پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850734847
مديريت اقتصاد خانواده نياز فصلهاي سرد و سخت
واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مديريت اقتصاد خانواده نياز فصلهاي سرد و سخت
اقتصاد خانواده در شرايط عادي هم نيازمند نظم و مديريت و دقت است، ولي تداوم تعادل و ثبات و آرامش در محيط خانهها هنگام افول توليد، سرمايهگذاري و خصوصاً افزايش تورم وگراني نياز بيشتري به توجه و امعاننظر و كنترل صحيح و همه جانبه دارد.
اگر در زمانهاي آبادي و فراواني و رفاه و همچنين در هنگام سختي و تنگناي معيشت و مشقت اقتصادي خانوادهها راه و رسم زندگي مقتصد و متناسب را بدانند و در عمل هم اراده اجرا و عمل را داشته باشند پايههاي اقتصاد جامعه مستحكم و از ثبات و توازن برخوردار خواهد شد.
در واقع تعامل درست و اصولي اقتصادهاي خانواده و جامعه كه همواره از يكديگر تأثير ميپذيرند نياز ضروري پيشرفت و ترقي است، همچنانكه جدايي و دوري آنها از يكديگر زمينه تأثير متقابل منفي را فراهم ميآورد و در اين ميان هر دو آسيبهاي جدي ميبينند و آسيبهاي يكديگر را تغذيه ميكنند. خانواده غير مسئول كه در آن ولخرجي و مصرف بيرويه وتخريب منابع به اوج ميرسد به اندازه خود به اقتصاد جامعه لطمه ميزند و جامعهاي كه در آن تورم شتاب و بيكاري رواج دارد، رفاه و معيشت خانواده را زير تأثير مخرب خود قرار ميدهد.
نميشود اقتصاد كشوري پيشرفت كند در حالي كه خانوادهها در آن توليدگر و مقتصد نباشند، پايههاي پيشرفت اقتصادي هر جامعهاي واقعاً وابسته به نوع زندگي و مديريت اقتصادي خانوادهها است، همچنان كه آرامش و رفاه خانوادهها از اقتصاد قدرتمند كشور نشأت ميگيرد.
اين معنا هنگام سختي و بحرانهاي مالي و خشكسالي و جنگ و انباشت بدهيها ضرورت بيشتر پيدا ميكند و بيتوجهي به آن احتمال فروپاشي اقتصادي را بيشتر ميكند، خانوادهها در چنين زمانهايي نياز بيشتري دارند كه آموزش ببينند تا دخل و خرج خويش را متناسب كنند و از توليد مشكلات اضافه و قابل برطرف شدن جلوگيري به عمل آورند.
خانواده آگاه اقتصاد را به اندازه خود ميشناسد و شرايط اجتماع خويش را درك ميكند. او از ايجاد بحران معيشتي در درون خانه جلوگيري به عمل ميآورد و سرايت بحران بيروني را كنترل ميكند، چنين خانوادهاي نه فقط باري بر جامعه نيستند كه جامعه را ياري ميدهند و اگر همه خانوادهها در اين راستا حركت كنند آسيبها و تخريبها به حداقل خود ميرسند، كما اينكه در طول تاريخ بسياري از ملتها در هنگام مشقت و سختي همكار و همياري و بينش و اراده خويش را به حداكثر رسانده و بر بزرگترين مشكلات غلبه كردهاند.
اما چگونه بايد به مديريت اقتصاد خانه و خانواده پرداخت؟
سايت راسخون در اين زمينه مينويسد: اقتصاددانان كلاسيك بخصوص بعد از جنگ جهاني دوم به تحليل رفتارهاي اقتصادي خانواده به عنوان اولين سازمان اجتماعي دست زدهاند و هيچ جنبه از زندگي خانوادگي نبوده كه از نظر اقتصاددانان دور مانده باشد.
