واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خانواده ، جایی برای آرامشاخلاق خانواده (2)
لینک مقاله قبل(مقارن با اطاعت خداوند!) رابطه ی زن و شوهر بخش مهمی از مباحث" اخلاق خانواده " درباره ی روابط زن و شوهر در محیط خانواده است.در قرآن كریم مباحث اخلاقى و حقوقى مرتبط با این بحث توأمان مطرح شده (1) و شاید بتوان گفتدر همه مواردى كه احكام حقوقى بیان شده در كنار آن احكام اخلاقى نیز یادآورى شده است و این از آن رو است كه احكام حقوقى به تنهایى نمىتوانند سعادت و كمال انسان را تضمین كنند. اصل ازدواج اگر با نیت خیر تؤام باشد، داراى ارزش اخلاقى مثبت بوده ، امرى ستوده و پسندیده است و هر چه این نیت خالصتر گردد، ارزش اخلاقى آن فزونتر است.از جمله شرایط صحت ازدواج در اسلام ، تعیین مهریه است كه از احكام حقوقى نكاح است .اما مسأله اخلاقى در این ارتباط آن است كه مهریه نباید چندان سنگین باشد كه اصل ازدواج را با موانع مواجه سازد.هر چند از نظر حقوقى زن حق دارد مهر خود را هر اندازه كه بخواهد تعیین كند، اما از نظر اخلاقى نباید فقر مالى فرد موجب محروم شدن او از ازدواج گردد .در این موارد باید بر خدا توكل كرد و خداوند كسانى را كه فقیرند، بىنیاز خواهد كرد .2 البته بحث مهم دیگری هم هست که می گوید : اگر كسى نتواند حتى مهر عقد موقت را بپردازد، بهتر آن است كه از ازدواج خوددارى كرده، تلاش كند مالى به دست آورد و از فضل خداوند بهرهمند شود؛ آنگاه ازدواج كند: «و كسانى كه وسیله زناشویى نمىیابند باید عفت ورزند تا خدا آنان را از فضل خویش بىنیاز گرداند» . (3) دیگر مسایلى كه در قرآن كریم درباره اخلاق خانواده، مطرح شده، به طور خلاصه عبارتند از: یكم: اساس زندگى خانوادگى بر محبت است: «و از نشانههاى او این كه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد.آرى، در این [نعمت] براى مردمى كه مىاندیشند قطعا نشانههایى است» . (4) دوم: در خانواده مسایلى رخ مىدهد كه تنها بر اساس عاطفه حل نمىشود و اگر مرجع صلاحیت دارى براى حل آنها پیش بینى نشده باشد، ممكن است بنیان خانواده را متزلزل سازد.از همین جا است كه نیاز به تعیین شخصى در خانواده به عنوان سرپرست و مدیر خانواده پیدا مىشود و از نظر حقوقى این سرپرست مرد خانواده (شوهر و پدر) است: «مردان سرپرستان زنانند» . (5) از نظر اخلاقى نیز باید حدود پدر در خانواده محفوظ باشد. سوم: در مسایلى كه ارتباط زیادى با زن دارد و اگر مرد بخواهد به تنهایى تصمیم بگیرد، مشكلاتى به وجود مىآید؛ مانند مسأله ی شیر دادن به بچه و چند و چون آن، مشورت با همسر توصیه شده است: «پس اگر پدر و مادر بخواهد با رضایت و صلاحدید یكدیگر كودك را از شیر بازگیرند، گناهى بر آن دو نیست» . (6) در سوره ی طلاق نیز مىفرماید: «در این زمینه نیز به شایستگى با یكدیگر مشورت كنید» . (7) باید توجه داشت كه اصل مشورت در خانواده یك امر اخلاقى است، نه حقوقى.چهارم: در آن جا كه یكى از طرفین ـ دست كم از نگاه دیگرى ـ از منطق عقل خارج مىشود و بر سخن خود پاى مىفشرد و به حكم عقل تن نمىدهد، باز هم نباید پیوند ازدواج را بر هم زد و محیط خانواده را از بین برد.