واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: مريم زني 30 ساله است كه به تازگي از همسرش جدا شده است. او 4 سال پيش با كوله باري از اميد راهي انگلستان شد تا همسر روياهايش را آنجا پيدا كند. مريم با شوهر سابقش از طريق چت كردن در اينترنت آشنا شده بود و چون او يك ايراني مقيم انگلستان بود و مريم دوست داشت در خارج از كشور زندگي كند، عشقهاي مجازي، شكستهاي واقعي مريم زني 30 ساله است كه به تازگي از همسرش جدا شده است. او 4 سال پيش با كوله باري از اميد راهي انگلستان شد تا همسر روياهايش را آنجا پيدا كند. مريم با شوهر سابقش از طريق چت كردن در اينترنت آشنا شده بود و چون او يك ايراني مقيم انگلستان بود و مريم دوست داشت در خارج از كشور زندگي كند، راهي آن سوي آبها شد. با او ازدواج كرد و 2 سال نيز در كنار همسرش زندگي كرد. اما در سفري كه به ايران داشتند مريم نهايتا متوجه شد كه شوهرش يك همسر ديگر و دو فرزند نيز دارد كه از او پنهان كرده و درباره وضعيت خانوادگي و مالي خود دروغ گفته است. اختلافاتي كه پس از روشن شدن حقيقت پيش آمد، باعث شد كه مريم از همسرش جدا شود و از ماجرايي كه پشت سر گذاشته به عنوان بزرگترين اشتباه زندگياش ياد كند. مينا دختر 14 سالهاي است كه در پي دوستي اينترنتي با يك پسر جوان از خانه شان گريخته بود. اين دختر نوجوان كه اهل شيراز است پس از دستگيري در جريان بازجوييها به بازپرس دادسراي اطفال گفته: من از طريق چتكردن در اينترنت با رضا كه پسري 25 ساله و اهل تبريز بود آشنا شدم. رابطه اينترنتيمان ادامه يافت تا اينكه احساس كردم عاشق رضا شدهام. من در شيراز زندگي ميكردم و رضا در تبريز براي همين هرگز همديگر را نديده بوديم با اين وجود تصور ميكردم رضا ميتواند مرا خوشبخت كند. دختر 14 ساله در اعترافات خود گفته است: مدتي از دوستي اينترنتي ما گذشته بود كه رضا به شيراز آمد و ما همديگر را ملاقات كرديم. با ديدن رضا مطمئن شدم او همان مرد مورد علاقه من است، براي همين در همان راه بازگشت از مدرسه همراه او فرار كردم و ديگر به خانهمان بازنگشتم. ما با هم به تهران آمديم و رضا مرا مورد آزار قرار داد. براي مدتي سرگردان و آواره بوديم تا اينكه ماموران ما را دستگير كردند. پديده دوستيهاي اينترنتي، از يك دهه پيش در ايران رونق گرفته و روز به روز نيز گستردهتر ميشود. با گسترش دامنه اينترنت در شهرهاي مختلف ايران، طرفداران چت رومها (اتاقهاي گپ و گفت) و سايتهاي دوستيابي در سراسر كشور بيشتر ميشوند. اين مساله و تخلفات و سوءاستفادههايي كه پيرامون سايتهاي دوستيابي پيش ميآيد، نگراني جامعه شناسان و مسوولان امنيتي را برانگيخته است. جرايم اينترنتي فصل جديدي در كتابهاي قانون و ادارههاي آگاهي براي خود باز كردهاند. سرهنگ مهرداد اميري، رئيس اداره مبارزه با جرايم رايانهاي و خاص پليس آگاهي تهران در اين باره ميگويد: با افزايش ميزان استفاده از اينترنت و سهولت دسترسي به رايانه، سوءاستفاده از آن و جرايم اينترنتي نيز افزايش پيدا كرده است. به گفته سرهنگ اميري 26 درصد جرايم اينترنتي به هتك حيثيت اختصاص دارد، جرمي