واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دیپلماسی پارلمانی و ضرورتها جواد جهانگیرزاده پس از انتخاب آقای دكتر علی لاریجانی به عنوان رئیس مجلس شورای اسلامی و با عنایت به سوابق گران قدر ایشان در عرصه دیپلماسی بینالمللی، این انتظار از مجلس شورای اسلامی پیش آمد تا بتواند گرهگاههای روابط خارجی ناگشوده را با توجه به عنوان ضلع سوم ارتباطات دیپلماتیك فعال كند. وزارت خارجه به عنوان اصلیترین مسوول توسعه و حفظ روابط دیپلماتیك و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به عنوان پیشبرنده و مسوول پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران میتوانند یاری توانمند بیابند تا با اتصال تلاشهایشان با مجلس به ویژه كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی بر سطح، گستره و تاثیر این روابط بیفزایند. بدون تردید باید باور كرد كه این روزها در عرصه روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران در جهان روزهای سخت و پرتلاشی در پیش است و كشور نیازمند تجهیز منابع و همیاری و همكاری در همه امور به ویژه عرصه سیاست خارجی است كه غالبا كمتر مورد تزاحمات جناحی و سیاسی قرار میگیرد و انتقادات با نگاهی سازندهتر بیان میشود. پس از صدور دستور مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) درخصوص تشكیل شورای روابط خارجی انتظار میرفت كه این شورا بتواند با تبیین و تدقیق در عرصههای مختلف موردنیاز دیپلماسی كشور به عنوان دیدهبانی توانمند راهكارهای سازندهای را به وزارت خارجه ارائه كند. اما هرچه بیشتر دقت میشود كمتر میتوان آثار و نشانهای از تاثیر آن در عرصه دیپلماسی و روابط خارجی كشور یافت. اینجاست كه ضرورت حضور مجلس شورای اسلامی را بیش از پیش میتوان احساس كرد. اما این حضور دارای چند مولفه و چند ضرورت است كه برخی از آنها ذیلا خواهد آمد. 1- شخصیت داخلی و خارجی رئیس مجلس شورای اسلامی باید به عنوان اصلیترین و محوریترین گرانیگاه تلاشهای دیپلماتیك مجلس شورای اسلامی قرار گیرد. ورود آقای دكتر علی لاریجانی به مجلس و انتخاب ایشان به عنوان رئیس به یكباره حجم انتظارات از مجلس را برای ورود به عرصههای دیپلماتیك در داخل و خارج افزایش داد. ادامه نقطهنظرات صریح و روشن و جهتگیریهای دقیق وی در عرصه روابط خارجی در ایجاد این نگاه بسیار موثر بوده است درحالی كه اتفاق قابل ملاحظهای در تخصصیترین كمیسیون مجلس رخ نداده است. پس اگر قرار است رویكرد مجلس به افزایش ظرفیت دیپلماسی پارلمانی معطوف شود باید بر محوریت نظرات و ایدههای دكتر لاریجانی متمركز شود و همانگونه كه مجلس هفتم با رویكرد فرهنگی رئیس آن، مجلس ششم با رویكرد سیاست داخلی رئیس آن و مجالس پیشین با نگاه جدی به رئیس و شرایط سیاسی و اجتماعی آن جهتگیری و نشانهیابی شده است. 2- این حضور و تاثیر نباید بههیچوجه مزاحم برای سایر اضلاع تلقی شود. جایگاه قانونی مجلس بههیچوجه عنصر دخالت را نه در عرصه دیپلماسی پارلمانی بلكه در هیچ امری برنمیتابد. تقنین و نظارت به عنوان دو عنصر اصلی وظایف برشمرده از سوی قانون اساسی برای مجلس به قدر كافی این فرصت را برای مجلس فراهم میآورد تا بتواند بر امورات مهم كشور نظارت كافی داشته باشد و از ایجاد اصطكاكهای بیحاصل جلوگیری نماید. بنابراین ورود مجلس به این عرصه میتواند تكمیلكننده جهتگیریها و سیاستها باشد نه مانع و دافع آنها. پس عنصر ضروری در این عرصه هماهنگی و همیاری اجزا با هم خواهد بود. البته این امر به معنای تبعیت محض از سیاستهای موجود نیست بلكه ارائه راهكارها یا ایجاد ظرفیتهای جدید، باید در راستای راهبردهای سیاستهای جمهوری اسلامی ایران باشد. 3- امروزه بركسی پوشیده