از سير تا پياز به بن‌بست رسيدن سريال مديري

واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: از سير تا پياز به بن‌بست رسيدن سريال مديري
سينما و تلويزيون > تلويزيون - احسان ناظم بكايي:
«گروه توليد قهوه تلخ،‌ پخش شده‌اند. جمع كردن دوباره‌ گروه‌، كارخيلي سختي است»، «احتمالا خبر توقف سريال صحت دارد»، «مهران مديري افسرده شده و شايد كار را ادامه ندهد»، « اين سريال پروانه پخش ندارد»، «ساخت ادامه قهوه تلخ منتفي است».

گفته‌هاي عوامل سريال و مسئولان وزارت ارشاد در اين چند‌روز، چيزهايي شبيه به اين است؛ حرف‌هايي كه نشان مي‌دهد سريال قهوه تلخ زودتر از موعد يخ كرده و از دهان افتاده؛ سريالي كه شروعي داغ و طوفاني در تابستان 89 داشت، حالا در زمستان 90 پاياني سرد و تلخ دارد. چرا قهوه تلخ به چنين پاياني رسيد؟

«ما بعد از يك ماه برمي‌گرديم تا انرژي و فضاي تازه‌اي را به سريال تزريق كنيم.» مهران مديري تقريبا با چنين استدلالي يك هفته قبل از آغاز رمضان، وقفه در قهوه تلخ را كليد زد؛ وقفه‌اي كه از موارد قبلي طولاني‌تر شد و با توجه به افت محسوس فروش نسخه‌هاي آخر، قابل پيش‌بيني بود. بدين ترتيب مخاطبان پرو‌پا قرص قهوه تلخ با شنيدن حرف‌هاي مديري، سري 25 سريال را داخل دي‌وي‌دي‌پليرها گذاشتند، سه قسمت 73 تا 75 را ديدند و آن‌‌وقت به‌استقبال سريال‌هاي «پر روح» رمضان رفتند.

بي‌قهوه روي پل

نهم شهريور، ما‌ه رمضان تمام شد اما خبري از قهوه تلخ نشد. درست يك ماه بعد، وزارت ارشاد خبر داد كه سازندگان سريال بايد براي سري جديد مجوز‌ بگيرند. بدقولي قهوه تلخي‌ها البته چيز تازه‌اي نبود. قبل از اين هم حداقل دو بار در زمان سري چهارم و سري يازدهم چند روزي در توزيع سريال وقفه افتاده بود. اما اين بار پاي دو ماه وقفه در ميان بود. نيمه مهر، پخش تصاوير بازيگران قهوه تلخ در ايستگاه متروي قيطريه تهران بمب خبري رسانه‌ها شد. فيلم‌برداري سري تازه شروع شده بود. يوسف صيادي، سپند اميرسليماني، سعيد اميرسليماني، رامين ناصرنصير، آرش نوذري، ‌مه‌لقا باقري و لادن سليماني به‌گروه اضافه شدند.

عوامل، لوكيشن «كاخ جهانگيرخان دولو» در «باغ برره» (واقع در خيابان بوسني) را ترك كرده و به لوكيشني در جمال‌آباد رفته بودند كه تا چند ماه قبل سازندگان «ساختمان پزشكان» در آن فيلم‌برداري داشتند. لوكيشني با سه آپارتمان كه قرار بود ميزبان آدم‌هاي تاريخي در تهران امروز باشد و شش‌ماهي براي ساخت آن، وقت و هزينه صرف شده بود. با اين اخبار و حواشي، وقفه قهوه تلخ وارد سومين ماهش شد. در نيمه آذر خبر توقف فيلم‌برداري براي گرفتن مجوز تبليغات و توزيع و نشر آن رسيد. شنيده شد كه در اين مدت، حدود سه فصل از سريال فيلم‌برداري شده. مديري هم به‌طرز غيرمنتظره‌اي سر از فيلم «پل چوبي» مهدي كرم‌پور درآورد.

قاچاق، با كيفيت آينه

«نسخه قاچاق قهوه تلخ هم رسيد». درست يك ماه قبل، سر‌و‌كله تيراژ بالايي از دي‌وي‌دي‌هاي سري 26 پيدا شد؛ آن هم با قيمت 2000 تومان يعني 500 تومان ارزان‌تر از نسخه‌هاي قبلي. با وجود درخواست‌هاي مديري براي نخريدن اين نسخه، دي‌وي‌دي‌هاي غيرقانوني راه ورود به پليرها را خيلي سريع پيدا كردند. كيفيت بالا، تبليغات متنوع (حتي تبليغ جشنواره پاييزه سامسونگ) و از همه چشمگيرتر پروانه نمايش اول آن، نشان مي‌داد كه هر كس اين كار را كرده، خيلي خوب كارش را بلد بوده. حركتي كه خيلي‌ها را ياد توزيع ناگهاني سي‌دي «بمب خنده» (كه درباره شبكه‌هاي ماهواره‌اي بود) و «فضانوردان» (كه همزمان با حضور تيم ملي در جام جهاني ساخته شد) ‌انداخت كه هر دو مجوز انتشار نداشتند اما ناگهان پخش شدند! مسئولان وزارت ارشاد اعلام كردند كه ماجرا را پيگيري مي‌كنند اما اين اتفاق عملا تير خلاص به قهوه تلخ بود.

