـا اعـمالـشان در تناقض بود، آنچه كه گفته مي‌شـود را نـاديـده پـنـداريـد. درك كنيد كه شخص داراي تعارض بـوده و اجازه ندهـيـد شـمـا را نـيـز دچــار آن احساس نمايد. اشتباه 4 : حسادت چيست؟ بــراي برخي از افراد حسـادت يـك مـعضل مهم محسوب مي‌گردد كـه هر گاه بدون درمان رها شود مي‌تواند شكافي هميشگي بين شما و همسرتان ايـجـاد كنـد و اثري منفي بر روابط آتي شما بگذارد. خوشبختانه حسادت قابل كنترل مي‌باشد. مفهوم تحت‌الفظي حسادت اين است: حسـادت به ميـل مـفرط به دارايي‌ها و جايگاه شخصي ديگر اطلاق مي‌گردد. اما در ارتباط با مسايل اجتماعي سبب مي‌گردد فـردي به شريك زندگيش نسبت به ارتباط با اشخاص خاص و نوع پوشـش و مـكآن‌هايي كه رفت و آمد مي‌كند مشكوك گرديده و احساس خطر كند. اما همانطور كه اشاره كرديم درجات ميزان حسادت متفاوت است. حسادت ظريف: حسادتي است که هميشه درخور مفهـوم مـنـفـي خود نمي‌باشد. مثلاً بدگمان گشتن مردان نسبت به همسرشان (و بالعكس)، امري عادي است و يا صحبت در مورد محاسن زنان ديگر و يا تماشاي عكــس يك مـرد خـوش‌تيـپ در مجله سينمايي و يا فيلم‌هاي تلويزيوني، نمونه هاي ظريـفـي هـسـتـنـد كه نشان مي‌دهند چـگونه پـاره‌اي از حسادت‌ها بي‌ضرر بوده و كاملاً يك واكنش طبيعي به شمار مي‌روند. حسادت مفرط و وسواس گونه: مشكل زمانـي ايجاد مي‌شود كه خشونت و سلطه‌جويي با حسادت همراه مي‌گردد. هنگامي كه شما به آن مرحله برسيد، به طرز افراط‌آميز و وسواس گونـه‌اي نـسـبت به وفادار بودن و صداقت وي دچار ترديد شده و از آن خشمناك مي‌گرديـد. حتـي ممكن است متوصل به زور و برخورد فيزيكي شويد. شما تا حدي كم طاقت هستيد كه او نمـي‌تواند حتي به مرد يا زن ديگري نظر بي‌افكند و از كـنار شما زماني كه هردو بيرون هستيد تكان بخورد. از او ميخواهـيد كه هميشه از مـحل حـضور خودش شما را مطلع گرداند و تنها بردن نام مرد يا زني ديگر، شما را بي‌نهايت غضب‌ناك مي‌گرداند. منشاء حسادت امكان دارد شما اين رفتار را به واسطه تجارب پيـشـين خـود با افراد مخـتـلف كـسـب كـرده باشيد. اگر در گذشته مورد خيانت قرار گرفته باشيد اين امكان وجود دارد سبب آن شود كه از بيم تكرار آن بيشتر او را تـحت كـنـتـرل، نـظارت و سلطه‌گري قرار دهـيـد. حـتي در زماني‌كه دليلي براي شك و ترديد به او وجود ندارد شما به طور فزاينده‌اي از ادامه ارتباط با وي مايوس مي‌شويد و مي‌خواهيد به هر قيمتي كه شده از موقعيت‌هاي خطرناك، پنهان و بالقوه اجتناب ورزيد. همچنين امكان دارد شما فردي باشيد كه در گذشته وفادار نبوده و خيانت كرده باشيد و به قـصـد پرهيز از آن كه نكند چنين امري براي خودتان اتفاق بيافتد وسواس به خرج داده و مي خواهيد مطمئن شويد كه تنها فرد مورد علاقه وي هستيد. اما حسادت اغلب حاصل عدم اعتماد به نفس و عزت نفس خود شخص مي‌بـاشـد. امكان دارد شما احساس كنيد به قدر كفايت لايق و مناسب وي نيستيد و تنها از روي اتـفاق، شانس