واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب - خواننده اگر از کتابی خوشش آمد به دوستانش نیز توصیه میکند آن را مطالعه کنند و اگر آن را نپسندید به گوشهای پرتاب میکند، وقتی کتابی پرفروش میشود یعنی مردم به آن رای دادهاند چه منتقدان آن را تایید کنند و چه نکنند. ر. اعتمادی در این روزهای پایانی نمایشگاه کتاب به کتابدوستان توصیه کرد که کتاب «رومن به روایت پولانسکی» را تهیه و مطالعه کنند. وی به خبرآنلاین گفت: «از این کتاب بسیار لذت بردم. این رمان به طور شفاف خواننده را با زندگی عجیب این فیلمساز آشنا میکند. خواننده در این کتاب متوجه میشود که چه ماجراهای عجیبی بر سر قهرمان داستان آمده تا به این جایگاه در فیلمسازی دنیا دست یافته است.» «رومن به روایت پولانسکی» نوشته رومن پولانسکی با ترجمه آزاده اخلاقی منتشر شده و به روایت زندگی این کارگردان سرشناس لهستانی برنده اسکار و نخل طلای کن میپردازد. این کتاب اولین کتابی است که درباره این فیلمساز به زبان فارسی در ایران ترجمه و از سوی نشر چشمه منتشر شده است. پولانسکی در این کتاب به چگونگی شکل گرفتن ایدهها و ساخته شدن فیلمهایش میپردازد؛ از زمانی که بهعنوان دانشجوی مدرسه سینمایی لودز، فیلم کوتاهش «دو مرد و یک کمد» را در لهستان دهه ۵۰ میسازد تا ساختن «انزجار» در لندن دهه ۶۰، «بچه رزمری» در هالیوود دهه ۶۰ و «مستأجر» در پاریس دهه ۷۰. به این ترتیب خواننده میتواند با مقوله تاریخ بهصورتی بیواسطه روبهرو شود و شاهدی بر سختیها و دشواریهای کار یک فیلمساز لهستانیِ در غربت، در مواجهه با جهان بیرحم سینما باشد. اعتمادی پیشنهاد کرد که بازدید و خرید از غرفههای انتشارات «شادان، علم، علی و سخن» را در این روز پایانی از دست ندهند. وی در بخش دیگری از این گفتگو در خصوص ادبیات عامه پسند به ارایه توضیحاتی پرداخت و به خبرنگار ما گفت: «رمان باید دارای محتوا و فرم باشد؛ رمانی که فقط محتوا داشته باشد و فاقد فرم و یا برعکس، کار ضعیفی است. فرم یعنی اینکه نویسنده تصمیم میگیرد داستان خود را در چه قالبی روایت کند؛ اول شخص یا سوم شخص و... محتوا هم همان موضوع و مفهومی است که میخواهد از طریق این داستان به خواننده منتقل کند. البته این را باید گفت که در حوزه ادبیات عامه پسند یعنی ادبیاتی که مردم آنها را میپسندند اختلاف درجاتی هم وجود دارد.» اعتمادی در خصوص این اختلافات اینگونه توضیح داد: «در رشته نقاشی در ایران به طور مثال ۵۰ هزار نفر فعالیت میکنند و از این تعداد ممکن است ۱۰ هزار نفرشان مکتب کوبیسم را انتخاب کرده باشند اما از میان این ۱۰ هزار نفر، ۱۰ نفر آثار قابل قبولی از نظر مخاطب خلق میکنند و باقی این طور نیستند. در حوزه ادبیات عامه پسند هم این مثال مصداق پیدا میکند؛ ممکن است فردی محتوای بسیار خوبی را ارایه دهد و دیگری این طور نباشد مانند شاگردهای یک کلاس که همه خواندن و نوشتن بلد هستند اما همه نمره بیست نمیگیرند.» وی بر این نکته تاکید دارد که جهان امروز تغییر کرده و دیگر کسی وجود ندارد که بگوید کتابی که یک نویسنده نوشته عامه پسند است یا نیست. خواننده کتابی را خریده و مطالعه میکند اگر از آن خوشش آمد به دوستانش نیز توصیه میکند آن را مطالعه کنند و اگر آن را نپسندید به گوشهای پرتاب میکند. وقتی کتابی پرفروش میشود یعنی مردم به آن رای دادهاند چه منتقدان آن را تایید کنند و چه نکنند بنابراین باید از این بحث عامهپسند و...