هيچ‌وقت اين‌طوري نبود

بازار شايعات درباره سريال از سه سو داغ شد: از يك طرف شنيده مي‌شد كه برادران آقا‌گليان بيشتر از سه ماه است كه به‌عوامل دستمزد نداده‌اند و آنها راهي جز ترك پروژه نداشته‌اند. سحر زكريا اين مسئله را تاييد مي‌كند: «مشكلات مالي باعث متوقف شدن كار شده وگرنه بچه‌ها اصلا كنار نرفتند. اولش، يعني دو سه ماه پيش به ما گفته شد كه كار متوقف شده و ديگر سر كار نرفتيم. يك ماه پيش هم گفتند كه ديگر نياييد.» زكريا البته اطلاعات بيشتري ندارد، يا حداقل علاقه‌اي به گفتن‌شان ندارد! سعيد پيردوست كمي صريح‌تر حرف مي‌زند. او اواخر خرداد آخرين حقوقش را از تهيه‌كننده گرفته و چون قرار بوده شخصيت‌ها به زمان حال بيايند از آن به بعد ديگر در مجموعه بازي نداشته. پيردوست كه سابقه طولاني همكاري با برادران آقا‌گليان را دارد، اين وضع را بي‌سابقه مي‌داند: «قرارداد بچه‌ها سر قضيه مالي فسخ شد. من خودم [با گذشت شش هفت ماه از آخرين دريافتي] هنوز با پروژه تسويه حساب كامل نكرده‌ام. ۱۲‌سال است كه با اينها كار مي‌كنم؛ بالا و پايين داشته‌اند ولي هيچ‌وقت در اين شرايط قرار نمي‌گرفتند!» او معتقد است، مشكل اصلي به تهيه‌كننده برمي‌گردد: «اصولا اشكال كار در اين است كه تهيه‌كننده‌ها به‌شرايطي كه دارند قانع نيستند. اگر به قراردادهاي بچه‌ها پايبند بودند و اول آنها را تسويه مي‌كردند و بعد مي‌رفتند سراغ كار ديگري، به اين مشكلات برنمي‌خوردند.»

پايان ناخوش

اين از طرف اول! اما از طرف ديگر، شنيده شده چون اين پروژه مثل «قلب يخي» قرارداد فصل‌به‌فصل مشخصي نداشته، به مرور مديري، بازيگران و ديگر عوامل دستمزد خود را بالا برده و تهيه‌كننده را عاصي كرده‌اند. طرف سوم هم، ماجراي پيگيري سفت و سخت وزارت ارشاد و دستگاه قضايي بود كه به پخش قاچاق سريال مشكوك شده بودند. اين وسط دست آنهايي كه براي قرعه‌كشي سه واحد آپارتماني، با هزار اميد و آرزو دي‌وي‌دي‌هاي قهوه تلخ را خريده بودند در حنا ماند. به‌اين ترتيب دومين و البته مهم‌ترين سريال ويژه شبكه نمايش خانگي- كه ظرف كمتر از يك‌سال 25 سري رسمي آن به بازار آمد و خريداران براي هر مجموعه كاملش 62500 تومان خرج كردند- بدون پايان خوش تمام شد و در شرايطي كه قرار بود در 120 قسمت به‌صورت 40 بسته 3 تايي عرضه شود، در نيمه راه از دهان افتاد.

مگر مي‌شود سود نكرده باشند؟!

ظاهرا طلبكاري عوامل قهوه تلخ از تهيه‌كنندگان- كه كمترين رقمش هم مبلغ كوچكي نيست- آنها را خيلي محافظه‌كار كرده و باعث شده حاضر نباشند به اين راحتي‌ها صحبت كنند و حقيقت ماجرا را بگويند. آنچه در ادامه مي‌خوانيد، حرف‌‌هاي يكي از عوامل سريال است كه به‌خاطر نگراني از وصول نشدن طلبش، نمي‌خواهد نامش فاش شود: «نزديك يك ماه است كه كار تعطيل شده. دقيق معلوم نيست كه تا كي تعطيل مي‌ماند ولي چيزي كه مشخص و قطعي است اين است كه اين‌ طرف سال وضع همچنان همين است. عوامل و بازيگران به‌شدت از اين آقايان طلبكارند. حرف چند ماه طلبكاري ا‌ست! تا اين تسويه نشود، ديگر كسي سر كار برنمي‌گردد. متاسفانه دوستان قدر بازيگران را نمي‌دانند و بسيار هم بد برخورد مي‌كنند. به ما گفتند كه پول دستشان نيست و مجوز هم نيامده. وقتي هم كه پول دستشان نيست، نمي‌توانند پول ما را بدهند و كار ادامه پيدا نمي‌كند. مي‌گويند سود نكرده‌اند ولي طبق آمارهايي كه موجود است، مگر مي‌شود سود نكرده باشند؟! حتي مي‌گويند ضرر هم كرده‌اند! ما نمي‌دانيم اين ضرر از كجا مي‌آيد!

