واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: جوان اسيد پاش در دادگاه جنایی آنها متوجه شدند جسد متعلق به زن جواني به نام سارا است که مقابل خانه مادرش با اسيد مورد حمله پسر جواني قرار گرفته و اقدامات پزشکي براي وي کارساز نبوده و جان باخته است. اعتماد: پسر جواني که در پي يافتن رابطه عاشقانه با دختر مورد علاقه اش روي او اسيد پاشيده و باعث مرگش شده بود، به اتهام قتل عمد در دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد. ب ه گزارش خبرنگار ما، در ابتداي جلسه محاکمه محمد شادابي نماينده دادستان تهران در جايگاه حاضر شد و در توضيح کيفرخواست گفت؛ 11 ارديبهشت ماه سال جاري به ماموران پليس اطلاع داده شد دختر جواني بر اثر اسيدپاشي در بيمارستان مطهري تهران جان باخته است. بلافاصله ماموران اداره آگاهي تهران و بازپرس ويژه قتل در محل حاضر شدند و تحقيقات خود را آغاز کردند. آنها متوجه شدند جسد متعلق به زن جواني به نام سارا است که مقابل خانه مادرش با اسيد مورد حمله پسر جواني قرار گرفته و اقدامات پزشکي براي وي کارساز نبوده و جان باخته است. در بررسي هاي بعدي متهم 29 ساله که رضا نام دارد توسط پليس شناسايي و در مخفيگاهش در لواسان دستگير شد و پليس دريافت رضا با همدستي جواني به نام مسعود به محل حادثه رفته و از آنجايي که سارا حاضر به ادامه رابطه با او نبوده، بر بدن او اسيد پاشيده و باعث مرگش شده است. شادابي ادامه داد؛ به عنوان نماينده دادستان تهران عليه رضا به اتهام قتل عمد و مسعود معاونت در قتل عمد اعلام جرم مي کنم و تقاضاي صدور حکم قانوني را دارم. سپس پدر، مادر و همسر سابق سارا به قيموميت از فرزندانش در جايگاه حاضر شدند و هر سه تقاضاي صدور حکم قصاص کردند. مادر سارا درباره رابطه دخترش و رضا گفت؛ وقتي سارا از شوهرش طلاق گرفت با رضا آشنا و رابطه شان آغاز شد. آنها قصد داشتند با هم ازدواج کنند اما مادر رضا مخالف بود و به همين خاطر هم يک بار با من تماس گرفت و گفت به دخترت بگو دست از سر پسر من بردارد، من اجازه نمي دهم آنها با هم ازدواج کنند. با اينکه سارا ديگر به رضا اهميتي نمي داد اما اين جوان مرتب به سراغ دخترم مي آمد. سارا بارها به رضا گفته بود نمي خواهد با او ازدواج کند. وقتي من از دخترم پرسيدم علت اين همه مخالفت چيست، گفت؛ رضا حالات غيرعادي دارد و مادرش به من گفته اگر به اين رابطه ادامه دهم رضا با توجه به حالاتي که دارد ممکن است مرا بکشد. اين پسر بالاخره دخترم را به قتل رساند و براي او درخواست قصاص دارم. در ادامه جلسه دادگاه رضا متهم رديف اول در برابر قضات حاضر شد. وي گفت؛ اتهام قتل عمد را قبول ندارم چون من قصد کشتن سارا را نداشتم و اقدام به قتل هم نکردم. حتي رابطه عاشقانه من و سارا پنج سال قبل شروع شد و در اين مدت فهميدم سارا به دليل شرايط خانوادگي که دارد به شدت دچار تنش است و احساس تنهايي مي کند. من سعي مي کردم از او حمايت کنم و دوستش داشتم. مي خواستم از آشوب هاي درون خانواده اش دور شود و يک زندگي سالم داشته باشد. در اين بين با خانواده اش آشنا شدم و با مادر و برادرش ارتباط داشتم تا اينکه سال گذشته يک روز از طريق مادر سارا مطلع شدم سارا دعوا کرده و از خانه خارج شده است. او بيشتر از سه ماه در