واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: بررسي ريشههاي روي گرداني مردم از اصلاحطلبان جابجايي قدرت براساس نيازهاي ملت
جام جم آنلاين: نتيجهاي كه از انتخابات نهمين دوره رياستجمهوري حاصل شد نتيجهاي بود كه شايد هيچ يك از گروهها و تشكلهاي سياسي و حتي چهرههاي سياسي و ديگر مردم آن را پيشبيني نميكردند. انتخاباتي كه برنده آن شخصيتي شد كه نهتنها چندان در بين مردم شناخته شده نبود بلكه از سوي هيچ يك از احزاب و تشكلهاي سياسي و فعالان سياسي مورد حمايت قرار نگرفت و در حقيقت ميتوان گفت كه احمدينژاد مستقلترين نامزد انتخاباتي محسوب ميشود.
شهردار تهران، برخلاف پيشبيني بيشتر صاحبنظران سياسي اجتماعي به قدرت رسيد كه البته برخي بسيج تودهاي طرفداران شهردار، عدهاي استفاده از احساسات مذهبي و ارزشهاي رفتاري مقبول در جامعه را از علل پيروزي احمدينژاد ميدانستند.
صاحبنظران معتقدند براي شناخت واقعيات فكري و نظري مردم يك جامعه بايد با تحليلي علمي و جامعهشناختي، علل حوادث روي داده در بستر جامعه را به دست آورد و به گونهاي دقيقتر به كالبدشكافي رويكرد مردم در دورههاي مختلف انتخابات پرداخت.
اينكه مردم بر خلاف نظر بسياري از گروههاي سياسي وقعي ننهاده و به جاي راي دادن به فردي كه بسياري از تشكلهاي مطرح راي دادن به او را تشويق ميكنند، به كسي راي ميدهند كه اين تشكلها نه تنها تبليغي براي او نكردهاند بلكه حتي با اين تصور كه فرد مذكور هيچ شانسي براي پيروزي در انتخابات ندارد، توجهي نيز به حضور خود نكردهاند.
اينكه در انتخابات دوره نهم رياستجمهوري مردم رويگرداني خود را از جريان اصلاحات به نمايش گذاشتند ترديدي نيست و علل رويگرداني مردم از اصلاحطلبان و به اصطلاح روشنفكران را ميتوان با مروري بر اتفاقات دهه 70 و حوادث منتهي به حذف اين جناح از قدرت در سالهاي منتهي به دهه 80 تبيين كرد.
احمدينژاد درست زماني به طور جدي وارد رقابتهاي انتخاباتي شد كه مردم پيشينهاي ناصواب از جريان اصلاحطلب بويژه بخش افراطي آن را در مقابل خود ميديدند و نسبت به تندرويهاي صورت گرفته از سوي جريان حاكم بويژه وقايعي كه در مجلس ششم رخ داد حساسيت داشتند.
در دوره 8 ساله دولت اصلاحات مطالبات افكار عموميجامعه برآورده نشد و مردم نيز كماكان علت را نه در ساختار قدرت و تواناييهاي اجرايي كشور، بلكه در عملكرد جناح اصلاحطلب مسلط بر دو قوه جستجو ميكردند. گفتمان دموكراسي خواهي اصلاحطلبان با زندگي مردم عادي پيوند نداشت.
مردم درگير مشكلات عديده اقتصادي هستند كه از آن غفلت شد. اقشار تهيدست جامعه مطالبات خود را در سخنان و برنامههاي اصلاحطلبان نيافتند و آنها نتوانستند برنامه منسجمي براي رفع مشكلات اقتصادي مردم ارائه كنند بنابراين در انتخابات دوره نهم رياستجمهوري مردم با رويگرداني از اصلاحطلبان نه به احمدينژاد، بلكه به رقيب اصلاحطلبان راي دادند.
اصولگرايان كه از انتخابات دوره دوم شوراها روند موفقيتهاي خود را در عرصه سياسي آغاز كرده بودند در انتخابات رياست جمهوري دوره نهم نيز گامي بزرگ را برداشتند گر چه شايد برخي از اصولگرايان انتظار داشتند از اين جريان فردي جز احمدينژاد به پيروزي دست يابد، اما نتيجه اين انتخابات با توجه به اينكه يك اصولگرا به قدرت رسيد، براي مجموعه اصولگرايان خوشايند بود.
اصولگرايان با درك درست نقاط ضعف اصلاحطلبان كه باعث رويگرداني مردم از اين جريان شده بود و با اصلاحاتي به طور نسبي توانستند رضايت مردمي را كسب كنند و به گونهاي به بخشي از مطالبات افكارعمومي پاسخ دهند. از سويي نتايج انتخابات دوره نهم رياستجمهوري مشخص كرد كه نسل جديد ضمن حفظ رويكرد ارزشي و انقلابي خود به دنبال زندگي قابل قبول و تامين معيشت خود نيز ميباشد.