و تقدير با همديگر ازدواج نموده‌ايد. اغلب ديگران خوش سيماتر وزيباتر از خودتان به نظر مي‌رسند و اين احساس، تهديدي براي شما محسوب مي‌گردد. مشاهـده وي در حـال ارتـبـاط با مردان يا زنان ديـگر، ايـن احـسـاس را در شـما بـه وجود مي‌آورد كه نكند از دست شما ربوده شود. هرگاه زمان اندكي با او باشيد ممكن است از رابطه نزديك و صميمي وي با دوستانش آزرده خاطر گـرديـد؛ افـرادي كه او در تـمام طـول زندگي خود با آن‌ها آشنايي داشته است. چرا حسادت خطرناك است؟ حسادت در مورد اشخاصي كه قادر به كنترل آن نمي‌باشند، براي ارتباطشان مضر و زيان آور است. چون سبب از ميان رفتن عاملي مي‌گردد كه دو نفر را به هم پـيـوند مي‌دهـد. اعتماد هر گاه به نامزد و يا هـمـسـر خـود بـگويـيد كه وي اجازه ندارد با همكاران خود صحبت و يا معاشرت اجتماعي داشته باشد، مثل آن است كه بگوييد به او اعتماد نداريد(مگر آن كه به علتي اعتماد شما به وي سلب شده باشد). اگر نـيـاز به اعمال محدوديت‌هاي بسياري پيدا كنيد، آيا لازم است كه حتماً هميشه در كنارش قرار داشته باشيد؟ حسادت همچنين از كيفيت زماني كه با همديگر هستيد مي‌كاهد بـه طـوري كه بي‌ترديد مـنـجـر به نـزاع و مـشـاجـره‌هـاي متـعـددي خـواهـد شـد تـا جـايي كه شما تنها بر روي خصوصيات منفي يكديگر تمركز مي‌كنيد. از آن گذشته اكثر وقتتان صرف اين فكر احمقانه كه ممكن است او به شما خيـانت كنـد خواهد شد. پيـش از آن‌كه متوجه گرديد، بخـش اعظمي از ارتـباطـتـان صرف اتفاقاتي كه ممكن است بيافتد مي‌گردد تا صرف اتفاقاتي كه واقعاً در حال افتادن است. هر اندازه ارتباط پيشرفت مي‌كند كنترل حسادت دشوارتر مي‌شود. بنا بر اين اگر شما به مرحله خطرناكي رسيده‌ايد زمان آن فرا رسيده كه هر چه سريع‌تر از مُصلح يا مشاور ياري بطلبيد. راه حل‌هاي دو مشكل اصلي در روابط هيچ رابطه‌اي بدون برقراري ارتباطات مؤثر دوام زيادي نخـواهـد آورد. مـا در سـراســر روز صحبت ميكنيم(و گوش مي دهيم)، اما تنها بخش كوچكي از ارتباط ما به صورت گفتاري رخ مي‌دهد. بيشتر اوقات تصور مي‌كنـيم كـه ديـگران گفته هاي ما را گوش داده و متوجه مي‌شوند، اما عمدتاً اين موضوع صــحت ندارد. اغلب، شخص ِديگر در حال انديشيدن به آن چيزي است كه مي‌خواهد در جواب صحبت‌هاي شما بگويد، و نوعي خيال‌پردازي كه هيچ ارتباطي به موضوع مورد بحث ندارد را در ذهن خود مي‌پروراند. هنگامي كه نزاع ميكنيم، مي‌خـواهـيـم بيـش از پـيش فـهميده شويم و واژگان همانند تير به جلو و عقب به پرواز درمي‌آيند. در اين شرايط، تجزيه و تحليل مسئله مي‌تواند دور از ذهن گردد. بنا بر اين اسرار ارتباط مؤثر چيست؟ بـه دو مشكل اساسي در ارتـباطـات و نحوه حل آن‌ها توجه نماييد. بعد از اين مرحله خواهيد توانست پايه‌هاي بهتـرين نـوع رابـطـه‌اي كـه تــا به حال تصورش را مي‌كرديد را بنيان نهيد. مشكل اوّل: مي‌خـواهيد حـق را بـه خود داده و ثـابت كنيد كه ديگري در اشتباه است پيش از آن‌كه بتوانيد يك ارتباط مؤثر را آغاز كنيد، بايد نگاهي موشكافانه بـه قصد و غرض خـود بـيندازيد. آيا براي اينكه توسط ديگران فهميده شويد ارتباط برقرار مي‌كـنـيـد، بـراي به دست آوردن خواسته‌ها، يا هدف ديگري را فراسوي سخـنـانـي كـه در حـال بـيـان آن‌ها هستيد دنبال مي‌كنيد؟ بسياري از زوج‌ها به مرحله‌اي مي‌رسند كه فقط ميخواهند ثابت كنند حق با آن‌ها بوده و نـفــر ديـگر در اشـتـباه است (و هميشه اينطور بوده است). اين نـوع رابطه همانند نبرد مي‌ماند. اين سخنان مملو از خشـم و سـرزنش بـوده و سـبــب مي‌گردند نفر ديگر احساس كوچكي نـمـايـد. حرف‌هاي رد و بدل شده در چنين رابطه‌اي هرگز گوش داده نمي‌شوند. هرچند كه آنچه با صداي واضح و بلند خوانده مي‌شود خشم و عدالت موجود در فراسوي مراودات است. جهت رفع اين مشـكل، تصميم بگيريد همديگر را سرزنش نكنيد و به صحبت‌هاي يكديـگر بـا خـلوص نـيـت گـوش دهيد. تصميم بگيريد كه درصدد ثابت كردن چيزي بر نيامده و در عوض راهي براي ايجاد يك پـل بـراي درك مـتـقابل پيدا نماييد. اين تصميمات در موفقيت يك رابطه بسيار مفيد واقع خواهند بود. مشكل دوم: قادر نيستيد به حرف‌هاي طرف مقابل گوش دهيد به ياد داشته باشيد كه يك ارتباط فقط از صحبت كردن تشكيل نشده بلكه شـامل شنيدن و گوش دادن به آنچه كه در حال بيان است نيز مي‌باشد. ما مي‌توانيم كارهاي زيـادي براي آموختن هنر گوش دادن انجام دهيم، امـا بـراي آغـاز، بـسيار مـهـم اســت كه بدانيم اگر فـردي بخـواهـد نـقطه نـظرات خـود را كــنار گذاشته و حقيقتاً آماده دانستن درون و افكار ديگران گردد، آن‌گاه از روي صداقت آنچه كـه در حال گفتن است را فقط بايد "بشنود". اين كار خيلي هم آسان نيست. بسياري از ما آنچه كه مي‌شنويم را به سرعت تعبير و تفسير كرده و آن‌را در يك شكاف آماده قرار مي دهيم. برخي صحبت‌ها را تحريف مي‌كـنند. برخي تظاهر به گوش دادن مي‌كنند درحالي‌كه سرگرم افكار خود هستند. يك راه حل بــراي ايــن مشكل آن است كه برداشت خود را از صحبت‌هاي ديگران بــراي آن‌ها تكرار نماييد. بگذاريد بدانند كه ارتباطات آن‌ها چگونه درون ذهن شما تفسير مي‌گـردند. اجـازه دهـيـد ديــگران پـيغام‌هاي خــود را با استنباط شما منـطبق سازند و در نهايت، راغب حقيقي شنـيـدن منظور آن‌ها باشيد. چگونه هيجانات شديد را کنترل کنيم؟ بيشتر مردم، در زندگيشان هيجانات شديد و غيرقابل کنترل را تجربه کرده‌اند. در چنين مواقعي، شخص بسيار مايل است شدت خشم، غم و اضطراب و نا اميدي تحت کنترل او باشد. ممکن است شدت هيجانات بر رفتار و طرز برخورد فرد به گونه‌اي تأثير بگذارد که موجب رنجش و ناراحتي خود و اطرافيانش شود. در چنين لحظاتي چگونه مي‌توان اين هيجانات را تحت کنترل درآورد؟ براي دست‌يابي به چنين توانايي به نکات زير بايد توجه فرمائيد . 