واضح آرشیو وب فارسی:آلامتو:
«ساره بیات» بازیگری است از طبقه متمول جامعه اما با هدایت فرهادی در این فیلم میدرخشد. حتی چند ماهی را با چادر و مقنعه اش در فیلم زندگی کرده است. شهاب حسینی و پیمان معادی هم….. نگاهی به فیلم «جدایی نادر از سیمین» اکران نوروزی امسال یک استثناء بزرگ به سینمای ایران تحویل داد: «جدایی نادر از سیمین». اثری که در عین تلخی، مخاطب را جذب و میخکوب میکند و در عمقش، حرفهایی جدی برای گفتن دارد. از همه مهم تر این که خیلی راحت وارد باشگاه میلیاردیها میشود. نیم نگاهی به کارنامه اصغر فرهادی نام اصغر فرهادی در دو مجموعه تلویزیونی جذاب، در دهه ۷۰ و اوایل ۸۰ سر زبانها افتاد: «روزگار جوانی» و «داستان یک شهر». بعدها با نگارش فیلم نامه «ارتفاع پست» اثر متفاوت ابراهیم حاتمیکیا و فیلم نامه نویسی و کارگردانیذ مورد توجه قرار گرفت. کمیبعد با نگارش فیلم نامه و کارگردانی «چهارشنبه سوری» و «درباره الی»، جایگاهش را بین بزرگان سینما تثبیت کرد. دراین بین نگارش فیلم نامه «دایره زنگی» (به کارگردانی پریسا بخت آور) و «کنعان» (ساخته مانی حقیقی) نشان داد چیزی فراتر از موفقیت به معنای رایج در سینمای کشور در انتظار اوست. چند اثر او یعنی «چهارشنبه سوری»، «درباره الی»، «دایره زنگی» و حالا «جدایی نادر از سیمین»، با فرمول مشابهی نوشته شده اند. ورود یک غریبه از طبقه پایین جامعه به زندگی شخصیتهای اصلی، یک چالش مهم و دروغهای آدمهای فیلم به هم. برخلاف نظر عده ای که فرهادی را به سیاه نمایی متهم میکنند باید گفت او به خوبی برشی از یک زندگی و بخشی از واقعیت جامعه را، در آثارش منعکس میکند. فقط افسوس این که بر نمایش همان بخش از واقعیت، تاکید زیاد دارد و بسیاری از واقعیتهای دیگر را نمیبیند و این ضعف را گاهی با اظهارنظرها و رفتار عجیب خود بیشتر نمایان میکند. نکاتی درباره فیلم نامه «جدایی نادر از سیمین» فیلم با حضور زوج جوانی در دادگاه شروع میشود. سیمین قصد مهاجرت اما همسرش (نادر) به بهانه نگهداری از پدرش (که آلزایمر دارد)، تصمیم بر ماندن دارد. با رفتن سیمین به منزل مادرش، زنی به عنوان پرستار پدربزرگ وارد خانه میشود و در اثر جدالی ناخواسته با نادر آسیب میبیند و فرزندی را که در شکم دارد از دست میدهد. نیمه دوم فیلم بیشتر متمرکز بر رفتار شخصیتها و واکنشهایشان حول این اتفاق است. «جدایی نادر…» گرچه شباهتهایی به اثر قبلی فرهادی یعنی «درباره الی» دارد اما کمی تلخ تر و صد البته مستحکم تر است. از آن شخصیتهای اضافی «درباره الی» خبری نیست. آدمها، طبقه اجتماعی شان، انگیزهها و رفتارهایشان قابل درک تر، واقعی تر و از پرداخت جامعه شناسانه ای برخوردار است. داستان به خوبی با جزئیات بی شمار، مخاطب را درگیر میکند. این جزئیات شامل نوع روایت، زوایای پنهان داستان و حتی شخصیتهاست. به عنوان مثال ترکیب جالب شخصیتها با ویژگیهای مختلف و دقیق، باعث میشود مخاطب چالش جدی داشته باشد. طوری که نمیداند طرف کدام شخصیت را بگیرد. چرا که رفتار و واکنشهای هر کدام، در جای خود و با توجه به شرایط قابل درک است. آدمهای فیلم از دو طبقه متوسط و پایین هستند. «نادر» متکی به نفس و اهل مبارزه است اما «سیمین» از مشکلات فرار میکند و اهل معامله است. «حجت» زخم خورده و خسته به همه چیز بدبین است اما درست سر بزنگاه انتخاب کم میآورد و بر روی عقایدش پا میگذارد. «راضیه» باورهای دینی اصیل و محکمی دارد که به هیچ وجه، حاضر به معامله آنها