به عقيده محسن كوهكن، دبيركل جامعه اسلامي نمايندگان ادوار مجلس ريشه انتخاب آقاي احمدينژاد به عنوان رئيسجمهور نهم را بايد در نوع رفتار اصلاحطلبان و تندرويهاي صورت گرفته توسط اين جريان در دولت اصلاحات و مجلس ششم دانست.
وي در ادامه در پاسخ به كساني كه اينگونه تصور ميكنند كه در انتخاب احمدينژاد به عنوان رئيسجمهور هيچ يك از گروهها و احزاب اصولگرا نقشي نداشتهاند در توضيحاتي گفت: بعد از چندين سال كه اركان دستگاه اجرايي به دست جريان موسوم به اصلاحطلب بود و مجلس ششم نيز هم به طبع فضاي انتخاباتي دوم خرداد 76 به صورت طبيعي و با راي اكثريت مردم در اختيار اين جريان فكري قرار گرفته بود، دستگاه تقنيني و اجرايي كشور به طور كامل در اختيار اصلاحطلبان قرار گرفت و برخي تندرويها را نيز در اين دوران شاهد بوديم.
كوهكن تصريح كرد: جمعي از وفاداران به انقلاب اسلامي در آن زمان تحت عنوان شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي مجموعهاي از افراد حقيقي و حقوقي را دور خود جمع كرده و فعاليت سياسي و اجتماعي جديدي آغاز كردند. اولين گام توسط اين شورا در جريان انتخابات شوراهاي دوره دوم برداشته شد كه دكتر احمدينژاد نيز در اين دوره يكي از فعالان اصولگرا محسوب ميشد.
به گفته دبيركل جامعه اسلامي نمايندگان ادوار مجلس، در انتخابات شوراها با تلاشهايي كه صورت گرفت در بسياري از شهرهاي كشور شوراها به دست كساني سپرده شد كه فرهنگ آنها با دستگاه اجرايي حاكم همخواني نداشت. پس از مدت كوتاهي فرد پركار و با اخلاصي به نام دكتر احمدينژاد با روحيه خدمت به مردم، سادهزيستي، سادهگويي به عنوان شهردار تهران انتخاب شد.
در جايي كه معمولا در آن زمان وقتي ميخواستند مصداقي براي ريخت و پاشها معرفي كنند از شهرداري نام ميبردند و احمدينژاد فعاليت خود را با حمايت اصولگرايان از پايگاه شهرداري آغاز كرد.
وي تصريح كرد: همه ميدانند كه دولت وقت موافق انتخاب احمدينژاد نبود؛ اما بسياري از برادران كه شايد اين روزها به عنوان منتقد دولت تلقي ميشوند، اما از دلسوزان ايشان هستند، با تلاشي كه داشتند و با ايستادگي كه شوراي دوره دوم داشت احمدينژاد فعاليت خود را به عنوان شهرداري اصولگرا آغاز كرد.
كوهكن گفت: پيش از انتخاب وي جريان اصولگرا سمبل و نمونهاي نداشت كه بگويد اين جريان فكري الگويي را براي دستگاه اجرايي و فعاليتهاي اجرايي در اختيار دارد، اما با آمدن احمدينژاد اين اتفاق افتاد. وقتي صحبتي ميشد شهردار تهران از سوي اصولگرايان به عنوان نمونه بارز اجراي تفكر اصولگرايان معرفي ميشد.
اينكه تصور شود احمدينژاد بر اساس معجزهاي انتخاب شد صحيح نيست بلكه اين مجموعه نيروهاي اصولگرا بودند كه عملكرد ايشان را به طور مرتب براي افكار عمومي يادآوري ميكردند كه در نهايت اين تفكر را مردم پسنديدند.
وي تصريح كرد: اين راه بارها از سوي اصولگرايان براي مردم تبيين شد و حركت غيرحزبي در قالب نيروهاي اصولگرا و منتقد اصلاحات و تندروي در سراسر كشور به عنوان يك الگو از رفتار اصولگرايانه مطرح شد. البته دوستان ديگري در انتخابات از اصولگرايان نامزد بودند كه براي ما قابل احترام بودند اما بسياري از آنها در دستگاههايي بودند كه زير تيغ انتقادها قرار داشتند اما احمدينژاد با پيشينه خوب در شهرداري و با توجه به تعاريفي كه از عملكرد وي در شهرداري صورت گرفته بود وارد عرصه شد.
