محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826434177
دستهاى ما به نوازش عادت داردنوعدوستي، فرهنگ ديرينه ايرانيان است-2
واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: دستهاى ما به نوازش عادت داردنوعدوستي، فرهنگ ديرينه ايرانيان است-2
كمك و ياري به نيازمندان و مستمندان از يكسو به شادماني و آرامش اين گونه افراد مي انجامد و از سوي ديگر لذتي وصف ناپذير را براي افراد نوعدوست، خير و نيكوكار به همراه دارد.
نوعدوستي ريشه در فرهنگ ديني و ملي ما دارد و هر يك از افراد جامعه بنا به بضاعت مالي خود مي كوشند اين فرهنگ را حفظ و تقويت كنند.
نسيم خوش بهاري روي شيشه تميز پنجره مي سرد. پنجره را كه باز مي كنند هواي تازه و روح انگيز فضاي زندگي را مي شويد. آفتاب ملايم مژه گلچه هاي شمعداني را مي نوازد و خميازه رستن و شكوفايي گل هاي رز در گلدان ها را مي سترد... بيرون، پرندگان زمستان زده، خود را در پيشگامي نرمه نسيم فروردين رها مي كنند. ناآرامي شادواره اي در پروازشان موج مي زند. آقا و خانم از پنجره باز پياده روي نزديك را مي بينند در تسخير رهگذران است؛ خشنودي تداركات سال جديد حالت و اثر خستگي به چهره ها به جا نگذاشته است... اين زوج يادشان مي آيد كه آن سوترها كساني اند كه شوق تحول طبيعت و تحرك تهيه سور و سات ولو اندك براي برگزاري رسم عيد نوروز، ندارند... خانم به آقا مي گويد: پارسال درگير خرده بنايي خانه بوديم. تا فرصت داريم و بچه ها از مدرسه و دانشگاه بيايند برويم سري به خونه و زندگي «نيازي» بزنيم. سر راه مثل سال هاي پيش براي بچه هاي آنها رخت و مواد غذايي و تنقلات هم مي گيريم. تا ماشينو روشن كني، آماده مي شوم مي آيم.
آيينه دار اعمال خود باشيم
سال هاي آينده را نمي توان به زمان حال آورد ليكن انديشه و احساس مان را مي توان تا بلنداي زمان آينده برد و لااقل از گيرودارها و احتمال ترديدهاي زمان رايج و جاري كاملا دور داشت. با خود بايد تنها بود و انديشيد كه هدف از آمد و شد در زندگاني چيست. وجود و حضور در گذران زمان تاكنون چقدر براي خود و خانواده و همچنين در خانواده و افرادي سرگشته در جفت وجور چرخه زندگي شان، فايده داشته است؟ در خلوت خويشتن اعمال خود وارسي كنيم سال هاي گذشته را با دلشادي كدام نيازمندي طي كرديم؟ صميمانه آيينه دار عملكردمان باشيم. احتمالا دريغ ها براي چه و از چه است و خواهد بود؟. دمي به زمان تندگذر بينديشيم كه نه تنها عمر گرانمايه مان، كه شايد همان به نوعي و اتفاقي دور از فكر خود محوري ها و بيش اندوزي ها و لذت از چنين زيستن را به يغما طبيعي مي برد. حال بر بلنداي زمان خيالي سال هاي دور از اكنون، اگر فرد يا خانواده اي تهيدست كه توانايي خشنودي آنها براي مان ميسر و ممكن بوده ليكن انجام نشده و يا به حدس، كردارهايي ناصواب در آيينه زندگي سال هاي پيش را ياد خواهيم كرد و ياد مي كنيم، چنانچه درمي يابيم از سر غفلت مان بوده، اينك هستيم و زمان حال مناسبي هم است كه تجلي احسان و نيكوكاري مان را در اين روزهاي پايان سال در آينده شفاف زندگاني خود، تماشا مي كنيم.
انجام هر كار نيكو قطعا در شخص عامل، حتي در ديگران اعم از شاهد و چه بسا شنونده از سايرين حس و ادراكي خوب در درون آنها به وجود مي آورد و بالاتر از همه آن كه خالق هستي بخش مرضي و خشنود مي شود. بنابراين، احساس نيك باطني هر انسان با عمل به نوعدوستي، احسان و نيكوكاري و رضايت آفريدگار عالم، يك واكنش برآمده از سرشت و عنصر (اصل) جوهر در درون هر آدم است. «ژان ژاك روسو» فيلسوف گفته است: «قدري تفكر كرده طبع خود را در معرض آزمايش و امتحان درآوريم. هرگاه در خيابان اگر عمل جوانمردانه و مشفقانه از كسي سرزند باعث تحسين همه گرديده و احساسات سرشار از محبت و مهر خود را نثار آن مردمي نماييم. كيست در آن موقع با خود نگويد:-كاش من جاي او بودم.»
درك آرامش دوسويه
يك مغازه دار به نام «بهبودي» مي گويد: «هدف اوليه از انجام كارهاي خير، برطرف كردن نياز مستمند است. مسلما كسي كه كمك به زندگي نيازمند مي كند، ضمن آن كه دريافت كننده كمك خوشحال مي شود، خود شخص بخشنده هم احساس آرامش خاطر پيدامي كند.»