اقتصاد خانواده شامل مباحث بسيار وسيع و گستردهاي از قبيل مسائل و موضوعات خصوصي خانوادگي مثل ازدواج، روشهاي كنترل بارداري؛ تعداد فرزند، تعداد ساعات كار و صدها مسأله ديگر نيز ميشود. از آنجا كه كوچكترين واحد اجتماع، خانواده است و خانواده محل اصلي زندگي، مصرف، تربيت و ساير آموزشهاي انسان بوده و رفتار تمامي كاركنان و شاغلين متأثر از فرهنگ خانواده آنها است، لذا اگر خانوادهها از جنبه فرهنگ و الگوهاي رفتاري و طرز نگرش به امور اقتصادي پيشرفت كنند، ميتوان گفت فرهنگ كار و توليد در كشور پيشرفت كرده است.
در تمامي جوامع اعم از ابتدايي، در حال توسعه و توسعه يافته، خانواده مهمترين عامل توليد و توزيع كالا و خدمات در جامعه و يكي از مهمترين توليدات آن نيروي انساني يعني بقاي نسل است. به همين جهت است كه اقتصاددانان، خانواده را بنيان زندگي اقتصادي جوامع ميدانند. اين سايت ادامه ميدهد: اقتصاد خانواده را هم ميتوان از نظر چگونگي ساماندهي و مديريت منابع خانه تعريف كرد، اما آيا ميدانيد اين منابع كدامند؟ ميتوان فهرست كاملي از زمان، پول، فضاي زندگي و... تهيه كرد. اين منابع در ظاهر متفاوت به نظر ميرسند ولي آنها همگي داراي يك ويژگي مشترك يعني «كميابي» هستند. حتماً شنيدهايد كه مردم ميگويند: اي كاش وقت بيشتري داشتم، اين كاش خانه بزرگتري داشتم. اي كاش پول بيشتري داشتم و... حتي كساني كه منابع مادي كافي در اختيار دارند نيز آرزوي داشتن منابع بيشتري را دارند.
«خانواده» دوست دارد بهترين نوع غذا را مصرف كند، زيباترين لباس را براي اعضاي خود تهيه كند، در بهترين منزل زندگي كند، مكرر سفر كنند و.... اما آنچه مسلم است اين است كه خانوادهها منابع و بودجه محدود دارند و كميابي براي بيشتر خانوادهها يك پديده عمومي است. لذا خانواده مجبور است با توجه به منابع محدود، از ميان خواستههاي خود «انتخاب» كند و بهگونهاي تصميم بگيرد كه مجموع اعضاي خانواده به بيشترين رضايتخاطر برسند (مطلوبيت) اينكه چه مصرف كنيم؟ چقدر مصرف كنيم؟ چگونه مصرف كنيم؟ چه كسي كار كند؟ چند ساعت كار كند؟ چگونه از درآمد، حداكثر استفاده شود؟ چه چيزهايي را در منزل به توليد برسانيم؟ و... پرسشهايي است كه هر روز در خانوادهها مطرح است و تصميم گيري اقتصادي، مستلزم انتخاب درست و صحيح آنها است.
بهترين انتخاب، يك تصميم اقتصادي چيست؟ بديهي است كه اين تصميمگيري براي خانوادههاي مختلف، متفاوت است و با توجه به درآمد خانوادهها، ترجيحات و سليقههاي اعضاي خانواده، نوع زندگي، سن و جنس اعضا و آداب و رسوم آنها تعيين ميشود و هر خانواده، خود، بايد بهترين انتخاب را به عمل آورد. با برخورد آگاهانه، كسب دانش و فراگيري اصول علم اقتصاد خانواده، ميتوان بهترين تصميمها را به منطور دستيابي به اهداف بهتر اتخاذ و زندگي بهتر و مرفهتر را رقم زد، اما تعريف دقيق اقتصاد خانواده چيست؟ اين سايت در پاسخ به اين سؤال مينويسد: اقتصاد خانواده عبارت است از؛ تخصيص منابع محدود قابل دسترس به مهمترين نيازها و خواستههاي خانواده، در اين تعريف منظور از «منابع» همان مبادي و راههاي درآمدي خانواده است كه طبيعتاً محدود امّا قابل حصول است و نيازها همان مسائل متعددي است كه بقا و شالوده خانواده به ارضاي آنها بستگي دارد و به طور كلي شامل نيازهاي اوليه و ثانويه خانواده است. سرپرست خانواده با در نظر گرفتن درآمد محدود و وجود نيازهاي اساسي بايد بهترين تركيب را در ميزان هزينهها به وجود آورد و از درآمد حاصل، بهرهبرداري بهينه كند.
