تبلیغات

تبلیغات متنی

محبوبترینها

بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟

قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران

نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]

9 روش جرم‌ گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد

ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع

خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?

پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟

تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها

دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن

خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت

آمار وبسایت

تعداد کل بازدیدها : 1834891338

روزی که آقای خمینی دستور داد به روزنامه اطلاعات بروم

واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > آل احمد، شمس - من و خدا بیامرز حاج احمد خمینی دوست بودیم، خیلی با هم صمیمی بودیم. روزی آمد به دیدن من سال ها بود که او را ندیده بودم. خیلی از دیدنش خوشحال شدم.با وسایل کمی که داشتم از او پذیرایی کردم . چون سابقه دوستی داشتیم درباره خاطرات قدیمی گفت وگو کردیم و بحث هم به مسائل روز کشیده شد. این دیدارها دیگر ادامه یافت تا اینکه روزی دنبال من آمد و خواست با او به نزد امام برویم. من کمی جاخوردم. گفتم، گروه، گروه از مردم به دیدن پدرتان می آیند، آن وقت من به تنهایی بیایم. گفت: «اصلاً حاج آقا دلش تنگ شده و دوست دارد شما را ببیند.» این حرف احمد آقا، آرامم کرد و به طرف منزل ایشان راه افتادیم. نزد آقای خمینی که رسیدم، می خواستم خم شوم دست ایشان را ببوسم که به دلیل کمر درد نتوانستم. ناراحت شدم، ایشان علت ناراحتی را جویا شدند، گفتم، کمر دارد دارم. دستشان را زیر پیشانی ام گذاشتند و سرم را بلند کردند و گفتند، تو که کمرت درد می کند چرا خم می شوید. آقای خمینی به من گفت: ما دوستی داریم جوان است، اما آدم بااستعدادی است، ما او را مسوول روزنامه اطلاعات کرده ایم، می خواهیم بروی آنجا مشغول کار شوی و کمکش کنی. من هم در پاسخ گفتم با کمال میل. بلند شدم، رفتم روزنامه اطلاعات. آقای دعایی منتظرم بود، مرا راهنمایی کرد به اتاق سردبیری، پذیرایی گرمی کرد و میز سردبیری را نشانم داد و گفت: این میز متعلق به شماست هر روز به طور مرتب بیایید. من گفتم، این میز شماست . من پیش از اینکه روزنامه اطلاعات در دوره آقای دعایی بروم، دوران مسعودی هم روزنامه اطلاعات بوده ام و در نشریات اطلاعات جوان و اطلاعات بانوان فعالیت می کردم. نزدیک به چهار سال با آقای دعایی کار کردم. آقای دعایی می گفت ما آخوندیم و تحریریه ما را زیاد قبول ندارد اما شما روشنفکر هستید. حرف شنوی بیشتری از شما دارند. در روزنامه اطلاعات تیتر یک می زدم و خبرهای مهم را برای چاپ انتخاب می کردم. حقوق خوبی می گرفتم، رونقی به منزل ما آمده بود و عیالم از این کار خیلی راضی بود. روزگار خوشی داشتیم که زود گذشت.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]

[مشاهده در: www.khabaronline.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 429]

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب

صفحات پیشنهادی

روزی که آقای خمینی دستور داد به روزنامه اطلاعات بروم
روزی که آقای خمینی دستور داد به روزنامه اطلاعات بروم-وبلاگ > آل احمد، شمس - من و خدا بیامرز حاج احمد خمینی دوست بودیم، خیلی با هم صمیمی بودیم. روزی آمد به دیدن من سال ...

چشمانتان شما را رسوا میکنند! - اضافه به علاقمنديها
جيم برودبنت به دار و دسته هري پاتر پيوست چشمانتان شما را رسوا می کنند · 90 تعطیل نمی شود · روزی که آقای خمینی دستور داد به روزنامه اطلاعات بروم · وحید هاشمیان: به ...

طيب حاج رضايي و حاج اسماعيل رضايي (1) - اضافه به علاقمنديها
روزنامه کیهان نیز سه روز بعد طیب حاج رضایی را در زمره سرکردگان لمپنهای 28 مرداد ... به دستور طیب گروهی از اوباش به درون خانه مصدق ریختند تا آنجارا تخریب کرده و ... اين خاطره نشان مي دهد كه طيب به دليل ارادت به امام خميني و روحانيون اقدام به نصب عكس ..... گفت، فشار زیادی به من آوردند که باید بروم در حضور آقای خمینی و بگویم که به من ...