يك خانم خانه دار هم مي گويد: «كسي مشكل زندگي و يا نياز مادي (اثاث و مايحتاج روزمره) نيازمند را به حد توان خود تأمين مي كند، احساس خوش قلبي به دست مي آورد. حس رضايت باطني مي كند.» او همچنين مي افزايد از اين كه مستحق (مستمند) در جامعه وجود دارد، احساس ناراحتي مي كند. اما «رضا پاشا» بازنشسته، مي گويد در انجام امر خير نسبت به نيازمندان، اول شخص كمك كننده احساس خوش آرامش روحي و رضايت مي كند. وي اين توصيه را هم دارد: «اگر اطمينان حاصل كنيم كه فردي واقعا نياز به ياري و كمك دارد، در آن صورت وظيفه انساني حكم به رفع حاجت فرد درمانده مي كند.»
... احساس وصف ناپذير
كمك به همنوعان
«انسان از كمك كردن به همنوع نيازمند، احساس رسيدن به عرش مي كند.» رسد آدمي به جايي كه به جز خدا نبيند. «اكبر مرادي» فروشنده لوازم شكار، همچنين در ارتباط دوستي خدا بابنده و نزديكي انسان به خالق، مي افزايد: «اگر كسي مي خواهد بداند خدا چقدر او را دوست دارد، ببيند خود چقدر به خدا نزديك و خدا را دوست دارد.»
انگيزه كمك به همنوعان و محتاجان تأمين امكانات زندگي، مراجعه شخص نيكوكار به وجدان خود است تا مسلمان از طريق ياري كردن به فرد نيازمند، مشكلات يكديگر را درك كنند. «عبدالله» فروشنده لوازم زينتي، اما كمك به مستمند را به نوعي دوسويه مي خواند كه يك سويش به زعم وي آن است كه شخص ياري رسان حس كند شايد خداي ناكرده روزي خود با مشكل مادي روبرو شود، سويه ديگر، عمل انجام خير به محتاج است.»
زندگي، دو دوتا چهارتا است به اين معنا...
پسنديده رأيي كه بخشيد و خورد
جهان از پس خويشتن گرد كرد
«حاج حسين...» يكي از خيران نيكوكاران است اما به بازگويي چند و چون كارهاي خيرانه- مردمي خود، تمايل ندارد. مقداري مقدمه چيني مي كنم. مي گويم كه هدفم از پرسش در اين زمينه، اطلاع رساني و توزيع هرچه بيشتر فرهنگ احسان و نيكوكاري در جامعه است. ضروري است قشرهاي مختلف بيش از هميشه از گذشته ها بدانند و مي دانيم افراد با كرامت انساني و نيت خلوصانه خداپسندانه بدون هيچ چشمداشت مردمي و تبليغات، بخشي از كار و زندگي، امكانات مالي و فرصت هاي خود را در رفع مشكلات و سامان دادن امور زندگي ضعفا، صرف شادماني و اميدواري به آرامش مستمندان مي كنند و... او سرانجام با تأني به سؤالم پيرامون انگيزه و احساس خود در كمك به نيازمندان، پاسخ مي دهد. «ما- مردم- مسلمان هستيم. وظيفه مان اين است كه كسي بتواند و استطاعت دارد در راه خيرقدم بردارد و آدم هاي نيازمند را كمك و مشكلات زندگي شان را برطرف كند.» او در خلوت خويشتن درباره زندگي و دارندگي و توانايي هايش به آن جا مي رسد كه توانمندي هاي مالي خود را هزينه امور خير مي كند. «زندگي دودوتا- چهار تا دارد. به معنا و استدلال كه آخر و نتيجه كارمان در زندگاني چيست؟...
ثروتمنداني بوده اند كه پس از حيات خود، وارثان شان بر سر تقسيم مال و منال آنان، كارشان به دعوا كشيده شده است. پول كه از زحمت خود به دست آورديم را براي چه مي خواهيم؟ خلاصه آن كه ما آخرش با ثروت خود چكار مي كنيم؟...
چه بهتر كه براي سايرين به خيرات بگذاريم. موقعي كه ائمه اطهار سفارش كرده اند به مستمندان و درماندگان كمك كنيم، چرا در زمان حضور خود دست افتادگان را نگيريم؟. بايد كار خير انجام دهيم. براساس اين تفكر، من بخشي از سرمايه ام را صرف كارهاي خير مي كنم.»
مسير سبز كرامت
هنگام گفت و گو با «حاج حسين» دو سه بار در اتاق كه او در آن مستقر است باز مي شود و كساني از دست اندركاران برگزاري مراسم مي آيند و پيام و پرسش در مورد مراسم دارند.
در اين حال صداي مداح از بلندگوي حسينيه، فضاي اتاق را دربرمي گيرد.