بعضي بازيگرهاي سريال بيش از چهار برابر ديگران پول مي‌گرفتند و ممكن نيست از پولشان گذشته باشند. تهيه‌كننده‌ها از يك‌ماه‌ مانده به توقف كار، ديگر سر لوكيشن نمي‌آمدند و بايد با التماس آنها را مي‌آورديم. مهران مديري هم افسرده شده. هم پولش را نداده‌اند، هم بد‌و‌بيراه مردم را مي‌شنود، هم مجوزش‌ صادر نشده و.... خب همه اينها باعث افسردگي مي‌شود ديگر! قراردادهايي كه تمام عوامل براي اين كار بستند، جزو‌ كمترين قراردادهاي زندگي‌شان است چون كار را دوست داشتند. همه يك‌سوم آنچه را كه بايد مي‌گرفتند، گرفته‌اند. حتي امسال و پارسال هم مثل دو سال قبل با تيم قرارداد بسته شد؛ بدون اضافه شدن حقوق.»

يك فنجان ناكام

از همان اول كار، وقتي مديري سر قيمت فروش كارش با تلويزيون كنار نيامد و تصميم گرفت سريالش را در سيستم توزيع سوپرماركتي پخش كند، حاشيه‌هاي قهوه تلخ كليد خورد؛ يعني كمي قبل از آغاز فيلم‌برداري! بعد از آن، هر‌چند‌وقت يك‌بار حرف‌و‌حديث‌هاي مختلفي از پشت صحنه سريال اينجا و آنجا به‌گوش مي‌رسيد. اين حرف‌ها را عوامل نفوذي همشهري جوان از اطراف و اكناف شنيده‌ و جمع‌ كرده‌اند و خب هيچ‌كدامشان طوري نبوده كه گويندگان حاضر باشند مسئوليتش را با هويت مشخص به‌عهده بگيرند. ما هم كه منتشرشان كنيم، از صحت و سقم‌شان مطمئن نيستيم. به‌قول قديمي «بر‌عهده راوي!» يكي از مهم‌ترينِ اين حرف‌و‌حديث‌ها به‌دستمزد بازيگران مربوط مي‌شود؛ اينكه خانم‌هاي بازيگر چشم‌و‌همچشمي بيش‌ از اندازه‌اي براي دستمزدشان داشتند و مدام با هم در حال رقابت و البته چانه‌زني بودند.

دستمزد بازيگران ذكور البته ظاهرا آنقدرها جاي چشم‌و‌همچشمي نداشته. به‌طور واضح و مبرهني انگار معلوم بوده اجرت كسي كه زحمت خوردن قهوه به‌آن تلخي را بر خودش هموار مي‌كند، با كسي كه سبيل‌هاي از بناگوش در‌رفته‌اي دارد و مدام سرش را تكان مي‌دهد، بايد تفاوت‌ فاحشي داشته باشد. طرفين هم با دل‌خوش و خرم اين اختلاف را پذيرفته و به آن گردن نهاده بودند.

كلاغ‌هاي خبرچين اين‌طور روايت مي‌كنند كه جناب كارگردان براي خودش امپراتوري‌اي به‌راه انداخته و يكي از اتاق‌هاي ساختمان محل فيلم‌برداري با كليه امكانات رفاهي براي استراحت آن جناب در نظر گرفته شده بود و احد‌الناسي هم اذن دخول به آن محفل خصوصي را نداشته.

بريز و بپاش‌هاي تهيه‌كننده‌ها در كنار جناب كارگردان هم يكي ديگر از آن شايعه‌هاست؛ اينكه الطاف ملوكانه‌اي داشتند و هر از چندي به تعدادي از عوامل- كه لابد جزو خواص بوده‌اند- گوشي موبايل چند ميليوني يا لپ‌تاپ هديه مي‌دادند.

جداي از اينها، ليستي از مطالبات تسويه‌نشده- از بدهي‌ چند‌ده‌ ميليوني‌ به آشپز گرفته تا انواع و اقسام چك‌هاي پاس نشده اخوان تهيه‌كننده(!)-يكي ديگر از دلايل به زمين گرم خوردن ليوان قهوه از طرف نفوذي‌هاي پشت صحنه ذكر شده.

همشهري جوان

چهارشنبه|ا|12|ا|بهمن|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]

[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 148]