بیرون بیاییم.» اعتمادی ادامه داد: «این مبحث دنباله تفکر منتقدان ۱۳۲۰ به بعد است؛ زمانی که حزب توده بر اساس نوع تفکر کمونیستی حاکم تنها رمانهایی را در لیست قابل قبول خود قرار میداد که در راستای آن ایدئولوژی باشد به همین دلیل به بسیاری از نویسندههایی که این نوع تفکر و ایدئولوژی در آثارشان منعکس نمیشد برچسب ابتذال میزدند یا مهر سکوت بر لبانشان زده میشد. این تفکر باعث شد بسیاری از افراد با استعداد از صحنه خارج شوند یا دیگر دنبال نوشتن نباشند.» به گفته این نویسنده، ما در زمینه رمان دارای مشکلات بسیاری هستیم. گروههای سیاسی نیز این میان وجود دارند که میخواهند در خط و مطابق سلایق آنها رمان پیش برود و اگر اینطور نباشد برای آن اثر ارزش رمان قائل نیستند حتی اگر صدها بار تجدید چاپ شود. این امر باعث شده رمان روز به روز قدرت خود را از دست بدهد. این تفکر متاسفانه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم وجود دارد. وی تاکید کرد: «نسل جوان باید این تفکر و مرزبندیها را فراموش کند، وقتی از مطالعه کتابی لذت بردیم آن اثر تایید شده است همان طور که زشت و زیبایی صرف برای مقبولیت یک بازیگر میان مردم کافی نیست مردم به تماشای فیلمهای خیلی از بازیگرانی که چهره زیبایی ندارند میروند؛ هنرپیشه را جامعه پسندیده و انتخاب کرده است. در حوزه ادبیات هم اگر قرار است ما به انتخاب مردم احترام بگذاریم دیگر گفتن عامه پسند و... درست نیست.» وی با ابراز تاسف از اینکه ما امروز در بازی لفظها گیر افتادهایم، اظهار کرد: «بدبختی امروز ما این است علاوه بر اینکه مراکزی که خود را متولی فعالیتهای مختلف میدانند دست به سانسور میزنند؛ مردم هم همین کار را انجام میدهند به طور مثال سریالی درباره یک پزشک ساخته میشود و در آن پزشکی را نشان میدهند که گاهی اصول اخلاقی را زیرپا میگذارد فردای آن روز جامعه پزشکان شکایت و اعتراض میکنند. نشان دادن یک نفر به معنای این نیست که همه آن قشر، این ویژگیها را دارند اما مردم نسبت به این موضوع حساسند. با این روش نمیتوان در حوزههای مختلف نوشت یا به خلق اثر هنری پرداخت.» به گفته اعتمادی همیشه در جامعه یک عده متولی نشستند و میگویند صاحب این حوزه ما هستیم. ادبیات و رمان هم در کشور ما متولی پیدا کرده است؛ عدهای میگویند اثری مطابق با تفکر و نظر ما رمان است و گروه دیگر چیزی دیگر... در حالیکه امروز موضوعی به نام چپ و راست در دنیای ادبیات وجود ندارد. گروهی هم در این میان هستند که میگویند رمان باید به خواننده خود درس بدهد در حالیکه خود رمان درس است. ضمن اینکه مردم کتابی را میخرند که آن را بپسندند و به این مسائل نیز کاری ندارند. ۲۹۱/۶۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]