واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - تقاضای رادیو ای. بی. سی (ABC) آمریکا برای مصاحبه زنده و مستقیم با من مطرح شد و مورد موافقت قرار گرفت. دوشنبه 24 آذر 1365 تا ساعت نه صبح در منزل بودم. به مجلس آمدم. تا عصر بیشتر به قرائت گزارشهای چند روز سفرم پرداختم و کارهای عقب مانده را انجام دادم. ظهر آقای رفیقدوست، برای حل مشکل ارزی خرید تسلیحات آمد. آقای علیزاده گزارش وضع ساخت مهمات را داد. آقای سبحانی امکاناتی از وزارت صنایع، برای توسعه ساخت نیازهای جنگ خواست. عصر سرهنگ جمالی برای گزارش عملیات آینده ارتش آمد، ولی معلوم شد پیشرفتی نداشتهاند. شناسایی آنها ناقص است.شب در مجلس ماندم و کارها را انجام دادم. احمدآقا تلفن کرد و گفت نظر وزارت این است که آسیدهادی (هاشمی) را بگیرند. گفتم درست نیست، اکنون که آقای منتظری حرکت خوبی کردهاند، دیگر ایشان را نرنجانیم و احتمالاً برای حفظ آقای سیدهادی این اقدام شده و ممکن است نتیجه مذاکرات چند روز پیش من باشد. نیازهای جنگ را مورد بررسی و اقدام قرار دادم. آقای رضایی اطلاع داد کارها به خوبی پیش میرود و گزارش شلیک اولین موشک چینی ساحل به دریا را داد. اگر خوب انجام شده باشد، دلیل این است که سپاه در انجام امور فنی هم موفق است. نیروی دریایی، هنوز تا عملیاتی کردن سایت خود فاصله دارد. سهشنبه 25 آذر 1365تا ساعت ده و نیم در جلسه علنی ماندم. پیش از ظهر دکترهادی و (عبدالله) نوری آمدند و درباره مسائل بیت آیتالله منتظری بحث داشتند. از نامهای که آقای منتظری و آقا سیدهادی به امام نوشتهاند و ابراز اطاعت و رضایت کردهاند، راضی بودند و پیشنهاد رفتن سیدهادی از بیت و جبران ضربهای که به آقای منتظری از سوی امام وارد شده را داشتند. خانم (عاتقه صدیقی همسر شهید) رجایی آمد. تأکید بر حضور یک نماینده زن در هیأت بینالمجالس داشت. عصر در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی شرکت کردم. سر شب با آقای خامنهای درباره جنگ مذاکره کردیم. شب شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز جلسه داشت. کار بیشتر در جهت کمک به سیلزدگان و پیشنهاد تهیه منازل برای خوابگاه دانشجویان توسط مساجد تهران تصویب شد. بعد از شام به مجلس آمدم. کارهای عقب مانده را انجام دادم و خوابیدم. چهارشنبه 26 آذر 1365تا ساعت نه صبح مطالعه کردم. مسئولان شورای برگزاری (ستاد خارجی) مراسم دهه فجر آمدند. گزارش برنامه را دادند و من هم نظراتی دادم. دکتر جاسبی آمد. گزارش وضع دانشگاه آزاد اسلامی را داد و مشکلات را گفت. (اعضای) شورای برگزاری کنفرانس معارضان عراقی آمدند. گزارش وضع کار، برنامه، مشکلات و نیازها را دادند. به خاطر مخالفت بعضی از جریانهای داخلی اسلامی، حزب کمونیست عراق را دعوت نکردهاند. گفتم این ممکن است باعث سرسختی شوروی و کشورهای کمونیستی در حمایت از بعث عراق و ایجاد مشکل در راه پیروزی جنگ بشود. بهتر است دعوت شوند و توصیه کردم که سعی شود در کنفرانس درگیری به وجود نیاید. آقای (سیدحسین) موسویان آمد. گزارش وضع اداری مجلس را داد و از کم بودن مسئولیت منشیهای کمیسیونهای مجلس گفت که لازم است وقت خالی آنها را پر کنیم. عصر هیأترئیسه جلسه داشت و مطابق معمول، دستور کار هفته آینده مجلس معین شد. شب با سران قوا مهمان احمدآقا بودیم. امام هم شرکت فرمودند. تقاضای رادیو ای. بی. سی (ABC) آمریکا برای مصاحبه زنده و مستقیم با من مطرح شد و مورد موافقت قرار