نیست كه در بسیاری از كشورهای دموكراتیك جهان نقش مجالس در عرصههای بینالمللی در اموری چون تلاش برای توسعه صلح جهانی، حفظ محیط زیست به عنوان یك اصل و ضرورت، افزایش سطح همكاریها بین ملتها، دفاع از حقوق شهروندی و بهویژه پافشاری بر عنصر دموكراسی روز به روز در حال افزایش است. جمهوری اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نیست. چراكه به عنوان دموكراتیكترین كشور منطقه كه براساس انتخاب مردم اجزای مختلف حاكمیت آن تعیین گردیده، میتواند از ظرفیت نمایندگان مردم برای تبیین و تشریح دغدغههای منطقهای و بینالمللی بهره ببرد. نقش و جایگاه نهادهای بینالمللی پارلمانی نیز یقینا به مدد آن خواهد آمد. حضور موثر در اجلاسهای بینالمللی و رفتو آمدهای پارلمانی میتواند به وضوح به این جهتگیری كمك نماید. بهطور مثال امروزه بحث توافقنامه امنیتی میان آمریكا و عراق در زمره پیچیدهترین امور سیاسی منطقه جای گرفته است. نقش مجلس عراق در تصویب یا رد آن میتواند به توسعه امنیت یا بقای اشغالگران برای دهههای طولانی منتهی شود. ارتباط موثر با پارلمان عراق و تشریح دیدگاههای نمایندگان ملت ایران میتواند به جهتگیری صحیح و مبتنی بر منافع ملی و منطقهای عراق منجر شود. 4 – متمركز ساختن دیپلماسی پارلمانی بر موضوع آمریكا از نقاط ضعف و خطاهای استراتژیكی است كه هر از چند گاهی احیا شده و با حالتی مضطرب و نگران در پی ارزیابی واكنشها و اظهارات موافقان و مخالفان خویش میباشد و آهنگ و تصویر خود را با این واكنشها تنظیم مینماید. بهنظر من این تمركز ناشی از ارزیابیهای غیرواقعی از روابط بین جمهوری اسلامی ایران و ایالاتمتحده آمریكاست. سوال اساس اینجاست چه تحول ویژهای در رفتار و گفتار آمریكاییان تاكنون رخ داده است؟ آیا رفتار نمایندگان مجلس آمریكا نشان از حمایتهای آشكار و نهان و پردازش زیرساختهای تهاجم سیاسی، تبعیضی و اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران نیست؟ پیشنهاد و تصویب طرحهای مختلف، ایجاد فشار اقتصادی و تهاجم پیدرپی بر جایگاه سیاسی ایران در عرصه روابط بینالملل نشانههای روشنی از جهتگیریهای غیرقابل توجیه مجلس نمایندگان آمریكا نیست؟ این نشانه كاملا غلط و انحرافی عمدی است یا سهوی؟ رجالی در داخل گمان میكنند كه همه مشكلات سیاسی و اقتصادی ما در صورت تنظیم مجدد روابط با آمریكاییان قابل حل خواهد بود در حالیكه هیچ آدرس روشنی از عملكرد مثبت و قابل توجه آمریكاییها در این خصوص ارائه نمیكنند. 5 – به نظر میرسد افزایش ظرفیت دیپلماسی پارلمانی به سمت حل و فصل مسائل منطقهای با استفاده از افزایش ظرفیت گروههای دوستی میان نمایندگان مجلس شورای اسلامی با طرفهای مقابل و خارج ساختن این ارتباطات از حالت نمایشی به صورت عملیاتی قطعا بسترساز ارتقای جایگاه مجلس در عرصه دیپلماسی خواهد بود. تسری این ارتباط به سمت كشورهای آفریقایی، اروپایی میتواند بر قدرت تاثیر آن افزوده و سهم مجلس را در این خصوص به میزان قابل ملاحظهای ارتقا بخشد. 6- و آخر آنكه كمیسیون تخصصی مجلس میتواند با نظارت ویژه بر عملكرد نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از كشور و اعزام هیاتهای نمایندگی بهصورت كاملا هدفدار، اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان را دنبال نموده و از تشكیل یا تقویت غدههای مخالف خارجی جلوگیری نماید. به هر ترتیب باید پذیرفت معذوریت و محدودیتهای وزارت خارجه در مجلس كمتر دیده میشود یا به تعبیری مجلس فارغالبالتر میتواند نسبت به موضوعات بپردازد پس باید قدر این فرصت بینظیر را دانست و بر توانایی و قابلیت آن پای فشرد. منبع: کارگزاران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]