كوهكن گفت: ظاهرا احزاب و گروههاي سياسي هيچ حمايتي از احمدينژاد نكردند، اما اين سوال وجود دارد كه آيا افراد و اشخاص حقيقي از دل احزاب اصولگرا خارج نشدهاند. چندين ماه قبل از اينكه ايشان تصميم بگيرد وارد عرصه انتخابات شود اصولگرايان وي را به عنوان نمونه اصولگرايانه به مردم معرفي ميكردند.
در مرحله اول دوستان اصولگرا پشت سر چندين اصولگرا قرار گرفته بودند زيرا فعاليت براي رسيدن به فرد واحد جواب نداد، اما آنچه مسلم است چون مجموعه نيروهاي اصولگرا موجود قابل قبول بودند در مرحله دوم انتخابات بسياري از فعالان سياسي اصولگرا و احزاب و گروههاي سياسي اصولگرا پشت سر احمدينژاد قرار گرفتند. حتي در آن زمان در مجلس هفتم نيز بسياري از نمايندگان اصولگرا از ايشان حمايت كردند.
شايد بتوان يكي از دلايل موفقيت احمدينژاد در انتخابات دوره نهم رياستجمهوري را حجم گسترده تمسخر و استهزا عليه وي در جريان رقابتهاي انتخابات دانست كه در قالبهاي مختلف از سوي افراد و گروههاي متعدد صورت ميگرفت. احمدينژاد و حاميان او توانستند با در پيش گرفتن مشي معتدل در مقابله با اين گونه حركتها و عدم ورود به پاسخگوييهاي بيهوده و تخريب رقبا توجه مردم را به خود جلب كند.
ذكر اين موضوع نيز ضروري است كه وي در جريان رقابت انتخابات كم حاشيهترين كانديداي انتخابات محسوب ميشد و بسياري اصلا تصور نميكردند كه وي با در پيش گرفتن چنين مشي بتواند اكثريت آراي مردم را براي خود كسب كند.
سيدكمال سجادي، دبيركل جامعه اسلامي كارمندان در اين باره به خبرنگار ما گفت: موفقيت احمدينژاد در انتخابات رياستجمهوري دوره نهم را بايد در شعارهايي كه ارائه كرد ديد و البته بخشي از اين موفقيت نيز به رفتار انتخاباتي وي در جريان رقابتهاي انتخاباتي باز ميگردد.
وي تصريح كرد: احمدينژاد در برنامهها و شعارهاي اعلام شده خود موضوعات اساسي و مهمي چون برقراري عدالت در همه زمينهها را گنجاند و ايجاد تحول در برنامههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و در مجموع اصول مديريتي كشور از ديگر نكاتي بود كه باعث اقبال مردم به وي شد.
سخنگوي جبهه پيروان خط امام و رهبري تاكيد كرد: برنامهها و شعارهايي كه از سوي احمدينژاد مطرح شد باعث اميدآفريني بين مردم و جلب آراي آنان به او و در نهايت موفقيتش در انتخابات نهمين دوره رياستجمهوري شد.
احمدينژاد در كنار مسائل اداري و اصلاحاتي كه مد نظر داشت و آن را اعلام كرد موضوع مديريت تحول را نيز به عنوان يكي از شعارهاي خود قرار داد. يكي از انتقادهايي كه هميشه به دولتهاي قبلي وارد بود اين بود كه پستها و مسووليتها را عدهاي گرفته بودند و سالها افراد در آن پستها قرار ميگرفتند. چرخش نخبگان در دولتهاي از بين رفته بود و افرادي داشتيم كه 20 سال وزير بودند اگر وزير هم نبودند در پست معاونت وزير حضور داشتند.
به گفته سجادي، از سوي ديگر رفتار انتخابات احمدينژاد نيز متفاوت از ديگران بود. مشي ساده و بدون تشريفات و زرق و برق باعث شده كه وي در دل تودههاي مردم قرار گيرد و با گفتمان مردمي كه ارائه ميكرد توانست توجه مردم را به خود جلب كند. يكي از عوامل اساسي شعار بازگشت به ارزشهاي ابتداي انقلاب بود كه از سوي احمدينژاد مطرح شد.
دبيركل جامعه اسلامي كارمندان عامل اساسي موفقيت احمدينژاد در انتخابات را نوع رفتار اصلاحطلبان در طول 8 سال بويژه در زمان مجلس ششم عنوان كرد و گفت: پس از هنجارشكنيهايي كه در دوران اصلاحات از سوي تندروهاي اين جريان صورت گرفت مردم دچار دلخوري شده بودند. رعايت ارزشها نميشد و مردم تصور ميكردند كه اصلاحطلبان به ارزشهاي انقلاب بي توجه هستند و زماني كه شعار بازگشت به ارزشهاي صدر انقلاب از سوي احمدينژاد مطرح شد مردم بهرغم نظرسنجيهايي كه اصلاحطلبان ميكردند، به او اقبال نشان دادند.