در چنین موردى زن و شوهر باید انعطاف نشان داده به گونهاى با یكدیگر سازش كنند؛ هر چند به این قیمت كه یكى از حق مسلم خویش بگذرد: «و اگر زنى از شوهر خویش بیم ناسازگارى یا رویگردانى داشته باشد، بر آن دو گناهى نیست كه از راه صلح با یكدیگر به آشتى گرایند، كه سازش بهتر است» . (8) این قبیل آیات نشان مىدهد كه اسلام سعى دارد محیط خانواده ـ تا آنجا كه امكان دارد ـ از هم نپاشد و صلح و آرامش بر آن حاكم باشد. پنجم: یكى از بیشترین مواردى كه قرآن كریم احكام حقوقى را با احكام اخلاقى در آمیخته و توأمان ذكر مىكند و بر جنبه اخلاقى آن تأكید مىورزد، مسأله ی طلاق است.در آیات مربوط به طلاق قرآن كریم كرارا موعظه مىكند.گاه تهدید مىكند كه مبادا بر خلاف احكام الهى رفتار كنید و از حدود الهى سوء استفاده نمایید؛ مبادا در صدد زیان رساندن به همسر برآیید و مانند آن. (9) پىنوشتها: 1.با این كه حقوق و اخلاق هر دو در حوزه ارزشها قرار دارند و رفتارهاى اختیارى انسان را تنظیم مىكنند، میان آن دو تفاوتهایى وجود دارد كه به مهمترین آنها اشاره مىكنیم : یكم.احكام حقوقى تنها بر رفتارهاى اجتماعى انسانها نظارت دارد، ولى اخلاق شامل همه رفتارهاى اختیارى انسانها (اعم از اجتماعى و فردى) مىشود. دوم.هدف از حاكمیت یك نظام حقوقى در نظامهاى حقوقى بشرى، تأمین سعادت و خوشبختى در زندگى مادى و دنیایى براى افراد جامعه است؛ در حالى كه هدف از اخلاق، تكامل روحى و معنوى انسان و رسیدن به كمال نهایى و سعادت جاودانه است. سوم.كلیه قواعد حقوقى داراى ضمانت اجرایى بیرونى است و دولت اجراى آن را متعهد شده مردم را به رعایت آن قواعد، الزام و اجبار مىكند و متخلفان را كیفر مىدهد؛ اما در اخلاق ضمانت اجراى درونى مطرح است. چهارم.نیت و انگیزه انسان در ارزشهاى حقوقى نقشى ندارد؛ بر خلاف ارزشهاى اخلاقى. 2.و انكحوا الایامى منكم و الصالحین من عبادكم و أمائكم ان تكونوا فقراء یغنهم الله من فضله. (سوره نور، آیه 32) 3.و لیستعفف الذین لا یجدون نكاحا حتى یغنهم الله من فضله. (سوره نور، آیه 33) 4.و من آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا إلیها و جعل بینكم مودة و رحمة ان فى ذلك لایات لقوم یتفكرون. (سوره روم، آیه 21) 5.الرجال قوامون على النساء. (سوره نساء، آیه 34) 6.فان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور فلا جناح علیهما. (سوره بقره، آیه 233) 7.و أتمروا بینكم بمعروف. (سوره طلاق، آیه 6) . 8.و إن امرأة خافت من بعلها نشوزا او اعراضا فلا جناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحا و الصلح خیر. (سوره نساء، آیه 128) . 9.نگاه كنید به: سوره بقره، آیه 233 و 231؛ سوره طلاق، آیه 1، 2، 6 و 7؛ سوره احزاب، آیه .49 منبع : برگرفته از كتاب "اخلاق اسلامى و مبانى نظرى آن " - نویسنده: على شیروانى – با تغییر و تلخیص :نقش متقابل زن و مرد از منظر امام خمینینهاد حانواده ار منظر امام حمینی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]