گرفت. امام موافقت کردند که در صورت تقاضای سودان برای حل مشکل جنگ داخلیاش در جنوب، کمک نظامی کنیم. شرح مقالات با آیتالله منتظری را دادم. خواستم که از بازداشت سیدهادی (هاشمی) صرفنظر شود. از ما خواستند که برای کنترل ایشان، بیشتر به ایشان نزدیک شویم. اما از تأخیر عملیات گله کردند و گفتند ممکن است کار سیاسی میکنند و میخواهند چیزهای بیشتری از جنگ بگیرند. گفتم واحدها اصرار دارند که قبل از عملیات، به اندازه کافی نیازها را تأمین کنند. قرار شد در منزل آقای خامنهای با صادق المهدی (نخست وزیر سودان) جلسه شام خصوصی داشته باشیم. امام در مورد رسیدگی بیشتر به سیلزدهها تأکید کردند. نخستوزیر اطلاع داد که در حمله هوایی امروز و عراق، تلمبهخانه تنگه فنی آسیب دیده و پمپاژ نفت به پالایشگاه تهران و تبریز کم شده است. پنجشنبه 27 آذر 1365تا ساعت نه و نیم صبح در جلسه ماندم و سپس در دفترم با آقایان دکترهادی درباره مسائل بیت آقای منتظری صحبت شد. یوسفپور و شهاب نمونه عکسهای ماهوارهای تجارتی از عراق را آوردند برای خرید نقشه کامل عراق بودجه خواستند. ظهر آقای (محمدجواد) لاریجانی (معاون بینالملل وزارت امور خارجه) آمد. گزارش سفر به پاکستان را داد و درباره مسائل افغانستان، کویت و آمریکا مشورت کرد. یکی از فرماندهان سپاه - که پایش در جنگ قطع شده آمد. از دوستان (پسرم) مهدی است. به او کمک کردم. عصر آقای منصوری همراه با ذوفن آمدند و درباره مهاجران ایرانی به سایر کشورها صحبت کردند. پیشنهاد محبت و برخورد سازنده داشتند. موافقت کردم. حدود یک میلیون و دویست هزار نفر ایرانی در خارج است. خطرهای مهاجران افغانی به ایران را نیز گفتند. مسئولان مدارس مهاجران عراقی در ایران آمدند. تقاضا داشتند که انشای شاگردان به زبان عربی باشد که آنها بتوانند نمره بیاورند. نظر دادم که تا پایان جنگ خوب است. اول شب (آقای صادق المهدی) نخستوزیر سودان و همراهان به ملاقات آمدند. بحثهای کلی و در حدود لزوم همکاری و تحکیم روابط داشتند. تا ساعت هشت و نیم در دفترم کار کردم. به آقای (غلامرضا) شافعی وزیر صنایع گفتم که به سپاه امکانات برای مسائل جنگ بدهد. آقامحمدی آمد و نامه جلال طالبانی (رهبر اتحاد میهنی کردستان عراق) را آورد که حامل پیغامی از (عبدالرحمن) قاسملو (رهبر حزب دموکرات کردستان ایران) مبنی بر آمادگی ترک مخاصمه با ایران بود. شنبه 29 آذر 1365از دیشب در تهران برف شدیدی میبارد. آقای (ابراهیم) سنجقی اطلاع داد که در خوزستان هم باران میبارد. ظاهراً در مجموع به نفع عملیات آینده است. عصر آقای (محمد) یزدی آمد. گزارش مذاکرات با هیأت چینی را داد و با هیأتی که به ریاست (آقای گنگ ب پیائو) معاون کمیته خلقی چین است، ملاقات و مذاکره شد. بحثها کلیات بود. تا ساعت هشت در دفترم کار کردم و آیتالله منتظری و آقای سیدهادی هاشمی از قم تلفن کردند و از احضار تلفنی هاشمی به وزارت اطلاعات ابراز نگرانی نمودند و از من خواستند جلوگیری کنم. با آقای خامنهای صحبت کردم. ایشان هم مثل من نظرشان این بود که نباید بازداشت شود و با نظر آقای منتظری- که خواستند در صورت لزوم، مأموری اعزام شود که در قم از او بازجویی کنند- موافق بودند. احمدآقا را خواستم که به امام پیغام بدهیم. هنوز تماس تلفنی برقرار نشده با آقای ریشهری صحبت کردم نظرش این است که باید موافقت شود. آخر شب با احمدآقا صحبت کردم. قرار شد فردا جواب بدهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]