واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: اصولگرايي و اصولگرايان در انتخابات مجلس نهم التزام به مباني اصولگرايي؛ آثار و نتايج
اصولگرايي و اصولگرايان در انتخابات مجلس نهم
التزام به مباني اصولگرايي؛ آثار و نتايج
مهدي امينيان
دقت مضاعف در اهداف و آرمانهاي گروهي و حزبي و مقايسه آنها با شاخصهاي آرماني انقلاب از امور خطيرهاي است كه هر جناح و گروه سياسي بايد بهطور مداوم بداناهتمام داشته تا از اين رهگذر از ابتلائات و انحرافات دوران در اصل ايدئولوژي و اهداف و برنامههاي حزبي مصون بماند. بروز فتنههاي مختلف در نظام اسلامي به دست برخي انقلابيون سابق و منحرفين و معاندين فعلي، در دو دهه اخير انقلاب اسلامي و مخالفت ايشان با اصل ولايت و بقيه اركان و مباني مبتني بر ولايت فقيه، خود بهترين دليل بر اثبات اهميت و بايستگي خطاسنجي در مباني و اصول مسلمه حزبي و جناحي است.
در اين راستا، اين معاندين نوخاسته با همراهي كهنه سواران معاند در دشمني و كينه ورزي با نظام جمهوري اسلامي، از هرگونه تلاشي براي سياهنمايي چهره ايدئولوژي اصولگرايي فروگذار نبوده و تمامي تلاش خود را معطوف به غبار آلود نمودن چهره آن فروكاهش محبوبيت و اقبال مردمي اين نگرش نمودهاند.
در دو يادداشت قبلي، اقدام به معرفي مباني و اصول اساسي اصولگرايي راستين نموده، اصولگرايي را گرايش و پايبندي به اصول در عين باور به حقيقت و درستي اين اصول، تعريف نموديم و با معرفي "اصالت" و برخورداري نظام هستي از اصل و ريشه به عنوان اصل الاصول در ايدئولوژي اصولگرا، به معرفي و تبيين اصول ديگري منتج از اصل الاصول پرداختيم كه عبارت بودند از: 1- ريشهداري و كرامت انسان، 2- يكپارچگي جهان هستي، 3- وجود اصول ثابت در متن جهان هستي، 4- امكان دستيابي و شناخت اين اصول از طريق عقل و وحي، 5- چارچوبها و احكام ديني، اصول ثابت براي تكامل جامعه، 6- قابليت اجرا و كارآمدي اين اصول، 7- فروع، تابع اصول.
سپس در يادداشت دوم در صدد بررسي نتايج و آثار عملي اعتقاد و باور به حقيقت، درستي و تأثيرگذاري اصول مذكوره برآمده و از كلام رهبري معظم انقلاب، حضرت آيت الله خامنهاي (سخنراني مقام معظم رهبري در ديدار كارگزاران نظام با ايشان در تاريخ 29 خرداد ماه 1383) اقدام به تبيين شاخصترين آثار و نتايج عملي اعتقاد و پايبندي به اصول گفتمان اصولگرايي نموده و سه اثر ذيل را متذكر گشتيم:
1-ايمان، هويت اسلامي و انقلابي و پايبندي به آن؛ 2-عدالت گستري؛ 3-تشكيل نظام سياسي مبتني بر دين و حفظ استقلال سياسي.
