واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: قالى را دار زدند گذر از بازار فرش تبريز قالى بهارستان تصويرى از فصل هاى چهارگانه طبيعت بود. بهار و زمستان و پائيز و تابستان كه به رگ و نخ و ابريشم و دار قالى كوچ كرده بود. بهارستان رؤياى صدها بافنده ايرانى بود كه اگرچه گمنام ماندند اما رنگ جاودانه هنر را بر دار بهارستان نشاندند. بهارستان در كشاكش تاريخ تكه تكه شد نه نقشى از آن ماند و نه رنگى، اما دار قالى پيش از آن در تار و پود زندگى شهر و روستاى ايران جا باز كرده بود چه كه قالى يعنى ماندگار. اين نام از قالى «پازيريك» ماندگارترين جاى پاى خود را ثبت كرده است. قاليبافى سرچشمه زاينده اى از خلاقيت، ابتكار، هنر و كوشش انسان هايى بود كه بسيار بسيار بيشتر از آنكه چاه هاى قيرى رنگ نفت يك سده پيش در مسجد سليمان پيدا شود، تبلور تلاش و پويايى زندگى بر روى زمين بوده است. استعاره چاه هاى نفت در زيرزمين و دارهاى قالى در زندگى واقعى ايرانيان كنايه از اصلى ترين سويه اين هنر يعنى بعد اقتصادى آن است. آنچه پدران و مادران ما پيشتر قالى مى ناميدند و اينك نام تجارى تر فرش را به خود گرفته است داستان پر فراز و نشيب و نه چندان خوش درآمد دومين قلم صادراتى ايران پس از نفت است. اگرچه قالى ايرانى در بيشتر نقاط استان هاى ايران پراكندگى و پيشينه نقش و بافندگى داشته است. در اين ميان آذربايجان شرقى نامى ديرآشنا و پرسابقه بر صدر فرش ايرانى دارد. تبريز به عنوان مركز و سرآمد اين خطه در كنار خود، نام هايى ديرينه چون هريس، مراغه، سردرود و.// را دارد. چنان كه صادق نجفى رئيس سازمان بازرگانى استان آذربايجان شرقى مى گويد: «اين استان ۳۵ تا ۴۰ درصد صادرات فرش ايران را به عهده دارد. ظرفيت توليد يك ميليون متر مربع فرش و اشتغالزايى ۵۰۰ هزار نفر در اين استان وجود دارد. در اين ميان يكى از هنرى ترين نقش هاو ريزرج ترين بافت ها و همچنين هنر تابلوفرش متعلق به اين استان است.» رئيس سازمان بازرگانى استان افق صادراتى فرش اين استان را چنين ترسيم مى كند: «۹۵ ميليون دلار صادرات در ۸ ماهه نخست سال ،۸۷ در همين راستا جايزه صادراتى فرش، بيمه ۲۵ هزار قاليباف از ميان ۲۰۰ تا ۵۰۰ هزار قاليباف، پيشنهاد پايانه صادراتى فرش دستباف در فرودگاه تبريز و موزه فرش آذربايجان از ديگر اقدامات انجام شده يا پيش روست.» از بازارهاى صادراتى آلمان، كانادا، امارات، ژاپن، عربستان، امريكا، فرانسه، روسيه و.// نام برده مى شود و با اين حال هنگامى كه نام چين نيز در ميان بازارهاى خارجى برده مى شود نقل داستان هاى جديد اما نه چندان خوشايندى به ميان مى آيد. رشد اقتصادى چين و فتح بازارهاى صادراتى در سال هاى گذشته بيش از آنكه برپايه پيشينه اقتصادى و صنعتى اين كشور باشد، مبتنى بر حركت سريع و رشد قارچى توليد و صادرات از طريق اقتباس از صنايع پيشگام و نام هاى بزرگ تجارى و اقتصادى جهان بوده است. در اين ميان قالى ايرانى نيز در امان نمانده است: كپى بردارى از نقش هاى اصيل و هنرى ايران، مواد اوليه ارزان و توليد انبوه، منظر جديدى از كالاهاى چينى در بازار فرش جهان باز كرده است. با اين حال روش اقتصادى چينى اگرچه تازه واردى نه چندان دوست داشتنى در ميان توليدات اصيل و مرغوب است اما مى تواند نقاط ضعف و كمبود بازارهاى خارجى فرش ايران را مشخص تر كند. ضعف بازار صادراتى فرش ايرانى فراتر از تازه واردين چشم بادامى و نه چندان دلچسب چينى