فرق اساسي بين اقتصاد خانواده و اقتصاد در بازار اين است كه در اقتصاد بازار فرض ميشود واحد اقتصادي خودخواه است و هدف آن حداكثر كردن سود است. اما در خانواده اولاً هدف حداكثر كردن سود يا حداقل كردن مصرف نيست بلكه رضايت خاطر اعضا و حداكثر استفاده آنها با توجه به اهداف خانواده است و ثانياً خانواده خودخواه فرض نميشود بلكه منافع افراد خانواده به هم مرتبط است. مديريت اقتصادي خانواده بر اقتصاد جامعه چه تأثيري دارد و چگونه بايد عمل كند تا علاوه بر رضايتمندي اعضاء خانواده منافع جمعي هم لحاظ شوند؟ راسخون به اين سؤال اينگونه پاسخ ميدهد:
لازم است خانوادهها مسائل خود را برپايه منافع مادي و معنوي خود و همچنين منافع ملي تحليل و مقدار مصرف خود را مشخص كنند زيرا در بعضي موارد به نظر ميرسد كه هزينههاي زيادي به خانواده تحميل نميشود اما در واقع به دليل اينكه منافع ملي به خطر ميافتد به طور مستقيم يا غيرمستقيم بر اقتصاد خانواده اثر ميگذارد به نمونههايي از بيتوجهي به منافع ملي، در كشور دقت كنيد: زبالهها كه امروزه طلاي كثيف ناميده ميشوند در صورت تفكيك و بازيافت صحيح فقط در تهران ميتوانند سالانه 200 ميليون دلار سود به كشور برسانند، ضايعات نان در ايران، سالانه 2 تا 2/5 ميليون تن است. اگر اين مقدار اسراف نميشد حدود 500 ميليون دلار از خروج ارز جلوگيري و سالانه هشتادهزار شغل دائمي ايجاد ميشد.
در رابطه با اقتصاد خانواده و نسبت آن با خانه تبيان مينويسد:
ارسطو اقتصاد را علم خانهداري ميدانست و اصولاً كلمه اقتصاد مشتق شده واژهاي يوناني به معني اقتصاد و خانواده است. اما هنر اقتصاد خانواده كه به معني برقراري تعادل ميان منابع محدود درآمدي و مخارج است به چه نحو قابل دسترسي است؟
ما در طول زندگي كالاهاي متعددي مصرف ميكنيم برخي از آنها مثل غذا، خوراك و مسكن جزء كالاهاي اساسي به حساب ميآيند و برخي مثل سفر، تفريحات و تجملات جزء كالاهاي لوكس مصرفي ماست.
اما براي بهبود وضعيت مخارج و مصارفمان چه كارهايي ميتوانيم انجام دهيم و آيا اصولاً اقتصاد خانواده علمي قابل فراگيري است يا امري ذاتي است كه از عهده ما خارج است؟
اقتصاد خانواده يكي از شاخههاي علم اقتصاد است كه سالها است در بسياري از دانشگاههاي معتبر دنيا تدريس ميشود و براي كسب موفقيت در اداره امور خانواده لازم است كه با برخي از اصول اين علم آشنا شويم. اما بخشي از فراگيري هنر اقتصاد خانواده در اجتماع و در برخورد با مردم حاصل ميشود، جالب است بدانيد بر اساس يافتههاي متخصصين بانك مركزي مردم استانهاي آذري زبان كشور تعادل بيشتري بين هزينهها و درآمدهايشان برقرار ميكنند و در مقابل مردم نواحي شمال كشور كه به دست و دلبازي مشهور هستند بعضاً درآمدهاي ماههاي آينده خود را هم صرف مخارج امروزشان ميكنند. بنابراين اقتصاد خانواده تمامي رفتارهاي روزانه افراد را شامل ميشود و طبعاً محيطزيست و شرايط اقليمي زندگي فرد هم بر تصميمات اقتصادي او تأثيرگذار خواهد بود.