ادامه مقاله را در زير مي خوانيد:
4-آزاديخواهي و تثبيت و تأمين آزادي و آزاد انديشي
يك اصولگراي حقيقي (بنابر تعريف ارائه شده از اصولگرايي) همواره يك آزاديخواه واقعي ميباشد. تثبيت و تأمين آزادي و آزادانديشي همواره مورد خواست دينداران و اصولگرايان واقعي است. اديان الهي همواره انسان را موجودي آزاد از تمامي قيودات و حصارهاي زاييده شده از مباني غير ديني و اصول در تعارض با منطق و وجدان بشري خوانده و خواسته است. اسلام به عنوان كاملترين برنامه زندگي و ديني ابدي، خود، بشر را مكلف به حفظ و رعايت برخي قيودات، حصارها و چارچوبهاي عقلي و شرعي مينمايد اما در عين حال در تمامي عرصهها خواهان حاكميت آزادي در چارچوب دين بوده است. حاكميت و تداوم اين شكل از آزادي سبب جلوگيري از بروز و ظهور طغيانها و سركشيهاي دروني و نفساني و در نتيجه مانع شكلگيري شورشهاي اجتماعي در قالبهاي مختلف گشته و از طرف ديگر سبب رشد و شكوفايي جامعه در ابعاد مختلف علمي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي و استحكام
روز افزون پايههاي نظام سياسي مبتني بر دين ميگردد.
يكي از شاخههاي آزادي، آزادي بيان و آزادي در فكر و انديشه ميباشد. در جامعهاي متصلب و داراي تعصبي نامعقول در خصوص افكار و عقايدي خاص، هيچگاه فرصت و فضاي لازم جهت بروز، ظهور و بسط و گسترش افكار و انديشههاي جديد و مترقي به وجود نيامده و در نتيجه از شكوفايي در عرصه توليد علم و فناوري برخوردار نخواهد بود.
وجود فضاي لازم جهت طرح و بررسي افكار و ايدههاي نو در عرصههاي مختلف و وجود آزاد انديشي را ميتوان تنها شرط لازم براي شكوفايي علمي جامعه و به تبع آن پيشرفت و ترقي در فرهنگ، علم و فناوري، اقتصاد و سياست دانست، اما شرط كافي براي تحقق اين پيشرفت را در يك نگاه كلي ميتوان رعايت چارچوبها و قواعد حاكم در نظريه پردازي و بحث علمي دانست. التزام به اين قواعد سبب ميگردد: 1-انديشمندان و محققين وجدان آگاه و حقيقت طلب، از پافشاري بي مورد بر روي فرضيهها و نظريات ارائه شده از سوي خويش (پس از نقض و ابطال اين نظريات از سوي مخالفين علمي خود)، امتناع ورزيده و با طبعي متواضعانه كه برخاسته از روح حقيقت طلب ايشان است، مباني علمي مخالفين خويش را بپذيرند؛ 2-اين انديشمندان اولا در مقام ارائه و طرح فرضيات علمي خويش، اولا آنها را در فضايي كاملا علمي و با حضور انديشمندان و متخصصين آن رشته علمي طرح نموده، اين فرضيات را در بوته نقد و بررسي ايشان قرار داده و از طرح آنها در غير مجامع علمي و پژوهشي اجتناب نمايند و ثانيا چارچوبهاي ديني و اخلاقي را در اين راستا به شدت مورد توجه قرار دهند.
بر طبق بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي: "آزادي يكي از نعمتهاي الهي است كه نبايد بد معنا شود، آزادي شعبههايي دارد كه يكي از آن، آزادانديشي است. اگر آزادانديشي نباشد، رشد اجتماعي، علمي، فكري و فلسفي امكان ندارد؛ بايد به همه انسانها فرصت داد كه آزادانه فكر كنند".
5-حفظ اتحاد ملي و انسجام اسلامي
بر مبناي اصولگرايي راستين، اصولگرايان كه همان دينداران و دلباختگان شرع و شريعتاند، همواره ميبايست اتحاد حاكم ميان مردم در جامعه اسلامي و ميان مردم و مسئولين و انسجام موجود در كارگزاران نظام اسلامي را حفظ نموده و آن را مستحكمتر نمايند و از طرف ديگر با تمامي علل، عوامل و اسباب بروز تفرقه، جدايي و نفرت در ميان آحاد جامعه به مبارزه بپردازند. اين مقوله به طور مستمر مورد تأكيد پيامبر گرامي اسلام (ص)، ائمه اطهار (ع)، رهبران و مرشدان ديني بوده است. در اين خصوص آيات و روايات بسيار فراوان و متعدد وارد گشته كه از فرط كثرت و شهرت بدانها اشارهاي ننموده و تنها دو فراز مشهور از آيات قرآني را يادآور ميشويم: "إنّما المومنون اخوه"، "واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا".