است. بزرگ اما خالى چندى پيش خبر مراسم افتتاح بزرگترين مجتمع قاليبافى كشور در آذرشهر بر روى تلكس هاى خبرى رفت. هنگامى كه معاون وزير بازرگانى و رئيس مركز توسعه تجارت ايران از توليد فرش مشابه ايرانى با يك چهارم قيمت در بازارهاى دنيا سخن گفت و ضرورت كاهش هزينه ها و قيمت ها در توليد فرش ايرانى را به ميان كشيد. اين مجتمع قاليبافى به وسعت ۵ هزار و پانصد متر مربع و با ۳ ميليارد تومان هزينه در شهرك سليمى آذرشهر در اطراف تبريز احداث شد. نخست قرار بود كه ظرفيت اشتغال ۸۰۰ نفر را مهيا كند. با اين حال سرنوشت اين زمين ۵۵۰۰ مترى همراه با سالن بافت ۲۲۰۰ مترى، امكانات بهداشتى، ساختمان ادارى، سالن نمايشگاهى اين مجتمع و همچنين ۸۰ دار قالى ابريشم آن به شكل ديگرى رقم خورد. مركزى كه قرار بود با ۱۰ هزار متر مربع توليد رسمى سالانه و توان ۲۵ ميليون دلارى صادراتى در سال را داشته باشد تنها ميزبان ۸۰ كارگر شد. هنگامى كه احد نياكار رئيس و سرمايه گذار اين مجتمع از تمام برنامه ها و هدف هاى برجا مانده، خستگى و دلزدگى از كار توليد و در عين حال آخرين اميدهاى اقتصادى خود در جمع خبرنگاران سخن گفت، چكيده داستان و سرانجام اين مجتمع تهيه سرمايه در گردش مورد نياز براى يك دوره چرخش كار و تهيه كارگر است كه به تعامل اين مجتمع با بانك برمى گردد. در حالى كه تنها تسهيلات دريافتى اين مجتمع ۳۳۷ ميليون تومان بوده است. وزارت كار وعده اوليه كارگر از طريق بيمه بيكارى را مى دهد كه از عهده آن برنمى آيد. در نتيجه چرخش اوليه توليدى اين مجتمع بسته به اعتبار بانك مى شود. در اين ميان بانك متقاضى ۲ ميليارد وثيقه براى واگذارى ۲ ميليارد اعتبار است. نتيجه يك سالن ۲ هزار مترى با تنها ۸۰ كارگر در حال كار است. بافندگان از جوان و ميانسال و پير پشت دارهاى قالى نشسته اند. گره هاى استادانه و سريع رضا سليمى تحصيلكرده رشته كودكان استثنايى در يكى از دانشگاه هاى تهران براى چندى ما را مهمان صحبت هاى او كرد. هنگامى كه از سال هاى درس در تهران و برگشت دوباره به زادگاه گفت، از رشته تحصيلى اش گفت، از سال هاى بيكارى گفت تا اينكه دوباره گره هاى آشنا و نقش هاى صميمى قالى نويدى به نام «كار» يا همان چيزى كه ما روزنامه نگاران اشتغال مى ناميمش را داد. رضا سليمى و ده ها چون او بارها پشت دار قالى نشسته اند و براى ارباب بافته اند اما اين بار داستان فرق مى كند. بزرگترين مجتمع قاليبافى كشور قرار بوده تا ميزبان ده ها عموزاده و همشهرى و هم محله اى قاليباف او باشد، ارباب او اين بار يك سرمايه گذار توليدكننده بوده است، قرار بوده است دسترنج آنان بار مبادى صادراتى و بازارهاى اروپا و آسيا و امريكا باشد، آنها اين بار بيمه مى شدند و شأن و احترام يك بافنده در يك محيط توليدى داشتند. با اين حال توليد در كشور ما داستان پيچيده اى دارد. هنگامى كه نياكار داستان نقاش ناشنوايى را تعريف مى كند كه در استخدام رنگ كارى دارها و ستون هاى قالى سالن بود. يك بار با زبان بى زبانى با دست به سر اشاره كرد، نياكار از استادكار ناشنوا خواست تا ترجمه حرف او را بداند، كارگر ناشنوا مى گفت چرا به جاى دار قالى داربست ساختمان و بساز و بفروش نمى زنى قاليباف دفترچه بيمه ندارد صادرات فرش ايران از سال ۱۳۷۹ سير نزولى داشته است به طورى كه برحسب آمار گمرك ايران صادرات فرش دستباف از پانصد ميليون دلار در سال ۱۳۸۵ به ۴۴۰ ميليون دلار در سال ۱۳۸۶ رسيده است كه با كاهش ۱۲ درصدى روبه رو بوده است. در اين ميان فرش ايران رقباى متعددى پيدا كرده است كه با كپى بردارى از نقشه هاى فرش اصيل ايرانى و قيمت شكنى به روش هاى گوناگون به بازارهاى دنيا رخنه كرده اند و متأسفانه تا حدود زيادى هم بر فرش ايرانى پيشى گرفته اند. چنان كه سهم ايران از بازار جهانى فرش دستباف به كمتر از ۳۰ درصد رسيده است. در اين ميان تبليغات، بازاريابى، سياست هاى توليدى و صادراتى نيز بى تأثير نبوده است. ظرفيت قاليبافى در استان آذربايجان شرقى به عنوان يكى از قطب هاى نام آور قالى ايران نشان مى دهد توسعه و برنامه ريزى بر توليد فرش مى تواند سطح اشتغالزايى اين استان را بالا ببرد. مشابه اين نمونه در بسيارى ديگر از استان هاى كشور قابل اجراست. اسماعيل چمنى رئيس اتحاديه توليدكنندگان و بافندگان فرش دستباف آذربايجان شرقى از آمار ۲۰۰ هزار نفرى قاليباف در تبريز نام مى برد. آموزش رايگان، نمايشگاه دائمى فرش و ساماندهى قاليبافان و افرادى كه توانايى كسب پروانه توليد دارند از فعاليت هاى اين اتحاديه است. با اين حال قاليبافان يكى از كم درآمدترين اقشار جامعه هستند كه نيازمند توانبخشى جسمى و مراقبت هاى بهداشتى و پزشكى هستند. حداكثر درآمد يك قاليباف ماهر ۲۰۰ هزار تومان در ماه است. در اين ميان خدمتگزاران و مشاغل مرتبط ديگرى چون رفوگرى، رنگرزى، پرداخت زن، چله كشى، قاليشويى و باربران هستند كه نيازمند رسيدگى هستند. اسماعيل چمنى از بنيانگذار رفوگرى ۹۵ ساله و باربرانى نام مى برد كه ۹۰ سال از سن آنها مى گذرد. حداقل نياز اين افراد دفترچه درمانى، تسهيلات بيمه اى و پرداخت سهام عدالت است. چون درگير شغل سختى هستند، ديسك كمر، پوكى استخوان و ضعف بينايى از عمده ترين ناتوانى هاى قشر قاليباف است. اتحاديه سعى كرده است تا با معرفى بافندگان به دانشگاه علوم پزشكى تبريز تست هاى مختلف بينايى، پوكى استخوان، اعصاب و روان از بافندگان ۲۰ تا ۷۰ ساله بگيرد. چه بسا اگر بسيارى از پيشگيرى هاى ساده چون سفارش به مصرف شير، قرص ويتامين يا فضاى مناسب فيزيكى يك كارگاه باشد، در بهبود وضعيت درازمدت بافندگان تأثير بسزايى داشته باشد. پيشنهاد تشكيل اتحاديه توليدكنندگان و بافندگان فرش دستباف ايران از ديگر اقدامات اتحاديه بوده است. همچنان كه جاى چنين اتحاديه اى در اتاق ايران خالى است. مركز ملى فرش ، طرح بيمه قاليبافان را به كميسيون اجتماعى مجلس ارائه كرده اما پاسخ مجلس گره اى از اين مسئله باز نكرده است. با اين حال يكى از اقدامات اساسى كه مى تواند گره گشاى ديگر مسائل بافندگان نيز باشد احداث و بازگشايى واحدهاى توليدى و مجتمع هاى قاليبافى است. قالى در ايران همچنان در بازار صنايع بافتى جهان منحصر به فرد است. اين دومين قلم صادراتى و ارزآورى كشور ظرفيت بسيار گسترده اى در بازارهاى صادراتى دارد. قالى ايران نيازمند بازاريابى، تبليغات، نظارت بر كيفيت توليد و ابتكار در زمينه طرح و نقش و سلايق جديد جهانى است. اما بركت قالى تنها در صادرات اين هنر اصيل بومى نيست، مهمترين گره گشايى قاليبافى در ايران اشتغالزايى آن در عمده استان هايى در كشور است كه مشكل عمده آنها بيكارى و سرريز مهاجرت به پايتخت و شهرهاى مركزى است. همه و همه اينها نيازمند احترام اقتصادى به توليد است زمانى كه عقل اقتصادى و منفعت سرمايه گذارى نه در بساز و بفروش و ساختمان كه در راه اندازى مجتمع هاى توليدى باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]