واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > انتظامی، حسین - چند روز پیش با مرور ادبیات رسانه های ورزشی به چند آسیب اشاره شد زرد پررنگ، زرد کم رنگ علاوه بر آن موارد، یک بحث دیگر هم می ماند که البته مقصر آن همکاران مطبوعاتی نیستند : نادیده گرفتن آمایش سرزمینی در حوزه فرهنگ. این موضوع به نحوی با مهندسی فرهنگی (که ترجیح می دهم از عبارت زیباتر «معماری فرهنگی» استفاده کنم) مربوط می شود . بحث را با یک مثال به ذهن نزدیک می کنیم : وقتی می خواهیم یک پالایشگاه یا یک فرودگاه بسازیم ، رعایت آمایش سرزمینی ایجاب می کند که :اولا ،کلیت چنین مصداقی قبلا" در اسناد بالادستی دیده شده باشد . مثلا در پرنامه پنج ساله یا برنامه آن وزارتخانه در لحظه کسب رای اعتماد یا بودجه سالانه (قاعدتا در دو سند اول، کلی تر گفته می شود مثلا افزایش پالایشگاه های داخلی یا تولید فراورده ها از چند به چند ، یا بی نیاز ساختن کشور از واردات فرآورده های نفتی که منطقا یکی از برنامه های لازم برای تحقق چنین برنامهای ، علاوه بر کنترل مصرف یا بهینهسازی آن، راه اندازی پالایشگاه هاست)ثانیا ، شاخص ها و عوامل موثر در آن پدیده ، محاسبه ، ارزیابی و در جداول مقایسه ای چند عاملی و حسب ضریب اهمیت آنها ، اولویت یابی می شود . مثلا در تاسیس یک پالایشگاه ، عواملی مثل دوری یا نزدیکی به محل استخراج نفت خام ، دوری یا نزدیکی به بازار مصرف ، اولویت تولید فرآورده ها ، حجم سرمایه گذاری ، نیروی انسانی ، دوری یا نزدیکی به مرز ، اولویت های توسعه ای منطقه ای ، فاصله با پالایشگاه های مجاور و نوع آنها ، فاصله از بنادر صادراتی و ... لحاظ می شوند یا در راه اندازی یک فرودگاه ، عواملی مثل تعداد مسافر بالقوه ، امکان ایفای نقش ترمینالی یا هاب ، اهمیت ژئو پلیتیکی ، ظرفیت ناوگان هوایی ، دوری یا نزدیکی به فرودگاه های مجاور ، وجود فرودگاه های نظامی یا ترابری ، امکان پشتیبانی ، اولویت های توسعه ای منطقه ، امکان درآمدزایی یا وجود حمایت گر مالی ، اولویت اشتغال زایی و... موثرند . پس از چنین محاسبات است که به این نتیجه می رسیم که باید در بندرعباس پالایشگاهی با هدف صادرات فرآورده و با ظرفیت یکصد هزار بشکه بزنیم و حداکثر تا 4 سال به بهره برداری برسانیم یا مثلا در شهرستان لار ، فرودگاهی کوچک بزنیم یا نزنیم.وقتی طرح آمایش جدی گرفته نمی شود و ایجادها تحت فشار یا لابی این نماینده یا ناشی از مسقط الراس آن مقامات عالی قرار می گیرد با این پدیده مواجه می شویم که پس از ده سال گفته می شود فرودگاه فلان شهر به دلیل آن که در هر هفته فقط دو پرواز دارد تعطیل میشود یا تاسیس فلان پالایشگاه از اساس غلط بوده و به جای شهر الف باید در شهر ب ایجاد میشدهاست .در حوزه مطبوعات نیز از طرح آمایش تبعیت نمی کنیم . این وظیفه دولت است که مثلا" بگوید با ظرفیت فعلی ورزش کشور و نگاه به آینده آن ، با تعداد رشته های قهرمانی مطرح ، با وضعیت فعلی و آینده هرم سنی جمعیتی کشور ، با وضعیت فعلی و آینده جامعه روزنامه خوان ، با تعداد فعلی و آینده روزنامه نگاران خبره به چند تا روزنامه ورزشی نیاز داریم و به همین طریق ، چند تا هفته نامه درباره دکوراسیون لازم است ؟ چند تا هفته نامه یا روزنامه در استان بوشهر منطقی است ؟ چند تا نشریه در موضوعات جدید که جای آن خالی است لازم است و چگونه افراد متخصص به راه اندازی چنین نشریاتی رهنمون و بلکه تشویق شوند . این روش ، مبنایی و جلوه ای از مهندسی یا معماری و برنامه ریزی است و الا همیشه در مقابل تقاضا و بلکه تقاضاهای کاذب ، منفعل خواهیم بود .البته منظور از چنین ایده ای جلوگیری از تشخیص صاحبان ایده یا مخالفت با تقاضاهای آنان نیست بلکه می توان با تکنیک هایی از جنس پیشنهاد های زیر ، ترافیک را مهندسی کرد و به جای انفعال ، فعال بود :1- با ارائه آمار و شفافیت اطلاعات و روز آمدی جداول آماری - که اتفاقا در مدل حکمرانی خوب ، یکی از وظایف دولت در همین جاست - خود متقاضیان متوجه شوند که در چه فضای رقابتی با نشریات مشابه قرار می گیرند و در کجای این بازار ، خلاء وجود دارد تا احتمال توفیق کسب و کار نسبت به حوزه هایی که وفور وجود دارد ، بالاتر رود .2- در حوزه هایی که از نظر دولت ،کفایت لازم هست اگر مجوز جدیدی داده می شود مشمول یارانه های مستقیم نگردد .3- در چنین حوزه هایی ، مجوز جدید مثلا تا چند سال - که رسما اعلام می شود - داده نمی شود تا اگر هم فرضا افرادی با ایده های خلاق پیدا می شوند به جای مجوز جدید در پی خرید مجوزهای موجود بر آیند تا ضمن احترام به ارزش افزوده ، افراد با انگیزه و کارآفرین ، جایگزین بی انگیزگان شوند و رونق ایجاد شود .4- در حوزه هایی که از نظر دولت ، خلاء وجود دارد (اعم ازموضوع ،گستره توزیع و دوره انتشار) در اولویت صدور مجوز وحمایت قرار گیرند تا افراد به فعالیت در آن حوزه تشویق شوند.وقتی آمایش مطبوعاتی وجود نداشته باشد ، وقتی نظام سیاسی به جای معماری و اولویت دهی ،کاملا منفعل عمل می کند و همه چیز را به تقاضا ( و نه حتی ، عرضه و تقاضا) وا می گذارد مثل آن می ماند که بدون توجه به کشش ترافیکی یک بزرگراه ، اجازه دهد تعداد خودروی بیش از حد تردد نمایند و هیچ محدودیتی در عبور و مرور تریلر و موتور سیکلت و خودروهای فرسوده قائل نشود .چنین انفعالی در مجوزهای مطبوعات سبب می شود اصطکاک و تصادم های غیر قابل اجتناب پیش آید ؛ سبب می شود بدون داشتن زیر ساخت ها یا نیروی انسانی ،توسعه ظاهری ، شکننده و لاجرم ناپایدار و خطرناک ایجاد کنیم .وقتی فقط بیست روزنامه ورزشی داریم و همه روزنامه های دیگر نیز حداقل یک صفحه ورزشی دارند برای اداره مطلوب این تعداد نشریه به حداقل دویست روزنامه نگار درجه یک و پانصد روزنامه نگار درجه 2 ورزشی نیاز داریم و از آنجا که چنین ظرفیتی در نیروی انسانی روزنامه نگاری کشور وجود ندارد بنابراین مجبور می شویم این همه را با تعداد بسیار محدودی از دو نوع روزنامه نگار یاد شده بگردانیم و از آنجاکه باز هم جوابگو نیست با پشت فرمان نشاندن عده ای تازه کار ، باید مخاطرات آن را نیز قبول کنیم . یکی از علل ضعف ادبیات در رسانه های ورزشی ، نامتناسب بودن نیروی انسانی باتعداد رسانه است (البته این آسیب فقط مختص به نشریات ورزشی نیست) و راهکار ، تربیت نیروی انسانی و تلاش برای ارتقای جدی آنها یا ادغام بعضی از این روزنامه ها در یکدیگر و یا تغییر کاربری آنهاست .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 530]