بروز تفرقه و جدايي در صفوف آحاد جامعه و بروز اختلافات و نزاعهاي قومي، مذهبي و يا اختلافات و تعارضات شديد ميان جناحها يا گروههاي سياسي حاضر در نظام، سبب به وجود آمدن ضعف شديد ارگانيك در قسمتهاي مختلف نظام اسلامي و در نتيجه تحريك حس طمعورزي و غارتگري دشمنان اين نظام جهت به تاراج بردن گنجينههاي مادي و معنوي آن و در نهايت نابودي اين نظام به عنوان يكي از مخالفين سرسخت استكبار و استعمار ميگردد. به همين مناسبت، در سالهاي گذشته از سوي مقام عظماي ولايت، سالي با عنوان سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي نامگذاري شد.آشوبهاي سال 87 به رهبري برخي مدعيان اصلاحات، فتنه و جنجالهاي حاضر در مجلس ششم عليه اساس نظام، عملكرد تفرقه انگيز برخي از مسئولين در انتخابات سال 84 و در نهايت فتنه سال 88 و تصفيه حسابهاي حزبي در ميان اصلاحاتيان و البته در ميان برخي احزاب حاضر در جبهه موسوم به اصولگرايي، مصداق تمام و كمالي براي خلل انگيزي در اتحاد ملي و حركت در جهت خلاف انسجام اسلامي است.
6-جهاد علمي و تقويت خودباوري و اعتماد به نفس ملي
ترقي و پيشرفت جامعه اسلامي و رشد و بالندگي آن در تمامي عرصهها در قدم اول نيازمند جهاد علمي و تلاشهاي گسترده پژوهشي و بروز و شكلگيري نهضت توليد علم و فناوري در رشتههاي مختلف علمي ميباشد. رشد، پيشرفت و ترقي، منهاي تلاش علمي و پژوهشي، چيزي جز رويايي شيرين در خواب و بيداري نخواهد بود. يكي از شروط اصلي تحقق جهاد علمي و پژوهشي و شكلگيري نهضت توليد علم و فناوري، وجود خودباوري و اعتماد به نفس ملي در ميان آحاد جامعه اسلامي است. به شرط وجود اعتماد به نفس است كه از سوي فرد و جامعه اولين قدمها در راستاي تحقيق و پژوهش جهت مرتفع نمودن وابستگي به اغيار در عرصههاي مختلف برداشته ميشود.
بديهي است كه عدم خودباوري و اعتماد به نفس در آحاد يك جامعه، بزرگترين مانع براي رسيدن به استقلال سياسي و علمي و به تبع آنها، استقلال اقتصادي و فرهنگي است. اصولگرايي اصيل و ناب، حكم مينمايد كه اصولگرايان همواره در راستاي تقويت خود باوري و اعتماد به نفس ملي تلاش نموده و زمينههاي لازم سخت افزاري و نرم افزاري را جهت بروز و ظهور استعدادهاي دروني و ذاتي ملت مسلمان فراهم آورند.
رهبر معظم انقلاب اسلامي در اين خصوص متذكر گشتهاند: "اعتماد به نفس در همه جا لازم است. در كشور ايران اعتماد به نفس در علوم تجربي كه مصداقي از آن در فناوري هستهاي ديده شد؛ همچنين دستيابي به توليد سلاحهاي بنيادين از اين دست است. تقويت خودباوري، هم موجب پيشرفت دانش بومي ميشود و هم به ارتقاي دانش بشري كمك ميكند.. . جهاد علمي بايد با نهضت توليد علم در كشور راه بيافتد. من از اينكه ميبينم دانشجويان از توليد علم و اتصال علم و صنعت سخن ميگويند و پشتيباني دولت از پيشرفت و ابتكارات علمي را به عنوان توقع با ما مطرح ميكنند بسيار خوشحال هستم چون اين حرفها ريشه در ما دارد".
يکشنبه|ا|25|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]