اقتصاد خانواده تنها محدود به خانوادههاي مرفه و ثروتمند نيست. اين علم براي اقشار كم درآمد كه اتفاقا دخل و خرجشان همخواني ندارد كاربردهاي بيشتري خواهد داشت.
از نكات قابل توجه در اقتصاد خانواده اين است كه افزايش درآمد به معني بهبود معاش خانواده نيست بلكه افزايش درآمد افزايش هزينهها را به دنبال خواهد داشت بلكه مديريت هزينهها ست كه هنر گردانندگان اقتصاد خانواده را آشكار ميكند. خانوادهها نميتوانند هنگام مواجه با كمبود بودجهشان يك متمم بودجه بياورند وقال هزينههاي اضافي را بكنند بنابر اين بايد قادر باشند هزينهها را مديريت كنند.
مديريت اقتصاد خانواده هم مثل تمامي شاخههاي علم اقتصاد نياز به اطلاعات دارد تا به بهترين نحو تصميمگيري كند. پيش از تصميمگيري در خصوص هر مطلبي بايد از خودتان بپرسيد آيا هزينههاي اين كار از عهده من بر ميآيد؟ يا اصلاً نيازي به انجام اين كار و هزينههايش هست؟
آنچه اقتصاد خانواده را منحصر به فرد ميكند وجود ارتباطات دروني بين نقشهاي شغلي و خانوادگي است. با اين وجود نبايد فعاليتهاي اقتصاد خانواده را شوخي و سرگرمي دانست بلكه بايد با جديت و برنامهريزي دقيق آنها را پيگيري كرد. اين بدان معناست كه تمامي اعضاي خانواده موظفاند از سياستهاي اقتصادي خانواده در جهت پيشبرد اهداف آن تبعيت كنند. مديريت اقتصادي خانواده در شرايط عادي بايد براساس ميزان درآمدهاي هر يك از اعضاي خانواده و هزينهها تنظيم شود. همان طور كه در خانواده، والدين بايد مديريت عاطفي، رواني و اجتماعي را اعمال كنند، در بحث هزينه كردن و ايجاد تعادل بين دخل و خرج نيز نياز به مديريت است. اين سايت برخي از نكات اثرگذار در امر اقتصاد خانواده را چنين برميشمرد: موفقيت اقتصادخانواده نيازمند برنامهريزي است، بنابراين بدون برنامهريزي هيچ اقدامي نكنيد.هنگام برخورد با مشكلات كوچك مالي از كنارشان نگذريد و براي حل آن با ساير اعضاي خانواده و همچنين كساني كه در اين زمينه موفق بودهاند مشورت كنيد.سطح آگاهيهاي اقتصادي خودتان را افزايش دهيد وبراي مطالعه مباحث كاربردي اقتصاد زمان بيشتري بگذاريد. حس همكاري و مشاركت در فعاليتهاي اقتصادي خانواده را در بين اعضاي خانواده بيشتر كنيد.در اين زمينه سايت آفتاب از زاويه ديگري به موضوع نگاه ميكند و مينويسد:
هر خانوادهاي از منابع متعدد درآمد كسب ميكند كه اين درآمد محدود است يعني مقدار معيني است و به هر مقدار كه اراده كند، در اختيارش نيست و در عوض مخارجي دارد كه براي انجام آن از درآمدهايش استفاده ميكند. افراد براي ادامه زندگي به كالاهاي زيادي نياز دارند و بايد درآمدشان را به مصرف انواع كالاهاي مورد نيازش مثل غذا، پوشاك، مسكن، آموزش، تفريحات و... اختصاص دهند. درست است كه نيازهاي افراد بينهايت است؛ اما همانطور كه شما هم بارها در زندگي با آن برخورد كردهايد، درآمدهاي خانواده محدود است و هميشه مقدار محدودي از نيازهايش را ميتواند برآورده كند. اين جا اولين سؤال در مبحث اقتصاد خانواده به وجود ميآيد و آن اين است كه: چگونه اين درآمد را بايد به مصرف انواع كالاها و خدمات اختصاص دهد؟
اصل هنر اقتصاد هم چگونگي تخصيص منابع محدود در دسترس جهت تأمين نيازهاي محدود انسانها است. مديريت منابع مالي خانواده از مهمترين وظايفي است كه اغلب برعهده زنان مدير و باتدبير است.