1- از چگونگي تنفس خويش آگاه باشيد. سعي کنيد تنفسي آرام و عميق داشته باشيد. با اين عمل ساده به طور طبيعي مي‌توان ضربات قلب و فعاليت ذهن را آرام کرد. هر نوع انقباضي را در بدنتان به خصوص عضلات، شانه‌ها، گردن و فک را بررسي و تعديل کنيد. 2-سعي کنيد بر هيجانات خود مسلط شويد. هنگامي که با ديگران هستيد زمان مساعدي براي ابراز هيجانات شديدتان نيست. بنابراين از آن‌ها پوزش بخواهيد و براي مدتي از آن‌ها دور شويد. به آن‌ها بگوييد که احتياج به زماني داريد تا بر اعصابتان مسلط شويد و چند لحظه ديگر بر مي‌گرديد. 3- حتماً با افرادي دلسوز و مجرب ارتباط داشته باشيد و مشکلات خود را با آن‌ها در ميان بگذاريد. چنين ارتباطي به شما کمک خواهد کرد تا در حس و رفتارتان تعادلي برقرار کنيد و احساس تنهايي و انزوا نکنيد. 4-روشي ديگر براي کنترل کرن هيجانات، ثبت آن‌ها در دفترچه يادداشت روزانه است. تحقيق جديدي نشان داده است که چنين روشي، تأثير قابل ملاحظه‌اي بر افرادي که دچار حوادث شده بودند داشته است. 5- اگر موضوعي برايتان بسيار اهميت دارد آن را بي‌پرده با ديگران مطرح کنيد. اما قبلاً در مورد آن موضوع و موقعيت خود خوب فکر کنيد. به ياد داشته باشيد که تغيير در ارتباطات به مرور زمان رخ مي‌دهد و صحيح نيست که اين تغيير بر اساس اصول غيرمنطقي و يا هيجانات زودگذر باشد. 6-با خودتان مهربان باشيد. سعي کنيد مرخصي کوتاهي داشته باشيد و فعاليت‌هاي مورد علاقه خود را انجام دهيد. در اين فاصله زماني، ذهن شما آرامش لازم را باز خواهد يافت. به عنوان مثال مدت کوتاهي در پارک راه برويد يا غذاي مورد علاقه خود را درست کنيد و يا کتاب مورد علاقه خويش را بخوانيد . 7-سعي کنيد براي مدت کوتاهي به موضوعي که باعث آشفتگي شما شده است، فکر نکنيد. چرا که در چنين شرايطي ذهن قدرت تصميم‌گيري صحيح را ندارد. تصور کنيد رنج و ناراحتي خود را درون جعبه‌اي داخل کمدتان گذاشته‌ايد، در زماني مناسب که آرامش بيشتري داريد اين جعبه را از مکان خود بيرون آوريد و به‌طور صحيح راه حلي براي مشکل و ناراحتي‌تان پيدا کنيد. با انجام دادن فعاليت‌هاي فيزيکي از قبيل ورزش کردن کلاس رفتن و يا سخت کار کردن سعي نمائيد خود را خسته کنيد و توجه و تمرکز خود را به کلاس، ورزش يا کار معطوف سازيد. 8- کارهاي هميشگي و امور روزمره خود را انجام دهيد. بدين گونه زندگي شما تحت کنترل خواهد بود. فراموش نکنيد که سرانجام لحظات پر اضطراب و هيجان به پايان خواهد رسيد. شما قبلاً اين واقعيت را تجربه کرده‌ايد. 9- چنانچه مکرراً دچار احساسات و هيجانات شديد و ناراحت‌کننده مي‌شويد حتماً با مشاوران مجرب مشورت کنيد و يا کتاب‌هاي منتشر شده در اين زمينه را بخوانيد. 