واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > دیپلماسی - رئیس جمهور آمریکا در میان دو راه ایدهآلیستی و رئالیستی درباره ایران مانده است. رضا دانشمندی رفتار اوباما در واکنش به حوادث اخیر ایران، این پرسش را مطرح کرده که آیا رئیسجمهور جدید آمریکا یک واقعگراست یا یک آرمانگرا. اجمالاً میتوان گفت که واقعگرایان به منافع ملموس، عینی و واقعی مینگرند و با واقعیت، هر چند تلخ و ناخوشایند، کنار میآیند اما برای آرمانگرایان ارزشها و اصول بیش از واقعیت اهمیت دارد. در پاسخ به این سؤال، باید گفت اگر گرایش حزبی او مبنا قرارگیرد، احتمالاً باید اوباما را در زمره آرمانگرایان دانست. نمونههای متعددی در اظهارات او وجود دارد که این موضوع را تأیید میکند؛ تأکید بر قرار گرفتن در سمت حقیقی تاریخ، اصول و هنجارهای جهانی، آزادی و حقوق بشر، اخلاق و عدالت و. . . . سایر رؤسایجمهور دموکرات آمریکا نیز اغلب تمایلات آرمانگرایانه داشتهاند. اتفاقاً انتقادی هم که به برخی از آنها وارد شده، از همین ناحیه است که آنها منافع ملی آمریکا را فدای آرمان هایشان ساختند. اما دقت به مشی عملی اوباما در سیاست خارجی، به ویژه در رابطه با ایران، آرمانگرا دانستن اوباما را مخدوش میسازد. به رغم انتقادات شدید جمهوریخواهانی چون مککین که رویکرد اوباما را در قبال ایران «بزدلانه و منفعل» دانستهاند، رئیسجمهور آمریکا همچنان اعلام میکند که مسئول حفظ منافع امنیت ملی ایالات متحده، اوست و او حفظ این منافع را مشروط به مذاکره با ایران میداند. اوباما یک واقعگراست«سی. ان. ان.» در مطلبی به این پرسش پاسخ داده و مدعی است اوباما در پی ایجاد تعادل میان رئالیسم و ایدهآلیسم در سیاست خارجی است؛ «دولت اوباما هنوز در حال بندبازی دیپلماتیک برای یافتن واکنشی مناسب به بحران ایران است». ماجرا از نخستین اظهار نظر مبهم اوباما پس از انتخابات ایران شروع شد، که تنها گفت درباره خشونتهای پس از انتخابات نگران است، چرا که نمیخواسته ایالات متحده به عنوان «فضول» شناخته شود. واکنش خنثی اوباما در ابتدا، موجب انتقاد جمهوریخواهان شد. از آغاز، مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه گفتهاند که رئیسجمهور مراقب بوده تا مطمئن شود اظهاراتش بدل به مستمسکی برای خشونت بیشتر نشود. خود اوباما نیز در گفتوگو با شبکه «سی. بی. اس.» گفت که نمیخواهد سپر بلای حکومت ایران باشد تا ایالات متحده را ملامت کنند. براین اساس اوباما یک رئالیست یا واقعگراست. او با اتخاذ رویکردی محتاطانه در این بحران، همچنان برای حفظ خط مشی اعلامیاش درباره تعامل با ایران منعطف باقی میماند، بهویژه، در مورد چشمانداز مذاکرات بیواسطه با تهران در مورد برنامه هستهایاش. حداقل طی ناآرامیهای اخیر، مسئولان آمریکایی اعتراف کردند ایجاد رابطه حسنه با ایران جذاب نیست. آنها میگویند تعامل منجمد شده است. حتی هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه از سفرای ایالات متحده خواست تا دعوت از دیپلماتهای ایرانی برای روز استقلال آمریکا را فسخ کنند. با وجود این، مسئولان اصرار دارند که منافع امنیت ملی ایالات متحده به بهترین نحو با گفتوگو با حکومت ایران تأمین میشود، حتی حکومتی به رهبری احمدینژاد. بدون توجه به خاتمه منازعات در تهران، ایالات متحده و متحدانش بر این باورند که حکومت ایران در وضعیتی تضعیف شده تداوم خواهد یافت. این موضوع، همراه با چشمانداز سیاسی متغیر خاورمیانه احتمالاً مزیتی استراتژیک برای ایالات متحده بهوجود میآورد. بهدنبال سخنرانی مورد توجه اوباما خطاب به جهان اسلام و عرب که در قاهره ایراد شد، جناح طرفدار غرب در انتخابات لبنان به پیروزی رسید. چنین اوضاع متغیری ممکن است موجب کاهش نفوذ رو به گسترش ایران در منطقه شود که موجب نگرانی ایالات متحده و اسرائیل و نیز جهان عرب شده است. همچنین، وزارت خارجه آمریکا هفته پیش اعلام کرد که ایالات متحده پس از چهار سال وقفه سفیر خود را به سوریه بازخواهد گرداند و بدین وسیله صحنه شطرنج را دستکاری کرد. دولت اوباما مدعی است که تعامل با سوریه احتمالاً به تضعیف پیوند استراتژیک سوریه با ایران میانجامد. در این اثناء، اوباما باید روی خط نازک و ظریفی میان «حفظ منافع امنیت ملی آمریکا» و «عضویت در سمت حقیقی تاریخ» راه رود. تعادل دشوار نیویورکتایمز نیز به پرسش