ما در طول زمان كالاهاي بسياري را مصرف ميكنيم؟
اولين پرسشي كه براي هر فرد مطرح ميشود اين است كه كدام كالا را بايد مصرف كند؟ در مصرف يك كالا به كدام ويژگيها و مطلوبيت آن ميانديشيم و ارضاي كدام نيازمنديها را از مصرف يك كالا انتظار داريم؟
بايد توجه داشت كه جواب هركسي به اين سؤالها متفاوت خواهد بود و اين امري طبيعي است چرا كه نيازهاي افراد بر اساس عادات، محل زندگي، سطح درآمد و... با يكديگر فرق ميكند.
نيازمنديهاي انسان را ميتوان به نيازهاي زيستي، اجتماعي، رواني و اخلاقي طبقهبندي كرد و بيشتر نظريهپردازان معتقدند كه تا نيازهاي مادي انسان برآورده نشود، وي قادر به تأمين نيازهاي معنوي نيست. انسان تا زماني كه نيازهاي مادي دارد به دنبال نيازهاي معنوي نميرود.
پس طبيعي است كه برخي از نيازهاي انسان كه براي آنها هزينه ميكند، مادي نباشند. از ميان نيازهاي مادي انسان هم هميشه نيازهايي اولويت دارند كه در صورت نداشتن آنها زندگي براي افراد امكان پذير نباشد؛ به عبارتي آنها كالاهاي ضروري هستند.
اغلب خانوادههاي با درآمدهاي بالا به طور ناخودآگاه الگوي مصرفي خانوادههاي با درآمد پايين ميشوند و از آن جا است كه مشكلات مالي و اقتصادي در خانواده ايجاد ميشود؛ چرا كه ممكن است با چنين انتخاب نادرستي (الگوي مصرفي غلط)، به نانآور خانواده فشار بسياري وارد شود و اين به نوبه خود ميتواند مشكلات خانوادگي و اجتماعي بسياري را براي آنها ايجاد كند.
اولين راه يافتن الگوي مناسب مصرف اين است كه باورها و ارزشهاي خودمان را بكاويم و از خودمان بپرسيم به راستي چرا اينگونه ميانديشيم؟ آيا هر خانواده ثروتمندي از لحاظ مصرفي درست مصرف ميكند؟ پاسخ اين سؤال را خودتان بدهيد؛ به اين فكر كنيد كه عليرغم ضرر و زياني كه به شما در خانواده به خاطر از دست رفتن آرامش گذشته وارد ميشود، مصرف بيش از حد ضرورت شما چه زيانهايي ميتواند به اقتصاد جامعه از ديدگاه كلان وارد كند؟
اگر شما در مهماني جشن تولد فرزندتان از لامپهاي متعدد و پرمصرف استفاده كنيد، كسي شما را تحسين نميكند؛ [يا يك تحسين آني و زودگذر را سبب ميشود] اما انرژي برق كه محدود و گران است بيهوده تلف ميشود و ممكن است با اين كار شما عدهاي هم در آن شب از اين نعمت خدادادي كه حق همة مردم است، محروم شوند. يا اگر شما براي عقب نماندن از دوستتان مدام مبلمان و لوازم لوكس خانه مثل يخچال و فريزر را عوض كنيد، باعث مصرف بيش از حد نياز واردات و ايجاد هزينههايي ميشويد كه به جيب عوامل توليد خارجي برود و از چرخه توليد داخلي خارج شود. پس براي مصرف خودتان هميشه خودتان و بر اساس نيازهاي ضروريتان بينديشيد، نه بر اساس نيازهاي ديگران!