روایت متفاوت سخنران مدرسه فیضیه در سال1342 از وقایع نهضت امام خمینی
روایت متفاوت سخنران مدرسه فیضیه در سال1342 از وقایع نهضت امام خمینی ... و به اصطلاح دولت مملکت را اداره می کرد،روزی به عنوان مصوبه دولت روزنامه راجع به ... بله جواب داد اما جوابی که داد به این آقایان آیت الله نگفت و آنها را حجت الاسلام خطاب کرد. ... ای هم از بازاریهایی که من می شناختم داخل حیاط ایستادند و آیت الله گلپایگانی دستور دادند ...

سناريوسازي خط اماميهاي شب انتخاباتي - اضافه به علاقمنديها
كوچك زاده معتقد است ماجراي اهانت يك سايت به سيد حسن خميني و سپس مظلوم نمايي ... روز، روزنامه شرق نوشت در حالیکه ناطق پیش از دستور داشت به طرفداری از آقای هاشمی ... روزنامه را که نشان داد من خیلی تعجب کردم که اصلاً چنین چیزی نبوده است. ... دروغ می نویسید و چیزی که اصلاً نبوده را می نویسید وای به روزی که ما یک چیزی هم بگوییم.

چرا رژیم پهلوی سقوط کرد؟ - اضافه به علاقمنديها
وقتی اسدالله علم به اخطار امام وسایر مراجع و علمای سرتا سر کشور که به دعوت امام ... انتظار ملت مسلمان آن است که با امر اکید آقای علم را ملزم فرمایید از قانون اسلام و .... این بود که دستور داد طلاب علوم دینی را که تا آن زمان به دلیل اشتغال شبانه روزی و ..... روز بودند كه با سقوط رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی بجز روزنامه های كیهان و اطلاعات ...

آيت در حال انتقال اسناد مهمي درباره موسوي ... - اضافه به علاقمنديها
من از سال 1341 که امام راحل علیه انجمنهای ایالتی و ولایتی بیانیه صادر فرمودند، ... او بعد از ارتحال آقای کاشانی به خاطر اینکه بقایی با مصدق تعارض داشت به سمت حزب او ... آیت برخی از اسناد را علنی کرد برای همین بنیصدر با توطئههایی که در روزنامه تحت امر .... او دستور داد تا از سخنرانی آقا جلوگیری کنند چون میگفتند سخنران باید از ...

شهید باقری از زبان مادر - اضافه به علاقمنديها
او هم همینطور و این از سنتهای قدیم بود که معمولا پدر، دختر را شوهر می داد و خود ... -روزهای اول که غیر رسمی و بصورت روزمزد کار می کرد، روزی 35 ریال و بعد از تولد اولین ... خویی و از سال 55 یا 56 بود که مقلد امام خمینی شدیم.چطور شد که مقلد امام شدید؟ - مسجد محل ما امام جماعتی داشت به نام آقای تهرانی، ایشان مقلد آیتا. ... من مأموریت دارم و باید بروم.

خاطراتی از مبارزات شهید صدوقی - اضافه به علاقمنديها
معظم له امر تحصیل و تدریس را در اولویت قرار داد و لذا به یکی از اساتید برجسته حوزه علمیه قم مبدل ... با ورود امام خمینی رحمه الله به صحنه، مبارزات شهید صدوقی هم شدت بیشتری یافت . ... روزی می‏آید که اینها چرخ عظیم اجتماع را به حرکت در می‏آورند . ... این حکومتهای فعلی دستور از خارجی می‏گیرند . .... 6) روزنامه اطلاعات، 13/4/1361، ص‏2 .

همیشه آماده شهادتش بودم - اضافه به علاقمنديها
وقتی بچه بودم، پدرم عقیده داشت كه دختر نباید به مدرسه برود و درس خواندن را عامل ... روزهای اول كه غیر رسمی و بصورت روزمزد كار میكرد، روزی 35 ریال و بعد از تولد اولین ... این شلوغی بیش از حد در چه سنی خودش را بروز داد؟ ... خویی و از سال 55 یا 56 بود كه مقلد امام خمینی شدیم. ... مسجد محل ما امام جماعتی داشت به نام آقای تهرانی، ایشان مقلد آیتا.

گوناگون

آشنایی با انواع قضاوت و پیش داوری

بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟

چرا سعادت آباد به محله ای پر طرفدار برای زندگی تبدیل شد؟

فصل جدیدی در روابط ایران و افغانستان؛ کاظمی قمی با امیرخان...

چرا خرید والواشر و ریسه بلوطی انتخابی هوشمندانه برای نورپر...

شرایط و هزینه تحصیل در فرانسه

آموزش تعمیرات موبایل آموزشگاه تهران پایتخت

چگونه بلیط مشهد به اهواز را با تخفیف ویژه بخریم؟

مقایسه مهم ترین چسب های ساختمانی و کاربرد آنها

معرفی بهترین مراکز تعمیرات کامپیوتر برتر در تهران

راهنمای خرید ساعت کاسیو اصل در ایران