كه در آن نهتنها مجرمها بلكه شاكيان هم مقصر هستند و اين به آن دليل است كه كاربران اينترنت با فرستادن عكسهاي خود و پاسخدادن ايميلهاي ناشناس خود را در معرض خطر و وقوع اين جرم قرار ميدهند. سرهنگ اميري چاره كار را در آموزش و نظارت خانوادهها ميداند: خانوادهها بايد روي فرزندان خود نظارت داشته باشند تا وارد سايتهاي غيراخلاقي و دوستيابي كه پرخطرترين سايتهاي اينترنتي هستند، نشوند. اين نظارت نبايد به گونهاي باشد كه منجر به لجبازي نوجوانان و گرايش بيشتر آنها بشود. بلكه والدين بايد تلاش كنند با تدبير بر استفاده كودكان خود از اينترنت نظارت داشته باشند. اما به چه دليل جامعهاي چون جامعه ايراني به اين وسعت از دوستيهاي اينترنتي استقبال ميكند؟ اگرچه تحقيقات جامعهشناختي جامعي دراينزمينه انجام نشده، جامعهشناسان مختلف جسته و گريخته به واكاوي اين معضل رو به گسترش پرداختهاند. امانالله قراييمقدم، جامعهشناس و محقق، در اين باره ميگويد: من به عنوان يك جامعهشناس با دوستيهاي اينترنتي مخالفم. چون طبق بررسيهايي كه درباره طلاق انجام دادهام، يكي از عوامل تاثيرگذار در طلاق همين دوستيهاي گذرا و غيرحقيقي اينترنتي بوده است. نبود معيارهاي درست در انتخاب همسر، باعث ميشود جوانان به دوستيهاي اينترنتي روي بياورند كه به عقيده من يكي از بيمعيارترين و بدترين نوع آشنايي و ازدواج دختر و پسر است. او با بيان اينكه قريب به 99 درصد اين ازدواجها منجر به طلاق ميشود، اضافه ميكند: وقتي طلاق ايجاد ميشود جرايم احتمالي ديگر به همراه ميآورد. به دنبال آن روسپيگري، اعتياد و هزارويكجرم ديگر اتفاق ميافتد. ازدواجهايي از اين دست فرزنداني را به وجود ميآورد كه بيسرپرست يا بد سرپرست هستند و در آينده دچار مشكل ميشوند. اين قضيه در واقع جامعه را مريض ميكند و به افزايش آسيبهاي اجتماعي كمك ميكند. اينگونه ازدواجها از نظر فرهنگي به جامعه آسيب ميزند و از لحاظ روحي و رواني نيز جوانان بويژه دختران را مورد آسيب قرار ميدهند. او در مورد علت استقبال شديد از دوستيهاي اينترنتي و سايتهاي دوستيابي ميگويد: در جامعه ما دوستي دختر و پسر نادرست شمرده ميشود. به همين دليل جوانان به سراغ راههاي مجازي دوستي ميروند. وقتي پدري به دخترش ميگويد حق نداري با هيچ پسري صحبت كني او هم به دور از چشم پدر به سراغ اينترنت و دوستيابي در اينترنت ميرود. گاهي ما براي اينكه از خطر جلوگيري كنيم راهي را بر جوانان ميبنديم و آنها هم راه پرخطرتري را پيش ميگيرند. اين جامعهشناس عقيده دارد كه دلايل گرايش شديد جوانان به دوستيهاي اينترنتي را بايد در ريشههاي فرهنگي و اجتماعي جامعه ايراني جستجو كرد: دختر و پسر از دوران كودكي از هم جدا هستند و شناخت كافي نسبت به يكديگر ندارند. نداشتن شناخت نسبت به جنس مخالف يكي از دلايل اين گرايش است. ما دختران و پسران را از دوران دبستان از يكديگر جدا ميكنيم و وقتي به دوره دانشگاه ميرسند دوباره كنار يكديگر قرار ميدهيم. در اين فرآيند بايد تجديد نظر شود. والدين بايد وقت بيشتري را به فرزندانشان اختصاص دهند. نبايد آنها را براي ساعتهاي طولاني در خانه تنها بگذارند. بايد والدين همراه فرزندان خود به طبيعت بروند و آنها را به بازيهاي جسماني تشويق كنند.