نیست. شخصیتهای فرعی داستان یعنی ترمه (دختر نادر و سیمین که پدر دوست دارد شرایط جامعه را یاد بگیرد)، سمیه (دختر حجت و راضیه که نگاههایش حکم وجدان عمومی را دارد) و پدربزرگ به همراه قاضی و معلم خصوصی ترمه، هر کدام وزنی از داستان را به خوبی بر دوش دارند. طوری که نبود هر کدام از آنها بخشی از داستان و حتی قضاوت مخاطب را در مورد پایان بندی دچار نقص میکنند. اتفاقهای فیلم به هیچ وجه بر حسب تصادف نیستند و هر کدام، از دل اتفاقی دیگر بیرون میآید. توجه به همین نکات است که اثر فرهادی را ماندگار خواهد کرد. از دیگر نکات مثبت فیلم این است که آدمهایش مقابل هم بیانیه صادر نمیکنند و دردها و رنجهایشان را، در جریان داستان بروز میدهند. اتفاقی که درباره «حجت» و «نادر» بیشتر بروز دارد. فرهادی عامدانه سعی میکند در اثرش کدهای مخدوشی هم بدهد تا ذهن مخاطب را فعال کند. مثل گم شدن پولها، نحوه افتادن راضیه از پلهها و حتی فوت پدر نادر (که در حد مشکی پوشیدن نادر در سکانس پایانی منعکس میشود.) این کار باعث میشود هر کسی زاویه نگاه خود را به داستان وارد کند. فیلم نامه «جدایی…» به مخاطب اجازه درنگ نمیدهد. مخاطب باید مدام آماده باشد و نکاتی را از داستان بگیرد و پازل نهایی را تکمیل کند؛ توجه به جزئیات به خصوص در نیمه اول فیلم که ملات لازم برای چالشهای نیمه دوم آن فراهم میشود، ضروری است. فرهادی مدام از مخاطب خود جلو میزند و به خوبی نشان میدهد که جامعه باعث میشود تا آدمها، رفتارهایی خلاف عقاید خود داشته باشند. به طور مثال «نادر» که خود دروغ میگوید، «ترمه» را برای انتخاب گفتههایش به قاضی آزاد میگذارد. او حتی در شأن خود و پدر نمیداند که از رنج پدرش برای پیروزی در دادگاه استفاده کند. «حجت» بارها بازی زندگی را باخته است. برای همین میخواهد ماجرا را تا آخر ادامه دهد. اما وقتی فشار مالی و حضور طلبکاران را حس میکند از مبارزه چشم پوشی و حتی راضیه را هم به دروغ گویی تشویق میکند. جزئیاتی که به خوبی پرداخت شده است بازیگر پدر نادر، نابازیگری ۸۸ ساله است که دیالوگ جدی هم ندارد اما فوق العاده باورپذیر است. «ساره بیات» بازیگری است از طبقه متمول جامعه اما با هدایت فرهادی در این فیلم میدرخشد. حتی چند ماهی را با چادر و مقنعه اش در فیلم زندگی کرده است. شهاب حسینی و پیمان معادی هم درخشان ظاهر میشوند. لیلا حاتمی در اجرایش موفق است. اما ظرفیت این نقش در حدی است که هر بازیگر دیگری هم غیر از او بود، شاهکاری رخ نمیداد. حتی نقشهای فرعی مثل قاضی و بچهها هم با دقت کار شده اند؛ اما متاسفانه مریلا زارعی در این فیلم، خاطره بازی عالیاش در «درباره الی» را کمی مخدوش کرد. پس از بازیها نوبت به فیلم برداری محمود کلاری میرسد. دوربینی خشن و جست وجوگر که گاهی از زاویه نگاه تماشاگر به اتفاقات نظاره میکند. گاهی حرکات پرپیچ و خم دارد، گاهی روی دست است و گاهی ساده و کلاسیک!یک روایت تلخ و پیچیده قطعا چنین فیلم برداری نیز میطلبد. جزئیات نه تنها در داستان، بازیها و فیلم برداری که حتی در جزئیات صحنه و گریم بازیگرها مثل به هم ریختگی اتاقها، شکل منزل، رنگ خانه و دادگاه، دوش حمام، کپسول هوا حتی زیر چشمان راضیه، مقنعه سمیه، عینک ترمه، پیژامه پدربزرگ، رهگذران دادگاه و… رعایت شده است. منبع: khorasannews.com گردآوری: آلامتو
۱۷م اردیبهشت
۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آلامتو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]