10-چگونه "نه" بگوئيم همه شما بارها در موقعيت‌هايي قرار گرفته‌ايد که گفتن کلمه " نه " برايتان دشوار بوده است. براي مثال دوستي مي‌خواسته کتاب خاصي را از شما قرض کند و شما مايل به آن کار نبوده‌ايد. فردي شما را به منزلش دعوت کرده و شما مايل به پذيرفتن دعوت او نبوده‌ايد. اگر شما از آن دسته از افرادي هستيد که به دفعات در مقابل چنين درخواست‌هايي تسليم شده و با آن‌ها موافقت ميکنيد و دائماً از اين بابت احساس نارضايتي داريد ممکن است بخواهيد بدانيد که چرا هنگامي که نه گفتن راترجيح مي‌دهيد، "بله" مي‌گوئيد. اين احتمال وجود دارد که شما نگران از دست دادن ارتباطات مؤثر يا نگران وارد آمدن آسيبي به روابط باشيد. چه بسا از نه گفتن احساس گناه ميکنيد چون آموخته‌ايد براي اجتناب از آسيب وارد کردن به احساسات ديگران، از روي خواسته‌هاي خود دست بکشيد. بدين ترتيب ممکن است احساس کنيد با نفي آن‌ها به دليل خودخواهي و خودمداري، انسان بدي هستيد زيرا به شما ياد داده شده که بايد فداکار باشيد و خود را ناديده انگاريد. شما بيش از رضايت خودتان دلواپس و متوجه رضايت ديگران هستيد وقتي از شما تقاضايي مي‌شود ممکن است احساس کنيد مورد لطف و موهبت قرار گرفته‌ايد. اين امر سبب مي‌شود تا احساس مهم بودن کنيد و نگران آن باشيد که در صورت مخالفت هرگز چنين تقاضايي از شما نشود. اينها نمونه‌هايي از احساسات دست و پا گيري هستند که مي‌توانند در آزادي عمل شما مداخله کنند. البته در مواردي خاص و تحت تعليم بودن انسان مي‌تواند با شناخت صحيح بفهمد که در کجا آري بگويد و در کجا خير. چه راههايي، گفتن کلمه "نه" را آسانتر مي‌سازد؟ اوّلين کاري که بايد انجام داد، تشخيص احساسات دست و پاگير يا باورهايي است که در سر وجود دارند. براي مثال اگر دوستانتان ميخواهند کتابي از شما قرض بگيرند و يا شما را به ميهماني دعوت کنند با گفتن کلمه نه چه نتايج منفي را پيش‌بيني ميکنيد؟ به نظر مي‌رسد شما در ابتدا انتظار فاجعه آميزي از "نه گفتن" تشخيص داده‌ايد. براي مثال ممکن است به خودتان بگوئيد اگر پاسخ منفي بدهم چه بسا دوستم از اين که آن کتاب را به او قرض نداده‌ام از من ناراحت بشود. ولي دوست شما به خاطر اين گونه مسايل ناراحت نيست. او احتمالاً به خاطر آن که کلمه نه را با صراحت به کار برده‌ايد، احترام بيشتري براي شما قائل خواهد شد. خود را ناديده انگاشتن سبب تحميل رفتارهاي ناخواسته‌اي است که ديگران از شما ميخواهند و اين امر سبب مي‌شود آن‌ها نسبت به ابراز درخواست غير منطقي خود تشويق شوند. پس از آن‌که باورها و اعتقادات خود را به شيوه‌اي منطقي‌تر مرتب کرديد براي گفتن کلمه نه آمادگي پيدا ميکنيد و از اين امر احساس خوبي به شما دست خواهد داد. قدم بعدي گفتن کلمه " نه " به شيوه‌اي مستقيم به طرف مقابل است به گونه‌اي که قاطعيت در صدا و رفتار موج بزند. به خصوص زماني که کاملاً مطمئن هستيد، که حق گفتن کلمه " نه " را داريد. با اين تمرين اطمينان به خود را تمرين خواهيد کرد و نيز توانايي گفتن کلمه نه را در موقعيت‌هاي مشکل‌تر به دست خواهيد آورد. به طور معمول گفتن کلمه‌ي نه به برخي از افراد آسانتر از ديگران است. احتمالاً اين افراد براي شما، دوستان ِنزديک وغريبه‌ها و خانواده هستند. وقوع يک موقعيت را پيش‌بيني