اين شخص خير در ادامه صحبت هاي خود گذرا به چند مورد از كارهاي نيكش اشاره مي كند از جمله احداث حدود پانزده هزار واحد مسكوني ارزان قيمت در تهران، پيشوا، قرچك و شهرري و واگذاري به خانواده هاي مختلف كم درآمد نيازمند، ساخت تعدادي مكان ويژه برگزاري مراسم ديني به عنوان حسينيه،، مهديه، حسينيه و زينبيه در مناطق گوناگون و در مناطق مستضعف نشين و يكي هم در منطقه اتوبان محلاتي محل مراسم سوگواري مذكور است. در اين مكان كلاس هاي رايگان قرائت و آموزش و تجويد قرآن برگزار مي شود. نوع ديگر نيكوكاري وي، تهيه جهيزيه براي خانواده هاي بي بضاعت است.
از وي درباره احساس خود نسبت به انجام اين گونه كارهاي كريمانه و طبعاً شادماني خانواده هاي تهيدست و كم درآمد نيازمند به خاطر رفع مشكلات زندگي شان مي پرسم. او پس از اندكي مكث مي گويد:«هر كس در زندگي راه خودش را مي رود.»
سوال ديگري دارم: در هنگام رفع مسايل مردمان درمانده و برخي حتي نااميد، براي آنان كه ازناايمني و دغدغه خاطر به امنيت و آسايش نسبي زندگي رسيده اند و هم آن فرد يا افرادي كه شرايط ايجاد آسودگي در زندگي محقر مستمند را فراهم كرده اند، از اين فعل و انفعال ها طبيعتاً سرشار از احساسات معنوي و پرشور مي شوند.
به عبارت ديگر مثل آن كه يك آدم خير در آخرين لحظه هاي اجراي حكم اعدام يك محكوم، پا پيش مي گذارد و با تقبل پرداخت ديه و رضايت خانواده ذيحق، جان محكوم را نجات مي دهد... احساسات پرشكوه طرفين، روحيه هر انساني را منقلب مي كند جواب اين شخص نيكوكار به سوالم، اتفاقاً درباره همين مورد محكوم و نجات است.
او اين طور مي گويد موقعي كه پادرمياني براي بخشش و كسب رضايت براي محكوم به اعدامي هايي شده، بسيار لذت بخش بوده است. «موقعي جوان خانواده اي از دار مجازات رها يافته را مي بينم. همين ديدن او سرشار از لذت معنوي است و همينطور هنگامي كه پدر و مادر او را مي بينم كه بسيار خوشحالند، من هم احساس خوشي دارم.»
آرامش در حضور ديگران
«علي ناصري» پژوهشگر امور اجتماعي درباره احساس افراد نوعدوست و نيكوكار در عمل خير به مستمندان، مي گويد: «موجودي به نام انسان با مصلحت خالق به عنوان اشرف مخلوقات عالم هستي معرفي مي شود.
بر اين اصل لامتغير، انسان مسئوليت نوع پروري، توزيع شادماني و شفقت و همين طور نيك و زشت و خست و عواقب آز در زندگي خود و اجتماع دارد. همه اين صفات چنانچه به فعل انجامد، تاثير بخش ذاتي عمل در حول و اطراف زندگي خود و جماعت ديگر هستند.
ابوعلي سيناي حكيم، جمله اي دارد به اين مضمون كه «معلم نفس خود و شاگرد دوران خويش باش.»
من از اين توصيه چنين نتيجه مي گيرم انسان چنانچه در امور حياتي قدري بيشتر تفكر كند و اول و آخر زندگاني را جمع و تفريق كند به اين نتيجه مي رسد كه شاد كردن بينوايان شيرين ترين و انساني ترين اثر وجود انسان است.
انسان كه دست بخشندگي و ياري داشته باشد، حضور خود را در زندگي مفيد به خير مي داند. مغرور ماديات نمي شود.
شما از منظر تاريخي هم كه به حيات انسان نگاه كنيد مي بينيد آنان كه كاري براي آسايش مردم انجام دادند هنوز پس از صدها سال، مردم ياد آنان هستند و كساني كه به نيازمندان به هر نوع و وسيله كمك مي كنند، احساس آرامش و آسايش مي كنند. آن هايي كه از بخشندگي بهره مند مي شوند نيز چنين حس و دركي دارند.»
وي مي افزايد: «يكي از بارزترين مرام و صفت انساني مردم ايران، دل رحمي است. همين يك قلم شفقت، واقعاً خيال همديگرمان را راحت مي كند كه نيكوكاران دستي بر سر بچه هاي يتيم مي كشند و كورسويي چراغ زندگي مردماني مستحق و آبرومند را روشنايي مي بخشند.»
اين محقق مي گويد: «در واكاوي اجتماعي، در هر جاي شهر و ديارمان مردمان بيداردل را مي بينيم. اين ها را به نوعي مي توان گفت تشنه كمك به محتاجان هستند. در بعد بسيار ساده مي بينيم به واسطه آن رقت قلبي حتي براي پرندگان در حاشيه گذرگاه ها و پارك دان تغذيه اي مي ريزند و خود بانيان و سايرين از ديدن اين صحنه ها احساس خوب و رضايت دروني دارند.»
سه|ا|شنبه|ا|13|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 112]
-
گوناگون
پربازدیدترینها