بالا پاسخ داده و مدعی است که در سراسر بحران در ایران، اوباما کوشیده است تا به «تعادلی دشوار» دست یابد. او واکنشاش را به دقت تعدیل کرده تا از یکسو، فرصتها را برای حکومت ایران به حداقل برساند تا منازعه را به عنوان اقدامی با مداخله ایالات متحده نشان ندهد و از سوی دیگر مانع از بین رفتن امکان مذاکرات با ایران بر سر برنامه هستهایاش شود، امری که عنصر با اهمیت سیاست خارجی او از زمان انتخابات محسوب میشود. نتیجه چنین سیاستی، پیام تشدید شوندهای بود که با طرح برخی انتقادات شدید، به ویژه از سوی محافظهکاران از زمان به قدرت رسیدن اوباما، به مرور بر غلظت آن افزوده شد. مقامات کاخ سفید در مقام دفاع از اوباما میگویند که او تاکنون بهترین مسیر محتمل را یافته است، در حالی که هنوز باورش را درباره معترضان حامی دموکراسی در ایران و پشتیبانیاش از آنها را بیان میکند، منافع امنیت ملی مهم آمریکا را حفظ کرده است. قهر در سیاست خارجی احمقانه است این مشی اوباماست و در زمان مبارزات انتخاباتی نیز آشکارا آن را مطرح کرده بود. در یکی از مناظرههای انتخاباتی، از اوباما و سایر نامزدها سؤال میشود که آیا بدون پیششرط خواهان ملاقات با رهبران ایران، سوریه، ونزوئلا، کوبا و کره شمالی خواهید شد. اوباما پاسخ میدهد من چنین خواهم کرد؛ دلیلش این است: این تصور که مذاکره نکردن با کشورها، به منزله مجازات آنها است، احمقانه است. شیوهای که اصل هادی دولت بوش بوده است. اوباما همچنان مشتاق مذاکره است پنجشنبه گذشته مقامات ارشد دولت که تنها به شرط محفوظ ماندن نامشان حاضر به اظهار نظر شده بودند، به نیویورکتایمز گفتهاند که اوباما هنوز به تعامل با ایران باور دارد. آنها گفتند به هیچوجه معنا ندارد که کاملاً از تعامل جلوگیری کنیم. «چرا محکم بودن، حرف نزدن در نظر گرفته میشود؟» برعکس، هنگامی که با کسی سخن نمیگویید، شما مانع چیزی میشوید که ممکن است موجب تقویت شما شود. اما این مقامات دولتی گفتند هر روز که میگذرد، در بستهتر میشود. آنها و دیپلماتهای اروپایی اذعان میکنند که هر روز از احتمال تبادلی ثمربخش میان ایران و غرب بر سر موضوع هستهای کاسته میشود. نه خیلی داغ، نه خیلی سرد پایگاه اینترنتی «پلیتیکو» نیز به این پرسش پاسخ داده است؛ با توجه به حساسیتها در مورد رئیسجمهور آمریکا، هر آنچه بگوید و نحوه گفتارش، واکنشهای باور نکردنی هم در آمریکا و هم در خارج از ایالات متحده میتواند بهوجود آید، در نتیجه اوباما نه میتواند بیش از حد داغ باشد و نه میتواند خیلی هم یخ باشد. اوباما آدم خونسردی است. رئیسجمهوری است که در یکصدمین روز تصدیاش گفت امور هرگز به آن خوبیای که به نظر میرسند، نیستند و هرگز به آن بدیای هم که به نظر میآیند، نیستند.همانگونه که «دیوید اکسلراد» مشاور ارشد اوباما گفته است «یکی از نقاط قوت باراک این است که او هرگز بیش از حد بالا یا بیش از اندازه پایین نیست. او مشتش را محکم در هوا تکان نمیدهد و هنگامی که امور خوب پیش میرود غریو شادی سر نمیدهد و زمانی که امور وضعیت خوبی ندارد نعره نمیکشد». مذاکره چون روش«سی. بی. اس. نیوز» در گزارشی با اشاره به اینکه اوباما به قدرت مذاکره و گفتوگوی علنی برای منشعب کردن دشمنانش باور دارد، افزوده است: شیوه اوباما با تلاش برای یافتن زمینههای مشترک، بیانات احترامآمیز درباره باورهای اصلی دشمن و امیدهای فراوان برای همکاری آغاز میشود. ملاحظه کنید که اوباما چگونه طی مصاحبه اخیرش با نیوزویک، رویکردش را در مورد ایران توضیح میدهد: «آیا مذاکره با ایران مفید است؟ نمیدانیم. به شما اطمینان میدهم، درباره دشواریهای روندی مانند این سادهلوح نیستم. اگر مذاکره جواب ندهد، واقعیت این است که این تلاشها موقعیت ما را در بسیج جامعه جهانی تقویت میکند و ایران خودش را منزوی خواهد ساخت». این خلاصه کاملی از استراتژی اوباماست. او فرض نمیکند که دشمنانش افراد با حسن نیتی هستند که بتوان با آنها استدلال کرد. در عوض، آن فرض میکند که، با نشان دادن حسن نیت و نفع خودش، میتواند بر بخشی از دشمن پیروز شود. اوباما تصور میکند که میتواند عقیده مسلمانان میانهرو را تغییر دهد، بر بازیگرانی نظیر ایران برای مذاکره فشار آورد و اگر ایران موافقت نکرد، کشورهای دیگر را ترغیب کند که آن را منزوی سازند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 523]