سجادي در ادامه خاطرنشان كرد: نتيجه عملكرد اصلاحطلبان اين بود كه كساني كه سنخيتي با اصلاحطلبان نيز داشتند به آنها راي ندهند. از سوي ديگر ميتوان به اين نكته نيز اشاره كرد كه مردم از احزاب و گروههاي سياسي نيز دلزدگي پيدا كرده بودند. گر چه بسياري از گروههاي سياسي نامزدهايي جز احمدينژاد را معرفي كرده بودند و روي آن تبليغ و برنامهريزي داشتند، اما مردم رفتار عكس خواست تشكلهاي سياسي از خود نشان دادند و توجهي به نامزدهاي حزبي نداشتند.
وي در ذكر دلايل اين رويكرد مردم به احزاب نيز گفت: گروههاي سياسي و احزاب آنطور كه بايد نتوانستهاند در سالهاي گذشته وظايفي را كه به طور ذاتي دارند به انجام برسانند. يكي از وظايف اصلي احزاب و گروههاي سياسي توليد انديشه سياسي است و بايد براي اداره كشور در همه بخشها برنامه داشته باشند، اما بيشتر گروههاي موجود فاقد چنين برنامهاي بودند و مردم نيز به اين امر واقف بودند كه گروههاي موجود با بيبرنامگي كه دارند، قادر به اداره امور كشور نيستند.
احزاب و گروههاي سياسي در ايران بيشتر به جاي اينكه به فكر برنامهريزي براي اداره كشور و حل مسائل اساسي فرهنگي باشند به اشتباه به دنبال دستيابي به قدرت هستند و حتي تلاش ميكنند بدون هيچگونه برنامه مشخصي در راس قدرت قرار گيرند.
سجادي تاكيد كرد: در حال حاضر فضاي بياعتمادي بين مردم و احزاب و گروههاي سياسي ايجاد شده است كه چاره كار اين است كه احزاب با بازشناسي دقيق وظايف و اختيارات خود بتوانند جايگاه شايسته خود را بيابند و بر اساس وظايف ذاتي خود عمل كنند.
برخي از چهرهها و فعالان سياسي از گروههاي اصولگرا معتقدند كه احمدينژاد در انتخابات دوره دهم رياستجمهوري به تاييد فعالان سياسي در قالب تشكلهاي رسمي اصولگرا نياز دارد، بويژه در اين شرايط با قوت گرفتن احتمال حضور چهرههايي نظير خاتمي در انتخابات، اين نياز را تشديد كرده و احتمال اجماع اصولگرايان بر احمدينژاد حتي آن دسته كه منتقد وي و دولتش هستند را افزايش داده است بنابراين در روزهاي نزديك به انتخابات دهمين دوره انتخابات رياستجمهوري و با احتمال ايجاد فضاي دو قطبي در فضاي انتخابات، احمدينژاد به طور جديتري نياز به حمايت همه گروههاي اصولگرا دارد كه البته با توجه به اينكه رئيسجمهور هيچ اعتقادي به احزاب و تشكلهاي سياسي ندارد، تصور اين موضوع كمتر به ذهن متبادر ميشود.
بر خلاف اين نظرات برخي تحليلي جز اين داشته و شانس احمدينژاد براي پيروزي در انتخابات را بالا ميدانند. از آن جمله ميتوان به اظهارات عليرضا ذاكر اصفهاني، رئيس مركز بررسيهاي استراتژيك نهاد رياستجمهوري اشاره كرد كه در پاسخ به سوالي در اين خصوص گفته است: پيشبيني اساساً امر دشواري است حتي در جريان انتخابات رياستجمهوري آمريكا كه ساعت به ساعت درباره كانديداها نظرسنجي صورت ميگيرد، نميتوان پيشبيني كرد كداميك از آنها راي ميآورد و اين كار در ايران به مراتب سختتر و در واقع موضوعي است براي جامعهشناسي سياسي ايران كه علل و عوامل تعيينكننده رفتار انتخاباتي مردم چيست؟ البته من فكر ميكنم با شرايطي كه امروز وجود دارد، نه به اين علت كه خودم با دولت نهم كار ميكنم، بلكه فارغ از اين مباحث، وقتي فضا را بررسي ميكنم، پيشبيني ميكنم آقاي احمدي نژاد در جريان انتخابات رياستجمهوري دهم راي بالايي خواهد آورد.علاوه بر اين برخي از مخالفان دولت نهم روي نقطه ايدهآل به عنوان خروجي قابل قبول يك دولت انگشت ميگذارند و از اين طريق ميكوشند تمامي گامهاي بلند و اقدامات مثبت و مؤثري را كه براي رسيدن به آن نقطه ايدهآل انجام گرفته را ناديده انگاشته و بيثمر جلوه دهند.
داريوش غفاري
دوشنبه 11 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]