يادتان باشد هيچ گاه كسي شما را به خاطر مثل ديگران انديشيدن تحسين نميكند، همانطور كه اگر شما بر اثر مصرف بيش از حد توانتان ورشكسته شويد كسي كمكتان نخواهد كرد. كسي نزد ديگران احترام بيشتري دارد كه هيچگاه محتاج آنها نشود. شما با دنبال كردن الگويي كه با درآمدهايتان سنخيت دارد و ميتواند جوابگوي مهمترين نيازهايتان باشد، ميتوانيد به همه نيازهايتان برسيد در عين اينكه هرگز مجبور به دادن قسط يا قرض كردن از ديگران نباشيد.از جمله مواردي كه اقتصاد خانواد دستخوش ناآرامي و بيثباتي ميشود اختلاف اعضاء خانواده در مورد چگونگي درآمدها و نوع هزينهها است در اين باره سايت تبيان مينويسد: چه در خانوادههاي فقير و چه ثروتمند امكان اين كه بين زن و شوهر بر سر مسائل مالي اختلاف ايجاد شود وجود دارد. گاهي ممكن است اين اختلاف بر يكدلي و صميميت آنها لطمه وارد آورده، حتي منجر به جدايي شود. براي جلوگيري از اختلاف و مجادله در اين باره مهارتهاي زير ميتوانند مفيد واقع شوند.
1ـ وقتي اختلاف پيش ميآيد به طور صريح و دوستانه درباره آن با همسر خود صحبت كنيد. زيرا توضيحات طرفين ميتواند اشتباه يا سوءتفاهم را برطرف سازد در حالي كه مسكوت گذاشتن آن ممكن است اثرات نامطلوب داشته باشد.
2ـ در تنظيم برنامهاي مناسب در مورد مخارج، همكاري داشته و با احساس مسئوليت آن را رعايت كنيد.
3ـ چنانچه حساب بانكي مشترك يا حسابهاي جداگانه داريد درباره اين كه مخارج چگونه پرداخت شود قرار لازم را بگذاريد تا منظم و روشن باشد.
4ـ بهتر است، هر كدام كه فرصت و آمادگي و تجربه بيشتري براي خرجكرد منزل داريد، آن را به عهده گرفته و با نظم و ترتيب انجام دهيد. همواره حساب درآمد و مخارج را در نظر داشته، خريدهاي خود را بر حسب آن تنظيم كنيد.
5ـ اگر همسر شما در برخي موارد خريدي برخلاف نظر شما كرد سختگير نباشيد و استقلال او را تا حد لازم و مقتضي رعايت كنيد. گرچه تفاهم و مشورت لازم است.
6ـ در مورد خريدهاي عمده و تهيه لوازم گرانقيمت، مشورت و توافق نمائيد.
7ـ در حضور ديگران درباره پول و مخارج بحث نكرده از انتقاد يكديگر خودداري نمائيد.
8ـ وقتي بچه شما چيزي را ميخواهد كه قيمت آن نسبتاً زياد است در مورد آن توافق كنيد. اگر همسر شما با آن مخالف بود از تحريك كردن طفل بر عليه او خودداري كنيد.
9ـ در موارد اختلاف نظر، بحث و گفتوگو براي پيدا كردن راه حل را هم چنان ادامه دهيد. تا به توافق دست يابيد.
اين موضوع لازم به توضيح نيست كه تشريك مساعي و همكاري زن و شوهر در مورد مسائل مالي در ايجاد صميمت و محبت در خانه اثرات فراواني دارد. كساني كه در اين باره با توافق به پيش ميروند ميتوانند سالهاي متمادي در كنار هم از زندگي توأم با آرامش و آسايش برخوردار باشند.
دوشنبه|ا|10|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-