اين كار بايد به تدريج انجام شود و البته نتايج بسيار مهمي در برخواهد داشت. قراييمقدم با تاكيد بر محاسن و معايب اينترنت توضيح ميدهد: از اينترنت ميتوان بهره برد و ميتوان از آن سوءاستفاده نيز كرد. عواملي چون سطح تحصيلات پدر و مادر و ميزان اعتقادات ديني برچگونگي استفاده از اينترنت تاثير دارد. نوع خاصي از چت كردن، تحريكات جنسي را به همراه دارد و در نتيجه آن جرايمي چون تجاوز به عنف و آدم ربايي واقع ميشوند. گاهي اوقات فضاي اينترنت باعث ميشود كه حجب و حياي جوانان و ميزان معنويات در آنها كمتر شود. او به خانوادهها توصيه ميكند: والدين بايد بر فرزندان خود به ويژه بعد از سنين بلوغ نظارت داشته باشند. اما اين نظارت نبايد به صورت كنترلي باشد. پدر و مادر بايد دوست فرزندان خود باشند. بايد آنها را از معايب و خطرات اينترنت آگاه كنند. به هيچ وجه نبايد آنها را از استفاده از كامپيوتر و اينترنت منع كنند. چرا كه تحقيقات نشان داده هر نوع سختگيري استبدادگونه، منجر به ايجاد روحيه شورشي در فرزندان ميشود. هر چه بيشتر فرزندان را محدود كنند، آنها بيشتر به سمت مخالف هدايت ميشوند. نظارت بر فرزندان نبايد به گونهاي باشد كه آنها احساس محدوديت كنند. مريم رامشت، روان شناس نيز با برشمردن پرخاشجويي، انزواطلبي، تنبل شدن ذهن، افت تحصيلي و دوري از خانواده به عنوان نتايج استفاده بي رويه جوانان از كامپيوتر و اينترنت بر نقش پدر و مادر در جلوگيري از خطرهاي آن تاكيد ميكند. او توضيح ميدهد: در جامعهاي كه به سمت ماشيني شدن ميرود روابط عاطفي كم ميشود. همانطور كه تلويزيون گاهي به رقيب عاطفي افراد خانواده تبديل ميشود، رايانه نيز فرزندان را از خانواده جدا ميكند. گاهي هم فرزندان در اثر مشكلات خانوادگي به رايانه پناه ميبرند. همچنين به دليل جذابيت مسحور كننده اينترنت نوجوانان وقت زيادي را صرف آن ميكنند. حتي گاهي از وقت تحصيل و درسخواندن براي بازي كردن با كامپيوتر مايه ميگذارند. وقتي انرژي آنها بيشتر صرف بازيهاي رايانهاي ميشود، انرژي كمتري براي درس خواندن دارند. انرژي كم باعث از دسترفتن انگيزه و سپس افت تحصيلي ميشود. او درباره نقش پدر و مادر ميگويد: بعضي از پدر و مادرها وقتي از خطرات و اثرات منفي رايانه و اينترنت خبردار ميشوند، سريع يك كارتن ميآورند و كامپيوتر را جمع ميكنند. اين عمل عكسالعمل شديد فرزندان را حريصتر ميكند. خانوادهها بايد به فرزندان آگاهي بدهند و آنها را متوجه آثار منفي رايانه كنند و با توافق استفاده از رايانه را محدود كنند. رامشت ادامه ميدهد: والدين بايد وقت بيشتري را به فرزندانشان اختصاص دهند. نبايد آنها را براي ساعتهاي طولاني در خانه تنها بگذارند. بايد والدين همراه فرزندان خود به طبيعت بروند و آنها را به بازيهاي جسماني تشويق كنند. اين كار بايد به تدريج انجام شود و البته نتايج بسيار مهمي در برخواهد داشت. سارا لقايي www.jamejamonline.ir پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 485]