کنيد و تمرين کنيد که در آن موقعيت چه خواهيد گفت. گفتن کلمه نه را به طريقي مستقيم و صريح تمرين نمائيد. نسبت به کليه‌ي رفتارهاي خود و لحن کلامتان به هنگام گفتن جمله منفي آگاه باشيد. در موقعيت‌هاي مشکل‌تري که نسبت به ماهيت و چگونگي پاسخ خود مطمئن نيستيد با گفتن جمله‌اي "بايد درباره‌اش فکر کنم" به خود فرصت دهيد، سپس احساسات خود را بررسي کنيد. ببينيد چه عقايد و انتظاراتِ نامعقول شما را به گفتن " نه " وا مي‌دارد. وقتي کلمه " نه" را به کار برديد و طرف مقابل همچنان برخواسته‌اش اصرار ورزيد و اوّلين کلمه نه شما را ناديده انگاشت بايد بر مخالفت خود پافشاري کنيد. شما حق داريد کلمه نه را به‌کار ببريد. از اين کار احساس خوبي داشته باشيد. هر قدر به احساس شخصي و خواسته‌هاي ِخود توجه کنيد، از گفتن "بله" به ديگران احساس رضايت‌مندي بيشتري خواهيد کرد. افراد مهم در زندگي همسر، افراد مهم در زندگي شوهر ارتباط خوب، هنرِ ارسال و دريافت پيام است. ما همواره در حال ارسال و دريافت پيام با يکديگر هستيم. حتي وقتي که نه صحبت مي‌کنيم و نه مي‌نويسيم، در حال فرستادن پيامي از طريق حرکات بدن يا چشم‌هايمان و حتي با نگفتن يا انجام ندادنمان هستيم. يکي از بزرگ‌ترين مشکلاتي که زوج‌هاي جوان (و حتي گاهي اوقات زوج‌هاي قديمي) با آن دست به گريبانند، ارتباط است. اين راهي دو طرفه است که هم به گيرنده و هم فرستنده نياز دارد. مشکل وقتي است که فقط يکي از اينها هست يا بدتر، هيچکدام نيست. شما از دو خانواده متفاوت آمده‌ايد. شما روش‌هاي متفاوتي را براي ارتباط برقرار کردن با ديگران آموخته‌ايد. بعضي افراد از خانواده‌هايي هستند که بلند صحبت کردن و يا حتي فرياد زدن در طول مشاجرات لفظي طبيعي است، در حالي که ديگران از چنين رفتاري وحشت دارند زيرا از خانواده‌اي ساکت و آرام آمده‌اند. مهم‌ترين عامل در يک ازدواج خوب ارتباط خوب است. در حالي که امور مالي، جنسي يا چيزهاي ديگر ممکن است موضوع مشاجرات لفظي، نارضايتي از ازدواج و يا حتي جدايي شوند، ناتواني زوجين در ارتباط برقرار کردن و يافتن راه حل ريشه مشکلات است. بنابراين بايد پيغام درستي را برسانيد. براي داشتن يک زندگي خانوادگيِ شاد و پايدار مهم‌ترين چيز اختصاص دادن زمان مفيد به همسراست. تقريباً اغلب مشاهده مي‌شود که يکي از طرفين اين احساس را دارد که ديگر براي همسرش مهم نيست. اکنون زمان آن رسيده است که زماني را براي شريک شدن با يکديگر کنار بگذاريم(لحظاتي با ارزش را ) و در چيزهايي که جدا از هم برايمان اتفاق افتاده است در طي ارتباطي خوب شريک شويم. هميشه به خاطر داشته باشيد که شريک شما چيزها را متفاوت از شما مي‌بيند، متفاوت يعني نه لزوماً «غلط» يا «بد» بلکه فقط متفاوت و شما بايد به اعتقادات ديگران احترام بگذاريد. گوش دادن کليد فهميدن است و عشق کليد حوصله.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 445]
-
گوناگون
پربازدیدترینها