منزل نبود و هر چه من به مادرش اصرار مي کردم به پليس خبر دهد، قبول نمي کرد. او بعد از 5/3 ماه با من تماس گرفت و گفت سارا در اين مدت زندان بوده و حالا برگشته است. بهتر است تو هم رابطه عادي با او داشته باشي و در مورد اين مساله هيچ حرفي نزني. متهم ادامه داد؛ بعد از مدتي به درخواست مادر سارا من براي او و دخترش خانه يي در نواب اجاره کردم و آنها تنها زندگي مي کردند. يک ماه که گذشت کم کم متوجه شدم سارا از من فاصله گرفته است. هر چند بار که تلفن مي کردم جوابم را نمي داد و برخوردهاي تندي مي کرد. رفتار سارا و مادرش عوض شده بود و بعد هم متوجه شدم سارا براي مدتي صيغه مردي شده است. من بازي خورده بودم و از اينکه بعد از پنج سال سارا اين طور با من رفتار کرد، ناراحت شدم. روز حادثه دوباره به مادر سارا تلفن زدم و سراغ دخترش را گرفتم. او گفت سارا نيامده و نمي دانم کجاست و شايد هم برنگردد. من يک محلول اسيدي از چند ماه قبل خريداري کرده بودم و براي کارم از آن استفاده مي کردم. دو بار محلول را روي دست خودم امتحان کردم تا ميزان آسيب رساني آن را امتحان کنم. من نمي خواستم به سارا آسيب جدي برسانم. وقتي مطمئن شدم اسيد آسيب نمي رساند، آن را برداشتم و به اتفاق مسعود به سمت خانه سارا حرکت کرديم. مسعود نمي دانست ما براي چه آنجا مي رويم. من به او گفته بودم مي خواهم از سارا يک بسته بگيرم. مسعود در کوچه بالايي خانه مادر سارا توقف کرد و من وارد خيابان شدم. حدود 11 شب بود که سارا آمد. مي خواستم به او بفهمانم که عاقبت کارهايش چيست. ظرف اسيد را جلوي پايش به زمين کوبيدم که مقداري از آن هم روي دست و پاي خودم ريخت و کمي هم به پا و کمر سارا پاشيد. وقتي او فرياد زد، من فرار کردم و سوار موتور مسعود شدم. به او هم نگفتم چه شده، فقط گفتم با سارا دعوا کرده ام. رضا ادامه داد؛ فرداي آن روز برايم پيامک رسيد که سارا فوت شده است و من هم که به شدت ناراحت شده بودم خودم را به پليس آگاهي معرفي کردم. سپس وکيل مدافع رضا در جايگاه حاضر شد و گفت؛ اسيدي که در اين حادثه استفاده شده از نوع اسيد غيرخطرناک است که 63 درصد آن را آب تشکيل مي دهد. اين اسيد روي رضا هم پاشيده شده، اما آسيب جدي به او وارد نيامده است. همان طور که به مقتول آسيب جدي وارد نشده است. مطابق نظر پزشکي قانوني، وي دچار 25 درصد سوختگي در ناحيه پا و کمر شده است و اين مقدار سوختگي نمي توانسته باعث مرگ کسي شود و متاسفانه پزشکي قانوني علت دقيق مرگ را روشن نکرده است. وي ادامه داد؛ مطابق اوراق پرونده وقتي سارا به بيمارستان لقمان انتقال داده شد به او رسيدگي نکردند و حتي کپسول اکسيژن هم به او وصل نشد. در حالي که اين زن جوان به دليل گاز اسيد دچار آسيب شده بود. او را به همراهانش سپردند تا به بيمارستان ديگري منتقل شود. بنابراين عامل اصلي مرگ سارا اقدام مستقيم موکل من نبوده است. سپس متهم رديف دوم در جايگاه حاضر شد. وي نيز اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت زمان رفتن به خانه سارا از هيچ چيز خبر نداشته و حتي بعد از حادثه هم رضا به او چيزي نگفته است. در پايان جلسه دادگاه هيات قضات (تردست، نوري کيا، باقري، نصيري و کشکولي) براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 372]